اگر نان ندارید کیک بخورید!
ابتلا یک کودک یعنی ابتلای مادر و پدر و دیگر اعضای خانه که باید از فرزند بیمارشان مراقبت کنند. بهتر نیست به جای این همه پافشاری روی بازگشایی مدارس با نگاهی واقعبینانه، بازگشاییهای پیشین را نیز متوقف کنید.
غزل لطفی | روز گذشته شروط بازگشایی مدارس توسط وزارت بهداشت اعلام شد که مهمترین آنها فاصلهگذاری ۴ مترمربعی بین دانشآموزان، امکان تهویه کلاسها البته با پوشیدن لباس کافی و باز گذاشتن در و پنجره و رعایت بالای پروتکلهای بهداشتی و عدم استفاده از بوفه مدارس بود.
با نگاهی به شرایط فوق به نظر میرسد، مسوولان ستاد مبارزه با کرونا اصلا با شرایط مدارس ایران آشنایی ندارند یا فقط مدارسی را که فرزندانشان در آن مشغول به تحصیل هستند، دیدهاند.
فاصله ۴ مترمربعی بین دانشآموزان با در نظر گرفتن کلاسهای درسی کانکسی چطور ممکن است؟ پوشیدن لباس کافی برای ساکنین مناطق محروم و کمبرخوردار که عمدتا در حال تجربه شروع فصول سرد سال هستند و در شرایط عادی هم از حداقلهای معیشتی و پوشاکی برخوردار نیستند، چگونه امکانپذیر است؟
بهتر است مسوولان و تصمیمگیران، از پشت میزهای خود برخاسته و همراه رییسجمهور در سفرهای استانی شرکت کنند تا شاید کمی دورتر از پایتخت و مراکز آموزشی مرفه را ببینند. در شرایطی که کارشناسان خبر از بحران سوخت در فصل سرما میدهند باز کردن درب و پنجره و استفاده از وسایل گرمایشی، پیامدی جز به هدررفت انرژی ندارد و کمکی نیز به سیستم آموزشی کشور نخواهد کرد.
اینکه آموزش حضوری و نظارت بر آن را به عهده مدیران مدارس گذاشتهاید فقط انداختن توپ تصمیمگیری به زمینی است که عملا هیچگونه اختیار و امکاناتی ندارد.
با کدام بودجه در مدارس امکان تستهای سریع و مکرر و غربالگری کرونایی و ضدعفونی سرویسهای بهداشتی و سطوح قرار است انجام شود؟ تلفیق آموزش حضوری و مجازی، با کدام امکانات امکانپذیر است؟ معلم چطور میتواند همزمان به دانشآموزان حاضر در کلاس و شاگردان آنلاینش رسیدگی کند؟
برخی مسوولان فکر میکنند مدارس ما از دستیار معلم در هر کلاس و امکانات هوشمند بهروز دنیا برخوردارند؟ شروط ایدهالگرایانه بازگشایی مدارس، من را یاد این جمله از ماریآنتوانت انداخت که اگر نان نیست کیک بخورید!
حالا که تصمیم به بازگشایی مدارس گرفتهایم و تا به امروز هم فکری برای تهویه و فاصلهگذاری در کلاسها نکردهایم؛ معلمان و دانشآموزان لباس بیشتری بپوشند. کودکان درگیری بیشتری در سویه دلتا دارند و پیک ششم کرونا با این سویه در حال هجوم است.
ابتلا یک کودک یعنی ابتلای مادر و پدر و دیگر اعضای خانه که باید از فرزند بیمارشان مراقبت کنند. بهتر نیست به جای این همه پافشاری روی بازگشایی مدارس با نگاهی واقعبینانه، بازگشاییهای پیشین را نیز متوقف کنید.
در اولین اقدامات مدیریت کرونا در شروع هر پیک، اقدام به بستن پاساژها و رستوران و کافیشاپها میشود تا از هر گونه اجتماع و گرد هم جمع شدن افراد جلوگیری شود و امکان انتقال بیماری به حداقل برسد و امروز شاهد این موضوع هستیم که از طرفی از شروع پیک ششم کرونا خبر میرسد و از طرفی دیگر شروط بازگشایی مدارس!
در چنین شرایطی هرچند فرصت تابستان از دست رفته، اما به نظر میرسد با توجه به اینکه همچنان، ما درگیر کروناویروس هستیم و در آینده نیز نیازمند آموزش مجازی، راهاندازی خط تولید تبلتهای ارزانقیمت آموزشی ضروری است تا همه دانشآموزان امکان استفاده از آموزش مجازی را داشته باشند.
در این حوزه باید بررسی هزینه و فایده صورت بگیرد که آیا اتفاقات احتمالی در بازگشایی مدارس هزینه بیشتری دارد یا تولید تبلت ارزانقیمت با امکانات حداقلی که بتوان به صورت گسترده استفاده کرد.
قطعا کشور عزیز ما با توانمندیهای فنی بسیار، به راحتی میتواند تبلتهای ارزانقیمت تولید کند و در اختیار دانشآموزان قرار دهد. لازم به ذکر است اینترنت رایگان آموزشی که در حال حاضر به شبکه شاد اختصاص دارد کار بسیار خوب و مفیدی است.
همچنین صدا و سیما میتواند به عنوان راهکاری به کمک سیستم آموزشی کشور آمده و برای هر پایه یک شبکه آموزشی راهاندازی کند تا دانشآموزان بتوانند از آموزش آفلاین نیز برخوردار باشند.
بهطور حتم همه بر این باور هستیم که سرمایهگذاری برای ارتقای نظام آموزش کشور، بهترین سرمایهگذاری برای حال و آینده کشور است؛ و آخرین نکته؛ گرچه بازگشایی مدارس میتواند در افزایش روحیه دانشآموزان و خانوادهها موثر باشد ولی خطرات احتمالی نیز باعث کاهش امیدهای اجتماعی خواهد بود.