بدهبستان نفتی عربستان و حامیانش با کشورهای صنعتی
رفتارهای اوپک در دوران سقوط قیمت نفت مسئلهای است که بارها از سوی کارشناسان حوزه انرژی مورد نقد قرار گرفته است. اینکه آیا این سازمان بزرگ نفتی میتواند قیمت نفت را دوباره به سطوح منطقی خود بازگرداند یا نه، خود مسئلهای است که عرضه نفتهای غیرمتعارف از سوی شیلاویلها آن را زیر سؤال برده است؛ اما آینده بازار نفت چه خواهد شد؟ آیا آنگونه که پیشبینی میشود روزگار سختی در انتظار نفت در سال آتی است؟
کد خبر :
۱۰۰۱۳
بازدید :
۱۱۶۵
رفتارهای اوپک در دوران سقوط قیمت نفت مسئلهای است که بارها از سوی کارشناسان حوزه انرژی مورد نقد قرار گرفته است. اینکه آیا این سازمان بزرگ نفتی میتواند قیمت نفت را دوباره به سطوح منطقی خود بازگرداند یا نه، خود مسئلهای است که عرضه نفتهای غیرمتعارف از سوی شیلاویلها آن را زیر سؤال برده است؛ اما آینده بازار نفت چه خواهد شد؟ آیا آنگونه که پیشبینی میشود روزگار سختی در انتظار نفت در سال آتی است؟
محمدعلی خطیبی طباطبایی، نماینده سابق ایران در اوپک وضعیت بازار نفت برای سال جدید میلادی را فینفسه بد نمیداند.خطیبیطباطبایی در تشریح آخرین تحولات قیمتها و بازار نفت، تأکید کرد در این شرایط، بسیاری از کشورها کمربندهای خود را محکم کردهاند تا کمترین آسیب را ببینند و درعینحال معتقد است وضعیت بازار نفت برای سال جدید میلادی فینفسه بد نیست و میگوید:
پیشبینی تقاضای جهانی برای سال میلادی جدید حدود یکمیلیون و ٢٠٠ هزار بشکه افزایش تقاضاست؛ روند همیشگی بازار این بود که غیراوپک این افزایش را جواب میداد و اوپک سهمی نداشت، اما در سال میلادی جدید، غیراوپک نهتنها افزایش تولید ندارد، بلکه پیشبینی شده حتی ٢٠٠ هزار بشکه هم از تولیدش کم خواهد شد.
این مسئله را اگر در کنار افزایش یک میلیونبشکهای تقاضای جهانی قرار دهیم، متوجه میشویم اوپک فرصت یک میلیون و ٢٠٠ هزاربشکهای دارد. بنابراین وضعیت خوبی برای اوپک وجود دارد. اما باید توجه داشت عمده تقاضا در نیمه دوم سال است و در نیمه اول سال آنچه برای اوپک پیشبینی شده که بتواند تولید کند، حدود ٣٠ میلیون بشکه است و در نیمه دوم ٣١ میلیون هم میتواند تولید کند و متوسط آن این اجازه را به اوپک میدهد تا بتواند گشایشهایی را برای اوپک داشته باشد.
اینکه چرا چنین تصویری وجود دارد، علت آن بیانضباطی است که در دو سال اخیر در بازار به وجود آمده است و باید اوپک این شرایط بازار را مدیریت میکرد و تصمیم میگرفت با تولید، تفاوت تقاضای بازار را مدیریت کند تا تعادل در بازار وجود داشته باشد. الان دو، سه سالی است که اوپک این کار را نمیکند و انتظار دارد غیراوپک این تفاوت تقاضا را تأمین کند و اعلام کرده ما دیگر نمیخواهیم سهم بازار را کم کنیم و اگر قرار است تولیدکنندهای کم کند، این کار را انجام دهد، اما ما سهم بازار را کم نمیکنیم.
وی با بیان اینکه محور این تغییر استراتژی، عربستان و کشورهای همراه او هستند، گفت: این بحثها و مدلها در گذشته هم وجود داشت و عربستان از ٣٠ سال قبل بحث مهمبودن سهم بازار را داشت و ایران و کشورهای مخالف نظر عربستان نیز همواره اهمیت قیمت را طرح میکردند و معتقد بودند سهم بازار، اوپک را به نقطه مطلوبی سوق نمیدهد و سیاستهای متفاوت کشورهای صنعتی دست آنها را برای اعمال مالیاتهای مختلف بازمیگذارد و آنها میتوانند قیمتها را برای مصرفکنندهها گران نشان دهند و درنهایت این پول به جیب دولتها برود. با وجود همه این اختلافها، در این سالها اوپک بازار را مدیریت میکرد و در مواقع لزوم، تولید را افزایش یا کاهش میداد.
خطیبی تأکید دارد افکار عمومی جهان وضعیت روشن و شفاف در بازار را میخواهد تا این ثبات را همه احساس کنند و درادامه میگوید: از دو، سه سال گذشته که مدیریت عرضه در اوپک کنار گذاشته شد، هر کشوری هر میزانی که مایل است را تولید میکند. اوپک هر دوره اعلام میکرد سقف ٣٠ میلیون بشکه را دارد اما عملا ٣٢ میلیون بشکه تولید داشت، اما در اجلاس اخیر این سقف را هم برداشتند.
اوپک در این سالها همواره استراتژی بلندمدت داشته که هر چند سال یکبار بازنگری میشود و به تازگی شنیدهام عربستان در جریان این بازنگری اصرار داشته که بحث بلندمدت خود در سهم بازار را لحاظ کند و موفق هم شده است.
در این بیانیه آخر اوپک که موردقبول همه است، اوپک متعهد به ثبات بازار در بلندمدت است و هیچ حرفی از کوتاهمدت نیست. یعنی اگر قرار باشد اقدامی انجام دهند، سهمیه و سقف میگذارند و ابزار کنترلی میگذارند تا در سایه این نظم و انضباط، قیمتها متعادل شود اما با تغییر این شرایط، بازار دچار آشفتگی و رهایی شده است و غیراوپک هر میزان که میخواهد تولید میکند و اوپک هم درواقع تبدیل به غیراوپک شده است.
این کارشناس در مسائل اوپک بر این نکته تأکید دارد که نگرانیهای فعلی آن است که میزان تولید و عرضه در بازار بیش از مقدار یک میلیونو ٢٠٠ هزار بشکه افزایش تقاضای جهانی باشد و در توضیحی میگوید: مجموعه کشورهای اوپک و غیراوپک، میزانی از افزایش تولید را اعلام کردهاند و به دلیل سرمایهگذاریهایی که در سالهای گذشته داشتهاند، نمیتوانند این روند را متوقف کنند و حتما بعد از چند سال به تولید میرسند.
نگرانیها از اینجاست غیر از ایران که بعد از تحریمها تلاش میکند تا به سهم قبلی خود در بازار برگردد، کشورهای دیگر هم میتوانند عرضه بیش از برنامه داشته باشند و بازار با مازاد عرضه مواجه شود. هر چه این مازاد عرضه بیشتر باشد، به قیمتها فشار بیشتری را وارد میکنند.
خطیبی درادامه میگوید: دو جبهه طرفدار سهم بازار و طرفدار قیمت، چندین دهه است که با هم مقابله و رقابت دارند و من احساس میکنم جبهه طرفدار قیمت که با رهبری ایران بوده در همین دو، سه سال اخیر نهتنها نتوانست خود را تقویت کند، بلکه حتی تضعیف هم شد. علت را هم باید در اولین دیدارهای وزیر نفت و همان بیانیه دید؛ وزیر نفت ما در اولین برخورد در اقدامی متفاوت، به دیدار وزیر نفت عربستان رفت و پس از دیدار هم اعلام کرد «سیاستهای ما و عربستان بسیار بههم نزدیک است».
این خبر را شانا «خبرگزاری وزارت نفت» روی خروجی قرار داد و همه را متعجب کرد. وقتی رهبر یک جریان طرفدار قیمت اعلام میکند نظر ما به نظر عربستان که رهبر جریان سهم بازار است، نزدیک اعلام میشود، حرکتی در جهت تضعیف جریان طرفدار قیمت است. ما نباید جناح خودمان را تضعیف یا تعطیل میکردیم اما این موضعگیری صورت گرفت و این جناح بهشدت تضعیف شد و درادامه هم ایران فعالیت خاصی برای حمایت از جریان خود نداشت.
خطیبی به انتقادهای متعدد از سوی کارشناسان که نسبت به این رویکرد وزیر نفت صورت گرفت، اشاره میکند و میگوید: بسیاری از کارشناسان و ازجمله خود من بیانیه آخر را که ایران قبول و امضا کرد، بیانیه خوبی نمیدانیم. اوپک هر ششماه یکبار اجلاس داشت و برای دوره کوتاهمدت ششماهه تصمیم میگرفت، اما در این بیانیه اعلام شده اوپک متعهد به وضعیت بلندمدت میشود و اشکال کار هم در پذیرش این بند بود و نباید آن را امضا میکردیم.
نباید میپذیرفتیم اوپک فقط در بلندمدت نسبت به بازار متعهد باشد، بلکه اوپک باید نسبت به ثبات بازار مانند گذشته متعهد باشد. این پاراگراف نوعی تغییر استراتژی از کوتاهمدت به بلندمدت را اعمال کرده که متأسفانه ما هم آن را قبول کردهایم. درعینحال، این بلندمدت تعریف و زمان مشخصی ندارد و بهتر بود پس از اجلاس یا حتی همین حالا در مصاحبه یا اطلاعیهای اعلام میکردیم ما این بند را قبول نداریم.
نماینده سابقه ایران در اوپک میگوید: عربستان با این کار خود، اوپک را بیخاصیت کرد و اوپک که میتوانست قیمتها را تا بالای صد دلار ببرد و از درآمد کشورها حمایت کند، الان به سازمانی بیخاصیت تبدیل شده که حتی برای اعضای خودش هم نمیتواند سقف بگذارد. او میافزاید: این سیاستها به نفع کشورهای عضو نیست و آنها را دلسرد میکند. برای مثال، درآمد اوپک که به هزار میلیارد دلار در سال رسیده بود، با افت قیمتها به کمتر از ٥٠٠ میلیارد دلار رسیده است.
این پولها از جیب کشورهای تولیدکننده خارج و به جیب کشورهای خریدار که عمده آنها هم کشورهای صنعتی هستند، رفته است. البته با این تحولاتی که در منطقه شاهد هستیم، باید حتما کشورهای منطقه حاضر در جناح عربستان با کشورهای صنعتی بدهبستانی داشته باشند تا برایشان جبران شود، اما برای سایر کشورها خسارت دارد.
وی به پیشبینیهای این روزهای قیمت نفت هم اشاره میکند: پیشبینیهای زیادی از سوی مراجع مختلف و با اهداف متفاوتی ارائه شده که قیمتها را تا ١٠ دلار هم پایین پیشبینی کردهاند. به نظر من پیشبینیهای بدبینانهای است، اما اگر قیمت ٣٠ دلار را پایه قرار دهیم و تا پنج دلار کمتر یا بالاتر تغییرات قیمتی را پیشبینی کنیم، شرایط واقعبینانه خواهد بود.
وی تأکید دارد قطعا قیمتهای فعلی روی سرمایهگذاری آینده صنعت نفت دنیا اثر دارد اما بسیاری از سرمایهگذاریهای صورتگرفته از سالهای قبل نمیتواند روی تولید فعلی اثر بگذارد و افزود: شرکتها و کشورهایی که از چند سال قبل سرمایهگذاری و تولید را شروع کردهاند، الان دیگر سرمایهگذاری خود را متوقف نمیکنند و اینگونه نیست که با افت شدید قیمت، بسیاری از این سرمایهگذاریها و تولیدات ازجمله شیلها متوقف شوند یا حداقل بلافاصله این روند رخ نخواهد داد.
برای سال آینده ما و سال میلادی جدید، پیشبینیهای انجامشده چندان خوشبین نیستند. البته درباره فصل بهار که از نظر مصرف فصل متعادلی است، ممکن است قیمتها از این هم کمتر شود اما بعد از زمستان، دوباره قیمتها کمی بالا میرود. این بحثهای فصلی هر سال وجود دارد و مهمترین مسئله، مدیریت بازار است که وجود ندارد و تا زمانیکه مدیریت عرضه نباشد، باید منتظر ماند تا بازار خودش، خودش را مدیریت و تنظیم کند که این نیز زمانبر است.
این کارشناس مسائل اوپک به برخی اظهارات و حواشی مربوط به افزایش تولید ایران و رسیدن به سطح تولید قبلی اشاره کرد و گفت: برخی بهاشتباه مطرح میکنند مثلا ٥٠ میلیون بشکه نفت روی آب داریم و تلاش میکنیم آنها را بفروشیم یا گفته میشود تولید را یک میلیون بشکه افزایش میدهیم و خلاصه میخواهیم به هر قیمت و شرایطی، نفت را بفروشیم. این نوع اظهارات تخریب و تضعیف بازار و موقعیت خودمان است.
به نظر میرسد راه منطقی این است که ایران مشتریان سنتی خود را که در این سالها درعین علاقه به خرید مجدد، امکان آن را نداشتند، مجدد به چرخه فروش خود برگرداند و برای بازار هم تشریح کند این همان روند قبلی است و هیچ اختلالی برای سایر کشورها ندارد و قرار هم نیست ایران چوب حراج به نفت خود بزند و بازار را هم تخریب کند. اگر با همین زبان با بازار صحبت کنیم، به هیچعنوان ورود ایران به بازار قیمتها را تخریب نخواهند کرد.
وی در پاسخ به این سؤال که چقدر میتوان در این فضای قیمتی به سرمایهگذاریهای جدید در ایران امیدوار بود، میگوید: نمیتوان شرایط نامطمئن بازار را در نظر نگرفت. باوجود اینکه ما مایل به همکاری و حضور شرکتهای خارجی هستیم و آنها هم این تمایل را دارند اما دراینمیان عواملی برای اختلال وجود دارد و اجرائیشدن قانون ویزا اختلال مهمی است.
بسیاری از کشورهایی که قصد این سرمایهگذاری را دارند، سرمایهگذاریها و پروژهها و گرفتاریهای زیادی در آمریکا دارند و هیچگاه آن اقدامات را فدای سرمایهگذاری در ایران نمیکنند. به نظر میرسد این کشورها حداقل برای مدتی دست نگه میدارند و اتفاقا هدف از پیشبینی این قانون هم همین بازدارندگی شرکتها بوده است.
خطیبی با اشاره به این نکته که هنوز فضای پس از توافق و رفع تحریمها مطمئن نیست و ما و کشورهای دیگر نمیتوانیم اقدام قطعی داشته باشیم، میافزاید: بهتر است در این فضای بیم و امید همچنان روی توان داخلی تمرکز کنیم اما نیمنگاهی هم به این فرصتهای خارجی داشته باشیم.
فضای کاری و تواناییهای شرکتهای داخلی نسبت به ١٠سال قبل تغییر کرده است. توجه داشته باشید شرکتهای خارجی هم برای سرمایهگذاری در ایران از اعتبارات خودشان خرج نمیکنند و با اعتبار مجوزهای سرمایهگذاری در ایران قراردادهای کلان با بانکها منعقد میکنند و وامهای خوبی میگیرند.
همین روند را شرکتهای داخلی هم میتوانند طی کنند و بهتر است کار را به شرکتهای داخلی بسپاریم تا آنها خودشان برای پروژهها شریک خارجی انتخاب کنند. در این شرایط، طرف حساب شرکتهای خارجی هم شرکتهای خصوصی هستند و نه دولتها و بهاینترتیب فشار روی این شرکتهای خارجی کمتر میشود.
وی میافزاید: دولتها در پیشانی این محدودیتهای اقتصادی هستند و بههمیندلیل هر چقدر دولتها خودشان را از این امور کنار بکشند، کار بیشتری انجام خواهد شد. ما تجربه تحریم و بیوفایی این شرکتها و کشورهای خارجی را تا چند وقت قبل داشتیم و میدانیم چه خسارتهایی را با جایخالیدادن به ما وارد کردند و باید از این مسائل درس بگیریم و در تعامل مجدد، دیگر اشتباهات قبلی را تکرار نکنیم تا اگر دوباره شرایط نامساعدی به وجود آمد، کمترین خسارت را ببینیم و بالطبع توسعه و تولیدمان عقب نیفتد.
خطیبی در پاسخ به اینکه چرا پس از رونمایی از قراردادهای جدید و رفتوآمد هیأتهای متعدد کشورهای خارجی، خبری از پیشنهادهای مهم نبود و یا هنوز اعلام نشده است و منتظر تغییرات جدید هستند، میگوید: باید قبول کرد نگرانیها هنوز برطرف نشده است. بخشی از این نگرانیها سیاسی و ناشی از تحولات بسیار در منطقه است. هر روز اتفاقی جدید در منطقه رخ میدهد و هر روز قوانین و تحریمهای جدید اعمال میشوند.
همه میدانند لابی صهیونیستها خیلی قوی در جریان است و آنها در کنار تعدادی از کشورهای مخالف در منطقه این توافق و رفع تحریمها هستند و منطقه بیکار نمیماند. بهترین کار برای ایران این است با طراحی یک مدل مستقل از این کشورها، کارش را پیش ببرد تا دوران این نگرانیها به طور کامل برطرف شود.
جدای از این نگرانیهای سیاسی، نگرانیهای اقتصادی هم وجود دارد و سرمایهگذار در هر محصولی قیمت نهایی برایش اهمیت دارد و بنابراین قیمت نفت برای سرمایهگذاران اهمیت دارد. زمانی قیمت نفت بالای صد دلار است و تولید صرفه اقتصادی دارد، اما زمانی هم پیشبینی قیمت به ١٠ دلار میرسد و حالا این نگرانیها باعث شده تا سرمایهگذار باوجود تمایل به برگشت و شروع سرمایهگذاری، دستبهعصا جلو بیاید.
البته این کارشناس تأکید دارد اگرچه ایران در کوتاهمدت از این قیمتها ضرر میکند، اما در بلندمدت ضرر متوجه مصرفکننده است و در توضیح آن میگوید: اگر سرمایهگذاری برای تولید به اندازه لازم انجام نشود، در آینده نزدیک تولید جدیدی وجود نخواهد داشت و بازار دچار کمبود عرضه میشود.
تقاضا هر سال حدود یک میلیون بشکه بالا میرود و اگر تولید به اندازه مناسب آن وجود نداشته باشد، بازار و کشورهای مصرفکننده دچار بحران میشوند. درعینحال تولیدکنندههای قدیمی هر سال افت تولید بیشتری دارند و بیشتر مخازن آنها پنج تا ١٠ درصد افت تولید سالانه دارند و بههمیندلیل سرمایهگذاری لازم است و اگر انجام نشود، مصرفکنندهها دچار مشکل میشوند و در این شرایط، دیگر قیمتها را نمیتوان مهار کرد.
محمدعلی خطیبی طباطبایی، نماینده سابق ایران در اوپک وضعیت بازار نفت برای سال جدید میلادی را فینفسه بد نمیداند.خطیبیطباطبایی در تشریح آخرین تحولات قیمتها و بازار نفت، تأکید کرد در این شرایط، بسیاری از کشورها کمربندهای خود را محکم کردهاند تا کمترین آسیب را ببینند و درعینحال معتقد است وضعیت بازار نفت برای سال جدید میلادی فینفسه بد نیست و میگوید:
پیشبینی تقاضای جهانی برای سال میلادی جدید حدود یکمیلیون و ٢٠٠ هزار بشکه افزایش تقاضاست؛ روند همیشگی بازار این بود که غیراوپک این افزایش را جواب میداد و اوپک سهمی نداشت، اما در سال میلادی جدید، غیراوپک نهتنها افزایش تولید ندارد، بلکه پیشبینی شده حتی ٢٠٠ هزار بشکه هم از تولیدش کم خواهد شد.
این مسئله را اگر در کنار افزایش یک میلیونبشکهای تقاضای جهانی قرار دهیم، متوجه میشویم اوپک فرصت یک میلیون و ٢٠٠ هزاربشکهای دارد. بنابراین وضعیت خوبی برای اوپک وجود دارد. اما باید توجه داشت عمده تقاضا در نیمه دوم سال است و در نیمه اول سال آنچه برای اوپک پیشبینی شده که بتواند تولید کند، حدود ٣٠ میلیون بشکه است و در نیمه دوم ٣١ میلیون هم میتواند تولید کند و متوسط آن این اجازه را به اوپک میدهد تا بتواند گشایشهایی را برای اوپک داشته باشد.
اینکه چرا چنین تصویری وجود دارد، علت آن بیانضباطی است که در دو سال اخیر در بازار به وجود آمده است و باید اوپک این شرایط بازار را مدیریت میکرد و تصمیم میگرفت با تولید، تفاوت تقاضای بازار را مدیریت کند تا تعادل در بازار وجود داشته باشد. الان دو، سه سالی است که اوپک این کار را نمیکند و انتظار دارد غیراوپک این تفاوت تقاضا را تأمین کند و اعلام کرده ما دیگر نمیخواهیم سهم بازار را کم کنیم و اگر قرار است تولیدکنندهای کم کند، این کار را انجام دهد، اما ما سهم بازار را کم نمیکنیم.
وی با بیان اینکه محور این تغییر استراتژی، عربستان و کشورهای همراه او هستند، گفت: این بحثها و مدلها در گذشته هم وجود داشت و عربستان از ٣٠ سال قبل بحث مهمبودن سهم بازار را داشت و ایران و کشورهای مخالف نظر عربستان نیز همواره اهمیت قیمت را طرح میکردند و معتقد بودند سهم بازار، اوپک را به نقطه مطلوبی سوق نمیدهد و سیاستهای متفاوت کشورهای صنعتی دست آنها را برای اعمال مالیاتهای مختلف بازمیگذارد و آنها میتوانند قیمتها را برای مصرفکنندهها گران نشان دهند و درنهایت این پول به جیب دولتها برود. با وجود همه این اختلافها، در این سالها اوپک بازار را مدیریت میکرد و در مواقع لزوم، تولید را افزایش یا کاهش میداد.
خطیبی تأکید دارد افکار عمومی جهان وضعیت روشن و شفاف در بازار را میخواهد تا این ثبات را همه احساس کنند و درادامه میگوید: از دو، سه سال گذشته که مدیریت عرضه در اوپک کنار گذاشته شد، هر کشوری هر میزانی که مایل است را تولید میکند. اوپک هر دوره اعلام میکرد سقف ٣٠ میلیون بشکه را دارد اما عملا ٣٢ میلیون بشکه تولید داشت، اما در اجلاس اخیر این سقف را هم برداشتند.
اوپک در این سالها همواره استراتژی بلندمدت داشته که هر چند سال یکبار بازنگری میشود و به تازگی شنیدهام عربستان در جریان این بازنگری اصرار داشته که بحث بلندمدت خود در سهم بازار را لحاظ کند و موفق هم شده است.
در این بیانیه آخر اوپک که موردقبول همه است، اوپک متعهد به ثبات بازار در بلندمدت است و هیچ حرفی از کوتاهمدت نیست. یعنی اگر قرار باشد اقدامی انجام دهند، سهمیه و سقف میگذارند و ابزار کنترلی میگذارند تا در سایه این نظم و انضباط، قیمتها متعادل شود اما با تغییر این شرایط، بازار دچار آشفتگی و رهایی شده است و غیراوپک هر میزان که میخواهد تولید میکند و اوپک هم درواقع تبدیل به غیراوپک شده است.
این کارشناس در مسائل اوپک بر این نکته تأکید دارد که نگرانیهای فعلی آن است که میزان تولید و عرضه در بازار بیش از مقدار یک میلیونو ٢٠٠ هزار بشکه افزایش تقاضای جهانی باشد و در توضیحی میگوید: مجموعه کشورهای اوپک و غیراوپک، میزانی از افزایش تولید را اعلام کردهاند و به دلیل سرمایهگذاریهایی که در سالهای گذشته داشتهاند، نمیتوانند این روند را متوقف کنند و حتما بعد از چند سال به تولید میرسند.
نگرانیها از اینجاست غیر از ایران که بعد از تحریمها تلاش میکند تا به سهم قبلی خود در بازار برگردد، کشورهای دیگر هم میتوانند عرضه بیش از برنامه داشته باشند و بازار با مازاد عرضه مواجه شود. هر چه این مازاد عرضه بیشتر باشد، به قیمتها فشار بیشتری را وارد میکنند.
خطیبی درادامه میگوید: دو جبهه طرفدار سهم بازار و طرفدار قیمت، چندین دهه است که با هم مقابله و رقابت دارند و من احساس میکنم جبهه طرفدار قیمت که با رهبری ایران بوده در همین دو، سه سال اخیر نهتنها نتوانست خود را تقویت کند، بلکه حتی تضعیف هم شد. علت را هم باید در اولین دیدارهای وزیر نفت و همان بیانیه دید؛ وزیر نفت ما در اولین برخورد در اقدامی متفاوت، به دیدار وزیر نفت عربستان رفت و پس از دیدار هم اعلام کرد «سیاستهای ما و عربستان بسیار بههم نزدیک است».
این خبر را شانا «خبرگزاری وزارت نفت» روی خروجی قرار داد و همه را متعجب کرد. وقتی رهبر یک جریان طرفدار قیمت اعلام میکند نظر ما به نظر عربستان که رهبر جریان سهم بازار است، نزدیک اعلام میشود، حرکتی در جهت تضعیف جریان طرفدار قیمت است. ما نباید جناح خودمان را تضعیف یا تعطیل میکردیم اما این موضعگیری صورت گرفت و این جناح بهشدت تضعیف شد و درادامه هم ایران فعالیت خاصی برای حمایت از جریان خود نداشت.
خطیبی به انتقادهای متعدد از سوی کارشناسان که نسبت به این رویکرد وزیر نفت صورت گرفت، اشاره میکند و میگوید: بسیاری از کارشناسان و ازجمله خود من بیانیه آخر را که ایران قبول و امضا کرد، بیانیه خوبی نمیدانیم. اوپک هر ششماه یکبار اجلاس داشت و برای دوره کوتاهمدت ششماهه تصمیم میگرفت، اما در این بیانیه اعلام شده اوپک متعهد به وضعیت بلندمدت میشود و اشکال کار هم در پذیرش این بند بود و نباید آن را امضا میکردیم.
نباید میپذیرفتیم اوپک فقط در بلندمدت نسبت به بازار متعهد باشد، بلکه اوپک باید نسبت به ثبات بازار مانند گذشته متعهد باشد. این پاراگراف نوعی تغییر استراتژی از کوتاهمدت به بلندمدت را اعمال کرده که متأسفانه ما هم آن را قبول کردهایم. درعینحال، این بلندمدت تعریف و زمان مشخصی ندارد و بهتر بود پس از اجلاس یا حتی همین حالا در مصاحبه یا اطلاعیهای اعلام میکردیم ما این بند را قبول نداریم.
نماینده سابقه ایران در اوپک میگوید: عربستان با این کار خود، اوپک را بیخاصیت کرد و اوپک که میتوانست قیمتها را تا بالای صد دلار ببرد و از درآمد کشورها حمایت کند، الان به سازمانی بیخاصیت تبدیل شده که حتی برای اعضای خودش هم نمیتواند سقف بگذارد. او میافزاید: این سیاستها به نفع کشورهای عضو نیست و آنها را دلسرد میکند. برای مثال، درآمد اوپک که به هزار میلیارد دلار در سال رسیده بود، با افت قیمتها به کمتر از ٥٠٠ میلیارد دلار رسیده است.
این پولها از جیب کشورهای تولیدکننده خارج و به جیب کشورهای خریدار که عمده آنها هم کشورهای صنعتی هستند، رفته است. البته با این تحولاتی که در منطقه شاهد هستیم، باید حتما کشورهای منطقه حاضر در جناح عربستان با کشورهای صنعتی بدهبستانی داشته باشند تا برایشان جبران شود، اما برای سایر کشورها خسارت دارد.
وی به پیشبینیهای این روزهای قیمت نفت هم اشاره میکند: پیشبینیهای زیادی از سوی مراجع مختلف و با اهداف متفاوتی ارائه شده که قیمتها را تا ١٠ دلار هم پایین پیشبینی کردهاند. به نظر من پیشبینیهای بدبینانهای است، اما اگر قیمت ٣٠ دلار را پایه قرار دهیم و تا پنج دلار کمتر یا بالاتر تغییرات قیمتی را پیشبینی کنیم، شرایط واقعبینانه خواهد بود.
وی تأکید دارد قطعا قیمتهای فعلی روی سرمایهگذاری آینده صنعت نفت دنیا اثر دارد اما بسیاری از سرمایهگذاریهای صورتگرفته از سالهای قبل نمیتواند روی تولید فعلی اثر بگذارد و افزود: شرکتها و کشورهایی که از چند سال قبل سرمایهگذاری و تولید را شروع کردهاند، الان دیگر سرمایهگذاری خود را متوقف نمیکنند و اینگونه نیست که با افت شدید قیمت، بسیاری از این سرمایهگذاریها و تولیدات ازجمله شیلها متوقف شوند یا حداقل بلافاصله این روند رخ نخواهد داد.
برای سال آینده ما و سال میلادی جدید، پیشبینیهای انجامشده چندان خوشبین نیستند. البته درباره فصل بهار که از نظر مصرف فصل متعادلی است، ممکن است قیمتها از این هم کمتر شود اما بعد از زمستان، دوباره قیمتها کمی بالا میرود. این بحثهای فصلی هر سال وجود دارد و مهمترین مسئله، مدیریت بازار است که وجود ندارد و تا زمانیکه مدیریت عرضه نباشد، باید منتظر ماند تا بازار خودش، خودش را مدیریت و تنظیم کند که این نیز زمانبر است.
این کارشناس مسائل اوپک به برخی اظهارات و حواشی مربوط به افزایش تولید ایران و رسیدن به سطح تولید قبلی اشاره کرد و گفت: برخی بهاشتباه مطرح میکنند مثلا ٥٠ میلیون بشکه نفت روی آب داریم و تلاش میکنیم آنها را بفروشیم یا گفته میشود تولید را یک میلیون بشکه افزایش میدهیم و خلاصه میخواهیم به هر قیمت و شرایطی، نفت را بفروشیم. این نوع اظهارات تخریب و تضعیف بازار و موقعیت خودمان است.
به نظر میرسد راه منطقی این است که ایران مشتریان سنتی خود را که در این سالها درعین علاقه به خرید مجدد، امکان آن را نداشتند، مجدد به چرخه فروش خود برگرداند و برای بازار هم تشریح کند این همان روند قبلی است و هیچ اختلالی برای سایر کشورها ندارد و قرار هم نیست ایران چوب حراج به نفت خود بزند و بازار را هم تخریب کند. اگر با همین زبان با بازار صحبت کنیم، به هیچعنوان ورود ایران به بازار قیمتها را تخریب نخواهند کرد.
وی در پاسخ به این سؤال که چقدر میتوان در این فضای قیمتی به سرمایهگذاریهای جدید در ایران امیدوار بود، میگوید: نمیتوان شرایط نامطمئن بازار را در نظر نگرفت. باوجود اینکه ما مایل به همکاری و حضور شرکتهای خارجی هستیم و آنها هم این تمایل را دارند اما دراینمیان عواملی برای اختلال وجود دارد و اجرائیشدن قانون ویزا اختلال مهمی است.
بسیاری از کشورهایی که قصد این سرمایهگذاری را دارند، سرمایهگذاریها و پروژهها و گرفتاریهای زیادی در آمریکا دارند و هیچگاه آن اقدامات را فدای سرمایهگذاری در ایران نمیکنند. به نظر میرسد این کشورها حداقل برای مدتی دست نگه میدارند و اتفاقا هدف از پیشبینی این قانون هم همین بازدارندگی شرکتها بوده است.
خطیبی با اشاره به این نکته که هنوز فضای پس از توافق و رفع تحریمها مطمئن نیست و ما و کشورهای دیگر نمیتوانیم اقدام قطعی داشته باشیم، میافزاید: بهتر است در این فضای بیم و امید همچنان روی توان داخلی تمرکز کنیم اما نیمنگاهی هم به این فرصتهای خارجی داشته باشیم.
فضای کاری و تواناییهای شرکتهای داخلی نسبت به ١٠سال قبل تغییر کرده است. توجه داشته باشید شرکتهای خارجی هم برای سرمایهگذاری در ایران از اعتبارات خودشان خرج نمیکنند و با اعتبار مجوزهای سرمایهگذاری در ایران قراردادهای کلان با بانکها منعقد میکنند و وامهای خوبی میگیرند.
همین روند را شرکتهای داخلی هم میتوانند طی کنند و بهتر است کار را به شرکتهای داخلی بسپاریم تا آنها خودشان برای پروژهها شریک خارجی انتخاب کنند. در این شرایط، طرف حساب شرکتهای خارجی هم شرکتهای خصوصی هستند و نه دولتها و بهاینترتیب فشار روی این شرکتهای خارجی کمتر میشود.
وی میافزاید: دولتها در پیشانی این محدودیتهای اقتصادی هستند و بههمیندلیل هر چقدر دولتها خودشان را از این امور کنار بکشند، کار بیشتری انجام خواهد شد. ما تجربه تحریم و بیوفایی این شرکتها و کشورهای خارجی را تا چند وقت قبل داشتیم و میدانیم چه خسارتهایی را با جایخالیدادن به ما وارد کردند و باید از این مسائل درس بگیریم و در تعامل مجدد، دیگر اشتباهات قبلی را تکرار نکنیم تا اگر دوباره شرایط نامساعدی به وجود آمد، کمترین خسارت را ببینیم و بالطبع توسعه و تولیدمان عقب نیفتد.
خطیبی در پاسخ به اینکه چرا پس از رونمایی از قراردادهای جدید و رفتوآمد هیأتهای متعدد کشورهای خارجی، خبری از پیشنهادهای مهم نبود و یا هنوز اعلام نشده است و منتظر تغییرات جدید هستند، میگوید: باید قبول کرد نگرانیها هنوز برطرف نشده است. بخشی از این نگرانیها سیاسی و ناشی از تحولات بسیار در منطقه است. هر روز اتفاقی جدید در منطقه رخ میدهد و هر روز قوانین و تحریمهای جدید اعمال میشوند.
همه میدانند لابی صهیونیستها خیلی قوی در جریان است و آنها در کنار تعدادی از کشورهای مخالف در منطقه این توافق و رفع تحریمها هستند و منطقه بیکار نمیماند. بهترین کار برای ایران این است با طراحی یک مدل مستقل از این کشورها، کارش را پیش ببرد تا دوران این نگرانیها به طور کامل برطرف شود.
جدای از این نگرانیهای سیاسی، نگرانیهای اقتصادی هم وجود دارد و سرمایهگذار در هر محصولی قیمت نهایی برایش اهمیت دارد و بنابراین قیمت نفت برای سرمایهگذاران اهمیت دارد. زمانی قیمت نفت بالای صد دلار است و تولید صرفه اقتصادی دارد، اما زمانی هم پیشبینی قیمت به ١٠ دلار میرسد و حالا این نگرانیها باعث شده تا سرمایهگذار باوجود تمایل به برگشت و شروع سرمایهگذاری، دستبهعصا جلو بیاید.
البته این کارشناس تأکید دارد اگرچه ایران در کوتاهمدت از این قیمتها ضرر میکند، اما در بلندمدت ضرر متوجه مصرفکننده است و در توضیح آن میگوید: اگر سرمایهگذاری برای تولید به اندازه لازم انجام نشود، در آینده نزدیک تولید جدیدی وجود نخواهد داشت و بازار دچار کمبود عرضه میشود.
تقاضا هر سال حدود یک میلیون بشکه بالا میرود و اگر تولید به اندازه مناسب آن وجود نداشته باشد، بازار و کشورهای مصرفکننده دچار بحران میشوند. درعینحال تولیدکنندههای قدیمی هر سال افت تولید بیشتری دارند و بیشتر مخازن آنها پنج تا ١٠ درصد افت تولید سالانه دارند و بههمیندلیل سرمایهگذاری لازم است و اگر انجام نشود، مصرفکنندهها دچار مشکل میشوند و در این شرایط، دیگر قیمتها را نمیتوان مهار کرد.
۰