آذری‌ها کِی به تهران آمدند و کجا‌ها پا گرفتند؟

آذری‌ها کِی به تهران آمدند و کجا‌ها پا گرفتند؟

دوره ناصرالدین‌شاه دوره مهمی برای آغاز ارتباط تبریزی‌ها و آذربایجانی‌ها با تهران است.

کد خبر : ۱۱۸۶۳۷
بازدید : ۱۵۶۵

حضور اقوام آذربایجانی و ترک‌زبان در تاریخ تهران - البته نه شهر تهران بلکه محدوده شهرری و در حقیقت گستره تهران امروزی - پیشینه درازدامانی دارد؛ خطوط این حضور از دوران غزنویان کاملاً مشهود است و در تهران تا دوران پهلوی و امروز ادامه داشته است.

هنوز هم در برخی نقاط شهر حضور پررنگ‌ترشان را می‌توان دید، اما امروزه دیگر مثل گذشته حد و مرزی وجود ندارد؛ آذربایجانی‌ها و ترک‌زبانان در هر نقطه‌ای از تهران به صورت پراکنده زندگی می‌کنند و تمیز دادن محله‌هایی که منحصرا مختص به سکونت اقوام آذربایجانی و ترک‌زبان باشد، امکان‌پذیر نیست.

آذربایجانی‌ها ترک‌زبانند نه ترک!

شاید بررسی و تحلیل چندان منسجمی از جزء‌به‌جزء تاریخچه ورودشان به تهران وجود نداشته باشد، اما «داریوش شهبازی»، محقق و تاریخ‌پژوه، با تحقیقات مداوم و اطلاعاتی که درباره تاریخچه شهر تهران کسب کرده، تاحدودی در این زمینه مطلعمان می‌کند. شهبازی اول از همه دوست دارد تقسیم‌بندی درستی از اقوام ترک‌زبان داشته باشد: «آذربایجانی‌ها ریشه ترکی ندارند و بعد‌ها ترک‌زبان شده‌اند.

مثل مصری‌ها که بعد از هجوم اعراب، زبان عربی را پذیرفتند؛ یعنی عرب‌زبان شدند، اما عرب نیستند. نکته دیگر این است که ما در ایران ترک‌های زیادی داریم که به ترک‌های خراسانی، قشقایی، خلج و... طبقه‌بندی می‌شوند.»

آذری‌ها

ردپای طوایف ترک و ترک‌زبانان در نقشه تهران؛ محله باجمانلو‌ها و کوچه خدابنده‌لو

این محقق درباره نخستین برخورد گستره تهران (شهرری) با ترک‌ها، به دوره غزنویان اشاره می‌کند: «بعد از ورود سلطان محمود غزنوی به دولاب، ردپای اقوام ترک در دوره سلجوقیان، پس از آن خوارزمشاهیان و تیموریان، قره‌قویونلو‌ها و آق‌قویونلوها، صفویان (صفویان ترک نبودند، بلکه به ترکی سخن می‌گفتند)، افشاریان و قاجاریان و... هم دیده می‌شود، اما پس از پایتخت شدن تهران، اگر نخستین نقشه تهران را که توسط دانش‌آموختگان دارالفنون و «موسیو کرشیش» (ناظر ساخت اولین خط تلگراف در ایران و تهیه نقشه تهران) در سال۱۲۷۵ قمری، دوره ناصرالدین‌شاه، کشیده شده بررسی کنیم، می‌بینیم در این نقشه محله‌ای به نام محله باجمانلو‌ها که در شمال محله سنگلج است وجود دارد.

خود باجمانلو‌ها البته کرمانجی‌اند و ترک نیستند، ولی به واسطه قرار گرفتن در زیرمجموعه طایفه افشار که از طوایف قزلباش‌اند، به طوایف ترک مربوط می‌شوند. حتی در محله سنگلج و عودلاجان کوچه‌هایی به نام افشار مشخص شده که این‌ها همه نشانه‌هایی برای حضور اقوام ترک‌زبان در تهران در دوره افشار هستند. علاوه بر این، در همین نقشه ما نشانه‌های دیگری مثل کوچه خدابنده‌لو را در محله عودلاجان، مجاور ارگ، می‌بینیم که مربوط به طایفه شاهسون (جزو طوایف ترک هستند که سابقه‌شان برمی‌گردد به دوره شاه‌عباس) و در اختیار کریمخان بوده‌اند. یعنی آن‌ها هم در دوره زندیه به تهران آمده‌اند. یا حتی در سنگلج محله‌ای به نام محله خلج‌ها دیده می‌شود که عده‌ای می‌گویند ریشه آن‌ها آریایی و ایرانی است، اما زبان خاص ترکی دارند و در اغلب استان‌ها ساکنند.»

چشمه علی

تصویری قدیمی از چشمه‌علی شهرری

شهبازی به نمونه دیگری در این زمینه اشاره می‌کند و آن داستان شام‌بیاتی‌ها و ساختن مسجد و تکیه‌ای در محله عودلاجان است.

ری

تصویری از ری قدیم

تبریزی‌ها در محله عودلاجان

دوره ناصرالدین‌شاه دوره مهمی برای آغاز ارتباط تبریزی‌ها و آذربایجانی‌ها با تهران است. شهبازی می‌گوید: «در این مقدمه، پیشینه‌ای از ورود طوایف ترک به تهران گفته شد، اما درباره ورود آذربایجانی‌ها به تهران باید گفت وقتی مرحوم امیرکبیر با ولیعهد از تبریز به تهران آمدند و ناصرالدین‌شاه بر تخت سلطنت نشست، تعدادی تبریزی به همراه داشتند که به تهران آمدند. این شروع سکنای آذربایجانی‌ها در تهران است. نکته دیگر اینکه مسجدی که از ارثیه امیرکبیر و به وصیتش، توسط شیخ عبدالحسین، در محله بازار ساخته شد، بعد‌ها تغییراتی کرد و بازاری‌های آذربایجانی سرمایه آن را تأمین کردند. به همین دلیل مسجد بعد‌ها به مسجد آذربایجانی‌ها معروف می‌شود.»

شواهد نشان می‌دهد حداقل از اواسط دوره ناصری به طور مسجل تبریزی‌ها و مهاجرانی از دیگر شهر‌های آذربایجان در تهران استقرار پیدا کرده‌اند. از سال۱۳۰۰ قمری به بعد، یعنی حدود ۱۳سال مانده تا پایان حکومت ناصرالدین‌شاه، آثار مدون زیادی وجود دارد که تبریزی‌ها در بازار تهران مراوده داشته‌اند. از اواخر دوره مظفرالدین شاه دیگر حضور آذربایجانی‌ها در ابعاد گسترده و مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی تهران پررنگ می‌شود، از جمله حضور انجمن آذربایجانی‌ها در دوره مشروطه در تهران.

عودجلان

برگزاری نمایشگاه سنتی در محله عودلاجان

سه‌راه آذری؛ محله ترک‌زبانان از دیروز تا امروز

بعد از مشروطه ما شخصیت‌های زیادی را می‌بینیم تا می‌رسیم به دوره پهلوی. در آن دوران، تهران به یک مرکز صنعتی تبدیل می‌شود. کارخانه‌های زیادی شروع به کار کردند که بخش زیادی از آن‌ها در اطراف سه‌راه آذری در جنوب تهران قرار داشتند. شهبازی با اشاره به اینکه درخواست کارگر در این کارخانه‌ها خیلی زیاد بود، می‌گوید: «در این دوره تعداد زیادی از آذربایجانی‌ها به تهران مهاجرت می‌کنند و مجاور فرودگاه مهرآباد، در نزدیکی سه‌راه آذری تعدادشان زیاد می‌شود.»

امامزاده حسن

محله امامزاده حسن

سلسبیل؛ لاله‌زار ترک‌ها

در دوران رضاشاه حصار ناصری شهر و دروازه‌ها تخریب شدند و مردم توانستند خارج از شهر خانه بسازند. در همان دوران در محدوده اراضی مظفری که از یک سو به اراضی جنوب طرشت و از سوی دیگر به اراضی شمال جی و مهرآباد می‌رسید، ساخت‌وساز شروع شد. اینجا از نخستین محله‌های تهران است که با معماری و شهرسازی نو و الگوی هندسی طراحی و ساخته شد و خیابان‌ها به صورت موازی و عمود برهم کشیده شدند.

شهبازی ارتباط این نقطه با آذربایجانی‌ها را هم مشخص می‌کند: «خیلی از آذربایجانی‌ها در این برهه (بعد از شهریور سال۱۳۲۰ و به‌خصوص بعد از پایان جنگ جهانی دوم) دوباره به این نقطه مهاجرت می‌کنند. این محدوده که سلسبیل کنونی است آن دوران به اصطلاح بچه‌های تهران به «لاله‌زار ترک‌ها» معروف شده بود.»

سلسلبیل

نمایی از محله سلسبیل

استقرار ترک‌زبانان در جوادیه و نازی‌آباد

از اواخر دهه ۱۳۲۰ در اراضی جوادیه اقداماتی صورت گرفت و رفته‌رفته ساخت‌وساز به‌خصوص در دهه ۱۳۳۰ آغاز شد و آذربایجانی‌ها مهم‌ترین ساکنان این محله شدند.

جوادیه

نمایی از پل جوادیه

در دهه ۱۳۲۰ و بعد از خاتمه جنگ جهانی، دولت با مصوبه اراضی موات اطراف تهران که طبق لایحه قانونی و قانون تأسیس بانک ساختمانی، اراضی موات وسیعی را در اختیار گرفت، قرار شد دولت محله‌هایی را طراحی کند و ساختمان‌هایی برای کارمندان بسازد که نارمک و نازی‌آباد از جمله آن‌ها بود. مهم‌ترین ساکنان نازی‌آباد آذربایجانی‌ها بودند که در کشتارگاه و کارخانه‌های چیت‌سازی، سیلو و... مشغول به کار شدند.

نازی آباد

میدان بازاردوم نازی‌آباد

اما امروز آذربایجانی‌ها و ترک‌زبانان کجای شهر تهرانند؟ سوالی که جواب راحتی ندارد، اما شهبازی در پاسخ به آن می‌گوید: «در سمت امامزاده حسن هنوز هم ترک‌ها به‌خصوص آذربایجانی‌ها دیده می‌شوند و برگزاری مراسم مذهبی آیینی در دهه محرم و ... به‌خوبی گواه این مدعاست، اما بیشترین نقطه‌ای که می‌توانیم بگوییم امروزه همچنان آذربایجانی‌ها در آن سکونت و تجمع دارند به نظر من الان بیشتر در محدوده امامزاده حسن و فلاح است. دیگر در سلسبیل آنطور که باید دیده نمی‌شوند، اما در جوادیه و نازی‌آباد و حتی محله‌های مجاور مثل خانی‌آبادنو، یاخچی‌آباد و... هم کم و بیش دیده می‌شوند. با این حال ما دیگر نمی‌توانیم خط‌کش بگذاریم. دیگر امکان تفکیک وجود ندارد. الان ترک‌ها خیلی زیاد شده‌اند، اما همه آذربایجانی نیستند، بلکه ترک خراسان یا قشقایی و یا نقاط دیگر هم در میانشان هستند.»

حضور ویژه آذربایجانی‌ها در برخی اصناف

آذربایجانی‌ها با ورودشان به تهران برخی اصناف را هم با خود آوردند. مثلاً حاج علی‌اکبر دریانی که به همراه برادر کوچکش مهدی، از شمال خامنه و حوالی شبستر به تهران آمد و در حاجی‌سرای بازار به تجارت مشغول شد و با افزایش تعداد خواربارفروشی‌های دریانی در شهر تهران معروف شد، مثال خوبی است. شهبازی درباره‌اش می‌گوید: «دریانی‌ها جزو آذربایجانی‌هایی هستند که در همین موج مهاجرت به تهران آمدند و بیشتر در صنف خواربارفروشی فعال شدند.

اما چند شغل دیگر هم وجود دارد که به نظر من بیشتر و به‌خصوص در گذشته به آذربایجانی‌ها اختصاص داشت؛ یکی از آن‌ها نقاشی ساختمان است. در گذشته عمده نقاشان ساختمانی ارمنی‌ها یا کلیبری‌ها (کلیبر نزدیک تبریز است) بودند. شغل دیگر به اروسی‌دوز‌ها تعلق داشت. در دوره قاجاریه به برخی کالا‌ها که از روس به ایران می‌رسید، از جمله کفش چرمی، اروسی می‌گفتند. (در دوره قاجار به روس، اروس می‌گفتند). بازار اروسی‌دوز‌های تهران هم عمدتاً در اختیار تبریزی‌ها و آذربایجانی‌ها بود.»

مغازه

تصویری قدیمی از سوپرمارکت دریانی‌ها

مراسم و آیین‌های خاص آذربایجان

یکی از خصوصیات ترک‌زبانان در تهران که شاید بتوان با عنوان «صفت بارز» شان از آن یاد کرد، اجرای مراسم آیینی است به‌خصوص در دهه اول ماه محرم.

مسجد

مسجد آذربایجانی‌ها

این تهران‌شناس در این باره می‌گوید: «آذربایجانی‌ها در برگزاری مراسم بسیار متعصب هستند و اعتقاد جدی دارند. یکی از دوستان قدیمی خاطره‌ای تعریف می‌کند که مربوط به دهه۳۰ است. درآن دوران که طیب و شعبان جعفری با هم رقابت داشتند و دسته‌های مفصلی با علامت و کتل و طبل و سنج و ... از صابون‌پزخانه و دباغ‌خانه به راه می‌انداختند و بسیار مراسم پرزرق و برقی برگزار می‌کردند، اتفاقاً مسجد آذربایجانی‌ها هم در پاچنار یک دسته داشت که در اطراف بازار به راه می‌انداخت. این دسته نه طبل داشت نه علامت نه علم و کتل. این بازاری‌ها مراسم را چنان باوقار و با اعتقادی بدون تظاهر اجرا می‌کردند که همه را تحت تأثیر قرار می‌دادند و اغلب مردم حاضر می‌گریستند.»

طشت گذاری

برگزاری مراسم طشت‌گذاری در محله جوادیه

منبع: همشهری آنلاین

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید