۱۰ حقیقت تلخ درباره زندگی که باید آنها را بپذیریم
احتمالاً این جمله را شنیده اید: «همهی این کارها را به خاطر تو انجام میدهم.» این جمله معمولاً با پاسخی سرد مواجه میشود: «مگر من خواستم که این کار را کنی؟» بیایید روراست باشیم: اطرافیان ما نیازی به فداکاریهای ما ندارند. این خودنمایی در اغلب موارد آنها را منزجز و عصبانی میکند. تنها استثنای این موقعیت رفتار هموابستگی است، زمانی که هر دو طرف از داشتن چنین رابطهای احساس رضایت میکنند.
کودکی، دورانی که در آن به عنوان موجودی شکننده و آسیب پذیر تحت مراقبت قرار میگیریم با دوران بزرگسالی کاملاً متفاوت است. در بزرگسالی از اصول و قواعد جدیدی پیروی میکنیم و به مرور پی میبریم که تنها برای خودمان جذابیت داریم.
هیچکسی نیست که ما را به سمت موفقیت سوق دهد، غمخوارمان باشد یا به وقت انجام کاری خوب، تحسین مان کند؛ و در نهایت همیشه کسی باهوش تر، بهتر و جذابتر از ما وجود دارد.
۱- از خودگذشتگی برای دیگران هیچ فایدهای ندارد
احتمالاً این جمله را شنیده اید: «همهی این کارها را به خاطر تو انجام میدهم.» این جمله معمولاً با پاسخی سرد مواجه میشود: «مگر من خواستم که این کار را کنی؟»
بیایید روراست باشیم: اطرافیان ما نیازی به فداکاریهای ما ندارند. این خودنمایی در اغلب موارد آنها را منزجز و عصبانی میکند. تنها استثنای این موقعیت رفتار هموابستگی است، زمانی که هر دو طرف از داشتن چنین رابطهای احساس رضایت میکنند.
۲- به هیچ کس در شغلش مدال نمیدهند
میگویند اسبی بود که در روستا از همه بیشتر کار میکرد، اما هیچوقت کدخدای روستا نشد. دیر یا زود شما هم با این واقعیت ناخوشایند رو به رو خواهید شد: رئیس و همکاران تان متوجه خواهند شد که شما حاضر به انجام هر کاری هستید؛ و در همان حال که شما با فشار بیش از اندازه به خودتان، به سلامتی تان آسیب میزنید، آنها با خونسردی در شبکههای اجتماعی میچرخند یا حین نوشیدن قهوه مشغول غیبت کردن میشوند. آیا انتظار داشتید رئیس تان همانطور از سختکوشی تعریف و تمجید کند که مربی مهدکودک تان از شما میکرد؟
۳- ظاهر هم مهم است
متأسفانه به اینکه گفته میشود نباید کسی را از روی ظاهر قضاوت کرد همیشه عمل نمیشود. در مصاحبههای شغلی، نه تنها مهارتهای حرفهای فرد متقاضی کار، بلکه ظاهر او هم از سوی کارفرما مورد توجه قرار میگیرد. صحبت زیبایی ظاهر نیست، بلکه منظور پوشش کاری است. بسیار مهم است که برای شغلی که متقاضی آن هستید پوششی حرفهای داشته باشید.
۴- خوب بودن، یک شغل نیست
هیچ کس مجبور نیست به خاطر اینکه چشمهای زیبا، ۳ فرزند و مادری بیمار دارید و اجاره خانه و قسط وام میدهید، با شما خوب تا کند. کارفرمای شما باید همیشه در درجهی اول به کیفیت کارتان توجه داشته باشد. اگر سودی برای محل کارتان ندارید، خودتان را برای اینکه هر لحظه شخص پرانرژی و سختکوش تری جایگزین تان شود، آماده کنید.
۵- همیشه حق با مادرتان نیست
با گذشت زمان رفته رفته پی میبریم حرفها و رفتارهای پدر و مادرمان حقیقتی غایی و بی، چون و چرا نیست. ذهنیت دوران کودکی مان جای خود را به درک این موضوع میدهد که پدر و مادرمان فردی معمولی هستند که عیب ها، عادتهای بد و افکار خود را دارند که لزوماً همیشه عاقلانه و صحیح نیستند. آنها میتوانند در نوع واکنش شان به رفتارهای شما مرتکب اشتباه شده باشند. این موضوع شاید بد به نظر برسد، اما دیر یا زود فرزندان خودتان هم از شما ناامید خواهند شد.
۶- خودتان را برای یاد گرفتن چیزهای جدید در دوران بازنشستگی آماده کنید
فناوری مدرن با چنان سرعتی در حال پیشرفت است که ممکن است شغل تان ۱۰ تا ۱۵ سال دیگر وجود نداشته باشد. این بدان معنی است که باید همیشه آمادهی یادگیری چیزهای جدید و ارتقای خود برای تخصص یافتن در حوزهی کاری تان آماده باشید.
۷- اگر در هیچ جمعی شرکت نکنید، دیگر به جایی دعوت نخواهید شد
ترفند قهر کردن، اخم کردن و منتظر دیگران ماندن تا صدایتان بزنند که دوباره باهم بازی کنید تنها در مهدکودک کارساز بود. در دوران بزرگسالی هیچکس علاقهای به وارد شدن به این بازی را ندارد. دیر یا زود با این موقعیت رو به رو خواهید شد که دوستان تان فکر میکنند دیگر علاقهای به معاشرت با آنها ندارید و به کلی فراموش تان میکنند.
۸- ترفندهای افزایش اعتماد به نفس بی فایده اند
ساخت ویژن بُرد (تابلوی آرزوها) با تصاویر خانههای مجلل، سواحل رویایی و ماشینهای گران قیمت بی فایده است. این ترفندها تا زمانی که برای رسیدن به اهداف تان فعالیت و تلاش نکنید، بی تأثیرند. به علاوه، این کارها خطرناک هم هست، چرا که اغلب به شما یاد میدهند که چطور با بازی دادن دیگران به اهداف خود برسید.
بعد از گذراندن دورههای آموزش نحوهی برقراری رابطه عاشقانه با زنان، مردها کلکسیونی از «فتوحات عاشقانه» شان درست میکنند، اما کماکان احساس تنهایی میکنند. زنهایی هم که دورههای آموزشی مخصوص به خود را دربارهی روابط عاطفی میگذرانند، متقاعد میشوند که با پوشیدن یک دامن بلند و دادن ماساژ، میتوانند همسر خود را وادار کنند از جای خود بلند شود و به دنبال کسب درآمدهای نجومی برود.
۹- شما مرکز جهان نیستید
برایتان پیش آمده لباس جدیدی بپوشید، اما اطرافیان تان تحسینش که هیچ، حتی متوجه آن هم نشوند؟ ناراحت نباشید و به جایش سعی کنید به خاطر آورید که آخرین باری که خودتان خالصانه از دیدن لباس جدید دوست تان خوشحال شدید چه زمانی بوده. خبر خوب آنکه این موضوع در مورد عیبهای ظاهری هم صدق میکند و برخلاف چیزی که شاید تصور میکنید دیگران درگیر نقصهای ظاهری شما نیستند و حتی شاید متوجه آنها هم نشوند.
۱۰- همیشه کسی باهوشتر و جوانتر از شما هست
شاید بزرگترین ضربه به اعتماد به نفس یک شخص، پی بردن به این موضوع باشد که کسانی در این دنیا هستند که بسیار بهتر از شما هستند. به علاوه، به خاطر داشته باشید که ما هر سال پیرتر میشویم و چین و چروک هایمان عمیق تر. تنها کاری که میتوان انجام داد پذیرش این حقیقت و آرام کردن خودمان با این فکر است که هر کسی به شیوهی خودش منحصر به فرد است.
منبع: روزیاتو