چطور به آنچه میخواهیم سریع دست یابیم؟
سرعت یادگیریمان میتواند کیفیت زندگیمان را تعیین کند. تصور کنید اگر میتوانستید به جای یک سال، فقط در عرض چند ماه به هدفی برسید که همیشه دنبالاش بودید. این دستاورد چه تاثیری در زندگیتان خواهد داشت؟ مهمترین گام برای دستیابی به هر چیز، این است که یاد بگیریم چگونه به آن برسیم.
کد خبر :
۲۳۷۲۸
بازدید :
۲۹۰۴۸
سرعت یادگیریمان میتواند کیفیت زندگیمان را تعیین کند. تصور کنید اگر میتوانستید به جای یک سال، فقط در عرض چند ماه به هدفی برسید که همیشه دنبالاش بودید. این دستاورد چه تاثیری در زندگیتان خواهد داشت؟ مهمترین گام برای دستیابی به هر چیز، این است که یاد بگیریم چگونه به آن برسیم.
پژوهشگران و متخصصانی متعدد نشان دادهاند همهی ما این امکان را داریم هر چیز را در کسری از میانگین زمان پیشبینیشده یاد بگیریم؛ تنها باید چارچوبی صحیح را پیروی کنیم. اکنون، قصد ندارم در مورد معجزه صحبت کنم. باید برای رسیدن به هر چه میخواهید وارد عمل شوید، عرق بریزید، و تلاش کنید. ولی اگر تصمیم بگیرید این ۵ چارچوب را با تمام وجود درک کنید و در فرآیند یادگیری به کار ببندید، حتما به آنچه میخواهید خیلی سریعتر میرسید.
۱. ذهنتان را آماده کنید
همیشه نخستین گامی که باید برای یادگیری سریع برداریم در ذهنمان آغاز میشود. درست مثل وقتی که برای تمرین و ورزش سنگین باید خودمان را گرم کنیم، باید برای کسب آمادگی برای مقابله با هرگونه چالش ذهنمان را نیز گرم کنیم.
برای آماده کردن ذهن چند کار وجود دارد که باید انجام دهید:
الف. ورزش - تمرینات بدنی نه تنها برای جسممان بسیار مفید هستند، بلکه پژوهشها نشان دادهاند میتوانند حتی بعد از یک جلسهی ۱۵ دقیقهای عملکرد شناختی و حافظهتان را در مغز بهبود ببخشند. طبق همیشه، بهتر است تمرین بدنیتان را با مصرف آب زیاد همراه کنید، زیرا وقتی به میزان کافی به بدن آبرسانی کنید سرعت واکنش، واکنشپذیری، و به طور کلی عملکرد روانیتان اصلاح میشود؛ مشکل کمآبی در بدن بیشتر از آنچه فکر میکنیم میتواند گریبانگیرتان شود.
ب. مراقبه - وقتی وجودتان را به مراقبه میسپارید، ذهنتان هنگام فکر کردن شاداب و جوان و شفاف میشود. همین مسئله باعث میشود خلاقتر شوید، و اضطرابتان کاهش و هوشتان برای یادگیری افزایش یابد.
پ. آمادهسازی - آیا میدانستید تونی رابینز توانست یک همایش ۵۴ ساعتی را با تمام انرژی با موفقیت به پایان برساند؟ تعجبآور است؟ به گفتهی وی با "آمادهسازی" توانست به این قدرت برسد.
آمادهسازی سلاح پنهان تونی است، و برای بهدست آوردناش اینگونه عمل میکند:
۱. بایستید و با ضربآهنگ سریع از بینی نفس بکشید و از دهان خارج کنید. حتی میتوانید با به کارگیری ماهیچههای پایتان کمی بالا و پایین بپرید. ۳ دفعه، و در هر دفعه ۳۰ بار بالا و پایین بپرید.
۲. بنشینید و چشمانتان را ببندید. سپس به ۳ چیز فکر کنید که همیشه بابتشان سپاسگزار هستید. این کار به شما امکان میدهد که بتوانید برای هر آنچه دارید سپاسگزار باشید، و از ترسهای زندگیتان خلاص شوید.
۳. به ۳ کار مهم و اصلی فکر کنید که باید در طول روز انجامشان دهید، و در آن لحظه تصور کنید این کارها را به اتمام رساندهاید.
۲. از افراد موفق الگوبرداری کنید
"هنرمندان خوب تقلید میکنند. هنرمندان بزرگ دزدی میکنند." - پابلو پیکاسو
مهم نیست میخواهید چه چیزی یاد بگیرید یا به چه چیزی برسید، همیشه کسی پیش از شما بوده است که به آنچه در طلباش هستید، رسیده باشد.
به عبارت دیگر، کشف دوبارهی چیزهای کشفشده غیرمنطقی و احمقانه است. به قول تونی رابینز:
بسیاری از رهبران بزرگ ثابت کردهاند سریعترین راه برای دستیابی به هر مهارت، استراتژی یا هدف در زندگی الگوبرداری از کسانی است که قبلا راه پیش رویتان را هموار کردهاند. اگر بتوانید کسی را بیابید که به نتایجی رسیده باشد که شما نیز به دنبالاش هستید، و اگر شما نیز همان کاری را بکنید که آنها انجام دادند، حتما به همان نتایج دست خواهید یافت.
امروزه در عصر اطلاعات، زندگینامهها، کتابها، فیلمها، و انبوهی از اطلاعات که در دسترس همگان هستند میتوانند برایتان مربی و آموزگاری بسیار خوب باشند. راهکارهایی فراوان در اینترنت وجود دارد، نظیر Clarity برای کارآفرینان، CreativeLIVE برای عکاسان، یا Rype برای زبانآموزان.
۳. وارد عمل شوید
مهم نیست چهقدر مصمم هستیم یا از آدمهایی که آنها را برای خودمان الگو قرار دادهایم چه مقدار اطلاعات کسب کردهایم؛ تا وقتی وارد عمل نشویم، انگار هیچ کاری انجام ندادهایم. یعنی اینکه اکنون وقت آن است آستینهایمان را بالا بزنیم و با قدرت وارد عمل شویم.
پژوهشی نیز که بر روی ویولنیستهای حرفهای انجام شد موید قانون غوطهوری در کار و قاعدهی مورد علاقهی مالکم گلاول، به نام قاعدهی ۱۰۰۰۰ ساعت بود: تفاوت میان ویولنیستهای "خوب" و ویولنیستهای "حرفهای" ۲۰۰۰ ساعت کار بیشتر بود (۱۰۰۰۰ ساعت در مقابل ۸۰۰۰ ساعت).
با اینکه قاعدهی ۱۰۰۰۰ ساعت همچنان از جانب بسیاری از متخصصان آموزش مورد بحث و انتقاد قرار دارد، ولی هیچگاه این حقیقت زیر سوال نمیرود که غوطهوری در تکرار کارهایی که مشغول به انجامشان هستیم تنها راه یادگیری و تسلط بر مهارتها است. هیچ میانبری نیز وجود ندارد.
۴. آزمایش و تکرار
هرچه تجربهمان در کاری که در حال انجاماش هستیم بیشتر شود، سریعتر میتوانیم بفهمیم چه کارهایی مفید هستند و چه کارهایی مفید نیستند. گاهی اوقات لازم است بر خلاف باورهایتان عمل کنید، ولی در عوض بپذیرید که چیزهایی وجود دارند که ما نمیدانیم. بسیاری از ما از خطرات کارهای چندوظیفهای آگاه هستیم، ولی همچنان آن کارها را ادامه میدهیم. پژوهشی راجع به کارهای چندوظیفهای نشان داد بعد از پایان رساندن به یک وظیفه به طور میانگین ۲۳ دقیقه و ۱۵ ثانیه طول میکشد تا دوباره تمرکزتان را در مورد انجام وظیفهای دیگر کاملا بهدست آورید.
از آنجا کارهای چندوظیفهای بسیار خطرناک هستند و تمرکزمان نیز محدود، راهی که میتوانیم از طریق آن بهرهوریمان را به حداکثر برسانیم این است که کارهایی را که به دردمان نمیخورند کنار بگذاریم.
آسانترین راه برای انجام این توصیه، استفاده از قانون پارِتو در انجام کارهایمان است. تقریبا در هر کاری که انجام میدهیم، همیشه چند بخش بسیار مهم وجود دارند که حداکثر نتایج مطلوبمان را از آنها دریافت میکنیم.
برای مثال:
۸۰ درصد شادیهای زندگیمان از ۲۰ درصد آدمهای اطرافمان سرچشمه میگیرند.
۸۰ درصد درآمدمان از ۲۰ درصد کارهایمان بهدست میآید.
۸۰ درصد دانشمان از ۲۰ درصد آموزگارها، کتابها، یا راهکارها بهدست میآید.
در طول انجام یک کار، تنها چیزهای انگشتشمار حائز بیشترین اهمیت هستند، و وظیفهی شما این است که تشخیص دهید چه کارهایی مهم و چه کارهایی غیرمهم هستند.
۵. ایستادگی و پافشاری
در هر کاری که انجام میدهیم، دقیقا به همان نتایجی دست نمییابیم که از ابتدای کار انتظارشان را داشتیم. در حقیقت، هر قدر چشماندازتان وسیعتر باشد، برای رسیدن به آن نیاز به زمان بیشتر دارید. کاهش ۹ کیلو اضافهوزن بیشتر از کاهش ۲ کیلو طول میکشد. ایجاد کسبوکار ۱۰۰ میلیون دلاری قطعا خیلی بیشتر از راهاندازی یک کسبوکار ۱۰۰، ۰۰۰ دلاری طول خواهید کشید. هر گاه در حال آموختن یک چیز جدید هستیم، باید همیشه از یک منحنی ثابتِ یادگیری پیروی کنیم - مهم نیست چهقدر تلاش میکنیم یا چهقدر با استعداد هستیم.
آدمهایی که نمیدانند "شکست" جزء طبیعی فرآیند یادگیری است، همواره در معرض از دست دادن امید و انگیزه قرار دارند.
در حقیقت، "شکست" همان جایی است که بسیاری از آدمها تسلیم و از ادامهی کار ناامید میشوند - درست اندکی قبل از رسیدن به بزرگترین موفقیتها.
صرفا به دلیل آنکه در یک لحظه به نتایج مورد نظرتان نرسیدهاید، تسلیم و ناامید نشوید. اگر چشماندازی روشن داشته باشید، الگو داشته باشید، تکرار و تجربه را با آغوش باز بپذیرید، دیگر دلیلی برای تسلیم و ناامیدی وجود نخواهد داشت.
منبع: لایفهک
ترجمه: سایت بازده
پژوهشگران و متخصصانی متعدد نشان دادهاند همهی ما این امکان را داریم هر چیز را در کسری از میانگین زمان پیشبینیشده یاد بگیریم؛ تنها باید چارچوبی صحیح را پیروی کنیم. اکنون، قصد ندارم در مورد معجزه صحبت کنم. باید برای رسیدن به هر چه میخواهید وارد عمل شوید، عرق بریزید، و تلاش کنید. ولی اگر تصمیم بگیرید این ۵ چارچوب را با تمام وجود درک کنید و در فرآیند یادگیری به کار ببندید، حتما به آنچه میخواهید خیلی سریعتر میرسید.
۱. ذهنتان را آماده کنید
همیشه نخستین گامی که باید برای یادگیری سریع برداریم در ذهنمان آغاز میشود. درست مثل وقتی که برای تمرین و ورزش سنگین باید خودمان را گرم کنیم، باید برای کسب آمادگی برای مقابله با هرگونه چالش ذهنمان را نیز گرم کنیم.
برای آماده کردن ذهن چند کار وجود دارد که باید انجام دهید:
الف. ورزش - تمرینات بدنی نه تنها برای جسممان بسیار مفید هستند، بلکه پژوهشها نشان دادهاند میتوانند حتی بعد از یک جلسهی ۱۵ دقیقهای عملکرد شناختی و حافظهتان را در مغز بهبود ببخشند. طبق همیشه، بهتر است تمرین بدنیتان را با مصرف آب زیاد همراه کنید، زیرا وقتی به میزان کافی به بدن آبرسانی کنید سرعت واکنش، واکنشپذیری، و به طور کلی عملکرد روانیتان اصلاح میشود؛ مشکل کمآبی در بدن بیشتر از آنچه فکر میکنیم میتواند گریبانگیرتان شود.
ب. مراقبه - وقتی وجودتان را به مراقبه میسپارید، ذهنتان هنگام فکر کردن شاداب و جوان و شفاف میشود. همین مسئله باعث میشود خلاقتر شوید، و اضطرابتان کاهش و هوشتان برای یادگیری افزایش یابد.
پ. آمادهسازی - آیا میدانستید تونی رابینز توانست یک همایش ۵۴ ساعتی را با تمام انرژی با موفقیت به پایان برساند؟ تعجبآور است؟ به گفتهی وی با "آمادهسازی" توانست به این قدرت برسد.
آمادهسازی سلاح پنهان تونی است، و برای بهدست آوردناش اینگونه عمل میکند:
۱. بایستید و با ضربآهنگ سریع از بینی نفس بکشید و از دهان خارج کنید. حتی میتوانید با به کارگیری ماهیچههای پایتان کمی بالا و پایین بپرید. ۳ دفعه، و در هر دفعه ۳۰ بار بالا و پایین بپرید.
۲. بنشینید و چشمانتان را ببندید. سپس به ۳ چیز فکر کنید که همیشه بابتشان سپاسگزار هستید. این کار به شما امکان میدهد که بتوانید برای هر آنچه دارید سپاسگزار باشید، و از ترسهای زندگیتان خلاص شوید.
۳. به ۳ کار مهم و اصلی فکر کنید که باید در طول روز انجامشان دهید، و در آن لحظه تصور کنید این کارها را به اتمام رساندهاید.
۲. از افراد موفق الگوبرداری کنید
"هنرمندان خوب تقلید میکنند. هنرمندان بزرگ دزدی میکنند." - پابلو پیکاسو
مهم نیست میخواهید چه چیزی یاد بگیرید یا به چه چیزی برسید، همیشه کسی پیش از شما بوده است که به آنچه در طلباش هستید، رسیده باشد.
به عبارت دیگر، کشف دوبارهی چیزهای کشفشده غیرمنطقی و احمقانه است. به قول تونی رابینز:
بسیاری از رهبران بزرگ ثابت کردهاند سریعترین راه برای دستیابی به هر مهارت، استراتژی یا هدف در زندگی الگوبرداری از کسانی است که قبلا راه پیش رویتان را هموار کردهاند. اگر بتوانید کسی را بیابید که به نتایجی رسیده باشد که شما نیز به دنبالاش هستید، و اگر شما نیز همان کاری را بکنید که آنها انجام دادند، حتما به همان نتایج دست خواهید یافت.
امروزه در عصر اطلاعات، زندگینامهها، کتابها، فیلمها، و انبوهی از اطلاعات که در دسترس همگان هستند میتوانند برایتان مربی و آموزگاری بسیار خوب باشند. راهکارهایی فراوان در اینترنت وجود دارد، نظیر Clarity برای کارآفرینان، CreativeLIVE برای عکاسان، یا Rype برای زبانآموزان.
۳. وارد عمل شوید
مهم نیست چهقدر مصمم هستیم یا از آدمهایی که آنها را برای خودمان الگو قرار دادهایم چه مقدار اطلاعات کسب کردهایم؛ تا وقتی وارد عمل نشویم، انگار هیچ کاری انجام ندادهایم. یعنی اینکه اکنون وقت آن است آستینهایمان را بالا بزنیم و با قدرت وارد عمل شویم.
پژوهشی نیز که بر روی ویولنیستهای حرفهای انجام شد موید قانون غوطهوری در کار و قاعدهی مورد علاقهی مالکم گلاول، به نام قاعدهی ۱۰۰۰۰ ساعت بود: تفاوت میان ویولنیستهای "خوب" و ویولنیستهای "حرفهای" ۲۰۰۰ ساعت کار بیشتر بود (۱۰۰۰۰ ساعت در مقابل ۸۰۰۰ ساعت).
با اینکه قاعدهی ۱۰۰۰۰ ساعت همچنان از جانب بسیاری از متخصصان آموزش مورد بحث و انتقاد قرار دارد، ولی هیچگاه این حقیقت زیر سوال نمیرود که غوطهوری در تکرار کارهایی که مشغول به انجامشان هستیم تنها راه یادگیری و تسلط بر مهارتها است. هیچ میانبری نیز وجود ندارد.
هرچه تجربهمان در کاری که در حال انجاماش هستیم بیشتر شود، سریعتر میتوانیم بفهمیم چه کارهایی مفید هستند و چه کارهایی مفید نیستند. گاهی اوقات لازم است بر خلاف باورهایتان عمل کنید، ولی در عوض بپذیرید که چیزهایی وجود دارند که ما نمیدانیم. بسیاری از ما از خطرات کارهای چندوظیفهای آگاه هستیم، ولی همچنان آن کارها را ادامه میدهیم. پژوهشی راجع به کارهای چندوظیفهای نشان داد بعد از پایان رساندن به یک وظیفه به طور میانگین ۲۳ دقیقه و ۱۵ ثانیه طول میکشد تا دوباره تمرکزتان را در مورد انجام وظیفهای دیگر کاملا بهدست آورید.
از آنجا کارهای چندوظیفهای بسیار خطرناک هستند و تمرکزمان نیز محدود، راهی که میتوانیم از طریق آن بهرهوریمان را به حداکثر برسانیم این است که کارهایی را که به دردمان نمیخورند کنار بگذاریم.
برای مثال:
۸۰ درصد شادیهای زندگیمان از ۲۰ درصد آدمهای اطرافمان سرچشمه میگیرند.
۸۰ درصد درآمدمان از ۲۰ درصد کارهایمان بهدست میآید.
۸۰ درصد دانشمان از ۲۰ درصد آموزگارها، کتابها، یا راهکارها بهدست میآید.
در طول انجام یک کار، تنها چیزهای انگشتشمار حائز بیشترین اهمیت هستند، و وظیفهی شما این است که تشخیص دهید چه کارهایی مهم و چه کارهایی غیرمهم هستند.
در هر کاری که انجام میدهیم، دقیقا به همان نتایجی دست نمییابیم که از ابتدای کار انتظارشان را داشتیم. در حقیقت، هر قدر چشماندازتان وسیعتر باشد، برای رسیدن به آن نیاز به زمان بیشتر دارید. کاهش ۹ کیلو اضافهوزن بیشتر از کاهش ۲ کیلو طول میکشد. ایجاد کسبوکار ۱۰۰ میلیون دلاری قطعا خیلی بیشتر از راهاندازی یک کسبوکار ۱۰۰، ۰۰۰ دلاری طول خواهید کشید. هر گاه در حال آموختن یک چیز جدید هستیم، باید همیشه از یک منحنی ثابتِ یادگیری پیروی کنیم - مهم نیست چهقدر تلاش میکنیم یا چهقدر با استعداد هستیم.
در حقیقت، "شکست" همان جایی است که بسیاری از آدمها تسلیم و از ادامهی کار ناامید میشوند - درست اندکی قبل از رسیدن به بزرگترین موفقیتها.
صرفا به دلیل آنکه در یک لحظه به نتایج مورد نظرتان نرسیدهاید، تسلیم و ناامید نشوید. اگر چشماندازی روشن داشته باشید، الگو داشته باشید، تکرار و تجربه را با آغوش باز بپذیرید، دیگر دلیلی برای تسلیم و ناامیدی وجود نخواهد داشت.
منبع: لایفهک
ترجمه: سایت بازده
۰