۱۷ واقعیت جالب و عجیب در مورد تمدنهای باستانی که باورهای شما را تغییر میدهند
در ادامه این مطلب میخواهیم شما را با واقعیاتی در مورد تمدنهای باستانی آشنا کنیم که برخی از آنها کاملاً حیرت انگیز و غیرقابل باور بوده و برخی دیگر به ماهیت پیچیده و متمدن این تمدنهای باستانی اشاره دارند.
وقتی در مورد دوران باستان فکر میکنید، اولین چیزهایی که به فکرمان میرسند، چیزهای غیرپیچیده و واپسگرایانه هستند، اما چیزی که تاریخ میگوید کاملاً عکس این باور است. بدون شک، مردم دوران باستان گاهی اوقات دارای سنتها و مراسمات عجیب و غریب با قوانین و اصول بحث برانگیز بوده اند، اما همین مردمان منشأ خلاقیتهای پیشرفته و هوش فناورانیای بوده اند که هرگز دست از حیرت زده کردن ما برنمی دارند.
در ادامه این مطلب میخواهیم شما را با واقعیاتی در مورد تمدنهای باستانی آشنا کنیم که برخی از آنها کاملاً حیرت انگیز و غیرقابل باور بوده و برخی دیگر به ماهیت پیچیده و متمدن این تمدنهای باستانی اشاره دارند.
۱- آزتکها شمشیرهایی با تیغههایی شفاف و ساخته شده از سنگهای آتشفشانی ساخته بودند که حتی از باکیفیتترین تیغهای فولادی امروزی نیز تیزتر بودند
این شمشیرها ماکواهویتل (macuahuitl) نام داشته و شمشیرهایی چوبی با تیغههای ساخته شده از یک سنگ آتشفشانی موسوم به ابسیدین بودند که به عنوان سلاحی استاندارد برای جنگهای تن به تن به کار میرفتند. ابسیدین یک سنگ سخت شبه شیشه است که بعد از خشک و سرد شدن سریع گدازههای آتشفشانی، پیش از کریستالیزه شدن شکل میگیرد.
شمشیرها برای حمل با یک یا هر دو دست طراحی شده و نسخه دو دستی به بلندی قد یک مرد بود. تیغههای آبسیدینی با شکافهایی در طول ساخته میشد که گاهی اوقات چنان به هم نزدیک بودند که لبه مشترکی داشتند. بر اساس اسناد به جای مانده از کاشفان اسپانیایی، این سلاح چنان هوشمندانه ساخته شده بود که تیغههای آن نه میافتاد و نه میشکست.
۲- در مصر باستان، مردان میتوانستند برای مراقبت از زنان و دخترانشان در دوران عادت ماهانه مرخصی بگیرند
کارگران و صنعتگرانی که برای ساخت مقبرهها و اهرام فرعونهای مصر باستان استخدام شده بودند به مزایای سلامتی بسیاری دسترسی داشتند و در کل شباهتهای بسیاری میان سیستم مراقبت درمانی مصر باستان و دنیای مدرن وجود دارد.
بر اساس مطالعات یک باستان شناس به نام آن آستین که بقایای یک روستای مصر باستان را بررسی کرده است، مدارکی وجود دارد که نشان میدهد ساکنان این روستا از چیزی که وی اولین برنامه مراقبت پزشکی مستند جهان یاد میکند سود میبرده اند. کارگردان دوران مصر باستان به خوبی توسط کارفرمایانشان تامین شده و شواهدی وجود دارد که نشان میدهد آنها میتوانستند برای مراقبت از زنان و دخترانشان در دوران عادت ماهیانه مرخصی بگیرند.
۳- در مصر باستان، کوتولهها به عنوان افرادی با نعمتهای آسمانی شناخته شده و به همین خاطر با احترام تمام با آنها رفتار شده و از بالاترین جایگاه اجتماعی برخوردار بودند
کوتولهها در مصر باستان از جایگاه اجتماعی بسیار بالایی برخوردار بودند و با احترام بسیار زیادی با آنها رفتار میشد. آنها با خاطر جثه کوچکشان مورد بی توجهی قرار نگرفته و به عنوان عضوی مناسب در خانوادهها پذیرفته میشدند. باور مردم مصر باستان بر این بود که کوتولهها دارای قدرتهای فرازمینی هستند و به عنوان جواهرساز، ملازمان و خادمان اشراف زادگان، خیاط و هنرمند استخدام شده و حتی جایگاههای رسمی در حکومت داشتند.
مصریان چندین خدای کوتوله دارند که یکی از آنها «بس» نام داشت که خدای رویاها، خوش شانسی و رقص بود. یکی دیگر از خدایان کوتوله مصریان باستان «پتاه» نام داشت که خدای هنر، صنعت و خلاقیت بود. کوتولهها هرگز مورد تمسخر قرار نگرفته و مراسم تدفین و خاکسپاری باشکوهی برایشان برگزار میشد.
۴- مصریان باستان تخصصهای پزشکی متعددی داشتند، از جمله متخصص مقعد یا مقعدشناسانی که از آنها با عنوان «چوپانان مقعد» یاد میشد
در مصر باستان در حوزه پزشکی تخصصها و رتبههای بسیاری وجود داشت. با تاریخی که به ۲۷ قرن پیش از میلاد مسیح باز میگردد، اسنادی از یک پزشک به نام هسی-را وجود دارد که رییس دندانپزشکان و پزشکان دربار شاه دیوسر و بانو پسشت بود، کسی که با عنوان «بانوی نگهبان پزشکان ملکه» شناخته میشد. از دیگر تخصصهای پزشکان دوران مصر باستان میتوان به چشم پزشک، متخصص بیماریهای گوارشی، مقعد شناس، دندانپزشک، «پزشکی که بر کار قصابان نظارت میکرد» و عنوان نامشخص «بازرس مایعات» اشاره کرد.
عبارتی که مصریان باستان برای مقعدشناس به کار میبردند «نِرو فویت» بود که به معنای «چوپان مقعد» است. در دوران اولین سلسله پادشاهان مصر باستان، مصریان سازمانهایی به نام خانههای زندگی تاسیس کرده بودند که شبیه بیمارستانهای امروزی وظیفه مراقبت پزشکی از مردم و خاندان پادشاهی را بر عهده داشتند.
۵- قلادههای میخ دار سگ در یونان باستان ابداع شده و در ابتدا برای محافظت از سگها در برابر حمله گرگها طراحی شده بود
کشاورزان یونان باستان، به عنوان نگهبان دارایی هایشان از سگهای گله و سگهای مزرعه استفاده میکردند. این سگها دارای یک قلاده چرمی بودند که «ملیوم» نامیده شده و میخهای متعددی در آن فرو رفته بود. این طراحی برای آن بود که در صورت حمله گرگ ها، گردن سگها در هنگام دفاع از گوسفندان در امان باشد. یونانیان باستان سعی میکردند سگهای مزرعه خود را از رنگهای تیره انتخاب کنند تا در طول شب پیدا کردنشان دشوار باشد، در حالی که سگهای نگهبان گله معمولاً از رنگ سفید انتخاب میشدند.
۶- ایرانیان باستان بعد از یک تصمیم گیری مهم به شدت میگساری میکردند تا ببینند که حتی در دوران مستی نیز آن تصمیم معقول به نظر میرسد یا نه.
بر اساس روایتهای هرودوت، تاریخ نگار مشهور یونانی، ایرانیان باستان یک مراسم شرب خمر داشتند که بعد از یک تصمیم گیری مهم دست به میگساری میزدند. هدف این سنت این بود که مفید بودن آن تصمیم و منطقی بودن آن تایید شود. از آنجایی که ایران بر این باور بودند که تنها در هنگام مستی واقعیت را خواهید گفت، بعد از هر تصمیم سخت به شدت میگساری میکردند و اگر هنوز هم ذهنشان در دوران مستی به این نتیجه میرسید که تصیمیشان درست است، درستی و منطقی بودن آن تصمیم برایشان قطعی میشد.
۷- آزتکها زایمان را نوعی نبرد میدانستند. زنانی که در هنگام زایمان جانشان را از دست میدادند بالاترین مکان را در بهشت به دست میآوردند، همان جایگاهی که به جنگجویان کشته شده در میدان نبرد داده میشد
عمل زایمان اهمیت ویژهای برای تمدن آزتک داشت و به همین خاطر به مثابه جنگی مهم به آن نگاه میکردند. هر زن باردار یک قابله داشت که همانند جنگجویی پیروز که از میدان نبرد بازگشته از او استقبال و مراقبت میکرد؛ و اگر زن مذکور در جریان زایمان جانش را از دست میداد، همان افتخارات ویژهای که یک سرباز قهرمان کشته شده در جنگ داشت را دریافت میکرد و به مردگان بلندمرتبهای میپیوست که خورشید را در آسمان و در هنگام غروب به سمت افق حمل میکردند. همانند دیگر مفاهیم آزتک ها، این موضوع یک جنبه تاریک نیز داشت. آنها بر این باور بودند که این زنان میتوانند به زمین بازگشته و زندگان را مورد آزار و اذیت قرار دهند.
۸- مایاها برای هزاران سال زنبورهای بدون نیش را در آمریکای مرکزی پرورش میدادند. به این زنبورها به چشم موجوداتی مقدس نگاه شده و همانند حیوانات خانگی، کندوهای آنها در داخل و اطراف خانهها نگهداری میشد. برخی کندوها بیش از ۸۰ سال دوام میآوردند و به نسلهای بعدی منتقل میشدند
قوم مایا به شکلی عمیق فرهنگ پرورش زنبورهای بدون نیش را توسعه میداد که اکنون به خاطر عسلشان، گونههایی در خطر انقراض هستند. این زنبورها نماد خدای زنبوری مایاها به نام آه-موزن-کاب بود و تنه درختی که کندوی زنبورهای وحشی روی آن قرار داشت بریده شده و به خانهها برده میشد. آنها از یک تکه چوب یا سفال در هر طرف از کندو برای استخراج عسل بدون آسیب زدن به زنبورها و کندویشان استفاده میکردند.
۹- آزتکها و اینکاها کره بادام زمینی را ابداع کردند
کره بادام زمینی که یکی از اقلام خوراکی بسیار محبوب و بین المللی این روزهای جامعه انسانی است، از تمدن آزتکها و اینکاها نشأت میگیرد. در آن دوران بادام زمینی بو داده شده و سپس خرد شده به یک خمیر تبدیل میشد که تفاوت کمی با کره بادام زمینی امروزی داشت. بعده در قرن شانزدهم میلادی، بعد از معاشرت با کلمبیایی ها، مردمان غرب آفریقا نیز شروع به تهیه کره بادام زمینی و خوردن آن با عسل کردند. اگر چه تاریخ شناسان اعتبار ابداع کره بادام زمینی را به این تمدنهای باستانی نمیدهند، اما این ماده خوراکی بدون شک در حدود ۳،۰۰۰ سال پیش برای اولین بار خلق شده است.
۱۰- امپراطوری آزتک از دانههای قهوه به عنوان پول برای خرید اقلام کوچک استفاده میکرد. یک خرگوش کوچک ارزشی برابر با ۳۰ دانه قهوه داشت، ارزش یک تخم بوقلمون ۳ دانه قهوه بود و یک مرد میتوانست دخترش را به عنوان برده جنسی یا برای قربانی کردن در مراسمات مذهبی به قیمت ۵۰۰ دانه قهوه بفروشد
انواع مختلفی از پول در تمدن آزتک وجود داشته که یکی از آنها دانههای قهوه بوده است. این نوع پول که در بخش تجاری یا بازارها در دوران تمدین آزتک استفاده میشد در واقع از مناطق کشاورزنشین میآمد و برای خریدهای کوچک به کار میرفت. برای خریدهای بزرگ، از پارچه کتان که کواچتلی نام داشت استفاده میشد. بسته به کیفیت کواچتلی، ارزش دانه قهوه معادل آن از ۶۵ تا ۳۰۰ دانه بود. یک مجسمه طلایی به وزن حدود ۶۰۰ گرم میتوانست به قیمت ۲۵۰ دانه قهوه به فروش برسد.
۱۱- حدود ۱،۰۰۰ سال پس از میلاد مسیح، اینکاها دارای جراحان مغز بودند که نوعی عمل جراحی به نام «مته کاری» روی بیماران انجام میدادند، جراحی که برای کاهش فشار درون جمجمه در افراد مبتلا به ترومای سر انجام میشد. در سال ۱۴۰۰ میلادی، نرخ زنده ماندن بعد از این جراحی به ۹۰ درصد رسید
در صورت ضربات و آسیبهای شدید به جمجمع، مغز متورم میشود که فشار درون جمجمهای و مسدود شدن جریان خون به مغز را در پی دارد. برای جلوگیری از آسیب رسیدن به مغز، جراحان اینکا، جمجمه را سوراخ میکردند تا مغز فضای کافی را در اختیار داشته و فشار درون جمجمه کاهش یابد.
ظاهراً اینکاها دانش زیادی در مورد آناتومی مغز داشتند. آنها حتی با دقت تمام از دستکاری بخشهای خاصی از جمجمه که میتوانست صدمات بیشتری به مغز برساند یا باعث خونریزی و عفونت شود دوری میکردند. اگر چه تلاشهای اولیه جراحی مغز در دوران اینکاها مرگبار بود، اما مدتی بعد این تکنیکهای جراحی استاندارد و تکمیل شده و با گذشت زمان تلفات آن به زیر ۱۰ درصد رسید.
۱۲- مایانها یک بازی توپی داشتند که بازندگان آن قربانی میشدند
یک بازی توپی به نام اولامالیزتلی (ōllamaliztli) یک بازی بسیار مهم برای مایانها بود. در این بازی، بازیکنان به توپی که از لاستیک محکم ساخته شده و حدود ۴ کیلوگرم وزن داشت با ران هایشان، بازوهایشان، سنگ یا راکت ضربه میزدند. این بازی معمولاً در مراسمات مذهبی برگزار میشد که در آن عموماً انسانها قربانی میشدند، اگر چه این بازی توسط کودکان و زنان نیز برای سرگرمی انجام میشد. یک نسخه جدید از این بازی به نام اولاما (ulama) هنوز هم در میان مردمان بومی آمریکای جنوبی انجام میشود.
۱۳- شهر تنوشتیتلیان به عنوان پایتخت آزتکها بزرگترین شهر قاره آمریکا با بیش از ۲۰۰،۰۰۰ جمعیت بود. این شهر روی یک جزیره دست ساز ساخته شده بود که توسط سه مسیر به ساحل متصل میشد. این شهر دارای اهرام بزرگ، باغهای معلق و کانالهای آب متعدد بود
شهر تنوشتیتلیان (Tenochtitlán) که پایتخت تمدن آزتک بود دارای یک منطقه مقدس بزرگ بود که در داخل دیوارها محصور شده بود. در داخل این بخش حدود ۷۰ ساختمان وجود داشت که با تصاویر مارها تزیین شده بود. بزرگترین این ساختمانها تمپلو مایور (Templo Mayor) نام داشت که حدود ۹۰ فوت طول داشته و دو هرم شیبدار در دو طرف آن وجود دارد.
این شهر همچنین دارای سه خیابان اصلی بود که هر کدام به سه مسیر به سمت ساحل متصل میشد. این مسیرها با باغهای معلقی از انواع درختچه ها، درختان و گیاهان محصور شده بود. پایتخت آزتکها دارای خانههای بزرگی موسوم به کالپولی (calpulli) بود که هر کدام بازار خود را داشت، جایی که هزاران نفر کسب و کار داشتند.
۱۴- جدای از کتابهای مقدس، اولین نفر در تاریخ که نامش را میدانیم، کوشیم نام داشت، حسابداری از بین النهرین که حدود ۳،۲۰۰ سال پیش میزیسته است
در طول تاریخ، اگر چه افراد بسیاری بوده اند که کارشناسان توانسته شناسایی کرده و نامشان را با اطمینان استخراج کنند، هیچ کسی تا پیش از سال ۳۲۰۰ قبل از میلاد مسیح با نام شناسایی نشده است و بدین ترتیب کوشیم (Kushim) اولین شخص در تاریخ است که نام او ثابت شده است. در کمال ناباوری، این فرد نه یک پادشاه بوده، نه ملکه، نه جنگجو، نه شاعر و نه شخصی بسیار مهم. او حسابداری بود که حدود ۳۳ قرن بیش از میلاد مسیح زندگی میکرده و نامش روی یک لوح در بین النهرین یافته شده است. این لوح در واقع سند یک معامله است که وی آن نوشته شده: «در مجموعه ۲۹،۰۸۶ واحد جو در مدت ۳۷ ماه دریافت شد» و زیر آن امضایی با نام کوشیم وجود دارد.
۱۵- تمدن دره ایندوس اولین توالتهای دارای سیفون را داشته است. تقریباً تمام خانههای شهرهای هاراپا و موهنجو-دارو دارای توالتهایی سیفون دار بودند که به یک سیستم فاضلاب پیچیده متصل میشدند
تمدن دره ایندوس سبک زندگی بسیار پیشرفتهای داشت و برابری را میان مردم خود رعایت میکرد بدون این تمرکز قدرت وجود داشته باشد. مراکز مسکونی این تمدن نزدیک منابع مواد خام قرار گرفته و برنامه ریزی شهری آنها شامل اولین سیستمهای فاضلاب جهان بود. تمامی خانهها به آب چاه و سیستم زهکشی و فاضلاب کارآمد دسترسی داشتند. آب فاضلاب بدست آمده از حمام، دستشویی و شستشو از طریق یک سیستم فاضلاب که در خیابانهای اصلی قرار داشت به بیرون از خانهها و شهر منتقل میشد.
۱۶- معماران اینکا نوعی سیستم ساخت و ساز طراحی کرده بودند که در برابر بزرگترین زلزلهها مقاومت میکرد
دیوارهای سازههای اینکاها در گوشهها گرد و متمایل به داخل بود. ثبات استاتیک و دینامیک دیوارهای اینکاها را نمیتوان با هیچ معماری دیگری مقایسه کرد وقتی پای زلزله در میان باشد. بدون توجه به بزرگی زمین لرزه ها، این دیوارها کاملاً ثابت باقی میماندند و در صورت وقوع زلزلههای بسیار قوی، سنگها طوری در دیوار قرار گرفته بودند که در همان حوالی قرار گرفتنشان «می رقصیدند» و وقتی زمین لزره به پایان میرسید، سنگها دقیقاً همان جای قبلی قرار میگرفتند.
۱۷- ایرانیان باستان نوعی خنک کننده تبخیری ساخته بودند که یخچال نامیده شد و میتوانست یخ را حتی در فصل تابستان نیز حفظ کند
این خنک کننده دارای ظاهری شبیه گنبد بود که بالای سطح زمین قرار میگرفت و زیر آن فضایی برای نگهداری یخ بود. از این یخچالها برای نگهداری یخ و دیگر مواد غذایی استفاده میشد. این خنک کنندهها با استفاده از اقلام ساختمانی ضخیم و عایق گرما ساخته شده که باعث میشد کل فضا در مقابل گرما عایق باشد.
فضای انبار زیرزمینی نیز که حدود ۵،۰۰۰ متر مکعب مساحت داشت، این قابلیت خنک کنندگی را بهبود میبخشید. یخ از مناطق کوهستانی مجاور در فصل زمستان به این یخچالها منتقل میشد. همچنین این فضای انباری دارای تونلهای آبی بود که از کوهستانها و برجهای باد بود که حتی در طول تابستان نیز دمای داخل را به نقطه انجماد میرساندند.
منبع: روزیاتو