تصویر انواع جنها در «کتاب عجایب»
در اینجا برخی از نگارههای جالبی را خواهید دید که در رسالۀ موسوم به «کتابالبلهان» یا «کتاب عجایب» مربوط به قرن هشتم هجری به تصویر کشیده شدهاند.
فرادید | «کتابالبلهان» یا «کتاب عجایب» رسالهای است دربارۀ علوم غریبه، فالگیری و رمالی که به احتمال فراوان در قرن هشتم هجری و در دوران حکومت جلایریان در بغداد توسط شخصی به اسم عبدالحسن اصفهانی نوشته شده است. به احتمال زیاد بخشهایی از این کتاب برگرفته از یکی از آثار ابو معشر بلخی (منجم قرن سوم هجری) است.
به گزارش فرادید؛ «کتابالبلهان» مضمون یکدست و مرتبی ندارد و از هر دری سخن گفته است؛ از اینجهت این کتاب بیشتر شبیه یک جور دائرهالمعارف نسبتا مختصر است. در این کتاب از حکایات کوتاه و افسانههای قدیمی گرفته تا شرح احوال و خصوصیات جنهای مشهور و حتی ذکر سرگذشت پیامبران را میتوان یافت. اما در عین حال مهمترین تمرکز کتاب بر روی شناخت امور مربوط به طالعبینی مثل خصوصیات فصلها و ستارگان و برجهای فلکی است.
در حال حاضر نسخهای از این کتاب در کتابخانۀ بودلاین (Bodeline) دانشگاه آکسفورد نگهداری میشود که مشتمل بر نگارگریهایی تماشایی هم هست. جالبترین تصاویر این نسخه مربوط به جنها و سایر امور عجیبی است که در کتاب دربارۀ آنها صحبت شده است.
در اینجا تعدادی از جالبترین تصاویر این کتاب را ملاحظه میکنید.
۱. جن کابوس؛ این موجودی است که موقع خواب به سراغ انسان میآید و با فشار دادن دستش بر روی بدن، برای شخص کابوس ایجاد میکند.
۲. جن زوبعه؛ زوبعه یکی از پادشاهان جنیان است و بر طبق اعتقاداتی که وجود داشته، او از جنهای مومن بوده است.
۳. جن حمی؛ این جنِ سه سر به عنوان علت بیماری و تب معرفی شده است؛ او با در آغوش گرفتن آدمها آنها را به بیماری مبتلا میکند. در تصویر نیز حمی را با آغوش باز مشاهده میکنیم. جنهای همکار او نیز در اطرافش به تصویر کشیده شدهاند.
۴. جن میمون؛ این موجود به جن ابرها هم شهرت دارد و برحسب اعتقادات عامه ۷۰۰۰ سال عمر داشته است.
۵. جن ملک اسود (پادشاه سیاه)؛ این یکی از اجنۀ کافر و پرستندۀ آتش معرفی شده است.
۶. ابلیس
۷. تصویری از داستان ذوالقرنین و ساختن سد یاجوج و ماجوج
۸. تصویر مربوط به جنی که در چاههای مخروبه زندگی میکنند.
۹. تصویر «درخت واقواق» که بر اساس افسانهها میوههایی شبیه انسان داشته است.
۱۰. تصویری از حکایت سندباد و «شیخ بحری» یا «پیرمرد دریایی» که با التماس و زاری بر پشت مسافران سوار میشد و دیگر حاضر به پیاده شدن نبود.