ابداع روشی نو در جراحیهای اصلاح جنسیت توسط جراح ایرانی
چندی قبل در فضای مجازی و رسانهای، خبری منتشر شد که مانند بسیاری از اخبار علمی- پزشکی دیگر، برای بیماران و افراد مرتبط، به مسئله «بودن یا نبودن» تبدیل شد و برای متخصصان و جامعه پزشکی، یک موضوع قابل احترام یا رد علمی.
کد خبر :
۱۱۲۰۶
بازدید :
۶۴۹۶
چندی قبل در فضای مجازی و رسانهای، خبری منتشر شد که مانند بسیاری از اخبار علمی- پزشکی دیگر، برای بیماران و افراد مرتبط، به مسئله «بودن یا نبودن» تبدیل شد و برای متخصصان و جامعه پزشکی، یک موضوع قابل احترام یا رد علمی.
به گزارش شرق، خلاصه خبر این بود: «یک پزشک متخصص ایرانی، مقالهای را در یک ژورنال معتبر چاپ کرده که در آن برای اولینبار در دنیا، روش ابداعی جدیدی را در عرصه جراحیهای سنگین اصلاح جنسیت معرفی کرده است».
این خبر علاوه بر بیمارانی که به جراحی مذکور نیازمند هستند و همچنین برای جامعه پزشکی، جاذبههای علمی و امیدبخش و خاص خود را داشت. این خبر از یک طرف، برنامه تبلیغاتی حرفهای به نظر میرسید که آگاهانه برای رونق کسبوکار «آقای دکتر» طرحریزی شده بود (که در این صورت وظیفه حرفهایمان بهعنوان یک رسانه ایجاب میکرد به قول دیپلماتهای عزیز، آن را «راستیآزمایی» کنیم) و شاید هم واقعا یک رخداد علمی ارزشمند باشد (که در این صورت لازم است جزئیات آن را به اطلاع هموطنهای خود برسانیم).
این بود که با کلی سؤال در ذهن، به دنبال سرچشمه خبر یعنی «دکتر شهریار کهنزاد» گشتیم. در اولین تماس، به او گفتیم میخواهیم با وی مصاحبه کنیم تا بدانیم چه کار خاصی کرده و مقالهاش چه ارزش علمیای دارد. یک ساعت مانده به جلسه گفتوگو و در راه مطب وی، پرسشهای بسیاری در ذهنمان نقش بست بهویژه آنکه به اصل خبر هم با دیده شک و تردید، نگاه میکردیم.
اما وقتی با «دکتر» مواجه شدیم، آدم متفاوتی با آنچه در ذهن داشتیم را در مقابل خود دیدیم. این بود که برخلاف آنچه در ذهن داشتیم، مصاحبه خود را به جای توضیح خواستن از مقالهاش، با سؤال دیگری آغاز کردیم. درادامه این گفتوگو را میتوانید بخوانید:
آقای دکتر، در ابتدای گفتوگو، کمی از پیشینه علمی و کاریتان بگویید.
من «شهریار کهنزاد» با رتبه تکرقمی در کنکور سال ١٣٥٦، وارد دانشگاه علوم پزشکی تهران شدم. در ایام انقلاب فرهنگی بهعنوان دبیر در مدارس شرق تهران، تدریس کردم و پس از اخذ دکترا بهعنوان پزشک وظیفه، دو سالی را در جبهه گذراندم و سپس به دلیل آنکه ورزشکار هستم و در رشته کاراته به مدارج بالایی رسیده بودم، دوست داشتم تخصص خود را در رشته طب ورزشی ادامه دهم، اما اورولوژیست شده و برای اخذ تخصص بیشتر عازم آمریکا شدم.
دوست داشتم در دانشگاه «یوسیالای»، ادامه تحصیل دهم، اما خیلی اتفاقی به «دانشگاه کالیفرنیا-سانفرانسیسکو UCSF» رسیدم و در یک تیم تحقیقاتی به فضای رشته تخصصی «جنسیتدرمانی» وارد شدم. سال ١٩٩٨ بود که با نخستین بیمار «خطاجنسیتی-ترانس» در ایران برخورددرمانی کردم؛ بیماریای که هنوز ابعاد زیرساختی آن برای علم پزشکی ناشناخته باقی مانده است. تا این زمان چند کتاب مرتبط با اختلالات جنسی را هم در ایران و هم در آمریکا به چاپ رسانده بودم.
واژه «خطای جنسیتی» برای ما، واژه جدید و ناآشنایی است. منظورتان از «خطا-جنسیتی» چیست؟ آیا همان افرادی هستند که اصطلاحا به آنان دوجنسیتی گفته میشود؟!
بله، دقیقا. با این توضیح که اصطلاح دوجنسیتی واژه رسایی در بیان معضل این بیماران نیست. من شخصا نام خطا-جنسیت یا آنچه به انگلیسی به کار میبرم، یعنی «MAL-SEXUAL» را برای آنها میپسندم. یادمان باشد این بیماری با مقولههای دیگر در اختلالات جنسی نظیر اختلالات رفتاری-جنسی، زمین تا آسمان فرق دارد.
پس منظورتان چیست؟
جنسیت موضوعی پیچیده و چندلایه است. ما فقط حدود سه دهه است که به تحقیق علمی دراینباره پرداختهایم و چیزی که ما از آن بهعنوان جنسیت یا سکشوالیته، نام میبردیم، مفهوم بسیار دقیق و تعریفشدهای ندارد. اما بااینهمه در تعریف جنسیت، میتوان گفت درظاهر و براساس واقعیتهای علمی، هر یک از ما از منظر جسمی، چهار سطح جنسی داریم:
١- جنسیت کروموزومی: هر انسان یا مرد است با فرمول کروموزومی XY٤٦ یا زن است با XX٤٦. این جنسیت را جنسیت کروموزومی مینامند.
٢- جنسیت غددی: جنسیت کروموزومی، دستور ساخت غدد جنسی خاصی را صادر میکند. برایناساس در مرد، بیضهها و در زن تخمدانها شکل میگیرد. این جنسیت را جنسیت غددی مینامند.
٣- جنسیت ظاهری: غدد جنسی در دو مرحله اولیه و ثانویه، صفات جنسی ویژهای را به وجود میآورند. این جنسیت را جنسیت ظاهری میگویند. هر پدرومادری در لحظه تولد فرزندشان، میدانند فرزندش دختر است یا پسر.
٤- جنسیت اجتماعی: بالاخره برای هر فردی، جنسیتی اجتماعی نیز وجود دارد که برخاسته و متأثر از تحکمهای اجتماعی است. بههمیندلیل است که نمودهای جنسیت در ایران با عربستان یا سوئد و آمریکا فرق میکند.
و تازه، این همه ماجرا نیست. عوامل بسیاری مانند مد روز، پسند خانواده و... هم میتواند در شکل ظاهری جنسیت فرد تأثیرگذار باشد. جنسیت واقعی فرد ورای همه مفاهیم و قراردادهای پذیرفتهشده اجتماعی است و همین موضوع موجب میشود فردی که در نهایت شهرت، اقتدار یا محبوبیت اجتماعی است، به همه این موارد پشت پا بزند و خواهان تغییر جنسیت شود، یعنی جنسیت نیرویی به او میدهد که میتواند با همه پیامدهای دشوار آن مقابله کند.
بیماری «خطای جنسیتی» باید در سطحی پیشینتر از آنچه آمد، روی دهد. از من توجیه یا توضیحی آکادمیک و اغناکننده نخواهید که این همانجاست که کمیت میلنگد!
آقای دکتر، درک آنچه توضیح دادید کمی دشوار است، برای تشریح این موضوع مثالی ذکر کنید.
هرکسی که چشمانش را میبندد، تصویری از خود در ذهنش دارد. این تصویر الزاما همان تصویری نیست که اطرافیان فرد از او دارند. اتفاقا روانشناسان بر این باورند افرادی که اعتمادبهنفس زیادی دارند، تصویرشان از خود، برتر از تصویری است که دیگران از او دارند و بر عکس، اگر فردی تصویری از خود داشته باشد، پایینتر از تصویر اطرافیان از او، نشانه اعتمادبهنفس پایین اوست.
اگر این موضوع به شکل سر رفته و انتهایی باشد و تصویری که فرد از خود دارد، درست در مقابل هویت جنسی ظاهری او باشد، حتی ممکن است این فرد ازدواج هم بکند اما در همان حال وظایف و نقش جنس مقابل را برای خود، تصویرپردازی کند. پس باید پذیرفت هویت جنسی، موضوع بسیار پیچیده و دشوار فهمی است که بسیار فراتر از تصور سادهای است که از هویت جنسی در بین افراد اجتماع وجود دارد.
پس بیماری «خطا-جنسیتی» یک بیماری روانشناسی است که در نظام باورهای یک فرد و احتمالا به دلیل رفتارهای اجتماعی، اختلال ایجاد میکند؟
البته مسائل روانی و محیطی میتواند در بسیاری از بیماریهای جسمی مؤثر باشد، اما در مورد بیماری «خطا-جنسیتی»، همه موضوع به حیطه روان بازنمیگردد کمااینکه در نوع بیماریزای آن، بیمار به مرحلهای میرسد که از صفات جنسیتی خود ابراز انزجار میکند. یعنی اگر مرد است از ریشوسبیلی که دارد، به توجیه تناقضی که با تصویری که از خویش دارد، بسیار سردرگم و مستأصل میشود!
پس این بیماری و درمان آن به حیطه روانشناسی مربوط است، نه به تخصص شما بهعنوان یک اورولوژیست. اینطور نیست؟
خیر! گرچه همانطور که اشاره شد، مانند همه بیماریها، مسائل محیطی و روانی بر شدت و بهبود این بیماری نیز مؤثر است، اما درمان آن در حیطه دانش روانشناسی و روانپزشکی نیست، درواقع بیماران این بیماری تا به جنسیت مورد تصور ذهنی خود نرسند، بهبود نخواهند یافت. نقش رواندرمانی در آمادهسازی و سازگاریهای بعد از جراحی است.
ضمن اینکه مسئله فقط خیالی و ذهنی نیست، در همه دنیا و در اکثر مواقع، علم پزشکی امروز عمل جراحی را راه قطعی درمان بیماری «خطا-جنسیتی» میداند. تأکید مؤکد میکنم تنها خطا-جنسیتهایی که واقعا خطا-جنسی هستند، نه دیگر اختلالات بعضا بسیار مشابه. البته از آنجا که این عمل جراحی بهویژه در مورد خطا-جنسیتهای مؤنث به مذکر بسیار پیچیده است، معمولا در دنیا این عمل توسط جراحان پلاستیک خُبره با همراهی یک تیم پزشکی چند نفره انجام میگیرد.
پس در حیطه تخصص شما نمیگنجد؟
در اصل این جراحی یک عمل بینرشتهای (بین جراحی پلاستیک و اورولوژی و ...) است، اما موضوع دیگری که باید به آن توجه کرد مفهوم جراحی است، چراکه جراحی فقط تخصص و دانش نیست، علم و تجربه هم هست و بیش از آن، یک هنر است.
پس به این دلیل مقاله شما در یک ژورنال جراحی پلاستیک چاپ شد؟
مقاله من که حاصل تجربه صدها جراحی موفق بود، به دلیل ارائه روش نوینی توسط هیات علمی ژورنالAESTHET PLASTIC SURGERY JOURNAL بهعنوان مقالهای بنیادین
(ORIGINAL) و در کلاس (AESTHRTIC) آن هم به صورت تکمؤلفی (SOLE AUTHOR) پذیرفته شده و نزدیک به یک ماهی است که توسط انتشارات SPRINGER در نیویورک در سطح دنیا در دسترس قرار گرفته است.
اعتبار علمی مجله چاپکننده مقاله شما چگونه احراز میشود؟
در همه علوم، ژورنالهای معتبر، ژورنالهایی هستند که به مرور زمان توانستهاند با انتخاب هیأت علمی و نیز مطالب منحصربهفرد علمی، جایگاه اعتباریشان را به دست آورند و برخی از آنان به جایی میرسند که به ژورنال مرجع و حتی رتبه اول جهان در رشته تخصصی خود دست مییابند.
پس از رسیدن به این نقطه است که دیگر اعتبار آنها نهتنها نیازی به اثبات ندارد، بلکه مرجع اعتباردهی نویسندگان و مراکز دانشگاهی میشود، یعنی به صرف چاپشدن مقالهای در این ژورنالهای علمی مرجع، نویسنده مقاله دارای اعتبار جهانی میشود، چراکه چگونگی پذیرش مقاله در این ژورنالها بهگونهای است که با چاپشدن یک مقاله، تردیدی در اعتبار مطلب و نویسنده، باقی نخواهد ماند.
ضمن اینکه سطوح و عناوین چاپ نیز دارای اهمیت است، برای مثال وقتی در مقالهای اختراع یا اکتشافی برای اولینبار طرح میشود یا نویسنده یک نفر است و نه یک تیم، چاپ مقاله بهمراتب سختتر شده و اعتبار آن بهمراتب بیشتر میشود.
ژورنال AESTHETIC PLASTIC SURGERY JOURNAL که مقاله مرا با عنوانAESTHETIC چاپ کرد، در رشته جراحی پلاستیک دارای طراز اول جهانی در آمریکا و آن هم با وجهه بینالمللی است و مقاله من نیز بهعنوان مقاله بنیادی (مقالهای حاوی نوآوری تکنیکی و برای اولینبار در جهان) در آن پذیرش شد.
مراحل پذیرش مقاله شما چگونه بوده است؟
ابتدا ١٦ متخصص سرشناس از هیأت تحریریه (در عرصه این نوع عملهای جراحی)، در صف سؤال قرار گرفته و من باید آنان را اقناع میکردم، آنان سؤالات خود را (که عمدتا هم نفیکننده بود) طرح کردند و من پاسخ دادم. وقتی همگی اعلام اقناع و صحت مطلب کردند، مقاله من موردپذیرش قرار گرفت.
ضمن اینکه موضوع و اهمیت مقاله خود را بهطور خلاصه بیان میکنید، بفرمایید چاپ این مقاله چه دستاورد علمیای به دنبال دارد؟
همانگونه که گفته شد، مقاله من حاوی روش جدید و منحصربهفردی برای جراحی اصلاحی «خطا-جنسیتی» است، بنابراین بهعنوان مقاله بنیادی (برای نخستینبار) و دارای یک نویسنده (SOLE AUTHOR)، آن هم در بخش زیبایی (AESTHETIC) پذیرش و چاپ شد.
این روش در یکی از دو تکنیک استاندارد قبلی که ابداعکنندگانش از چک بودند، تغییراتی را روا داشته که سبب نتایج چشمگیرتری میشود. همانطوری که قبل از ارائه مقاله من در همه کنفرانسها و دانشگاهها با ارائه یا تدریس روش دانشمندان اروپایی، نام آنها و کشورشان (کشور چک)، طرح میشد، از این پس با استفاده و تدریس روش من، نام ایران بهعنوان کشور ارائهدهنده روش و نام من، توأمان مطرح خواهد شد و این بزرگترین افتخار و شادمانی من است؛ بهنوعی نتیجه تلاشی هدفمند و تقریبا ٢٢ساله.
در سوگندنامه بقراط هر پزشکی متعهد میشود در وهله نخست، آسیبی به بیمار نرساند. در روش ابداعی من نیز آسیب وارده به بدن بیمار به کمترین حد ممکن (تقریبا صفر) میرسد و درعینحال، بیشترین نصیبها حاصل میشوند. البته این روش مزایای دیگری هم دارد که در مجال این مصاحبه امکان طرح آنها نیست.
گفتید مسائل روانشناسی نیز در این موضوع دخیل است، برای این موضوع چه کردهاید؟
اتفاقا مقاله تکمیلی من دراینباره است و آن را به ژورنال بسیار معتبر BRITISH JOURNAL OF PSYCHIATRY چاپ انگلستان ارسال کردهام، زیرا همانطوری که مقاله اولیه من در یکی از معتبرترین ژورنالهای جراحی پلاستیک دنیا چاپ شد، دوست داشتم مقاله بعدیام در معتبرترین مجله علوم روانشناسی جهان درج شود؛ جایی که از دههها قبل مقالات دانشمندانی مانند فروید را چاپ میکرد. این مقاله به بررسی آماری مختصات متنوع جامعه خطا-جنسان ایران پرداخته است و از این دیدگاه میتواند بسیار بدیع و نو باشد.
از چه زمانی روش ابداعی خود را در درمان بیماران «خطا-جنسیتی» استفاده خواهید کرد؟
این عمل ابداعی از مدتها قبل توسط اینجانب مورد استفاده بوده است و درواقع من در مقاله خود، تجربیات خود را مستند و منتشر کردم، بنابراین از این به بعد، سایر جراحان دیگر دنیا، به این روش دسترسی داشته و بهتدریج از آن بهرهمند میشوند.
به گزارش شرق، خلاصه خبر این بود: «یک پزشک متخصص ایرانی، مقالهای را در یک ژورنال معتبر چاپ کرده که در آن برای اولینبار در دنیا، روش ابداعی جدیدی را در عرصه جراحیهای سنگین اصلاح جنسیت معرفی کرده است».
این خبر علاوه بر بیمارانی که به جراحی مذکور نیازمند هستند و همچنین برای جامعه پزشکی، جاذبههای علمی و امیدبخش و خاص خود را داشت. این خبر از یک طرف، برنامه تبلیغاتی حرفهای به نظر میرسید که آگاهانه برای رونق کسبوکار «آقای دکتر» طرحریزی شده بود (که در این صورت وظیفه حرفهایمان بهعنوان یک رسانه ایجاب میکرد به قول دیپلماتهای عزیز، آن را «راستیآزمایی» کنیم) و شاید هم واقعا یک رخداد علمی ارزشمند باشد (که در این صورت لازم است جزئیات آن را به اطلاع هموطنهای خود برسانیم).
این بود که با کلی سؤال در ذهن، به دنبال سرچشمه خبر یعنی «دکتر شهریار کهنزاد» گشتیم. در اولین تماس، به او گفتیم میخواهیم با وی مصاحبه کنیم تا بدانیم چه کار خاصی کرده و مقالهاش چه ارزش علمیای دارد. یک ساعت مانده به جلسه گفتوگو و در راه مطب وی، پرسشهای بسیاری در ذهنمان نقش بست بهویژه آنکه به اصل خبر هم با دیده شک و تردید، نگاه میکردیم.
اما وقتی با «دکتر» مواجه شدیم، آدم متفاوتی با آنچه در ذهن داشتیم را در مقابل خود دیدیم. این بود که برخلاف آنچه در ذهن داشتیم، مصاحبه خود را به جای توضیح خواستن از مقالهاش، با سؤال دیگری آغاز کردیم. درادامه این گفتوگو را میتوانید بخوانید:
آقای دکتر، در ابتدای گفتوگو، کمی از پیشینه علمی و کاریتان بگویید.
من «شهریار کهنزاد» با رتبه تکرقمی در کنکور سال ١٣٥٦، وارد دانشگاه علوم پزشکی تهران شدم. در ایام انقلاب فرهنگی بهعنوان دبیر در مدارس شرق تهران، تدریس کردم و پس از اخذ دکترا بهعنوان پزشک وظیفه، دو سالی را در جبهه گذراندم و سپس به دلیل آنکه ورزشکار هستم و در رشته کاراته به مدارج بالایی رسیده بودم، دوست داشتم تخصص خود را در رشته طب ورزشی ادامه دهم، اما اورولوژیست شده و برای اخذ تخصص بیشتر عازم آمریکا شدم.
دوست داشتم در دانشگاه «یوسیالای»، ادامه تحصیل دهم، اما خیلی اتفاقی به «دانشگاه کالیفرنیا-سانفرانسیسکو UCSF» رسیدم و در یک تیم تحقیقاتی به فضای رشته تخصصی «جنسیتدرمانی» وارد شدم. سال ١٩٩٨ بود که با نخستین بیمار «خطاجنسیتی-ترانس» در ایران برخورددرمانی کردم؛ بیماریای که هنوز ابعاد زیرساختی آن برای علم پزشکی ناشناخته باقی مانده است. تا این زمان چند کتاب مرتبط با اختلالات جنسی را هم در ایران و هم در آمریکا به چاپ رسانده بودم.
واژه «خطای جنسیتی» برای ما، واژه جدید و ناآشنایی است. منظورتان از «خطا-جنسیتی» چیست؟ آیا همان افرادی هستند که اصطلاحا به آنان دوجنسیتی گفته میشود؟!
بله، دقیقا. با این توضیح که اصطلاح دوجنسیتی واژه رسایی در بیان معضل این بیماران نیست. من شخصا نام خطا-جنسیت یا آنچه به انگلیسی به کار میبرم، یعنی «MAL-SEXUAL» را برای آنها میپسندم. یادمان باشد این بیماری با مقولههای دیگر در اختلالات جنسی نظیر اختلالات رفتاری-جنسی، زمین تا آسمان فرق دارد.
پس منظورتان چیست؟
جنسیت موضوعی پیچیده و چندلایه است. ما فقط حدود سه دهه است که به تحقیق علمی دراینباره پرداختهایم و چیزی که ما از آن بهعنوان جنسیت یا سکشوالیته، نام میبردیم، مفهوم بسیار دقیق و تعریفشدهای ندارد. اما بااینهمه در تعریف جنسیت، میتوان گفت درظاهر و براساس واقعیتهای علمی، هر یک از ما از منظر جسمی، چهار سطح جنسی داریم:
١- جنسیت کروموزومی: هر انسان یا مرد است با فرمول کروموزومی XY٤٦ یا زن است با XX٤٦. این جنسیت را جنسیت کروموزومی مینامند.
٢- جنسیت غددی: جنسیت کروموزومی، دستور ساخت غدد جنسی خاصی را صادر میکند. برایناساس در مرد، بیضهها و در زن تخمدانها شکل میگیرد. این جنسیت را جنسیت غددی مینامند.
٣- جنسیت ظاهری: غدد جنسی در دو مرحله اولیه و ثانویه، صفات جنسی ویژهای را به وجود میآورند. این جنسیت را جنسیت ظاهری میگویند. هر پدرومادری در لحظه تولد فرزندشان، میدانند فرزندش دختر است یا پسر.
٤- جنسیت اجتماعی: بالاخره برای هر فردی، جنسیتی اجتماعی نیز وجود دارد که برخاسته و متأثر از تحکمهای اجتماعی است. بههمیندلیل است که نمودهای جنسیت در ایران با عربستان یا سوئد و آمریکا فرق میکند.
و تازه، این همه ماجرا نیست. عوامل بسیاری مانند مد روز، پسند خانواده و... هم میتواند در شکل ظاهری جنسیت فرد تأثیرگذار باشد. جنسیت واقعی فرد ورای همه مفاهیم و قراردادهای پذیرفتهشده اجتماعی است و همین موضوع موجب میشود فردی که در نهایت شهرت، اقتدار یا محبوبیت اجتماعی است، به همه این موارد پشت پا بزند و خواهان تغییر جنسیت شود، یعنی جنسیت نیرویی به او میدهد که میتواند با همه پیامدهای دشوار آن مقابله کند.
بیماری «خطای جنسیتی» باید در سطحی پیشینتر از آنچه آمد، روی دهد. از من توجیه یا توضیحی آکادمیک و اغناکننده نخواهید که این همانجاست که کمیت میلنگد!
آقای دکتر، درک آنچه توضیح دادید کمی دشوار است، برای تشریح این موضوع مثالی ذکر کنید.
هرکسی که چشمانش را میبندد، تصویری از خود در ذهنش دارد. این تصویر الزاما همان تصویری نیست که اطرافیان فرد از او دارند. اتفاقا روانشناسان بر این باورند افرادی که اعتمادبهنفس زیادی دارند، تصویرشان از خود، برتر از تصویری است که دیگران از او دارند و بر عکس، اگر فردی تصویری از خود داشته باشد، پایینتر از تصویر اطرافیان از او، نشانه اعتمادبهنفس پایین اوست.
اگر این موضوع به شکل سر رفته و انتهایی باشد و تصویری که فرد از خود دارد، درست در مقابل هویت جنسی ظاهری او باشد، حتی ممکن است این فرد ازدواج هم بکند اما در همان حال وظایف و نقش جنس مقابل را برای خود، تصویرپردازی کند. پس باید پذیرفت هویت جنسی، موضوع بسیار پیچیده و دشوار فهمی است که بسیار فراتر از تصور سادهای است که از هویت جنسی در بین افراد اجتماع وجود دارد.
پس بیماری «خطا-جنسیتی» یک بیماری روانشناسی است که در نظام باورهای یک فرد و احتمالا به دلیل رفتارهای اجتماعی، اختلال ایجاد میکند؟
البته مسائل روانی و محیطی میتواند در بسیاری از بیماریهای جسمی مؤثر باشد، اما در مورد بیماری «خطا-جنسیتی»، همه موضوع به حیطه روان بازنمیگردد کمااینکه در نوع بیماریزای آن، بیمار به مرحلهای میرسد که از صفات جنسیتی خود ابراز انزجار میکند. یعنی اگر مرد است از ریشوسبیلی که دارد، به توجیه تناقضی که با تصویری که از خویش دارد، بسیار سردرگم و مستأصل میشود!
پس این بیماری و درمان آن به حیطه روانشناسی مربوط است، نه به تخصص شما بهعنوان یک اورولوژیست. اینطور نیست؟
خیر! گرچه همانطور که اشاره شد، مانند همه بیماریها، مسائل محیطی و روانی بر شدت و بهبود این بیماری نیز مؤثر است، اما درمان آن در حیطه دانش روانشناسی و روانپزشکی نیست، درواقع بیماران این بیماری تا به جنسیت مورد تصور ذهنی خود نرسند، بهبود نخواهند یافت. نقش رواندرمانی در آمادهسازی و سازگاریهای بعد از جراحی است.
ضمن اینکه مسئله فقط خیالی و ذهنی نیست، در همه دنیا و در اکثر مواقع، علم پزشکی امروز عمل جراحی را راه قطعی درمان بیماری «خطا-جنسیتی» میداند. تأکید مؤکد میکنم تنها خطا-جنسیتهایی که واقعا خطا-جنسی هستند، نه دیگر اختلالات بعضا بسیار مشابه. البته از آنجا که این عمل جراحی بهویژه در مورد خطا-جنسیتهای مؤنث به مذکر بسیار پیچیده است، معمولا در دنیا این عمل توسط جراحان پلاستیک خُبره با همراهی یک تیم پزشکی چند نفره انجام میگیرد.
پس در حیطه تخصص شما نمیگنجد؟
در اصل این جراحی یک عمل بینرشتهای (بین جراحی پلاستیک و اورولوژی و ...) است، اما موضوع دیگری که باید به آن توجه کرد مفهوم جراحی است، چراکه جراحی فقط تخصص و دانش نیست، علم و تجربه هم هست و بیش از آن، یک هنر است.
پس به این دلیل مقاله شما در یک ژورنال جراحی پلاستیک چاپ شد؟
مقاله من که حاصل تجربه صدها جراحی موفق بود، به دلیل ارائه روش نوینی توسط هیات علمی ژورنالAESTHET PLASTIC SURGERY JOURNAL بهعنوان مقالهای بنیادین
(ORIGINAL) و در کلاس (AESTHRTIC) آن هم به صورت تکمؤلفی (SOLE AUTHOR) پذیرفته شده و نزدیک به یک ماهی است که توسط انتشارات SPRINGER در نیویورک در سطح دنیا در دسترس قرار گرفته است.
اعتبار علمی مجله چاپکننده مقاله شما چگونه احراز میشود؟
در همه علوم، ژورنالهای معتبر، ژورنالهایی هستند که به مرور زمان توانستهاند با انتخاب هیأت علمی و نیز مطالب منحصربهفرد علمی، جایگاه اعتباریشان را به دست آورند و برخی از آنان به جایی میرسند که به ژورنال مرجع و حتی رتبه اول جهان در رشته تخصصی خود دست مییابند.
پس از رسیدن به این نقطه است که دیگر اعتبار آنها نهتنها نیازی به اثبات ندارد، بلکه مرجع اعتباردهی نویسندگان و مراکز دانشگاهی میشود، یعنی به صرف چاپشدن مقالهای در این ژورنالهای علمی مرجع، نویسنده مقاله دارای اعتبار جهانی میشود، چراکه چگونگی پذیرش مقاله در این ژورنالها بهگونهای است که با چاپشدن یک مقاله، تردیدی در اعتبار مطلب و نویسنده، باقی نخواهد ماند.
ضمن اینکه سطوح و عناوین چاپ نیز دارای اهمیت است، برای مثال وقتی در مقالهای اختراع یا اکتشافی برای اولینبار طرح میشود یا نویسنده یک نفر است و نه یک تیم، چاپ مقاله بهمراتب سختتر شده و اعتبار آن بهمراتب بیشتر میشود.
ژورنال AESTHETIC PLASTIC SURGERY JOURNAL که مقاله مرا با عنوانAESTHETIC چاپ کرد، در رشته جراحی پلاستیک دارای طراز اول جهانی در آمریکا و آن هم با وجهه بینالمللی است و مقاله من نیز بهعنوان مقاله بنیادی (مقالهای حاوی نوآوری تکنیکی و برای اولینبار در جهان) در آن پذیرش شد.
مراحل پذیرش مقاله شما چگونه بوده است؟
ابتدا ١٦ متخصص سرشناس از هیأت تحریریه (در عرصه این نوع عملهای جراحی)، در صف سؤال قرار گرفته و من باید آنان را اقناع میکردم، آنان سؤالات خود را (که عمدتا هم نفیکننده بود) طرح کردند و من پاسخ دادم. وقتی همگی اعلام اقناع و صحت مطلب کردند، مقاله من موردپذیرش قرار گرفت.
ضمن اینکه موضوع و اهمیت مقاله خود را بهطور خلاصه بیان میکنید، بفرمایید چاپ این مقاله چه دستاورد علمیای به دنبال دارد؟
همانگونه که گفته شد، مقاله من حاوی روش جدید و منحصربهفردی برای جراحی اصلاحی «خطا-جنسیتی» است، بنابراین بهعنوان مقاله بنیادی (برای نخستینبار) و دارای یک نویسنده (SOLE AUTHOR)، آن هم در بخش زیبایی (AESTHETIC) پذیرش و چاپ شد.
این روش در یکی از دو تکنیک استاندارد قبلی که ابداعکنندگانش از چک بودند، تغییراتی را روا داشته که سبب نتایج چشمگیرتری میشود. همانطوری که قبل از ارائه مقاله من در همه کنفرانسها و دانشگاهها با ارائه یا تدریس روش دانشمندان اروپایی، نام آنها و کشورشان (کشور چک)، طرح میشد، از این پس با استفاده و تدریس روش من، نام ایران بهعنوان کشور ارائهدهنده روش و نام من، توأمان مطرح خواهد شد و این بزرگترین افتخار و شادمانی من است؛ بهنوعی نتیجه تلاشی هدفمند و تقریبا ٢٢ساله.
در سوگندنامه بقراط هر پزشکی متعهد میشود در وهله نخست، آسیبی به بیمار نرساند. در روش ابداعی من نیز آسیب وارده به بدن بیمار به کمترین حد ممکن (تقریبا صفر) میرسد و درعینحال، بیشترین نصیبها حاصل میشوند. البته این روش مزایای دیگری هم دارد که در مجال این مصاحبه امکان طرح آنها نیست.
گفتید مسائل روانشناسی نیز در این موضوع دخیل است، برای این موضوع چه کردهاید؟
اتفاقا مقاله تکمیلی من دراینباره است و آن را به ژورنال بسیار معتبر BRITISH JOURNAL OF PSYCHIATRY چاپ انگلستان ارسال کردهام، زیرا همانطوری که مقاله اولیه من در یکی از معتبرترین ژورنالهای جراحی پلاستیک دنیا چاپ شد، دوست داشتم مقاله بعدیام در معتبرترین مجله علوم روانشناسی جهان درج شود؛ جایی که از دههها قبل مقالات دانشمندانی مانند فروید را چاپ میکرد. این مقاله به بررسی آماری مختصات متنوع جامعه خطا-جنسان ایران پرداخته است و از این دیدگاه میتواند بسیار بدیع و نو باشد.
از چه زمانی روش ابداعی خود را در درمان بیماران «خطا-جنسیتی» استفاده خواهید کرد؟
این عمل ابداعی از مدتها قبل توسط اینجانب مورد استفاده بوده است و درواقع من در مقاله خود، تجربیات خود را مستند و منتشر کردم، بنابراین از این به بعد، سایر جراحان دیگر دنیا، به این روش دسترسی داشته و بهتدریج از آن بهرهمند میشوند.
۰