نشانههای عشق بیمارگونه را بشناسید
توهم عاشقی، عشق وسواسی و اختلال OCD و اختلال دلبستگی چهار اختلال روانی در رابطه است که با عشق آتشین و دوست داشتن خالصانه در شروع و مراحل اولیه یک رابطه اشتباه گرفته میشوند.
کد خبر :
۲۵۷۹۱
بازدید :
۲۴۲۲
اختلالهای روانی گسترده و متفاوتند. عشق در رابطه هم همیشه از سر دوست داشتن نیست. گاهی عشق و علاقه ناشی از یک اختلال روانی است.
به گزارش سلامتی، زندگی با کسی که دچار یکی از اختلالات عشق است بسیار دشوارتر از آن است که بخواهید نام رابطه را عاشقانه بگذارید.
توهم عاشقی، عشق وسواسی و اختلال OCD و اختلال دلبستگی چهار اختلال روانی در رابطه است که با عشق آتشین و دوست داشتن خالصانه در شروع و مراحل اولیه یک رابطه اشتباه گرفته میشوند.
این اختلالها معمولا به شیوه عاشقی رومئو ژولیتی تبلیغ و درخواست میشوند اما واقعیت این است که عشق رومئو و ژولیت و هر رابطهای با تمایلات و احساسات اینچنینی نشانه یک رابطه بیمار است.
هرچند که اغلب ما این نوع علاقه شدید را باور کردهایم و رویایش را پرورش دادهایم اما همه چیزی که در این روابط جریان دارد توهم و اختلال روانی است.
توهم عاشقی ( اروتومانیا)
دوست داشته شدن عالی است. هیچ کس از اینکه مورد پذیرش، تائید و علاقه یک نفر قرار بگیرد بدش نمیآید. اما واقعیت این است که بسیاری از ما نمیتوانیم هر روز و هر لحظه انتظار چنین چیزی را داشته باشیم.
طرف دیگر رابطه حق دارد که گاهی اصلا حوصله نداشته باشد و ابراز علاقه نشان ندهد. اصلا ممکن است هیچ رابطه یا موقعیت عاشقانهای وجود نداشته باشد. اما کسی که توهم عاشقی دارد تصور میکند که یک نفر او را هر لحظه و عمیقا دوست دارد.
کسی که توهم عاشقی دارد دائما احساس میکند دیگری در حال تله پاتی، فرستادن یک پیام رمزآلود و خاص و رفتارهای عاشقانه است. او دائما در حال تفسیر رفتارهاست و تلاش میکند از هر چیزی برداشتی عاشقانه داشته باشد.
در مواردی فرد ممکن است اصلا در رابطه با کسی نباشد اما هر رفتار و عملکرد خاصی از کسی که شخصا دوستش دارد را به نفع عشق و علاقه به خودش تفسیر میکند. توهم عاشقی طیف وسیعی از رفتارهای متوهمانه است.
یکی از این موارد احساس عشق و عاشقی با کسی است که در طبقه اجتماعی و فکری او نیست، برخی از افراد علاقه شدیدی به یک ستاره سینما یا فوتبال پیدا میکنند و سعی میکنند از طریق تله پاتی رابطه ایجاد کنند و یا هر پیامی که در رسانهها میخوانند را برای خودشان تفسیر میکنند.
در توهم عاشقی فرد فکر میکند یک نفر به شدت به او علاقمند است و میخواهد این پیام را به او برساند.
اگر شما با فردی در رابطه هستید که دچار چنین توهمی است حتما از روحیه و عادت کنترل او با خبر هستید. او دائما احساسات شما را کنترل میکند و از آنها به نفع خودش بهره میبرد و اصلا باور نمیکند که رفتار شما میتواند معنی دیگری نیز داشته باشد. همه تلاش او این است که ارتباط شما را با دنیای اطرافتان قطع کند.
علاوه بر این او چنین انتظار مشابهی از شما دارد. او توقع دارد شما هم دقیقا همه چیز را معنیدار ببینید و به همین ترتیب عمل کنید.توهم عاشقی یک توهم موقتی نیست. علاقه خاص و شدید این افراد به یک شخصیت معروف میتواند سالیان دراز ادامه پیدا کند. این افراد حاضر به پذیرش مشکل در خود نیستند، بسیار کنترلگر و پرخاشگرند و فرد مقابل را در معرض خطر قرار میدهند.
عشق وسواسی
علاقه شدید عاطفی و تمایل برای با هم بودن و ابراز علاقه در ابتدای هر رابطهای طبیعی است اما این چیزی نیست که بخواهد در یک رابطه طولانی دوام پیدا کند.
شور عشق به مرور زمان کمتر میشود و با احساسات و تجربههای روزمره در میآمیزد. در رابطه طبیعی شما متعهد هستید و به نیازهای یکدیگر توجه میکنید؛ یکی از خواستههای مهم و اساسی هر آدمی احترام به حریم خصوصی است.
اما متأسفانه کسی که اختلال وسواس در عاشقی دارد دائما در شور و حال اولیه است او رابطه را مجموعهای از احساس دوست داشتن، مشکلات روزمره، خستگی، اختلاف نظر و بیحوصلگی نمیداند و برداشت او از هر نوع کم توجهی بخاطر خستگی و فشار روزانه یا بیحوصلگی فقط نفرت و بیعلاقگی است.
چنین افرادی به خود و شریک زندگیشان آسیب میزنند، تهدید به خودکشی میکنند و واقعیت زندگی را همانگونه که هست نمیپذیرند.
آنها شکاک هستند و تمایل زیادی به کنترل قربانی خود دارند. تمرکز اصلی آنها بر احساس عاشقی است و برای هیچ چیز دیگری ارزش قائل نیستند. اگرچه این اختلال هنوز به عنوان یکی از اختلالات روانی دسته بندی و معرفی نشده است اما برخی از روانشناسان معتقدند بخاطر ماهیت ویرانگر این احساسات این رفتارها ناشی از اختلال روانی است.
اختلال دلبستگی
معمولا افرادی از این اختلال رنج میبرند که در کودکی ارتباط عاطفی سالمی با مراقبان خود نداشتهاند. در شکل سالم دلبستگی نیازهای کودک توسط اولین مراقبانش برآورده میشود، تغذیه، مراقبت از سلامت جسمی کودک، تماس جسمی، برقراری ارتباط چشمی، به آغوش کشیدن و لبخند زدن نیازهای اولیه کودک تازه متولد شده است که باید توسط والدین برآورده شود.
اگر کودکی مورد بیتوجهی و آزارقرار بگیرد یا به هر دلیلی در سالهای اول پس از تولد از والدین جدا شود و مراقبانش دائما تغییر کند احساس امنیت نخواهد کرد و همه تجربههای خوب دلبستگی را از دست خواهد داد. در این شرایط احتمال اینکه او در بزرگسالی دچار اختلال دلبستگی شود بسیار زیاد است. در رابطه عاشقانه و عاطفی این افراد به دو شیوه عمل میکنند.
آنها یا از هر رابطه نزدیکی اجتناب میکنند و یا در خواست زیادی برای یک ارتباط عاطفی شدید دارند. گروه اول ترس شدیدی از صمیمیت دارند و احساس بیاعتمادی و خشم و ناراحتی میکنند. گروه دوم نیز اغلب درگیر احساس حسادت، شکاکیت و مالکیت هستند و با مراقبت و توجه شدید به شریک خود آزار میرسانند.
اختلال ارتباط OCD
این اختلال ناشی از یک ترس شدید و عمیق است که فرد قادر به خنثی کردن آن به شیوههای معمول نیست. OCD میتواند اختلال ترس و وسواس از میکروب، بلندی، کثیفی یا تمیزی یا هر چیز دیگری باشد. این اختلال وسواس شدید همراه با ترس در رابطه نیز هست.
فرد دچار اضطراب دائما از خودش میپرسد: آیا او دوستم دارد؟ آیا من در رابطه درستی هستم؟ آیا او مرا ترک میکند؟ آیا به من خیانت میکند؟ آیا او مریض است؟ کسی که دائما به دنبال تائید علاقه شماست و همیشه این پرسش را مطرح میکند که «آیا دوستم داری یا نه؟» و اگر او هرگز علاقه شما را باور نمیکند، نسبت به ادامه رابطه وحشت دارد و دوست داشتن را نمیپذیرد به اختلال OCD دچار است.
به احتمال زیاد اکنون برایتان تشخیص عشق واقعی و عشق بیمارگونه آسانتر شده است. کسی که شما را تحت فشار علاقه خود قرار میدهد، سعی میکند شما را به بهانه عشق کنترل کند، شک و ترسهایش را به حساب علاقه میگذارد، از شما انتظار دارد همیشه در حال و هوای عاشقی باشید، به حریم خصوصی تان احترام نمیگذارد، خودش را صاحب و مالک شما میداند و دائما به دنبال تائید شماست یک عاشق واقعی نیست.
بدون شک در یک رابطه عاشقانه ناسالم شما از تنها چیزی که اصلا لذت نمیبرید همان چیزهایی است که به اسم عشق به شما داده میشود.
به گزارش سلامتی، زندگی با کسی که دچار یکی از اختلالات عشق است بسیار دشوارتر از آن است که بخواهید نام رابطه را عاشقانه بگذارید.
توهم عاشقی، عشق وسواسی و اختلال OCD و اختلال دلبستگی چهار اختلال روانی در رابطه است که با عشق آتشین و دوست داشتن خالصانه در شروع و مراحل اولیه یک رابطه اشتباه گرفته میشوند.
این اختلالها معمولا به شیوه عاشقی رومئو ژولیتی تبلیغ و درخواست میشوند اما واقعیت این است که عشق رومئو و ژولیت و هر رابطهای با تمایلات و احساسات اینچنینی نشانه یک رابطه بیمار است.
هرچند که اغلب ما این نوع علاقه شدید را باور کردهایم و رویایش را پرورش دادهایم اما همه چیزی که در این روابط جریان دارد توهم و اختلال روانی است.
توهم عاشقی ( اروتومانیا)
دوست داشته شدن عالی است. هیچ کس از اینکه مورد پذیرش، تائید و علاقه یک نفر قرار بگیرد بدش نمیآید. اما واقعیت این است که بسیاری از ما نمیتوانیم هر روز و هر لحظه انتظار چنین چیزی را داشته باشیم.
طرف دیگر رابطه حق دارد که گاهی اصلا حوصله نداشته باشد و ابراز علاقه نشان ندهد. اصلا ممکن است هیچ رابطه یا موقعیت عاشقانهای وجود نداشته باشد. اما کسی که توهم عاشقی دارد تصور میکند که یک نفر او را هر لحظه و عمیقا دوست دارد.
کسی که توهم عاشقی دارد دائما احساس میکند دیگری در حال تله پاتی، فرستادن یک پیام رمزآلود و خاص و رفتارهای عاشقانه است. او دائما در حال تفسیر رفتارهاست و تلاش میکند از هر چیزی برداشتی عاشقانه داشته باشد.
در مواردی فرد ممکن است اصلا در رابطه با کسی نباشد اما هر رفتار و عملکرد خاصی از کسی که شخصا دوستش دارد را به نفع عشق و علاقه به خودش تفسیر میکند. توهم عاشقی طیف وسیعی از رفتارهای متوهمانه است.
یکی از این موارد احساس عشق و عاشقی با کسی است که در طبقه اجتماعی و فکری او نیست، برخی از افراد علاقه شدیدی به یک ستاره سینما یا فوتبال پیدا میکنند و سعی میکنند از طریق تله پاتی رابطه ایجاد کنند و یا هر پیامی که در رسانهها میخوانند را برای خودشان تفسیر میکنند.
در توهم عاشقی فرد فکر میکند یک نفر به شدت به او علاقمند است و میخواهد این پیام را به او برساند.
اگر شما با فردی در رابطه هستید که دچار چنین توهمی است حتما از روحیه و عادت کنترل او با خبر هستید. او دائما احساسات شما را کنترل میکند و از آنها به نفع خودش بهره میبرد و اصلا باور نمیکند که رفتار شما میتواند معنی دیگری نیز داشته باشد. همه تلاش او این است که ارتباط شما را با دنیای اطرافتان قطع کند.
علاوه بر این او چنین انتظار مشابهی از شما دارد. او توقع دارد شما هم دقیقا همه چیز را معنیدار ببینید و به همین ترتیب عمل کنید.توهم عاشقی یک توهم موقتی نیست. علاقه خاص و شدید این افراد به یک شخصیت معروف میتواند سالیان دراز ادامه پیدا کند. این افراد حاضر به پذیرش مشکل در خود نیستند، بسیار کنترلگر و پرخاشگرند و فرد مقابل را در معرض خطر قرار میدهند.
عشق وسواسی
علاقه شدید عاطفی و تمایل برای با هم بودن و ابراز علاقه در ابتدای هر رابطهای طبیعی است اما این چیزی نیست که بخواهد در یک رابطه طولانی دوام پیدا کند.
شور عشق به مرور زمان کمتر میشود و با احساسات و تجربههای روزمره در میآمیزد. در رابطه طبیعی شما متعهد هستید و به نیازهای یکدیگر توجه میکنید؛ یکی از خواستههای مهم و اساسی هر آدمی احترام به حریم خصوصی است.
اما متأسفانه کسی که اختلال وسواس در عاشقی دارد دائما در شور و حال اولیه است او رابطه را مجموعهای از احساس دوست داشتن، مشکلات روزمره، خستگی، اختلاف نظر و بیحوصلگی نمیداند و برداشت او از هر نوع کم توجهی بخاطر خستگی و فشار روزانه یا بیحوصلگی فقط نفرت و بیعلاقگی است.
چنین افرادی به خود و شریک زندگیشان آسیب میزنند، تهدید به خودکشی میکنند و واقعیت زندگی را همانگونه که هست نمیپذیرند.
آنها شکاک هستند و تمایل زیادی به کنترل قربانی خود دارند. تمرکز اصلی آنها بر احساس عاشقی است و برای هیچ چیز دیگری ارزش قائل نیستند. اگرچه این اختلال هنوز به عنوان یکی از اختلالات روانی دسته بندی و معرفی نشده است اما برخی از روانشناسان معتقدند بخاطر ماهیت ویرانگر این احساسات این رفتارها ناشی از اختلال روانی است.
اختلال دلبستگی
معمولا افرادی از این اختلال رنج میبرند که در کودکی ارتباط عاطفی سالمی با مراقبان خود نداشتهاند. در شکل سالم دلبستگی نیازهای کودک توسط اولین مراقبانش برآورده میشود، تغذیه، مراقبت از سلامت جسمی کودک، تماس جسمی، برقراری ارتباط چشمی، به آغوش کشیدن و لبخند زدن نیازهای اولیه کودک تازه متولد شده است که باید توسط والدین برآورده شود.
اگر کودکی مورد بیتوجهی و آزارقرار بگیرد یا به هر دلیلی در سالهای اول پس از تولد از والدین جدا شود و مراقبانش دائما تغییر کند احساس امنیت نخواهد کرد و همه تجربههای خوب دلبستگی را از دست خواهد داد. در این شرایط احتمال اینکه او در بزرگسالی دچار اختلال دلبستگی شود بسیار زیاد است. در رابطه عاشقانه و عاطفی این افراد به دو شیوه عمل میکنند.
آنها یا از هر رابطه نزدیکی اجتناب میکنند و یا در خواست زیادی برای یک ارتباط عاطفی شدید دارند. گروه اول ترس شدیدی از صمیمیت دارند و احساس بیاعتمادی و خشم و ناراحتی میکنند. گروه دوم نیز اغلب درگیر احساس حسادت، شکاکیت و مالکیت هستند و با مراقبت و توجه شدید به شریک خود آزار میرسانند.
اختلال ارتباط OCD
این اختلال ناشی از یک ترس شدید و عمیق است که فرد قادر به خنثی کردن آن به شیوههای معمول نیست. OCD میتواند اختلال ترس و وسواس از میکروب، بلندی، کثیفی یا تمیزی یا هر چیز دیگری باشد. این اختلال وسواس شدید همراه با ترس در رابطه نیز هست.
فرد دچار اضطراب دائما از خودش میپرسد: آیا او دوستم دارد؟ آیا من در رابطه درستی هستم؟ آیا او مرا ترک میکند؟ آیا به من خیانت میکند؟ آیا او مریض است؟ کسی که دائما به دنبال تائید علاقه شماست و همیشه این پرسش را مطرح میکند که «آیا دوستم داری یا نه؟» و اگر او هرگز علاقه شما را باور نمیکند، نسبت به ادامه رابطه وحشت دارد و دوست داشتن را نمیپذیرد به اختلال OCD دچار است.
به احتمال زیاد اکنون برایتان تشخیص عشق واقعی و عشق بیمارگونه آسانتر شده است. کسی که شما را تحت فشار علاقه خود قرار میدهد، سعی میکند شما را به بهانه عشق کنترل کند، شک و ترسهایش را به حساب علاقه میگذارد، از شما انتظار دارد همیشه در حال و هوای عاشقی باشید، به حریم خصوصی تان احترام نمیگذارد، خودش را صاحب و مالک شما میداند و دائما به دنبال تائید شماست یک عاشق واقعی نیست.
بدون شک در یک رابطه عاشقانه ناسالم شما از تنها چیزی که اصلا لذت نمیبرید همان چیزهایی است که به اسم عشق به شما داده میشود.
۰