چرا استخدام معلمان روسی، انگلیسی و فرانسوی در «دارالفنون» ممنوع بود؟
شاگردان باید ۲ ساعت برآمده از روز به مدرسه میآمدند و حضور و غیاب انجام میشد. اگر غایبان پس از یک ساعت به مدرسه وارد نمیشدند دنبالشان میفرستادند و سپس کار آموزشی آغاز میشد. نزدیک ظهر زنگ ناهار زده میشد و دانشجویان به اتاقهای ویژه خود میرفتند و فراشان از آشپزخانه برای آنان ناهار میآوردند.
پس از خوردن ناهار همه دانشجویان برای برپایی نماز ظهر به نمازخانه فراخوانده میشدند و فراشان به فرمان ناظم مدرسه به همه اتاقها سر میزدند تا کسی از نماز دور نمانده باشد.»اینها برنامه روزانه «دارالفنون» نخستین مدرسه در تاریخ مدرن ایران بوده که فکر برپایی آن ۱۶۲ سال پیش به همت و دانش امیر بزرگ دربار ناصرالدین شاه در جامعه آن روز ایران شکل گرفت.
بسیار دور از تصور است مدرسهای که بیشتر استادان آن غیرایرانی بودند اینچنین پایبند به اصول مذهبی باشند؛ خواندن نمازجماعت ظهر در نمازخانه مدرسهای که علوم جدید برای نخستین بار در آن تدریس میشد. در واقع گشایش دارالفنون در خیابان ناصریه (ناصرخسرو) بهعنوان نخستین مدرسه بزرگ غیردینی و حضور استادان خارجی و تدریس علوم جدید با هدف تربیت پیشگامان تجدد از جمله گامهای امیرکبیر در نوسازی ایران بود.
تصمیم امیر بزرگ ایران در ۲۲ سالگی
میرزاتقی خان هنگامی که تنها ۲۲ سال داشت به روسیه سفر کرد و در آنجا مدرسههای نوین، کارخانهها و بنیادهای علمی و فنی روسیه را دید. چند سال بعد در سفری به عثمانی که ۳ سالی در آنجا بود با مدرسههای نوین عثمانی آشنا شد و حتی از مترجم نخست دولت ایران خواست چند کتاب شناختهشده تاریخی، جغرافیایی و سیاسی را که خود برگزیده بود به زبان فارسی برگرداند. مطالعه این کتابها هم به نوبه خود بر آگاهی امیرکبیر از بنیادهای علمی آن روز افزود. پس از آنکه میرزاتقی خان به صدراعظمی ایران برگزیده شد به جای آنکه به گسترش شهر و افراشتن کاخها و برج و باروها بپردازد در بنیانگذاری دارالفنون کوشید.
استخدام معلمان توانمند
ساخت ساختمان بنیاد آموزشی دارالفنون در سال ۱۲۳۱ ه. ش به پایان رسید. امیرکبیر از همان مترجم نخست دولت ایران خواست ۶ استاد توانمند در کارهای نظامی و زمینههای وابسته برای ۶ سال استخدام کند که حقوق سالانه همه آنان بیش از ۴هزارو۴۰۰ تومان نباشد و البته هزینه رفت و برگشت آنان را هم دولت ایران بدهد. پس از مدتی سفارش کرد یک استاد که بتواند فیزیک و شیمی درس بدهد و داروسازی را به شاگردان بیاموزد و ۲معدنچی که در کار معدن توانمند باشند هم به خدمت بگیرد که حقوق سالانه آن ۹ نفر روی هم از ۵هزار تومان نگذرد.
آن مترجم توانست ۷ استاد اتریشی را به خدمت دولت ایران بگیرد. با هریک از استادان جداگانه قرارداد بسته شد که مواد سوم و چهارم آن شایان توجه است. براساس ماده سوم، استادان اتریشی هرگونه شکایت خود را باید بدون واسطه دیگری به آگاهی دولت ایران برسانند و براساس ماده چهارم، آنان باید به آداب و رسوم و قانونهای ایران احترام بگذارند و خلاف آن انجام ندهند.
حضور هیئت علمی دارالفنون بدون امیرکبیر
متأسفانه زمانی که آموزگاران اتریشی به تهران رسیدند امیرکبیر از کار برکنار شده بود و «میرزا آقاخان نوری» به جای وی منصوب شده بود. میرزا آقاخان به گونهای سرد و نامهربان آموزگاران را پذیرفت. دکتر «پولاک» از جمله آن استادان سرگذشت پذیرایی سرد ایرانیان را اینگونه نوشته است: «ما در ۲۴ نوامبر ۱۸۵۱ به تهران وارد شدیم. پذیرایی سردی از ما نمودند. کسی به پیشواز ما نیامد و اندکی پس از آن آگاه شدیم که در این میانه اوضاع دگرگون شده است و چند روز پیش از ورود ما در پی کارشکنیهای درباریان و بهویژه دسیسههای مادر شاه که از دشمنان سرسخت امیرنظام بود میرزا تقیخان از کار بر کنار شده بود... اما همینکه امیر از ورود ما آگاه شد به میرزا داودخان گفته بود این نمساویهای (اتریش) بیچاره را من به ایران آوردهام. اگر سر کار بودم، اسباب آرامش آنها را فراهم میکردم اما اکنون نگرانم به آنان خوش نگذرد. سعی کن کارشان رو به راه شود.»
استخدام معلمان روسی، انگلیسی و فرانسوی ممنوع!
این مرکز که آرزوی مرد بزرگ ایران در آن زمان بود سال۱۲۳۱ه. ش، ۱۳ روز پس از کشته شدن امیرکبیر با ۷ نفر آموزگار اتریشی و چند مترجم که از میان دانشآموختگان فرستاده شده به فرانسه برگزیده شده بودند آغاز به کار کرد. در واقع انتخاب معلمان اتریشی به این دلیل بود که امیرکبیر معتقد بود که معلمان خارجی باید از مداخله در کارهای سیاسی مملکت پرهیز کنند و تنها به کار تدریس بپردازند؛ به همین دلیل از استخدام معلمان روسی، انگلیسی و فرانسوی پرهیز کرد.
این مرکز آموزشی ابتدا ۱۰۰ دانشآموز از فرزندان بزرگان قاجار، ثروتمندان و وابستگان دولتی داشت. اما در همان آغاز کار نزدیک ۵۰ نفر دیگر هم به شمار دانشجویان دارالفنون افزوده شد و به اینترتیب شمار آنان که بیشترشان بین ۱۴ تا ۱۶ساله بودند به ۱۵۰ نفر رسید. مدت آموزش دانشآموزان ۶ تا ۷ سال در نظر گرفته شده بود.
مکتبخانه شاهی
دارالفنون از آغاز به این نام خوانده نمیشد. در نامههای خصوصی و رسمی امیرکبیر از این مرکز با نامهای «مدرسه»، «مدرسه جدید»، «مدرسه نظامیه» و «مکتبخانه پادشاهی» یاد شده و نام مکتبخانه پادشاهی یا شاهی بیشتر به کار میرفت. در روزنامه وقایع اتفاقیه آن سالها نامهای «تعلیمخانه» و «معلمخانه» هم آمده است. نام دارالفنون پس از آغاز به کار آن بنیاد آموزشی بر سر زبانها افتاد. به نظر میرسد نخستین بار «محمدعلی خان» وزیر امور خارجه در نامههایی که به برخی دولتمردان برای گزینش شاگردان دارالفنون نوشت آن را به کار برده باشد.
افزایش ۲۰۰ روز آموختن با تصمیم وزیر
دارالفنون یکی از سازمانهای تحت فرمان دربار به شمار میآمد و بودجه آن نیز از خزانه سلطنتی پرداخت میشد. بودجه دارالفنون در سال آغاز به کار آن ۷هزارو۷۵۰ تومان و در سال ۱۳۰۷ه. ق ۳۰ هزار تومان بود. بعدها به پیشنهاد وزیر علوم وقت مالیات یکی از شهرها صرف مخارج این مرکز شد و این کار به شکوفایی بیش از پیش دارالفنون انجامید. تا سال ۱۲۴۰ه. ش دارالفنون روزهای عید ملی و مذهبی، سوگواری، دوشنبه و جمعه هر هفته و ماه مبارک رمضان تعطیل بود و طی سال بیش از ۱۸۰ روز باز نبود. در این زمینه باز وزیر علوم وقت تعطیلی روزهای دوشنبه و تعطیلات دیگر را محدود کرد و به اینترتیب روزهایکاری دارالفنون پس از کسر روزهای تعطیلات تابستانی و نوروز به بیش از ۲۰۰ روز افزایش یافت.
کارمندان؛ از تحویلدار تا روزنامهنگار
کارمندان اصلی مدرسه که در واقع دانشگاه بود عبارت بودند از سرهنگ آجودان، سرهنگ تحویلدار، ناظر، کتابدار، مستوفی، حسابدار، رئیسالکتاب (احکام نویس)، خیاط ویژه، صحاف، نجارباشی و چند قراول. بعدها کارمندی به نام روزنامهنگار هم افزوده شد که همه رویدادهای مهم روزانه مدرسه را در دفتری مینوشت و نگهداری میکرد. در آن دفترها که برخی از آنها در کتابخانه ملی نگهداری میشود حضور و غیاب معلمان، درسهایی که داده میشد، غیبت شاگردان، جریمهها، درگیریها، بازدیدهای سرشناسان و هرچه که به نظر مدیران مدرسه مهم به نظر میرسید نوشته میشد. به فرمان ناصرالدین شاه در هر سال چند بار گزارشهایی از چگونگی پیشرفت دانشجویان تنظیم میشد و در روزنامه وقایع اتفاقیه به چاپ میرسید.
بازخواست و اخراج استادان و شاگردان
شاگردان هر کدام از رشتههای آموزشی دارالفنون پوشش ویژهای داشتند که رشته آموزشی آنان از روی آن شناخته میشد. آنها سالی ۲ دست لباس تابستانی و زمستانی و کمک هزینه ماهانه دریافت میکردند. در دارالفنون سالی ۳ بار آزمون برگزار میشد و شاگردانی که در آزمونهای مدرسه رتبههای برتر را به دست میآوردند و استادانی که در راه آموزش آنان کوشش کرده بودند در حضور شاه نشان سلطنتی میگرفتند و مقرری ماهانه آنان افزایش مییافت. در عوض استادان و شاگردان کمپیشرفت، بازخواست و گاهی اخراج میشدند.
برنامههای درسی این مدرسه نوین
شاخههای آموزشی این مدرسه پیادهنظام، سوارهنظام، توپخانه، مهندسی، پزشکی و جراحی، داروسازی و کانشناسی بود. با این همه زبان فرانسه، علوم طبیعی، ریاضی، تاریخ و جغرافیا در همه این شاخهها آموزش داده میشد. بعدها زبان انگلیسی، روسی، نقاشی و موسیقی هم در برنامه آموزشی دارالفنون وارد شد.
با این هدف همه افرادی که در یک رشته تحصیل میکردند در یک سطح آموزشی قرار گیرند و برخی بر اثر سستی یا کمتوانی ذهنی از دیگران عقب نمانند شاگردانی را که توانایی و پیشرفت بیشتری داشتند وادار میکردند به دیگران درسهای نخوانده یا نیاموخته را بیاموزند که اگر در پیشرفت شاگردانی که به آنان سپرده شده بود کوشش میکردند پاداش میگرفتند و اگر در این کار سستی میکردند تنبیه میشدند.
نخستین آزمایشگاه شیمی و معدن
برخی از رشتهها به کارگاه و کار در بیرون نیاز داشت که آرامآرام شرایط آن فراهم شد. برای نمونه در سال ۱۳۰۴ه. ق ساخت ساختمان بزرگ آزمایشگاه شیمی و معدن به پایان رسید. در آن آزمایشگاه کورههایی برای ذوب فلز ساخته بودند و دانشجویان و استادان به برخی کارهای شیمیایی میپرداختند. به نوشته شماره ۱۰۲ روزنامه وقایعاتفاقیه در سال ۱۲۶۹ه. ق برخی از دانشآموختههای دارالفنون موادی مانند نمک فرنگی، سولفاتدوزنگ، اکسید دورنگ، سولفات دوفر، استات دو پتاس، سیزات دوفر، اکسید دو پتاس، نیترات دراژان و کربنات دو پتاس را میساختند.
پیشرفتها روز به روز وسعت مییافت تا جایی که در سال ۱۲۷۵ه. ق برای نخستین بار بلندی کاخ ناصرالدین شاه را از تهران و سپس بلندی کوه دماوند و برخی جاهای دیگر مشخص کردند. در همان سال طی ۳ ماه نقشه تهران را کشیدند و بنا به فرمان شاه هزارو۲۰۰ نسخه از آن ساختند. جالب است بدانیم از جمله کارهای ارزندهای که توسط دانشآموختگان دارالفنون انجام شد ساخت دستگاه فرستنده تلگراف بود که توسط معلم توپخانه و ریاضی به کمک دانشجویان خود انجام گرفت و آغازی برای گسترش ارتباط از راه دور در ایران بود.
در زمینه پزشکی هم جوانان حاضر در این دانشگاه رویدادهای جدیدی را تجربه کردند. نخستین کارآموزی بالینی دانشجویان دارالفنون، خارج کردن سنگ مثانه یک بیمار یک محله «سنگلج» بود که گزارش آن در روزنامه وقایعاتفاقیه در سال ۱۲۶۹ه. ق به چاپ رسیده است. البته درس کالبدشناسی تا سال ۱۲۳۲ه. ش نظری بود و جز اسکلت و برخی ابزارهای آموزشی ساده چیز دیگر نبود.
نخستین درس کالبدشکافی با پیکر استاد زبان فرانسه
تا آن زمان استادان دارالفنون اجازه کالبدشکافی نداشتند اما در آن سال یک فرد خارجی درگذشت و چون مرگش مشکوک بود به درخواست بازماندگانش از سوی دکتر «پولاک» و در حضور شاگردان پزشکی دارالفنون کالبدشکافی شد. سالها پس از آن «بارنهئود» استاد زبان فرانسه پیش از مرگش پیکر خود را به مدرسه دارالفنون فروخت و با پول آن بر شکوفایی کتابخانه خود در تهران افزود. به اینترتیب دانشجویان دارالفنون برای نخستینبار با پیکر او درس کالبدشناسی را عملی آموختند.
مستخدمان مدرسه شاگردان را خبر میکردند
چقدر عجیب است تفاوت روزهای امروز دانشگاههای ما و جوانان با آن روزگار که هر روز با تمام مشکلات و کمبودها در پی دانستن و آموختن بودند. زمانی که خبری از سازمان سنجش و کنکور و این جور چیزها نبود؛ زمانی که مردم تهران به خواندن روزنامه عادت نکرده بودند و ریاست دارالفنون به ناچار در پایان تعطیلات تابستان با کمک مستخدمان مدرسه، شاگردان را از بازشدن کلاسها و آغاز کار آموزشی آگاه میکرد.
آغاز ثبتنام دارالفنون از طریق روزنامهها
زمانی که شمارگان روزنامه بیشتر شد و مردم به خواندن روزنامه روی آوردند خبر بازگشایی مدرسه در روزنامه میآمد و از این راه شاگردان از زمان نامنویسی در کلاس اول و ادامه تحصیل در کلاس بالاتر مطرح میشدند و خدا میداند جوانان با چه ذوق و انگیزهای در دارالفنون ثبتنام میکردند. در شماره ۱۶۳ روزنامه ایران در سال ۱۲۶۸ه. ش این اطلاعیه اینچنین آمده است: «چون مدرسه دارالفنون روز شنبه اول برج سنبله مطابق ذیقعده افتتاح خواهد شد اخطار میشود که از روز سهشنبه بیستم برج اسد مطابق ۱۵ذیقعده تا یک هفته بعد دفتر ثبت اسامی، قبل از ظهرها در مدرسه باز خواهد بود و داوطلبان ورود به کلاسهای مدرسه دارالفنون میتوانند در اوقات مزبور معینه حاضر شده، اسامی خود را ثبت نمایند و نیز خاطر داوطلبان را مستحضر میدارد که برای کلاس اول بیش از پنجاه نفر شاگرد لازم نیست که قبول آنها هم از روی نمرهترتیب امتحان شش ساله است. اداره دفتر مدرسه دارالفنون.»
ماه رمضان و تعطیلی یک ماهه
توجه و احترام به باورهای مذهبی در آن روزگار و با آن شرایط و حضور غربیها در آن مدرسه بسیار قابل تأمل است؛ بهصورتی که در روزنامه عدلیه ایران، شماره ۵۱۷ درباره تعطیلات ماه مبارک رمضان در دارالفنون نوشته است: «شاگردان مدرسه دارالفنون یک ماه رمضان را به قاعده متداوله سنوات قبل تعطیل نمودهاند ولیکن مشغول ترجمه و تذکره درسهای گذشته میشوند که درسهای گذشته از یادشان محو نشود.»
منبع: همشهری