با مثبت‌نگری به جایی نرسیده‌ایم

با مثبت‌نگری به جایی نرسیده‌ایم

برای دستیابی به خواسته‌ها و رسیدن به آرزو‌ها نیازمند کنارگذاشتن سستی و رخوت و درپیش‌گرفتن هوشیاری شناختی، پرسشگری، تیزبینی و پایش و برنامه کار اثربخش هستیم.

کد خبر : ۱۰۹۶۱۴
بازدید : ۵۸۴

الهام فخاری | این سال‌ها رسانه‌های گروهی برخط (آنلاین) و گسترش دسترسی به فضای مجازی فرصت پرسش و گفتگو را برای همه فراهم آورده‌اند، گرچه، چون خیلی چیز‌های دیگر اینجا همچنان یک‌سویه‌گویی و سرزنش بیش از پرسش و سگالش (اندیشیدن) است.

به حال و روز امروز که نگاه می‌کنید از خود می‌پرسید نسلی که اکنون از میان‌سالی گذشته و به کهن‌سالی رسیده، چه آرزو‌هایی داشته، چگونه می‌اندیشیده، چه در سر داشته که دستاورد و پیامد کارهایش روزگار کنونی است. نما‌ها و فیلم‌هایی از مصاحبه‌های گذشته بازپخش می‌شوند که گویای چیزی یا وضعیتی در آن آدم‌هاست که امروز در روان‌شناسی به آن «مثبت‌نگری» یا «مثبت‌اندیشی» گفته می‌شود.

این مفهوم بیش از همه به آرزو‌ها و گرامی‌ترین خواسته‌ها و برنامه‌ها پیوند می‌خورد.

هر خواسته‌ای که آرزوی شما می‌شود، فراتر از یک شور هیجانی و برخاسته از ساختارشناختی است. درباره آن آرزویتان، فردی یا گروهی، بومی یا ملی یا جهانی، خودآگاه یا ناخودآگاه برنامه‌ریزی (رؤیاپردازی) می‌کنید و گمان اینکه به آرزویتان دست خواهید یافت خرسندتان می‌کند.

از خوشایندی این گمانه‌پردازی و خیال آرزویی، به پیشرفت رویکرد و راهبرد‌های «مثبت‌اندیشی» به‌مثابه یک بهره‌برداری گسترده تجاری انجامیده است. «مثبت بیندیش»، «به بازدارنده‌ها نپرداز»، «بر چیزی که می‌خواهی تمرکز کنم» و مانند این‌ها چیز‌هایی هستند که به خوشایندی هر خیال میدان می‌دهند، ولی آیا تجربه زیسته آدمی، فردی یا اجتماعی، مثبت‌اندیشی را برای دستیابی به یک آرزو یا چشم‌داشته ارزشمند سودمند و بسنده نشان داده است؟

این روز‌ها از مثبت‌اندیشی زرد و زهرآگین‌بودن تجارت با این مفهوم‌ها هم سخن زیاد است. ما در بازشناسی تجربه گذشتگان نشانه‌های روشنی از مثبت‌اندیشی یا به سخن دیگر خوش‌خیالی می‌یابیم که با سستی اندیشه و دوری‌جستن از رنج دانستن، نپرداختن به گمان‌های ناخوشایند و فرار از پرسیدن همراه بوده است.

جهان جای پرآشوبی است و هیچ دستاوردی بی‌هزینه نیست، هیچ راه دشوار پیموده‌شده‌ای را نباید بی‌پایش و نگهداشت رها کرد، بازدارنده‌ها و آسیب‌رسان‌ها را نباید نادیده گرفت.

یکی از ناشرانی که نوشته‌هایی در نقد رویه‌های فراگیر چاپ می‌کند «ترجمان علوم انسانی» است. «مثبت فکر نکنید» برگردانی به قلم حسین رحمانی از نوشته گابریله اوتینگن و در دسته نوشته‌های انگیزش و روان‌شناسی است.

این نوشته بر پایه پژوهش درازانگر و ۲۰ ساله خانم اوتینگن، استاد و پژوهشگر روان‌شناس، سازمان‌دهی شده و به کاستی‌جویی از «مثبت‌نگری / مثبت‌اندیشی/ مثبت‌گری» امروزی پرداخته است. ساختار نوشته پس از یادداشت آغازین، سپاسگزاری و پیش‌گفتار دربردارنده هشت بخش است.

نویسنده می‌گوید برای کسانی/ جامعه‌هایی نوشته که گرفتار شده‌اند و نمی‌دانند برای برون‌رفت و چاره‌جویی چه باید بکنند. اوتینگن باور دارد نوشته او در نقد مثبت‌گری افراطی کمک سازمان‌یافته و روشمندی است تا بتوانیم در خود انگیزه به‌پیش‌رفتن و دستیابی به خواسته‌هایمان را پدید آوریم و از آن برای کنشگری و گام‌برداشتن استوار بهره بگیریم.

او در پیش‌گفتار به بازدارنده‌هایی مانند آیین‌ها، عادت‌ها، هنجار‌هایی که ناوابستگی (استقلال) فرد یا جامعه را گرفتار کرده یا نظام‌های سرکوبگر و آزادی ستیز مانند کره شمالی به مثابه عامل‌های بیرونی و فشارآور بر مردم می‌پردازد و می‌گوید ما باید بدانیم که شعار مثبت بیندیشید در چنین شرایطی نه‌تن‌ها پیش‌برنده نیست بلکه، چون فشار عامل‌های بیرونی توان‌فرساست چنین شعارزدگی‌ای نمی‌گذارد کنش‌های دیگری انجام شوند و به تاب‌آوری روانی و پایداری فرد و گروه هم آسیب می‌زند.

گرچه بی‌کنشی و تعلیق یا از سوی دیگر غوطه‌وری و خیال‌پردازی آرام‌کننده‌های کوتاه‌مدت هستند، ولی بازدارنده اندیشیدن پرسش و شناخت درست مسئله هستند، از تلاش‌مان می‌کاهند، لغزش‌هایمان را بیشتر می‌کنند و ما را به وضعیت بی‌تفاوتی، بی‌کنش-واکنشی یا پوسیدگی، می‌رسانند. فرجام این رویه ناکارا هم درگیر‌ماندن و سردرگمی است. پیامدش چرخه‌های ناگهانی و نسنجیده، سرسپردگی و هم خروش‌های هیجانی خواهد بود که دستاورد سازنده‌ای هم ندارد.

نویسنده در سراسر نوشته به ما یادآور می‌شود با داشتن آرزو یا خیال خوشایندی همواره این فانوس راهنما را روشن نگه دارید و بپرسید کیست یا چیست که نمی‌گذارد آرزویتان به انجام برسد تا بتوانید راهکاری اثربخش بیابید.

رؤیاپردازی بدون عمل (کیش خوش‌بینی، درد عمر و سرمایه ازکف‌رفته)، فایده رؤیاپردازی، فریب‌های ذهنی، پیگیری هوشمندانه رؤیا‌ها (اعتبارسنجی، مقابله ذهنی، منفی‌شناسی)، تعامل با ناخودآگاه، جادوی ووپ، زندگی با ووپ، دوست همیشگی (تمرین روزانه، کاربرد گوشی هوشمند، برنامه، راهبرد‌ها و دستاورد) سرجسته (عنوان)‌های این نوشته انتقادی هستند.

این نوشته برای کاربرد روشمند در زمینه‌های فردی، پیوند‌های دوستی و همچنین سازمان‌های کاری و اجتماعی سودمند است و سخن تازه‌ای دارد و در شرایط گیروگرفتاری فردی و اجتماعی یک برنامه کار اثرگذار و واقعی پیش‌رو می‌گذارد.

اگر در بازبینی تکه‌فیلم‌های گذشتگان تنها به واکنشی سرزنشگرانه بسنده کنیم، ما هم چیزی از این دهه‌ها و سده‌های پرهزینه نیاموخته‌ایم. آرزوی ما هرچه باشد، ناوابستگی (استقلال)، آزادی، هم‌زیستی روادارانه، مردم‌سالاری سربلند، عشق یا هرچه، باید بدانیم با خیال‌پردازی و مثبت‌نگری به جایی نرسیده‌ایم و نمی‌رسیم.

برای دستیابی به خواسته‌ها و رسیدن به آرزو‌ها نیازمند کنارگذاشتن سستی و رخوت و درپیش‌گرفتن هوشیاری شناختی، پرسشگری، تیزبینی و پایش و برنامه کار اثربخش هستیم.

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید