«گنجینۀ وخش»؛ مجموعهای حیرتآور از اشیاء طلایی دوران هخامنشی
گنجینه وخش آثار نفیس زیادی دارد، اما دو ارابۀ کوچک طلایی که یکی از آنها نیمهتمام است و چهار اسب آن را میرانند، در زمره معروفترین آثار این مجموعه است.
فرادید | گنجینه وخش مجموعهای متشکل از ۱۸۰ شیء فلزی گرانبهاست که در کرانه رود وخش در نزدیکی روستای تختِ کُواد در تاجیکستان در بین سالهای ۱۸۷۶ تا ۱۸۸۰ میلادی کشف شده است و قدمت آن به دوران امپراتوری هخامنشیان (۵۵۰ تا ۳۳۰ قبل از میلاد) میرسد. علاوهبر ۱۸۰ شیء فلزی، ۲۰۰ سکه نیز در این مجموعه وجود دارد.
به گزارش فرادید؛ خاستگاه اولیه این مجموعه، مکانی که این مجموعه حقیقتاً در آن کشف شده است، کسی که آن را کشف کرده و اینکه یافته اولیه شامل چه چیزهایی میشده است، برای ما ناشناخته است. این مجموعه به این دلیل وخش نامگذاری شده که در نزدیکیِ رودِ وخش و به احتمال خیلی زیاد در تختِ کواد کشف شده که ایستگاه قایق در کرانه شمالی رودخانه است.
این گنجینه مهمترین گروهِ باقیمانده از آن چیزی است که زمانی یکی از عظیمترین محصولاتِ صنعتی هخامنشیان در تولید فلزاتِ گرانبها محسوب میشد. گمان میرود که آثار فلزی این گنجینه به قرون ششم تا چهارمِ قبلازمیلاد برمیگردند، اما سکهها به گستره زمانی وسیعتری تعلق دارند. محتملترین توضیح برای منشأ این گنجینه تعلق داشتنِ آن به معبدی است که در طولِ زمان محل نگهداری هدایای نذری بوده است.
علتِ پیوند دادنِ این گنجینه با معبد وجودِ ۵۱ پلاک نذریِ پوشیده از ورق طلا و تعدادی مجسمه و تندیس در آن است که شبیه به شخصیتهایی درست شدهاند که معمولاً در اماکنِ مقدس دیده میشوند. کیفیتِ پلاکها با هم متفاوت است. تعدادی از پلاکهای طلای نذری کیفیتِ اجرای ضعیفی دارند و برخی احتمالاً توسطِ خود اهداکنندگان درست شدهاند، اما برخی دیگر کیفیتِ بالایی دارند و ظاهراً سفارشی درست شدهاند.
این گنجینه شامل بازوبند، انگشترِ طلا، ۲ ارابه طلاییِ با اسب و سوار، پلاکهای اهدایی، سکه، گلدان، مهر، یک ظرفِ عطر به شکلِ ماهی، اشیاء شخصیِ گوناگون (گیره لباس و جواهرات) و غلافِ طلایی شمشیر است که یکی از قدیمیترین قطعات این مجموعه است و روی آن صحنههایی از شکار شیر نقش بسته شده است. در گزارشهای اولیه اکتشاف مجموعه که به سال ۱۸۷۹ میلادی برمیگردد، به اشیاء دیگری نیز اشاره شده است. برای مثال، یک مجسمه ببر طلایی در گزارشهای اولیه وجود دارد، اما هرگز در این مجموعه طبقهبندی نشده و بهنظر میرسد همان آغاز ناپدید شده است. چیزهای دیگری نیز که در گزارشهای اولیه نام آنها آورده شده احتمالا توسطِ کاشفان اولیه یا ربوده یا ذوب شدهاند و گفته میشود که برخی از سکهها و اشیاء تاریخی این مجموعه را سربازانِ بریتانیایی که در منطقه حضور داشتهاند، خریداری کردهاند.
ازآنجایی که در هنر هخامنشی، بهخصوص در حکاکیهای روی سنگهای پرسپولیس، اشیاء مشابه با گنجینه وخش مشاهده شده و یافتههای مشابهی نیز در اکتشافاتِ شوش و جاهای دیگر پیدا شده است، این گنجینه را به دوران هخامنشی نسبت دادهاند. برای مثال، غلافِ شمشیر، از همه جهت شبیه به شمشیری است که در نقشبرجستههای پرسپولیس وجود دارد. اگرچه مشخص نیست چه کسی و در کجا این آثار را خلق کرده، گمان میرود که این آثار متعلق به خاندانِ سلطنتیِ هخامنشیان بوده است.
گنجینه وخش آثار نفیس زیادی دارد، اما دو ارابه کوچک طلایی که یکی از آنها نیمهتمام است و چهار اسب آن را میرانند، در زمره معروفترین آثار این مجموعه است. دو شخصیت با لباسهای منسوب به مادها در این گنجینه وجود دارد که یکی ارابهران و دیگری مسافر است. ارابه ریلهایی در پشتِ باز خود دارد که به مسافران امکان میدهد به آن سوار و از آن پیاده شوند و جلوی آن با سیمای بِس، خدایِ کوتاهقامتِ مصریان، آرایش شده است. دو دستبند با نقشِ سرِ شیردال (گریفین) در دو انتهای آن که به سبکِ هخامنشیان در قرونِ چهارم تا پنجم قبلازمیلاد ساختهشدهاند نیز از اشیاء گرانبهای این مجموعه محسوب میشوند. ساختنِ این دستبندها بسیار سخت بوده، زیرا ابتدا در موادِ مختلف قالبگیری شدهاند و بعد به چندین روش چکشکاری شده و سپس بهم لحیم شدهاند. تعداد دستبندها بسیار زیاد است و برخی از آنها سادهتر هستند و دو انتهای آنها سر حیواناتی مثل بز، گاو، شیر، بز کوهی و مخلوقاتِ شگفتانگیز دیگر دیده میشود.
آثار منحصربهفرد
اگرچه همۀ قطعات این مجموعه تقریباً منحصربهفرد هستند، اما برخی از آنها واقعا شاهکار محسوب میشوند.
بازوبندهای شیردال
بازوبندهای شیردال باوجودی که بخشهایی از آنها خراب شده، هنوز هم جذاب هستند. این بازوبندها قبلاً میناکاری شده و سنگهای گرانقیمت و رنگی در آنها کار گذاشته شده؛ اما این سنگها افتاده و گم شدهاند. بازوبندها و سایر قطعاتِ گنجینه وخش احتمالاً خاستگاهِ سکایی دارند.
نیامِ شمشیر
گاهی به نیامِ شمشیر «نیامِ خنجر» نیز گفته شده است، اما کابردِ این اصطلاح به این دلیل است که شمشیر کوتاه ایرانی (آکیناکس/آکیناکه) با خنجر اشتباه گرفته شده است. روی غلاف شمشیر صحنهای از شکار شیر نقش بسته شده که شبیه به سنگنگارههای پرسپولیس است، آنجایی که یکی از سلاحدارانِ داریوش اول (۵۲۲ تا ۴۸۶ قبلازمیلاد) یکی از آنها را دارد.
ماهی طلایی
ماهی طلایی، ۲۴.۲ سانتیمتر طول و ۳۷۰ گرم وزن دارد. توخالی است و دهانی باز دارد و حلقهای به آن وصل است که بتوان آن را آویزان کرد. گفته میشود از آن برای حمل روغن یا عطر استفاده میشده است. در چندین موقعیت از این ماهی به عنوان ماهی کپور یاد شده است، اما در سال ۲۰۱۶، نویسنده و یکی از علاقهمندانِ ماهیگیری، آدریان برتون، آن را زردپرِ ترکستان تشخیص داد که منحصراً در رود وخش یافت میشود و بیشتر از کپور شبیه به ماهیِ طلایی گنجینه وخش است.
این گنجینه چگونه از موزه بریتانیا سر درآورد؟
در سال ۱۸۷۹ میلادی، یکی از ژنرالهای روس به نام اِن. اِی. مایِو، گزارش اکتشاف در مکانی در نزدیکی قلعه تاریخیِ تختِکواد در نزدیکی وخش را دارد و با ساکنانِ محلی گفتگو کرد؛ آنها به او گفتند که در گذشته در آن مکان گنجینهای شاملِ ببر طلایی _ که بعداَ به «تجار هندی» فروخته شده است ـ پیدا شده است.
در ۲۴ ژوئن سال ۱۸۸۰ در نشریه نظامی و شهروندیِ لاهور، گزارش شد که مقادیر قابلتوجهی طلا از تجار هندی در کابل در افغانستان دزدیده شده است. کاپیتان فرانسیس چارلز برتون، یکی از افسران بریتانیایی که در دریا مستقر بود، دزدان را تعقیب کرد و مقادیر زیادی گنج کشف و آنها را به تجار هندی بازگرداند که آنها هم به او یکی از مجموعههای بازوبند را فروختند. این داستان، توجه افسرانِ بریتانیایی، بهخصوص سر الکساندر کانینگهام (۱۸۱۴-۱۸۹۳) که در آن زمان به عنوان نقشهبردار باستانشناسی هند منسوب شده بود و دانشِ وسیعِ تاریخی و باستانشناسی از منطقه داشت، را به خود جلب کرد. کانینگاهم از تجار چند قلم از اشیاء گنجینه را خرید و باقیمانده گنجینه را نیز عتیقهشناس بریتانیایی، سِر اِی. دبلیو. فرانکس (۱۸۲۶-۱۸۹۷) خریداری کرد. بعدها فرانکس گنجینه کانینگهام را هم خرید و کل گنجینه را برای موزه بریتانیا، جایی که مدیرش بود، باقی گذاشت.
منبع: Arkeonews
ترجمه: عاطفه رضوان نیا