فهرست شغلها و لقبهای جالب و عجیب دوره صفویه
ملاباشی بزرگترین مقام روحانی را در دوره صفویه دارا بود و ریاست همه روحانیون را به عهده داشت. او یکی از نزدیکترین افراد به شاه بود و هیچ یک از سادات و فضلا نمیتوانستند نزدیکتر از او نزد شاه بنشینند.
در هر دورهای از تاریخ کشور به تناسب سیاستهای آن جامعه، مشاغل، مناصب و القابی به وجود میآمد که متناسب با آن حکومت و سیاست بود. در دوره صفویه نیز مشاغل و مناصب بسیاری مرتبط با دربار وجود داشت که هر کدام از آنها از نظر مرتبه و مقام جایگاه خاصی داشتند.
صدر در دوره صفویه رئیس نهاد مذهبی بود. او از تشکیلات سیاسی قدرت میگرفت. صدر به همراه دیگر اعضای طبقات مذهبی اداره امور نظامی را بر عهده داشت.
در دوره صفویه نخستین وظیفه صدر متحد کردن مردم از طریق ترویج و تبلیغ مذهب شیعه بود. اولین فردی که موفق شد در دوره صفویه به این مقام دست پیدا کند فردی گیلانی به نام قاضی شمس الدین لاهیجی بود. او در دورهای که شاه اسماعیل در گیلان اقامت داشت به وی فارسی و عربی آموخت.
مقام صدر اگرچه ریاست نهاد مذهبی را بر عهده داشت، اما باید از تشکیلات سیاسی پیروی میکرد. به همین علت کشمکشهایی بین صدر و وکیل نفس نفیس همایون همیشه وجود داشت و در دوره شاه اسماعیل و طهماسب همیشه روابط بین این دو مقام تیره و تار بود.
ملاباشی
ملاباشی بزرگترین مقام روحانی را در دوره صفویه دارا بود و ریاست همه روحانیون را به عهده داشت. او یکی از نزدیکترین افراد به شاه بود و هیچ یک از سادات و فضلا نمیتوانستند نزدیکتر از او نزد شاه بنشینند.
از وظایف ملاباشی درخواست شهریه برای طالبان علم، مستحقان، برقراری عدالت، رفع ظلم از مظلومان، تحقیق در مسایل شرعی و دینی، آموزش و تعلیم دعا، شفاعت مقصران و دیگر امور شرعی بود. در سالهای آخر حکومت شاه سلطان حسین فردی به نام ملا محمد حسین، مقام ملا باشی را داشت.
شیخ الاسلام
شیخ الاسلام یکی دیگر از مقامات مهم دینی در دوره صفویه بود که با انتخاب صدر و با تصویب شاه به این مقام منصوب میشد. او حکم خود را در مورد مسائل دینی و حقوق مدنی بر مبنای فقه شیعی اثنی عشری صادر میکرد. او در کارهای شرعی با قاضی شریک بود و تمامی کارهای صدر توسط شیخ الاسلام و قاضی انجام میشد.. در دوره صفویه در تمام شهرهای عمده کشور، این دو نفر به کارهای قانونی و امور مملکتی رسیدگی میکردند.
قاضی
یکی از مقامات عمده در دوره صفویه حاکم شرع یا قاضی بود. انتخاب او از سوی صدر و با تایید شاه انجام میگرفت. اگرچه او از نظر مقام بعد از شیخ الاسلام قرار داشت، اما از نظر تکالیف اداری و وظایف هم ردیف او بود. او وظیفه قضاوت را بر عهده داشت و کارهایی، چون ازدواج و طلاق، عقد خرید و فروش و محضرداری را انجام میداد. قاضی به دعاوی شرعی میرسید و میتوانست سرپرستی مال یتیم و فرد غایب را نیز بر عهده بگیرد و هر حکمی که میداد برای ماموران دولتی لازم الاجرا بود.
در این دوره سه محکمه در ایران وجود داشت. محکمه جنایی، مدنی و قانونی که ریاست دو محکمه اول با دیوان بیگی بود و اجرای احکام دیوان بیگی توسط داروغه اجرا میشد. او از زندانها محافظت میکرد و رسیدگی به مسائل کوچک جنایی نیز به عهده او بود.
امیر شکارباشی
امیر شکارباشی یکی از امرای مهم در دوره صفویه بود که همه مسئولان امر شکار زیر نظر و تابع او بودند و با تایید امیر شکارباشی حقوق و مواجبشان را دریافت میکردند. بیش از دویست عضو زیردست او بودند که تنها ماموریت نگهداری از مرغان شکاری را بر عهده داشتند و از این مرغان برای صید غاز، درنا و اردک استفاده میکردند. درآمد امیر شکارباشی در آن دوران ششصد تومان بود.
توپچی باشی
توپچی باشی رییس توپچیان، مین باشیان جارچیان توپخانه و یوزباشیان بود و حقوق و مواجب این دسته و کارهای مرتبط با توپخانه بر عهده او بود.
امیر آخور باشی
امیر آخور باشی رسیدگی به اسبان شاهی را بر عهده داشت و اسبها را برای سواری شاه آماده میکرد. او مسئول رسیدگی به کارهای مهتران و سقایان بود و جیره و مواجب آنها به تایید او انجام میگرفت. او بر کار نعلبندان و دامپزشکان (بیطان) نظارت میکرد و عواید او از عوارضی که از مراتع و چراگاهها دریافت میکردند تامین میشد. او هر جا اسب خوب و اصیلی میدید آن را برای پادشاه ضبط میکرد. مواجب او در آن دوره هشتصد تومان بود.
مقام مستوفی در دوره صفویه
جمع کردن عواید مملکت در دربار دوره صفویه را دو تن بر عهده داشتند که هر دو نام مستوفی داشتند. یکی مستوفی الممالک و دیگری مستوفی خاصه. مستوفی الممالک عهده دار دفترخانهای بود که عواید مملکت و پرداخت تعهدات زمینداران در آن انجام میگرفت. انتساب کلیه مستوفیان بر عهده او بود و افرادی، چون اوارجه نویس، ضابطه نویس و صاحب توجیه زیر دست او بودند.
نظارت بر امور مالی دربار نیز به عهده مستوفی خاصه بود و ظاهرا در رده پایین تری از مستوفی الممالک قرار داشت.
مجلس نویس
مجلس نویس در دوره صفویه جایگاه منشی امروز قرار داشت. یکی از وظایف او پاسخ به نامههایی بود که برای شاه ایران نوشته میشد. او تمام اوامر شاه را تحت عنوان «حسب الامر اعلی» مینوشت و طغرا کشیدن بر فرمان شاه به عهده او بود. او جواب عرایض را میداد و حدود ده نفر نامه نویس و رقم نویس زیر دست او فعالیت میکردند.
خلیفه الخلفادر دوره صفویه
خلیفه الخلفاء یکی از مناصب درباری در دوره صفویه بود که در جمعه شبها دراویش و صوفیان را در توحید خانه جمع میکرد و بین آنها نان و حلوا پخش میکرد و به ذکر لااله الاالله میپرداخت.
او در شبهای غیر جمعه نیز وظیفه نان و طعام دادن به درویشان را بر عهده داشت. او چند نفر خادم باشی، عمله توحید خانه و خلیفه را برای وظیفه امر به معروف و نهی از منکر در مملکت تعیین میکرد. خلیفه الخلفا نایب و استاد شاه بود و غالبا از میان ایلات و قبایل انتخاب میشد، زیرا اکثر صوفیان از قبایل ترک بودند و شاه از طریق خلیفه الخلفا نظارت بر صوفیان را برعهده داشت. وجود صوفیان برای شاهان ضرورت داشت. پادشاهان به عنوان وجودی الهی مرشد کامل صوفیان بودند و وفاداری آنها به پادشاه موجب میشد در مواقع بحرانی به او کمک کنند.
ایشیک آقاسی باشی
او مسئولیت اداره حرم پادشاه را برعهده داشت و پیرترین، محرمترین و کهنترین فرد دربار بود. او انسانی صالح و متدین بود و شبانه روز در حرم حضور داشت. ایشیک آقاسی نظم امور حرم را به عهده داشت و امر و نهی از وظایف او بود.
حکیم باشی
حکیم باشی ریاست همه پزشکان را برعهده داشت و در تمامی مجالس خصوصی و عمومی شرکت میکرد. طبابت شخص شاه بر عهده او بود. او حقوق پزشکان و پرداخت آن را برعهده داشت. ۶۸ ملازم دیوان زیر نظر او بودند و اگر بزرگان و والیان از دربار تقاضای طبیب میکردند او مسئول انتخاب و اعزام طبیب بود.
درآمد حکیم باشی از هزار تومان بیشتر بود و بر اساس تقرب و نزدیکی به شاه درآمدشان تغییر میکرد. در صورت مرگ شاه موقعیت حکیم باشی به خطر میافتاد. گاهی از مقام خود عزل میشد به زندان میافتاد و اموالش مصادره میشد و ممکن بود کشته شود.
منجم باشی
منجم باشی همکار حکیم باشی بود. او هر روز به دربار میآمد و ساعات سعد و نحس را تعیین میکرد. این ساعات در مواردی، چون مسافرت، بریدن پارچه برای پادشاه و پوشیدن لباس نو بسیار تعیین کننده بود. اعتقاد به مبارکی و یا نحس بودن زمان نزد شاهان صفوی بسیار رایج بود و تعداد منجمان در دوره شاه سلیمان بسیار افزایش یافته بود. منجمان فهرستی از ستارگان همراه خود داشتند و در هر لحظه خوش یمن بودن و یا بد یمن بودن زمان را گزارش میدادند.
معیر الممالک
معیر الممالک امور مربوط به ضرابخانه را بر عهده داشت. هیچ کس حق نداشت در کارهای معیران دخالت کند. معیرالممالک بر تولید فلزات گرانبها نظارت میکرد و در سرتا سر ایران نمایندگی داشت. سکه زنان، صرافان، زرکشان و استادان دستگاههای سکه زنی زیر نظر او فعالیت میکردند.
مهر دار
مهر دار در دوره صفوی مسئول حفظ و نگهداری از مهرها بود. او در روزهای تشریفاتی، مهر شاه را که زنجیری طلا به آن متصل بود همراه خود میآورد. بر روی این زنجیر جواهرات بسیاری مینشاندند و روی ان مینا کاری انجام میدادند. مهردار این زنجیر را به خود میآویخت.
پنج مهر دیگر شاه نیز در اختیار او بود و عرایض و تقاضاهایی که که شاه تایید میکرد را مهر کرده و به دست متقاضیان میداد. اما مهر مخصوص شاه دست مادر شاه یا گیس سفید حرم بود که به آن «مهر همایون» میگفتند. از این مهر در حرم و برای عریضهها استفاده میشد.
منشی الممالک
منشی الممالک را میتوان هم رده با وزیر امور خارجه دانست. او بسیار با نفوذ بود و در شورای سلطنتی محرم و راز بود و بخشی از مکاتبات شاه در حیطه مسئولیت او بود.
یساولان صحبت
این دسته از افراد معادل با آجودان یا نگهبانان امروزی بودند. آنها اغلب از امیرزادگان بودند و در مجالس عام در برابر پادشاه میایستادند. یساولان چوبی به دست میگرفتند و در مجالس رسمی کنار ایشیک آقاسی باشی میایستادند. یساولان پاسدارانی بودند که مراقبت از پادشاه و همسران او به هنگام عبور از خیابانها و معابر را بر عهده داشتند و تعداد آنها به هفتصد نفر میرسید.
قاپوچیان در دوره صفویه
قاپوچیان به دو دسته تقسیم میشدند. قاپوچی باشی دیوان و قاپوچی باشی خلوت. در ساختار دربار یکی از درهای ورود به دربار به عموم دیوانیان اختصاص داشت و در دیگر به قسمت مخصوصی راه داشت که به آن خلوت میگفتند. قاپوچی باشی دیوان مسئولیت امر و نهی در دولت خانه میدان، سمت چهار حوض و سمت مطبخ را عهده دار بود و قاپوچی باشی خلوت امور مجالس خلوت را مدیریت میکرد.
مهماندار باشی
مهماندار باشی مسئول پذیرایی از میهمانان دربار و سفرا بود. او درخواستهای مهمانان را به وزیر اعظم اطلاع میداد و در میهمانیها و ضیافتها آنان را از خانه به دربار و برعکس همراهی میکرد و در طول اقامت مهمانان در دربار تلاش میکرد تا مدت اقامت آنها لذت بخش و مطبوع باشد.
جبه دار باشی
جبه دار باشی مقام ناظر بزرگ دربار در دوره صفویه را داشت. در مخزن جبه دار، انواع اسلحه، شمشیر، ساعت و انواع اشیاء هنگفت قیمتی، چون طلا و نقره و سنگهای قیمتی و مروارید وجود داشت. اگر برای چیزی یا شیئی در دربار به عمد مشکلی پیش میآمد او باید حساب پس میداد و برای جبران خسارات پیش آمده گاهی دو گوش جبه دار را میبریدند.
نقش میرآب در دوره صفویه
او مدیریت نهرها، و آبهای جاری و مجراهای آب را عهده دار بود. با جریان یافتن آب از کوهستان او با درایت این آبها را به نهرهای مختلف تقسیم میکرد و نظارت میکرد تا آب از روستایی به روستای دیگر جریان یابد و درست توزیع شود.
شاه بندر
او رئیس گمرک دریایی و رئیس بندر بود. مدت خدمت شاه بندر یک سال بود و یکی از درباریان همیشه به این سمت گماشته میشد. بعدها به جای سمت شاه بندر عنوان «کنسول» به کار رفت و در اصطلاح به کنسولگری، شهبندری نیز میگفتند.
مهتر
مهترها یکی از خسیسترین و کریهترین افراد در دوره صفویه بودند و همیشه خواجه بوده و مدام در قصر شاه زندگی میکردند.
توشمال باشی
توشمال باشی بر آشپزخانه و خرج و مخارج مرتبط با آن نظارت داشت و میتوانست هر غذایی را که برای شاه میآورند برای خود نیز بردارد، زیرا در جمع کردن سفره حضور داشت. او چاقویی داشت که آن را در ظرف خوراک مورد علاقه اش فرو میبرد و بلافاصله آن خوراک را به منزل او میبردند. او علاوه بر غذای خود حدود ۲۰۰ تومان نیز درآمد داشت.
ادون دار باشی
او ریاست و سرکردگی افرادی را بر عهده داشت که مسئول جمع کردن هیزم برای دربار شاه بودند و درآمد او چهل تا پنجاه تومان بود.
معمار باشی
او مسئول تهیه طرح و نقشه برای بناهای سلطنتی بود و ناظر بنایی بود که شاه طرح آن را به تصویب رسانده بود.
جایگاه جارچی باشی در دوره صفویه
جارچی باشی یکی از مشاغل در دوره صفویه بود که فرمانهای شاه را در میادین عمومی با صدایی رسا و بلن داعلام میکرد. او گاها جارچیهایی را تحت فرمان خود داشت که این وظیفه را به آنها محول میکرد.
چالشجی باشی
چالشچی باشی رهبر موسیقی در دوره صفویه بود. تمامی نوازندگان با سازهای گوناگونی، چون طبل، نقاره، نی، انواع سازهای زهی و آوازخوانان زیر نظر چالشچی باشی فعالیت میکردند.
برخی از مناصب نیز از اهمیت کمتری برخوردار بودند، چون زمین دار باشی (کسی که مسئولیت نگهداری از زمین اسبان را به عهده داشت. اوزنگی قورچیسی (کسی بود که برای سوار شدن پادشاه رکاب اسب را نگاه میداشت) یای قورچیسی (کسی که مسئول نگهداری تیر و کمان پادشاه بود).
آشنایی با این اصطلاحات ما را با برخی از مناصب درباری آشنا میکند و اطلاعاتی در مورد سیاست و کشورداری پادشاهان صفوی در اختیارمان میگذارد.
با نگاهی بر:
قراگوزلو، ربابه. (۱۳۹۰). «تاریخ ایران اسلامی» تهران: انتشارات ماهان
نظری، منظم. اکرم (۱۳۹۳). «منصب ملاباشی در عصر صفویه». تهران:دانشگاه الزهراء
منبع: آرادمگ