رازی حیاتی که احتمالاً نمیدانید!
استراحتکردن معادلِ بازیابی قدرت در ۷ حوزه مهم و حیاتیِ زندگی است. هر روزمان را با این فکر آغاز میکنیم که بهقدر کافی استراحت کردهایم و دلیلمان هم این است که بهقدرِ کافی خوابیدهایم ـ، اما درواقعیت، ما به انواع دیگری از استراحت، که بدنمان به آنها نیازِ مفرط دارد؛ بیاعتناییم.
فرادید | آیا تابهحال برایتان پیش آمده است که احساس کمبودِ انرژی بکنید و بخواهید با قدری بیشتر خوابیدن این کمبود را جبران کنید، اما وقتی بیدار میشوید هنوز حس کنید که بهشدت خستهاید؟
به گزارش فرادید، اگر این توصیفِ شماست، باید یک راز را با شما درمیان بگذاریم: اگرچه بسیاری به اشتباه این دو مقوله را به جای هم استفاده میکنند، اما خوابیدن و استراحت کردن دو مقوله همسان نیستند.
ما هر روزمان را با این فکر آغاز میکنیم که بهقدر کافی استراحت کردهایم و دلیلمان هم این است که بهقدرِ کافی خوابیدهایم ـ، اما درواقعیت، ما به انواع دیگری از استراحت، که بدنمان به آنها نیازِ مفرط دارد؛ بیاعتناییم. نتیجهاش میشود فرهنگی که در آن افراد بهشکلی افراطی به دنبال کسبِ دستاوردهای بیشتر و تولیدِ بالاتر هستند؛ افرادی که همیشه احساس خستگی میکنند و بهشکلی مزمن دچار فرسودگی هستند.
ما از کمبودِ استراحت رنج میبریم، زیرا قدرتِ حقیقیِ استراحت کردن برایمان پوشیده مانده است. استراحتکردن معادلِ بازیابی قدرت در ۷ حوزه مهم و حیاتیِ زندگی است.
نخستین نوعِ استراحتی که به آن نیاز داریم، استراحتِ جسمی است که میتواند فعال یا منفعل باشد. استراحتِ منفعل شاملِ خوابیدن یا چرتزدن است. اما استراحتِ جسمیِ فعال یعنی فعالیتهایِ بازسازیکننده مثل یوگا، فعالیتهای کششی و ماساژدرمانی که گردش خون و انعطاف بدن را بهبود میبخشند.
دومین نوعِ استراحت، استراحتِ ذهنی است. شما هم یکی از آن کارمندانی که هر روز صبحش را با یک فنجانِ بزرگ قهوه آغاز میکند، میشناسید؟ همانی که فراموشکار و تحریکپذیر است و اغلب نمیتواند سرِ کار تمرکز داشته باشد؟ شبها که میخواهد بخوابد، مدام گفتگوهایی که در روز داشته در سرش چرخ میزنند و بهاصطلاح برای خاموش کردنِ مغزش دچار مشکل است؛ و حتی زمانهایی که ۷ تا ۸ ساعت خوابیده است، وقتی بیدار میشود آنقدر خسته است که حس میکند اصلاً نخوابیده؟ این فرد، دچارِ خستگیِ ذهنی است.
خبر خوب این است که برای استراحت ذهنی نیازی به ترکِ محلِ کار یا رفتنبهتعطیلات ندارید. میتوانید طبق یک برنامه هر دوساعت به خودتان یک استراحت کوتاه بدهید. این استراحتها به شما یادآوری میکنند که باید سرعتتان را پایین بیاورید. میتوانید یک دفترچه یادداشت کنار تختتان داشته باشید که زمانهایی که به دلیلِ گردشِ افکار در ذهنتان خوابتان نمیبرد، غرها و گفتگوهای ذهنیتان را در آن یادداشت کنید.
سومین نوعِ استراحتی که نیاز داریم، استراحتِ حسی است. نورهای درخشان، صفحه کامپیوتر، صداهای پسزمینه و گفتگوهای زیاد ـ چه در محلِ کار و چه در محیطهای مجازی ـ میتوانند حسهای ما را دچار خستگیِ مفرط کنند و حتی حسِ فروپاشی به ما بدهند.
میتوانید در طول روز برای چند دقیقه چشمهایتان را روی هم بگذارید یا تعمداً ابزار الکترونیکی را در پایان هر روز از برق بکشید یا خاموش کنید.
جهانی که در آن زندگی میکنیم به شدت تحریککننده است که میتواند خستگی حسی زیادی را به ما تحمیل کند، اگر تعمداً خودمان را از ابزاری که مدام ما را به جهان وصل نگه میدارند، محروم کنیم، میتوانیم خودمان را از شرِ آسیبهای آن محفوظ نگه داریم.
چهارمین نوعِ استراحتی که به آن نیاز داریم، استراحتِ خلاقانه است. این نوع استراحت، بهخصوص برای هر فردی که میخواهد مشکلی را حل کند یا ایدههایی را از طریقِ طوفانِ فکری مطرح کند، بسیار ضروری است. استراحتِ خلاقانه شگفتیِ درونی و آنِ ما را بیدار میکند.
استراحتِ خلاقانه با پیوندِ شما با طبیعت حاصل میشود. این طبیعت میتواند بازدید از یک آبشار یا اقیانوس یا دره زیبا یا قدم زدن در حیاط پشتیِ خانه، پارکِ نزدیکِ محلِ زندگی یا محیط اطراف اداره باشد. وقتی خودتان را در زیبایی طبیعت غرق میکنید، آن منِ خلاق که در درونتان نهفته است، بیدار میشود.
اما استراحت خلاقانه، صرفاً ستایشِ طبیعت نیست؛ لذت بردن از هنر نیز استراحتِ خلاقانه را در پی دارد. محلِ کارتان را با نمایش تصاویری از مکانهایی که دوست داشتید و آثارِ هنریای که برایتان معنا دارند، تبدیل به مکانی الهامبخش بکنید.
نمیتوانید ۴۰ساعت در هفته به محیطی درهمبرهم و خالیازمعنی خیره شوید و انتظار داشته باشید که شور و انرژی حس کنید یا بهچیزی شوروعلاقهمندی پیدا کنید، چهرسد به اینکه خلاقیتتان هم گل کند.
خوب، حالا بیایید نگاهی به وضعیتِ یک فرد دیگر بیندازیم. همان فردی که همه فکر میکنند مهربانترین و خوبترین فردی است که در زندگیشان دیدهاند. همان فردی که همه به او وابستهاند، ازهمانهایی که اگر کاری داشته باشید با او تماس میگیرید، زیرا امثال او بااینکه از ته دل دوست ندارند کاری را انجام بدهند، بهجای آنکه یک «نه صادقانه» بگویند، یک «بله بااکراه» میگویند. اما وقتی همین فرد با خودش خلوت میکند، احساس میکند که دیگران دوستش ندارند یا دارند از او سوءاستفاده میکنند.
این فرد به استراحتِ احساسی نیاز دارد که یعنی نیاز به زمان و فضایی دارد که بتواند احساساتش را ابراز کند و به دنبال کسبِ رضایتِ دیگران نباشد. استراحتِ احساسی نیازمندِ شجاعت برای اصیل بودن است. فردی که به لحاظِ احساسی استراحت کافی دارد، در پاسخِ به پرسشی مثلِ «امروز حالت چطوره؟»، صادقانه پاسخ میدهد: «امروز حالم خوب نیست!» و بعد بخشی از اوقات سختی که را که از سر گذرانده با دیگران به اشتراک میگذارد؛ چیزهایی که اگر او استراحتِ احساسی نداشته باشد، ناگفته باقی خواهند ماند.
اگر به استراحتِ احساسی نیاز داشته باشید، حتماً به قدری استراحتِ اجتماعی نیز نیاز دارید. فقدانِ استراحتِ اجتماعی زمانی رخ میدهد که ما نمیتوانیم بین روابطی که ما را متعالی میکنند با روابطی که ما را دچار فرسودگی میکنند، تمایز قائل شویم. برای آنکه استراحتِ اجتماعی را تجربه کنید، باید اطرافتان را از آدمهایی پر کنید که مثبتاندیش و حامی هستند.
آخرین نوعِ استراحتی که همه به آن نیاز داریم، استراحتِ معنوی است که توانایی برقراریِ ارتباطی فراتر از ارتباط جسمی و ذهنی و حسِ عمیقِ تعلق، عشق، پذیرش و هدفمندی است. برای این نوع استراحت، باید کاری فراتر از خودتان انجام دهید و عبادت، مراقبه یا مشارکت اجتماعی را به برنامه روزمرهتان تبدیل کنید.
همانطور که دیدید، خوابیدن به تنهایی نمیتواند ما را به آن نقطهای برساند که حس کنیم بهقدرِ کافی استراحت کردهایم. پش وقتش رسیده تمرکز کنیم تا آن نوع استراحتی که به آن نیاز داریم را تجربه کنیم.
منبع: Ted.com
ترجمه: سایت فرادید