عکاسخانه نخستین عکاس زن ایران

عکاسخانه نخستین عکاس زن ایران
کد خبر : ۱۵۰۹۵
بازدید : ۸۳۷۷
میراث ۷۰ ساله
يك تهران بود و يك زينت خانم عكاس! نخستين خانمي كه مجوز عكاسخانه را به نام خود زد، زينت بلوطي تبريزي بود.

يك تهران بود و يك زينت خانم عكاس! نخستين خانمي كه مجوز عكاسخانه را به نام خود زد، زينت بلوطي تبريزي بود. از همان زمان هم بناي عكاسخانه‌اش را در منطقه ما به نام «ميترا» زد و چراغي كه روشن كرد هنوز بعد از 70 سال كم فروغ نشده است. زينت خانم 5 اسفند 1385 دارفاني را وداع گفت. اما عكاسخانه‌اش اين روزها به دست نسل چهارم عكاس‌هاي اين خانواده، یعنی علي تهراني اداره مي‌شود. علي به كمك مادر عكاسش زهره يزديان و همراهي پدرش داريوش تهراني ميراث مادربزرگ را حفاظت مي‌كند.

«حاج كاظم؟ حاج كاظم؟ هستي؟‌» پيرمرد حاج كاظم‌گويان از پله‌هاي بلند و تنگ عكاسخانه بالا ‌آمد، وقتي رسيد بالا، علي به مشتري كه حدوداً 80 ساله بود گفت: «‌پدر جان حاج كاظم چند سال است فوت كرده.» پيرمرد پرسيد: «‌عبدالله خان چطور؟ او نيست؟ ‌» علي جواب داد: «‌عبدالله خان قبل از اينكه من به دنيا بيايم فوت کرده است.» پيرمرد سرش را تكان داد و با خودش زمزمه ‌كرد مغازه عكاسي‌ام را از عبدالله خان خريده بودم.

علي چهارمين نسل از خانواده عكاس‌باشي تهراني است. مادربزرگش «زينت بلوطي تبريزي» نخستين زن عكاس ايران بود. اما اين روزها عکاسخانه‌اش را پسري30 ساله مي‌چرخاند. عكاسي هنوز هم در همان ساختمان قديمي است. جلوي در ورودي كه بايستي، كهولت ساختمان گرد و غبار روي افكارت را مي‌پراند.‌

گويي زمان در اين نقطه تكاني به خود نداده است. ورودي آتليه چند پله پيچ و تاپ خورده است كه بوي نويي چوب‌هايي كه بر ديوار كوبيده شده همراهی‌ات مي‌كند تا طبقه بالا. وقتي بالا مي‌رسي و مي‌خواهي نفسي چاق كني، عكس‌هاي شاسي شده روي ديوار تو را در حالت خاصي قرار مي‌دهد،‌گويي در دو جهان موازي هستي، ساختماني قديمي با بازسازي جديد با عكس‌هايي كاملاً مدرن بر ديوار.

اين ساختمان و اين عكس‌ها! انگار از دو دنيا هستند. اما اين علي است كه برايمان توضيح مي‌دهد عكاسخانه ميترا چه روزهايي را پشت سر گذاشته و حالا او با مدرک كارشناسي ارشد روان‌شناسي در عكاسخانه‌اي كه در طرح تخريب هم قرار گرفته است چه مي‌كند؟

وصيت مادربزرگم را اجرا مي‌كنم
«راستش اينكه من اينجا هستم طبيعي است و شايد سؤال مهم‌تر اينكه چرا با وجود اينكه از زماني كه چشم باز كردم در عكاسي بودم رفتم سراغ رشته‌اي ديگر! اما بالاخره شغل موروثي كار خودش را كرد و برگشتم به جايي كه سال‌ها مادربزرگم در آن دگمه شاتر را فشار داده و از خاطرات هم‌محلي‌ها عكس گرفته است.» علي درباره وصيت مادربزرگش مي‌گويد: «‌در بستر بيماري بود. گفت چراغ اينجا را روشن نگهدار، راستش سال 1388 آتليه عكاسي در خيابان سهروردي راه انداختم و تا سال 1392 هم كار كردم. بعد به دنبال ادامه تحصيل رفتم. دوباره كه خواستم شروع كنم به ياد حرف مادربزرگم كه 5 اسفند نهمين سالگرد فوتش بود افتادم، اينجا را از عمويم اجاره كردم تا چراغ عكاسخانه مادربزرگ روشن باشد.»

میراث ۷۰ ساله

آرشیو عکس‌های قدیمی اهالی
سال‌ها از زماني كه عكاسي ميترا در شهر تهران يكه تازي مي‌كرد گذشته است. حالا نه تنها هر محله چند عكاسخانه دارد بلكه در دست هر فردي يك گوشي تلفن همراه با دوربين با كيفيت است كه باعث شده كمتر كسي گذرش به عكاسخانه بيفتد. علي درباره كار و كاسبي‌اش مي‌گويد: «‌اين محله قديمي است. هنوز خيلي از اهالي عكاسخانه ما را دوست دارند و براي ثبت عكسشان اينجا را انتخاب مي‌كنند. اما نكته مهم‌تر آرشيوي است كه ما از عكس‌هاي قديمي ‌داريم. خوشبختانه قديمي‌ترين نگاتيو‌ها كه در حقيقت شيشه است هنوز حفظ شده است.

مشتريان زیادی دارم كه از خارج از كشور مراجعه مي‌كنند و به دنبال عكس‌هاي پدر و مادر و يا پدربزرگ و مادربزرگ‌شان هستند. اتفاقاً چند روز پيش يكي از اهالي محله كه سن و سالي از او گذشته است آمده و دنبال عكسي از دوران نوجواني‌اش بود، آرشيو را آنقدر گشتيم تا آن عکس را پيدا كرديم.»

آرشيوشان مرتب است. مهم‌ترين ويژگي عكاسخانه‌شان همين است. كاملاً مشخص است روزها وقت گذاشته‌اند و شيشه‌ها و نگاتيوها را از سال 1324 مرتب كرده‌اند: «‌بيشتر از كار كردن لذت زندگي با اين عكس‌ها برايم مهم است. با آنها خاطره بازي مي‌كنم و آن روز و شرايط را در ذهنم تصوير‌سازي مي‌كنم.»

باید نقل مکان کنیم
خيابانی که عکاسخانه در آن قرار گرفته‌ املاك اطرافش سال‌هاي سال است در طرح تخريب قرار گرفته است. عكاسخانه تهراني يا همان ميترا هم روزي بايد تن به هجوم سرد پتك تخريبگر بدهد. علي اما مي‌گويد: «‌بخشي از هويت عكاسخانه ما اين ساختمان است. مشتريان قديمي ما را با اين نشاني مي‌شناسند و فراموش نكنيم اينجا نخستين عكاسخانه‌اي است كه مجوز فعالیتش متعلق به يك زن بوده است، قدمت بنا هم خود مي‌تواند دليلي براي حفظ آن باشد. اما به هر حال اگر روزي مجبور شوم اينجا را تحويل بدهم، همه آرشيوم یعنی همه آن چيزي كه ميراث مادربزرگ است و از سال‌هاي دور با عشق حفظ كرده را با خودم مي‌برم به مكاني ديگر.»

نخستين عكس‌هاي زنانه عروسي‌های تهران را مادرم گرفت
داريوش تهراني، 60 سال دارد. از زماني كه يادش مي‌آيد در عكاسخانه، كنار دست پدر و مادرش عكاسي كرده است. از همان كودكي عكاسي را ياد گرفت و همراه مادر به مراسم عروسي مي‌رفت و وظيفه عكاسي مراسم مردانه را به عهده داشت. داريوش مي‌گويد: «‌شهرت عكاسي ميترا به اين دليل بود كه به غير از مادرم عكاس خانم ديگري در تهران نبود. آن زمان هم كم‌كم عکس گرفتن در عروسي‌ها مرسوم شده بود. اما خانواده‌هاي مذهبي اجازه نمي‌دادند عكاس مرد وارد مجلسشان شود. دهان‌به دهان اسم عكاسي ميترا در شهر پيچيد و تمام عروسي‌ها را همراه مادر مي‌رفتم. مراسم هم هميشه در 2 خانه برگزار مي‌شد. يك خانه مردانه و يك خانه زنانه بود.» آوازه عكاسي زينت خانم در تمام شهر پيچيده بود و از نياوران تا شهرري براي ثبت خاطره مراسم عروسي سراغ او را مي‌گرفتند. اما چه شد كه او نخستين زني شد كه مجوز عكاسخانه گرفت؟

پسرش مي‌گويد: «‌پدربزرگ و مادربزرگم هر دو عكاس بودند و در دربار احمدشاه كار مي‌كردند. وقتي رضاخان به دنبال جمع كردن ارتش بود، پدربزرگم هم به‌عنوان عكاس همراهش مي‌شود تا از افرادي كه به سربازي اعزام مي‌شوند عكس بگيرد. آن زمان مادرم 13 سال داشت و پدر مجوز عكاسي براي او گرفت و بدين‌ترتيب در سال 1324 نخستين مجوز عكاسي به نام يك زن صادر شد.»

عكاس عزت و احترام داشت
«آن زمان عكاس‌ها بسيار مورد احترام بودند. با ماشين ما را مي‌رساندند، زمان پايان مراسم هم كيف دوربين را پر از ميوه و شيريني مي‌كردند. آن سال‌ها كه عكاسي آن هم از خانم‌ها در مجالس به تازگي باب شده بود، عروس و دامادهايي كه به عكاسخانه مي‌آمدند تا عكس‌هايشان را ببينند، رفتارشان بسيار جالب بود. تعجب و ذوق زيادي داشتند.» داريوش خاطرات بسياري از عكاسي كردن با مادرش در دهه‌هاي 40 و 50 دارد. او مي‌گويد: «‌در يك مراسم عروسي مادرم چند حلقه فيلم عكاسي كرده بود. مراسم تمام شد و پدرم حلقه‌هاي فيلم را برده بود تاريكخانه تا ظاهر كند و متوجه شده بود فيلم‌ها باز شده و در معرض نور قرار گرفته است. تمام عكس‌هاي عروسي آن شب از بين رفت. وقتي عروس و داماد براي ديدن عكس‌هايشان آمدند گفتيم عكس‌ها سوخته است. 20 تومان بيعانه داده بودند كه پس گرفتند، اين دست اتفاقات بسيار غم‌انگيز بود.»

تختي اينجا عكس مي‌گرفت
تهرانی می‌گوید: «‌ما آرشيو خوبي از عكس‌هاي خصوصي جهان پهلوان‌تختی داريم و زمانی كه مرحوم حاتمي فيلم تختي را مي‌ساخت از برخي عكس‌هاي ما استفاده كرد. تختی، علي جباري فوتباليست، مصطفي تاجيك قهرمان المپيك و بسياري از هنرمندان همچون مرضيه برومند هم مشتري عكاسخانه مادر بودند. علاوه بر عكس‌هاي پرتره مادرم در مراسم‌هاي مختلفي كه برگزار مي‌شد نیز عكاسي مي‌كرد. از مدارس مختلف منطقه عكس‌هايي داريم كه برخي از رجال سياسي امروز در آن عكس‌ها دانش‌آموز هستند.»

عکاسی از 11هزار مراسم عروسی
«زهره ايزديان» مادر علي است. او هم اين روزها در عكاسخانه مادرهمسرش مشغول است. جالب است بدانيد عروس اين خانواده هم تحصيل كرده رشته عكاسي در دانشگاه است. ايزديان مي‌گويد: «‌من عاشق عكاسي هستم. علاوه بر عكاسي آتليه‌اي، عكاسي طبيعت هم انجام مي‌دهم. اما مسئله‌اي كه مرا راغب به كار در اينجا كرد، آرشيو عكس‌هاي قديمي و مرور آن با مادرهمسرم بود. روزهاي بسياري مي‌نشستيم و عكس‌ها را مي‌ديديم و او ياد گذشته‌ها را زنده مي‌كرد.» زينت بانو سال 1361 به دليل ضعف بينايي خودش را بازنشسته مي‌كند و عكاسخانه را به پسر و عروسش واگذار مي‌كند.

مهم‌ترين‌كاري كه زهره انجام مي‌دهد ترميم شيشه‌هاي نگاتيو قديمي است.

او مي‌گويد: «‌نخستين عكس‌ها مربوط به سال 1325 است. شيشه‌هاي قديمي را ترميم كردم و آنها را طبقه‌بندی کرده‌ام تا دسترسي‌مان به آرشيو راحت باشد.» حالا كه خانواده تهراني از عكس‌هاي نخستين عكاس زن ايران آرشيو مرتبي دارند جالب است بدانيد تا پيش از سال 1350 شماره‌گذاري براي عكس‌ها مرسوم نبوده و بر اساس سال عکس‌ها را تفكيك مي‌كردند. اما از سال 50 به بعد حدود 11هزار عروسي در تهران را عكاسي كرده‌اند.

نیما اینانلو
منبع: همشهری محله
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید