کشف گونۀ جدیدی از دایناسور که شبیه بوقلمون است
فسیلی که سال 1933 کشف شده بود، بالاخره به عنوان یک گونهی جدید شناسایی شد.
فرادید | این فسیل در آرشیو موزهی بروس در گرینویچ، کِنِکتیکِت به مدت 89 سال شناسایینشده باقی ماند تا اینکه بالاخره رسماً به عنوان گونهی جدیدی از دایناسورِ بوقلمون شکلی به نام Centuriavis lioae تایید شد. این گونه به افتخار سوزان لیو (Suzanne Lio)، مدیرعامل و مدیر ارشد اجرایی در موزهی بروس نامگذاری شد.
به گزارش فرادید ، تصور میشود Centuriavis lioae حدود 11 میلیون سال پیش میزیسته و خویشاوند دورِ بوقلمونها و باقرقرههای امروزی باشد. این فسیل نخستین بار سال 1933 در نبراسکا کشف شد، اما تا به امروز بررسی نشده بود. این گونه که مدتها پس از رویداد انقراض کرتاسه توسط برخورد شهابهای آسمانی حدود 66 میلیون سال پیش میزیسته، تنها بخشی از ویژگیهای یک دایناسور سنتی را دارد.
اَشلی پاوست ، محقق دیرینهشناسی از موزهی تاریخ طبیعی سندیگو میگوید: «من عاشق این هستم که همه آن را دایناسور صدا میزنند. این کار صد در صد درست است، اما این گونه درواقع یک جور پرنده هم هست و با باقرقره و بوقلمون امروزی ارتباط دارد. این نمونه به زیبایی محافظت شده و نشان میدهد Centuriavis به اندازهی یک باقرقرهی دمسیخ بوده، به عبارتی به اندازهی نصف یک مرغ مزرعهی بزرگ. اگر اینها خویشاوندان این گونه باشند، پس احتمالاً این گونه یک عضو زیبا و اجتماعی در علفزارهای رو به رشد در آمریکای شمالی بوده است.
دورهی زمانی بین اکتشاف و شناسایی این گونه که بطرز شگفتانگیزی طولانی است در این حوزه غیرعادی نیست. مایک بِنتون استاد دیرینهشناسیِ مهرهداران در دانشگاه بریستول میگوید: «موزهها معمولاً حاوی صدها هزار یا میلیونها گونه است و این گونهها ظرف صد سال اخیر یا بیش از آن جمعآوری شدهاند. دیرینهشناسان یا بیولوژیستها معمولاً از سفرهای اکتشافیشان به قلمروهای جدید با مجموعههای عظیمی از گونهها بازمیگردند و سالها یا دههها طول میکشد تا این نمونهها مرتب شوند و از آنها سردرآورده شود. در مورد فسیلها، نمونههای موجود ممکن است در سنگ محصور شده باشند و گاهیاوقات هفتهها و ماهها طول میکشد تا یک تکنسین (کارشناس آمادهساز فسیل) کارِ پرزحمتِ برداشتنِ سنگِ متصلشده به یک اسکلتِ ظریف را قبل از آماده شدن آن برای نمایش یا مطالعه انجام دهد.»
افزون بر این، فناوریهای تازهتری نظیر توالییابی دیانای ممکن است منجر به شناسایی گونههای جدیدتر، مدتهای طولانی پس از ورود آنها به موزه شود. مجموعههای موزه حاوی میلیونها گونه فسیل و ارگانیسمهای زنده است اما برای مطالعهی تکتک آنها به قدر کافی دانشمند وجود ندارد. این مجموعهها درست مثل کتابخانههای بزرگی هستند که بسیاری از کتابهای آنها هنوز کامل خوانده نشده است. بنابراین بررسی دقیق مجموعههای موزه میتواند در آینده منجر به اکتشافات جالب و جدیدی شود.
اِستیو بروسات ، دیرینهشناسِ مهرهداران و زیستشناسِ تکاملی در دانشگاه ادینبورگ در این باره گفته است: «فکر کردن به تمام مطالعاتی که در آینده انجام خواهد شد مرا هیجانزده میکند، زمانی که فناوریهایِ نوینی که امروزه حتی نمیتوانیم تصورشان کنیم رازِ فسیلها و نمونههای دیگری را فاش خواهند کرد که موزهها سالیان سال صبورانه محافظ آنها بودند.»
منبع: Newsweek
مترجم: زهرا ذوالقدر