پایان زندگی یک قاتل خطرناک
حکم صادرشده به تأیید قضات شعبه ٤٧ دیوانعالی کشور رسید. بنابراین هفته گذشته این مرد شیشهای در زندان به دار مجازات آویخته شد و پروندهاش برای همیشه مختومه شد.
کد خبر :
۲۷۰۳۱
بازدید :
۲۷۰۲
مرد جواني که دختر خودش و دو فرزند همسایه را کشته بود، اعدام شد.
به گزارش شهروند، مرد شیشهای که در تاریکی شب تیزی دشنهاش را روی ٦ طعمه خود گشود و دختر ٥ ساله خود و دو فرزند کوچک همسایهشان را به قتل رساند، به دار مجازات آویخته شد. این مرد عصیانگر در حالی در سکانسهای هولناک دختربچهاش و دو فرزند همسایه را به قتل رساند که پس از دستگیری ادعا کرده بود تحتتأثیر مصرف شیشه دست به چنین جنایت هولناکی زده است؛ درست مثل خیلی از جنایتکاران خطرناک دیگر که تنها در یک لحظه آن هم بهخاطر مصرف مخدر پرخطر شیشه، قربانیان زیادی بر جای گذاشتند؛ قربانیان کوچک و بیگناهي که تنها بهخاطر اینکه در معرض دید این قاتلان قرار گرفتند، بهطرز هولناکی جان باختند.
نیمهشب مرگبار
پرونده این قاتل جنایتکار به روز ٢٩ مرداد سال ٩٢ برمیگردد. ساعت ٤٠: ٠٤ دقیقه بامداد بود، وقتی زهرا نیمهشب با سر و صدایی که از اتاق دخترش به گوش میرسید، خوابآلود از تختخواب بلند شد هرگز تصور نمیکرد لوله پایپ را دوباره در دستان شوهر معتادش ببیند. این خود شروع دیوانهبازیهای زنجیرهای مرد شیشهای بود. هرگز باورش نمیشد دوباره بساط شیشه را در دستان مازیار ببیند، آن هم در اتاق دختر خردسالشان؛ بعد از آن بود که درگیری آغاز شد. چاقویی در دستان مازیار بود که باعث شد ترس و فریادهای این زن بیشتر شود. مازیار که حالت تعادل نداشت، سعی کرد در میان تاریکی همسرش را آرام کند. تحمل فریادهای او را نداشت. آنجا بود که هجوم هذیان و توهم به مغزش او را از جایش بلند کرد. چند لحظه بعد مازیار که حالت عادی نداشت با چاقویی که از آشپزخانه برداشته بود و در دستانش میفشرد، به سمت همسرش حمله کرد. ضربههای پیدرپی چاقو او را نیمهجان و غرق در خون روی زمین انداخت. چند لحظه بعد دختر ٥ ساله این زن و شوهر از اتاق بیرون آمد و در کمال ناباوری پدرش را چاقو به دست بالای سر مادرش دید. با تعجب به چاقویی که در دست پدرش بود، خیره شده بود که ناگهان او هم هدف چاقوکشی پدر شیشهای خود قرار گرفت. مرد سنگدل بعد از اینکه ضربههای چاقو را بر بدن دختر ٥ سالهاش نیز فرود آورد، پیکر نیمهجان او را به سمت پنجره اتاق کشاند، پرده را کنار زد و کودک خردسالش را از طبقه دوم به پایین پرت کرد.
ادامه جنایتها
بعد از اینکه دختربچه از حیاط خانه به بیرون پرتاب شد، همسایهها نیز بیدار شدند. زن ٣٤ ساله صاحبخانه بهسرعت از خانه بیرون رفت. در راه پلهها بود که با مازیار برخورد کرد. چهره به هم ریخته و دستان خونآلود مازیار که هنوز چاقوی آشپزخانه را در دستش میفشرد او را میخکوب کرد. از ترس به دیوار راهرو چسبید. مازیار در حالیکه از کنارش رد میشد، او را هم هدف ضربههای چاقو قرار داد و سپس دو فرزند کوچک این زن را نیز هدف ضربههای چاقویش قرار داد؛ بعد از آن بود که پلیس وارد ماجرا شد.
زمینگیری مرد شیشهای
همسایهها که صدای فریادهای ساکنان ساختمان را شنیده بودند، پلیس را در جریان وقوع جنایتی خونین قرار دادند. چند دقیقه بعد مأموران کلانتری مولوی به محل جنایت در میدان شوش اعزام شدند. بعد از ورود مأموران به ساختمان، مازیار که هنوز چاقو به دست و سرگردان در خانه قدم میزد با دیدن پلیس به آنها نیز حمله کرد. در همین زمان مأمور پلیس نیز با شلیک گلوله به پای مرد عصیانگر او را زمینگیر کرد تا شب جنونآمیزش به پایان برسد.
ساختمان خونین
با دستگیری مازیار یکی از شاهدان در تشریح این حادثه گفت: «آن شب در پشتبام خوابیده بودم که حدود ساعت ٣٠: ٠٤ صدای جیغ یک زن از خواب بیدارم کرد. خودم را به لبه پشتبام رساندم و دیدم که پسر ١٤ ساله همسایهمان در حالیکه خودش را روی زمین میکشد و بدنش غرق خون است، قصد دارد وارد کوچه شود. در همین هنگام مستاجر آنها به نام مازیار را دیدم که از داخل خانه بیرون آمد و به سراغ این پسر رفت و چند ضربه چاقو به وی زد. همان لحظه مادر پسر نوجوان فریادزنان از خانه بیرون آمد و از مردم کمک خواست؛ اما مرد عصبانی به سراغ او رفت و چند ضربه چاقو به وی زد؛ با عجله خودم را به کوچه رساندم. دو نفر دیگر از همسایهها نیز آمده بودند. این زن فریاد میزد که دختر ٧ سالهاش داخل خانه در زیرزمین مخفی شده است و باید نجاتش دهیم. خواستیم وارد خانه شویم که همسر مازیار را دیدیم. او هم با ضربات چاقو مجروح شده بود. وقتی خودمان را به خانه رساندیم، مازیار با چاقو به ما حمله کرد و ما از خانه بیرون رفتیم و او در را بست. همان هنگام با پلیس تماس گرفتیم و ماجرا را گزارش کردیم. وقتی مأموران پلیس آمدند، در را شکستند و وارد خانه شدند. لحظاتی بعد صدای شلیک گلوله شنیدیم و بعد مأموران را دیدم که مازیار را دستگیر کردهاند. وقتی وارد خانه شدیم، فهمیدیم که دختر مازیار بر اثر سقوط از طبقه دوم جانش را از دست داده و دختر ٧ ساله صاحبخانه نیز با ضربات چاقوی مرد عصبانی به قتل رسیده است.»
اعترافات مرد جنایتکار
با دستگیری این قاتل ٤٥ساله که به علت مصرف شیشه هنوز حالت عادی نداشت، مأموران به بازجویی از او پرداختند که او نیز به کارآگاهان گفت: «مدتی بود که بیکار بودم و سرهمین موضوع با همسرم دچار اختلاف شده بودم. نیمهشب درحال مصرف شیشه بودم که در یک لحظه کنترلم را از دست دادم. چاقویی دیدم و آن را برداشتم. وقتی همسرم از خواب بیدار شد و چاقو را در دستانم دید، اعتراض کرد و من هم او را مجروح کردم. بر اثر صدای درگیری دخترم از خواب بیدار شد. او با مشاهده پیکر خونآلود مادرش شروع به گریه کرد. هیچ کنترلی بر رفتارم نداشتم و به سوی او حملهور شدم و بعد از اینکه با چاقو زخمیاش کردم، از پنجره خانهمان درطبقه دوم به پایین پرتابش کردم. سپس از خانه بیرون آمدم. حالت عادی نداشتم و هرکسی سر راهم قرار میگرفت، را با چاقو مجروح میکردم.»
اعدام در زندان
با اعترافات مرد شیشهای؛ پروندهاش پس از تکمیل تحقیقات به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. مرد جوان درشعبه ٧٤ دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت و قضات دادگاه او را به اتهام قتل دو فرزند همسایه به دوبار قصاص با تفاضل دیه، قتل دخترش به ١٠سال زندان و ضرب و جرح زن همسایه و همسرش به سهسال و ٥سال زندان با پرداخت دیه محکوم کردند. حکم صادرشده به تأیید قضات شعبه ٤٧ دیوانعالی کشور رسید. بنابراین هفته گذشته این مرد شیشهای در زندان به دار مجازات آویخته شد و پروندهاش برای همیشه مختومه شد.
به گزارش شهروند، مرد شیشهای که در تاریکی شب تیزی دشنهاش را روی ٦ طعمه خود گشود و دختر ٥ ساله خود و دو فرزند کوچک همسایهشان را به قتل رساند، به دار مجازات آویخته شد. این مرد عصیانگر در حالی در سکانسهای هولناک دختربچهاش و دو فرزند همسایه را به قتل رساند که پس از دستگیری ادعا کرده بود تحتتأثیر مصرف شیشه دست به چنین جنایت هولناکی زده است؛ درست مثل خیلی از جنایتکاران خطرناک دیگر که تنها در یک لحظه آن هم بهخاطر مصرف مخدر پرخطر شیشه، قربانیان زیادی بر جای گذاشتند؛ قربانیان کوچک و بیگناهي که تنها بهخاطر اینکه در معرض دید این قاتلان قرار گرفتند، بهطرز هولناکی جان باختند.
نیمهشب مرگبار
پرونده این قاتل جنایتکار به روز ٢٩ مرداد سال ٩٢ برمیگردد. ساعت ٤٠: ٠٤ دقیقه بامداد بود، وقتی زهرا نیمهشب با سر و صدایی که از اتاق دخترش به گوش میرسید، خوابآلود از تختخواب بلند شد هرگز تصور نمیکرد لوله پایپ را دوباره در دستان شوهر معتادش ببیند. این خود شروع دیوانهبازیهای زنجیرهای مرد شیشهای بود. هرگز باورش نمیشد دوباره بساط شیشه را در دستان مازیار ببیند، آن هم در اتاق دختر خردسالشان؛ بعد از آن بود که درگیری آغاز شد. چاقویی در دستان مازیار بود که باعث شد ترس و فریادهای این زن بیشتر شود. مازیار که حالت تعادل نداشت، سعی کرد در میان تاریکی همسرش را آرام کند. تحمل فریادهای او را نداشت. آنجا بود که هجوم هذیان و توهم به مغزش او را از جایش بلند کرد. چند لحظه بعد مازیار که حالت عادی نداشت با چاقویی که از آشپزخانه برداشته بود و در دستانش میفشرد، به سمت همسرش حمله کرد. ضربههای پیدرپی چاقو او را نیمهجان و غرق در خون روی زمین انداخت. چند لحظه بعد دختر ٥ ساله این زن و شوهر از اتاق بیرون آمد و در کمال ناباوری پدرش را چاقو به دست بالای سر مادرش دید. با تعجب به چاقویی که در دست پدرش بود، خیره شده بود که ناگهان او هم هدف چاقوکشی پدر شیشهای خود قرار گرفت. مرد سنگدل بعد از اینکه ضربههای چاقو را بر بدن دختر ٥ سالهاش نیز فرود آورد، پیکر نیمهجان او را به سمت پنجره اتاق کشاند، پرده را کنار زد و کودک خردسالش را از طبقه دوم به پایین پرت کرد.
ادامه جنایتها
بعد از اینکه دختربچه از حیاط خانه به بیرون پرتاب شد، همسایهها نیز بیدار شدند. زن ٣٤ ساله صاحبخانه بهسرعت از خانه بیرون رفت. در راه پلهها بود که با مازیار برخورد کرد. چهره به هم ریخته و دستان خونآلود مازیار که هنوز چاقوی آشپزخانه را در دستش میفشرد او را میخکوب کرد. از ترس به دیوار راهرو چسبید. مازیار در حالیکه از کنارش رد میشد، او را هم هدف ضربههای چاقو قرار داد و سپس دو فرزند کوچک این زن را نیز هدف ضربههای چاقویش قرار داد؛ بعد از آن بود که پلیس وارد ماجرا شد.
زمینگیری مرد شیشهای
همسایهها که صدای فریادهای ساکنان ساختمان را شنیده بودند، پلیس را در جریان وقوع جنایتی خونین قرار دادند. چند دقیقه بعد مأموران کلانتری مولوی به محل جنایت در میدان شوش اعزام شدند. بعد از ورود مأموران به ساختمان، مازیار که هنوز چاقو به دست و سرگردان در خانه قدم میزد با دیدن پلیس به آنها نیز حمله کرد. در همین زمان مأمور پلیس نیز با شلیک گلوله به پای مرد عصیانگر او را زمینگیر کرد تا شب جنونآمیزش به پایان برسد.
ساختمان خونین
با دستگیری مازیار یکی از شاهدان در تشریح این حادثه گفت: «آن شب در پشتبام خوابیده بودم که حدود ساعت ٣٠: ٠٤ صدای جیغ یک زن از خواب بیدارم کرد. خودم را به لبه پشتبام رساندم و دیدم که پسر ١٤ ساله همسایهمان در حالیکه خودش را روی زمین میکشد و بدنش غرق خون است، قصد دارد وارد کوچه شود. در همین هنگام مستاجر آنها به نام مازیار را دیدم که از داخل خانه بیرون آمد و به سراغ این پسر رفت و چند ضربه چاقو به وی زد. همان لحظه مادر پسر نوجوان فریادزنان از خانه بیرون آمد و از مردم کمک خواست؛ اما مرد عصبانی به سراغ او رفت و چند ضربه چاقو به وی زد؛ با عجله خودم را به کوچه رساندم. دو نفر دیگر از همسایهها نیز آمده بودند. این زن فریاد میزد که دختر ٧ سالهاش داخل خانه در زیرزمین مخفی شده است و باید نجاتش دهیم. خواستیم وارد خانه شویم که همسر مازیار را دیدیم. او هم با ضربات چاقو مجروح شده بود. وقتی خودمان را به خانه رساندیم، مازیار با چاقو به ما حمله کرد و ما از خانه بیرون رفتیم و او در را بست. همان هنگام با پلیس تماس گرفتیم و ماجرا را گزارش کردیم. وقتی مأموران پلیس آمدند، در را شکستند و وارد خانه شدند. لحظاتی بعد صدای شلیک گلوله شنیدیم و بعد مأموران را دیدم که مازیار را دستگیر کردهاند. وقتی وارد خانه شدیم، فهمیدیم که دختر مازیار بر اثر سقوط از طبقه دوم جانش را از دست داده و دختر ٧ ساله صاحبخانه نیز با ضربات چاقوی مرد عصبانی به قتل رسیده است.»
اعترافات مرد جنایتکار
با دستگیری این قاتل ٤٥ساله که به علت مصرف شیشه هنوز حالت عادی نداشت، مأموران به بازجویی از او پرداختند که او نیز به کارآگاهان گفت: «مدتی بود که بیکار بودم و سرهمین موضوع با همسرم دچار اختلاف شده بودم. نیمهشب درحال مصرف شیشه بودم که در یک لحظه کنترلم را از دست دادم. چاقویی دیدم و آن را برداشتم. وقتی همسرم از خواب بیدار شد و چاقو را در دستانم دید، اعتراض کرد و من هم او را مجروح کردم. بر اثر صدای درگیری دخترم از خواب بیدار شد. او با مشاهده پیکر خونآلود مادرش شروع به گریه کرد. هیچ کنترلی بر رفتارم نداشتم و به سوی او حملهور شدم و بعد از اینکه با چاقو زخمیاش کردم، از پنجره خانهمان درطبقه دوم به پایین پرتابش کردم. سپس از خانه بیرون آمدم. حالت عادی نداشتم و هرکسی سر راهم قرار میگرفت، را با چاقو مجروح میکردم.»
اعدام در زندان
با اعترافات مرد شیشهای؛ پروندهاش پس از تکمیل تحقیقات به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. مرد جوان درشعبه ٧٤ دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت و قضات دادگاه او را به اتهام قتل دو فرزند همسایه به دوبار قصاص با تفاضل دیه، قتل دخترش به ١٠سال زندان و ضرب و جرح زن همسایه و همسرش به سهسال و ٥سال زندان با پرداخت دیه محکوم کردند. حکم صادرشده به تأیید قضات شعبه ٤٧ دیوانعالی کشور رسید. بنابراین هفته گذشته این مرد شیشهای در زندان به دار مجازات آویخته شد و پروندهاش برای همیشه مختومه شد.
۰