از تبریز ۱۳۱۳ تا استهبان ۱۴۰۱
حمایت مردمی در جمعآوری کمک برای طرح مدیریت سیلاب تبریز در سال ۱۳۱۳ به وضوح نشان میدهد که درک مردم از خطرپذیری سیلاب میتواند نقش کلیدی در کاهش تلفات و خسارات داشته باشد.
کامران امامی* | درست ۸۸ سال پیش در هشتم مرداد سال ۱۳۱۳ باران در تبریز بند نیامد. هیچ چیز در شهر خبر از سیل نمیداد؛ همه گمان میکردند بارانی شبیه همیشه خواهد بارید، اما وقتی «میدان چای» و «قوری چای» از آب باران لبالب شد، دیگر مسیل تحمل حجم آب را نداشت و کمکم خیابانهای شرق تبریز زیر آب رفت.
از خیابانها جز لجنزاری نماند و بیش از هزارو ۳۰۰ مغازه از بین رفت. هرچند این فاجعه تلفات جانی نداشت، اما تقریبا دمار از روزگار کسبه درآورد و خانهها را ویران کرد. تیرهای تلگراف را کَند تا هیچکس از بلایی که بر جان شهر رفته بود، خبر نداشته باشد.
دولت مرکزی روز ۱۱ مرداد از سیل آگاه شد و بلافاصله نمایندگان و چهرههای سرشناس حکومتی به تبریز آمدند. شهرهای مختلف به جمعکردن کمک مشغول شدند و تجار تبریزی ساکن مرکز هرچه از دستشان برمیآمد روانه شهر کردند. در این میان، اما شهردار تبریز به چیز دیگری میاندیشید.
ارفعالملک جلیلی میدانست اگر این اتفاق یک بار به وقوع پیوست پس میتواند بارها و بارها اتفاق بیفتد پس به دنبال چارهای گشت تا تبریز را برای همیشه از سیل در امان نگه دارد. هنوز یک سال از وقوع سیل نگذشته بود که ارفعالملک دو میلیون تومان برای ساخت سیلبند و عریضترکردن مسیر ۱۲کیلومتری میدان چای و قوری چای جذب کرد.
به این ترتیب یک شهردار باکفایت توانست تبریز را برای سالها از شر سیل در امان نگه دارد. اما داستان وقتی جالبتر میشود که ارفعالملک جلیلی با ابتداییترین وسایل ممکن و با بودجه حدود یک میلیون تومان این پروژه را به اتمام رساند.
شهردار تبریز با تهمانده بودجه ساخت سیلبند، عمارت باشکوه شهرداری یا همان عمارت ساعت را ساخت. از تجربه سیلاب تاریخی ۱۳۱۳ تبریز میتوان درسهای زیر را آموخت:
- با توجه به خسارت بالای سیلاب ۱۳۱۳ (حدود یکونیم میلیون تومان آن روز)، هم مردم و هم شهردار وقت متوجه شدند که برای پیشگیری بلایای بعدی باید هزینه کرد و در کمتر از یک سال دو میلیون تومان از کمکهای مردمی جمع آوری شد.
- در کشورهای توسعهیافته ۱۰ تا ۲۰ درصد از ثروت تولیدشده را در زمینه ایمنی و کاهش ریسک و سلامت عمومی سرمایهگذاری میکنند. اما چنین سرمایهگذاریای در ایران بههیچعنوان انجام نمیشود. در سال ۲۰۰۴ سونامی بزرگی در جنوب شرق آسیا اتفاق افتاد که حدود ۳۰۰ هزار نفر تلفات به جا گذاشت.
یک سال پیش از این سونامی پیشنهاد شده بود یک سامانه هشدار سونامی در اقیانوس هند اجرا شود، اما از آنجایی که از سال ۱۸۸۳ سونامی بزرگی در جنوب شرق آسیا به وقوع نپیوسته بود، افراد تصمیمگیر ضرورت این مسئله را درک نمیکردند.
هزینه ایجاد این سامانه ۷۰ میلیون دلار برآورد شده بود و برای کشورهای آن منطقه خیلی رقم بزرگی نبود و اگر این سامانه راهاندازی شده بود، تلفات بهوجودآمده بسیار کمتر از ۳۰۰ هزار نفر میبود. از طرف دیگر ۶۰ سال پیش در هلند توفانی دریایی اتفاق افتاد که در نتیجه آن دو هزار نفر کشته شدند. پس از آن واقعه ۲۰ درصد از تولید ناخالص ملی این کشور را برای طرح عظیم دلتا برای مقابله با توفانهای دریایی هزینه کردند.
- در جریان سیلاب استهبان فارس کمبود پیشبینی و هشدار سیلاب و طرحهای عملیات شرایط اضطراری بهخوبی حس شد، ولی انتظار از سازمان مدیریت بحران کشور، سازمان هواشناسی و وزارت نیرو برای پیشبینی و هشدار بهموقع با ظرفیتهای کارشناسی، سازمانی و تجهیزاتی این دو سازمان و آن وزارتخانه مطابقت ندارد.
نیاز به سرمایهگذاریها و ظرفیتسازیهای اساسی وجود دارد. در این رابطه کافی است نگاهی به ظرفیتهای انسانی، نرمافزاری و سختافزاری آژانس آبوهواشناسی ژاپن یا سازمان هواشناسی استرالیا داشته باشیم.
- در سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۲ حدود ۷۸ هزار پیشبینی برای ورودی سدهای هندوستان صورت گرفته که بیش از ۹۷ درصد پیشبینیها خطایی کمتر از ۲۰ درصد داشتهاند. این در حالی است که اکثر این پیشبینیها با استفاده از مدلهای ساده آماری انجام شده بود. بهطور خلاصه تقویت روشهای غیرسازهای مدیریت سیلاب از مهمترین اولویتهای سازمانهای مسئول خواهد بود.
- حمایت مردمی در جمعآوری کمک برای طرح مدیریت سیلاب تبریز در سال ۱۳۱۳ به وضوح نشان میدهد که درک مردم از خطرپذیری سیلاب میتواند نقش کلیدی در کاهش تلفات و خسارات داشته باشد. فیلمهای سیلاب استهبان و رفتارهای بسیار پرخطر برخی از افراد نشان میدهد که آموزش همگانی سیلاب باید در دستور کار رسانهها قرار گیرد.
در مدارس ژاپن پشت کتاب درسی دانشآموزان نقشه سیلگرفتگی آن شهر وجود دارد تا اگر سیلاب جاری شد، دانشآموزان بدانند که کجای شهر امن است. مردم باید بدانند جریانی به عمق ۱۰ تا ۲۰ سانتیمتر انسان را و سیلابی به عمق ۲۰ تا ۳۰ سانتیمتر یک ماشین را میتواند با خود ببرد.
برای مثال در جریان سونامی ۲۰۰۴ اقیانوس هند، آشنایی اولیه یک دختر دانشآموز به سونامی که توسط معلم مدرسه در کلاس حاصل شده بود موجب نجات جان دهها نفر شد. در رابطه با آموزش عمومی فعالیت زیادی در رسانهها و بهخصوص رسانههای تصویری مورد نیاز است.
*رئیس کارگروه بینالمللی، مدیریت تطبیقی سیلاب در کمیسیون ICID