برترین مدیران عامل دنیادر سال 2016
دلایل متعددی وجود دارد که باعث میشود رهبران سازمانی بر اهداف و نتایج کوتاهمدت متمرکز شوند: رشد کند، اعتراض ذینفعان و بحرانهای سیاسی تنها تعدادی از این دلایل هستند.
کد خبر :
۲۹۲۸۴
بازدید :
۱۵۱۳۸
دلایل متعددی وجود دارد که باعث میشود رهبران سازمانی بر اهداف و نتایج کوتاهمدت متمرکز شوند: رشد کند، اعتراض ذینفعان و بحرانهای سیاسی تنها تعدادی از این دلایل هستند.
با این حال، برخی مدیران عامل هم هستند که همچنان نگاه بلندمدت دارند و در طول سالهای متمادی عملکردی قوی از خود نشان میدهند. لیست برترین مدیران عامل نشریه HBR در سال 2016 این مدیران را معرفی میکند.
مدیرعامل بودن در دنیای امروز بسیار چالشبرانگیز است. اقتصاد کشورها در سراسر دنیا رشد کندی را تجربه میکند. تقریبا در هر منطقهای از دنیا، ابهامات سیاسی تلاشها برای توسعه برنامههای بلندمدت را تضعیف میکند. بهطور خاص، در آمریکا ذینفعان شرکتها به منتقدان قدرتمند و پرسروصدای رهبران کسبوکار تبدیل شدهاند.
این نیروها توضیح میدهند چرا گاهی اوقات نقشها در سطوح مدیران ارشد زیاد تغییر میکند. در سال 2015، جابهجایی در میان مدیران جهانی به رکورد 17 درصد رسید و بیش از یکپنجم مدیران عاملی که پستهای خود را ظرف چند سال گذشته رها کردهاند، عزل شدهاند.
آیا دلیل این موضوع میتواند تمرکز بیشتر مدیران عامل بر نتایج کوتاهمدت باشد؟ در برابر این عملکردهای ضعیف ناراحتکننده، گروهی از رهبران کسبوکار هستند که سوابق آنها نشان میدهد به اجرای استراتژیهای بلندمدت پایبندند. 100 مدیرعامل برتری که امسال در لیست نشریه HBR معرفی شدهاند، بهطور میانگین 17 سال مدیرعامل بودهاند و در دوره فعالیت خود 2/ 20 درصد بازده سالانه داشتهاند.
لیست امسال بار دیگر نشان میدهد هیچ مسیر واحدی به سوی تبدیل شدن به یک مدیرعامل موفق وجود ندارد.
به عنوان مثال، رزومههای متفاوت سه مدیرعامل برتر لیست را در نظر بگیرید: لارس ربین سورنسن، برترین مدیرعامل امسال، قبل از پیوستن به شرکت نوو نوردیسک در بیش از 30 سال گذشته، در رشته جنگلداری تحصیل کرده بود و قبل از اینکه مدیرعامل شود، نقشهای عملیاتی مختلفی را تجربه کرده بود.
مارتین سورل، مدرک MBA گرفت و قبل از خرید سهام در شرکت شل و تاسیس WPP (که اکنون به یکی از بزرگترین شرکتهای خدمات بازاریابی تبدیل شده) به واسطه یک سری تملکهای جسورانه، 10 سال در صنعت تبلیغات فعالیت میکرد. پابلو ایسلا حقوق خوانده و قبل از اینکه مدیرعامل خردهفروشی مد و لباس ایندیتکس شود، در وزارت خزانهداری اسپانیا کار میکرد (مصاحبه HBR با این سه مدیرعامل را هفته آینده در همین صفحه بخوانید).
فلسفه پایه این رتبهبندی HBR که اولین بار در سال 2010 شروع شد، از آن زمان تاکنون تغییر نکرده است: رهبران کسبوکار باید بر اساس نتایجی که در کل عمر مدیریتی خود به دست آوردهاند، مورد قضاوت قرار گیرند و اینکه ارزیابی آنها باید بر اساس دادههای بیطرفانه باشد، نه نظرات عمومی. این رویکرد تصویری درستتر و قابل استنادتر از عملکرد مدیران ارائه میدهد.
رتبهبندی HBR در مقایسه با آمارهای فصل گذشته یا حتی سال گذشته تغییر چشمگیری نکرده است. در واقع، هر سه مدیرعامل برتر امسال، در سال 2015 نیز جزو پنج نفر اول بودند و سورنسن برای دومین سال متوالی، رتبه اول را به دست آورده است. با این حال، HBR این رتبهبندی را یک تجربه در حال پیشرفت میداند.
این نشریه هر سال به بازخوردهایی که از مخاطب میگیرد گوش میدهد، با کارشناسان خارجی مشورت میکند و با تمرکز بر یک سوال واحد، نتایج را با دبیران به تبادل نظر میگذارد: آیا روشی وجود دارد که بتوان رتبهبندی سال بعد را بهتر کرد؟
امسال این نشریه بار دیگر میزانسازی دقیقی انجام داده است. در سال 2015 از رتبهبندی عملکرد زیستمحیطی، اجتماعی و نظارتی (ESG) شرکتها به عنوان یک متغیر استفاده شد (پیش از آن، رتبهبندی HBR صرفا مبتنی بر بازدهی مالی شرکتها بود که طبق این معیار جف بزوس، مدیرعامل آمازون، در صدر قرار داشت).
یکی از انتقادهایی که نسبت به دادههای ESG صورت میگیرد این است که میتواند غیرعینی و جانبدارانه باشد.
در واقع، وقتی رتبهبندیهای سازمانهای تحقیقاتی مختلف را در مورد استفاده از معیار ESG بررسی میکنید، با اختلافهای قابلتوجهی مواجه میشوید. برای کمتر کردن این نقص، HBR نحوه محاسبه عملکرد ESG را تغییر داده است.
این نشریه بار دیگر بر دادههای شرکت تحلیلی Sustainalytics تکیه کرده که معتبرترین تحلیلها و تحقیقات زیستمحیطی، اجتماعی و نظارتی را در همکاری با موسسات مالی و مدیران سرمایه ارائه میدهد. اما امسال از دادههای شرکت CSRHub که اطلاعات مربوط به ESG را جمعآوری میکند تا به شرکتها کمک کند بدانند برای پیشرفت چه کاری باید انجام دهند، نیز استفاده کرده است.
HBR سعی کرده با تلفیق دادههای این دو منبع مختلف، دقت خود را بالا ببرد و خطای استفاده از یک منبع آماری را به حداقل برساند.
این رویکرد تغییر یافته، در کنار بالا و پایین شدنهای بازار سهام، باعث شد 33 مدیرعامل جدید امسال وارد لیست شوند. همزمان، 30 مدیرعامل نیز برای سومین سال متوالی جایگاه خود را در لیست حفظ کردند.
این لیست همچنین نشان میدهد حتی عملکرد فوقالعاده مدیران در گذشته، نمیتواند ضامن شغلی آنها باشد.
در ماه اوت، سهام شرکت نوو نوردیسک بهدلیل نگرانیهای موجود در مورد قدرت قیمتی و موقعیت رقابتی، حدود 20 درصد ارزش خود را از دست داد. در اول سپتامبر، شرکت اعلام کرد سورنسن در ماه دسامبر و دو سال زودتر از موعد برنامهریزیشده، بازنشسته خواهد شد.
سورنسن در مصاحبهای که چند هفته پیش با HBR داشت، در مورد میراثی که به جای گذاشته گفت: «تاثیر من، به واسطه همکاری با تیم مدیریتی شرکت، ظرف 15 تا 20 سال آینده ارزیابی خواهد شد و تنها در آن موقع است که میتوانند مشخص کنند آیا انتخابهای درستی داشتهام یا نه.»
این گفته میتواند درست باشد، اما در حال حاضر، حتی بهترین مدیرعامل دنیا هم نمیتواند از قضاوتهای کوتاهمدت بازار سهام گریزی داشته باشد.
نحوه محاسبه رتبهبندی
نشریه HBR برای تهیه لیست برترین مدیران عامل دنیا کار خود را از شرکتهایی شروع کرد که در پایان سال 2012 جزو شرکتهای جهانی S&P بودند؛ شاخصی که 70درصد سرمایهگذاری در بازارهای سهام دنیا را دربرمیگیرد و شرکتهایی از آمریکای شمالی، اروپا، آسیا، آمریکای لاتین و استرالیا را شامل میشود.
HBR مدیرعامل هر یک از این شرکتها را شناسایی کرده، اما بهمنظور تضمین اینکه سوابق کافی برای ارزیابی دقیق آنها در دسترس است، مدیرانی را که کمتر از دو سال سابقه داشتند، حذف کرده است. همچنین مدیرانی که جرائم قضایی داشتند، حذف شدند.
بهطور کلی، در نهایت 895 مدیرعامل از 886 شرکت مورد بررسی قرار گرفتند (برخی شرکتها دو مدیرعامل به صورت شریکی داشتند). این مدیران بنگاههایی را در 32 کشور مختلف اداره میکنند.
تیم تحقیقاتی HBR دادههای مالی روزانه هر شرکت را از روز اول کار هر مدیرعامل تا پایان 30 آوریل 2016 از پایگاههای Datastream و Worldscope جمعآوری کرده و سپس سه معیار را در مورد هر مدیر محاسبه کرده است: بازدهی کل سود توزیعی به سهامداران متناسب با شرایط هر کشور (و نیز سودی که در شرکت انباشته میشود)؛ بازدهی کل سود توزیعی به سهامداران متناسب با شرایط صنعت و تغییرات در سرمایهگذاری بازار.
سپس هر مدیر با هر یک از این سه معیار جداگانه از 1 (بهترین) تا 895 (بدترین) رتبهبندی شده و میانگین این سه رتبهبندی گرفته شده تا رتبه مالی نهایی آنها به دست آید.
اعمال سه معیار در رتبهبندی یک رویکرد متوازن و مناسب است؛ چون درحالیکه ریسک بازدهی سرمایه متناسب با شرایط کشور و صنعت بیشتر به سمت کشورهای کوچکتر متمایل است (شرکتهایی که در مقیاس کوچکتر کار خود را شروع میکنند، راحتتر بازدهی سود به دست میآورند)، تغییر در سرمایهگذاری بازار بیشتر متوجه شرکتهای بزرگتر است.
برای سنجش عملکرد مدیران در مورد مسائل غیرمالی، HBR با Sustainanalytics و CSRHub مشورت کرده است. برای محاسبه رتبه نهایی، رتبه کلی نتایج مالی (با سهم 80درصدی) و رتبه ESG با هم ترکیب شدند.
با این حال، برخی مدیران عامل هم هستند که همچنان نگاه بلندمدت دارند و در طول سالهای متمادی عملکردی قوی از خود نشان میدهند. لیست برترین مدیران عامل نشریه HBR در سال 2016 این مدیران را معرفی میکند.
مدیرعامل بودن در دنیای امروز بسیار چالشبرانگیز است. اقتصاد کشورها در سراسر دنیا رشد کندی را تجربه میکند. تقریبا در هر منطقهای از دنیا، ابهامات سیاسی تلاشها برای توسعه برنامههای بلندمدت را تضعیف میکند. بهطور خاص، در آمریکا ذینفعان شرکتها به منتقدان قدرتمند و پرسروصدای رهبران کسبوکار تبدیل شدهاند.
این نیروها توضیح میدهند چرا گاهی اوقات نقشها در سطوح مدیران ارشد زیاد تغییر میکند. در سال 2015، جابهجایی در میان مدیران جهانی به رکورد 17 درصد رسید و بیش از یکپنجم مدیران عاملی که پستهای خود را ظرف چند سال گذشته رها کردهاند، عزل شدهاند.
آیا دلیل این موضوع میتواند تمرکز بیشتر مدیران عامل بر نتایج کوتاهمدت باشد؟ در برابر این عملکردهای ضعیف ناراحتکننده، گروهی از رهبران کسبوکار هستند که سوابق آنها نشان میدهد به اجرای استراتژیهای بلندمدت پایبندند. 100 مدیرعامل برتری که امسال در لیست نشریه HBR معرفی شدهاند، بهطور میانگین 17 سال مدیرعامل بودهاند و در دوره فعالیت خود 2/ 20 درصد بازده سالانه داشتهاند.
لیست امسال بار دیگر نشان میدهد هیچ مسیر واحدی به سوی تبدیل شدن به یک مدیرعامل موفق وجود ندارد.
به عنوان مثال، رزومههای متفاوت سه مدیرعامل برتر لیست را در نظر بگیرید: لارس ربین سورنسن، برترین مدیرعامل امسال، قبل از پیوستن به شرکت نوو نوردیسک در بیش از 30 سال گذشته، در رشته جنگلداری تحصیل کرده بود و قبل از اینکه مدیرعامل شود، نقشهای عملیاتی مختلفی را تجربه کرده بود.
مارتین سورل، مدرک MBA گرفت و قبل از خرید سهام در شرکت شل و تاسیس WPP (که اکنون به یکی از بزرگترین شرکتهای خدمات بازاریابی تبدیل شده) به واسطه یک سری تملکهای جسورانه، 10 سال در صنعت تبلیغات فعالیت میکرد. پابلو ایسلا حقوق خوانده و قبل از اینکه مدیرعامل خردهفروشی مد و لباس ایندیتکس شود، در وزارت خزانهداری اسپانیا کار میکرد (مصاحبه HBR با این سه مدیرعامل را هفته آینده در همین صفحه بخوانید).
فلسفه پایه این رتبهبندی HBR که اولین بار در سال 2010 شروع شد، از آن زمان تاکنون تغییر نکرده است: رهبران کسبوکار باید بر اساس نتایجی که در کل عمر مدیریتی خود به دست آوردهاند، مورد قضاوت قرار گیرند و اینکه ارزیابی آنها باید بر اساس دادههای بیطرفانه باشد، نه نظرات عمومی. این رویکرد تصویری درستتر و قابل استنادتر از عملکرد مدیران ارائه میدهد.
رتبهبندی HBR در مقایسه با آمارهای فصل گذشته یا حتی سال گذشته تغییر چشمگیری نکرده است. در واقع، هر سه مدیرعامل برتر امسال، در سال 2015 نیز جزو پنج نفر اول بودند و سورنسن برای دومین سال متوالی، رتبه اول را به دست آورده است. با این حال، HBR این رتبهبندی را یک تجربه در حال پیشرفت میداند.
این نشریه هر سال به بازخوردهایی که از مخاطب میگیرد گوش میدهد، با کارشناسان خارجی مشورت میکند و با تمرکز بر یک سوال واحد، نتایج را با دبیران به تبادل نظر میگذارد: آیا روشی وجود دارد که بتوان رتبهبندی سال بعد را بهتر کرد؟
امسال این نشریه بار دیگر میزانسازی دقیقی انجام داده است. در سال 2015 از رتبهبندی عملکرد زیستمحیطی، اجتماعی و نظارتی (ESG) شرکتها به عنوان یک متغیر استفاده شد (پیش از آن، رتبهبندی HBR صرفا مبتنی بر بازدهی مالی شرکتها بود که طبق این معیار جف بزوس، مدیرعامل آمازون، در صدر قرار داشت).
یکی از انتقادهایی که نسبت به دادههای ESG صورت میگیرد این است که میتواند غیرعینی و جانبدارانه باشد.
در واقع، وقتی رتبهبندیهای سازمانهای تحقیقاتی مختلف را در مورد استفاده از معیار ESG بررسی میکنید، با اختلافهای قابلتوجهی مواجه میشوید. برای کمتر کردن این نقص، HBR نحوه محاسبه عملکرد ESG را تغییر داده است.
این نشریه بار دیگر بر دادههای شرکت تحلیلی Sustainalytics تکیه کرده که معتبرترین تحلیلها و تحقیقات زیستمحیطی، اجتماعی و نظارتی را در همکاری با موسسات مالی و مدیران سرمایه ارائه میدهد. اما امسال از دادههای شرکت CSRHub که اطلاعات مربوط به ESG را جمعآوری میکند تا به شرکتها کمک کند بدانند برای پیشرفت چه کاری باید انجام دهند، نیز استفاده کرده است.
HBR سعی کرده با تلفیق دادههای این دو منبع مختلف، دقت خود را بالا ببرد و خطای استفاده از یک منبع آماری را به حداقل برساند.
این رویکرد تغییر یافته، در کنار بالا و پایین شدنهای بازار سهام، باعث شد 33 مدیرعامل جدید امسال وارد لیست شوند. همزمان، 30 مدیرعامل نیز برای سومین سال متوالی جایگاه خود را در لیست حفظ کردند.
این لیست همچنین نشان میدهد حتی عملکرد فوقالعاده مدیران در گذشته، نمیتواند ضامن شغلی آنها باشد.
در ماه اوت، سهام شرکت نوو نوردیسک بهدلیل نگرانیهای موجود در مورد قدرت قیمتی و موقعیت رقابتی، حدود 20 درصد ارزش خود را از دست داد. در اول سپتامبر، شرکت اعلام کرد سورنسن در ماه دسامبر و دو سال زودتر از موعد برنامهریزیشده، بازنشسته خواهد شد.
سورنسن در مصاحبهای که چند هفته پیش با HBR داشت، در مورد میراثی که به جای گذاشته گفت: «تاثیر من، به واسطه همکاری با تیم مدیریتی شرکت، ظرف 15 تا 20 سال آینده ارزیابی خواهد شد و تنها در آن موقع است که میتوانند مشخص کنند آیا انتخابهای درستی داشتهام یا نه.»
این گفته میتواند درست باشد، اما در حال حاضر، حتی بهترین مدیرعامل دنیا هم نمیتواند از قضاوتهای کوتاهمدت بازار سهام گریزی داشته باشد.
نحوه محاسبه رتبهبندی
نشریه HBR برای تهیه لیست برترین مدیران عامل دنیا کار خود را از شرکتهایی شروع کرد که در پایان سال 2012 جزو شرکتهای جهانی S&P بودند؛ شاخصی که 70درصد سرمایهگذاری در بازارهای سهام دنیا را دربرمیگیرد و شرکتهایی از آمریکای شمالی، اروپا، آسیا، آمریکای لاتین و استرالیا را شامل میشود.
HBR مدیرعامل هر یک از این شرکتها را شناسایی کرده، اما بهمنظور تضمین اینکه سوابق کافی برای ارزیابی دقیق آنها در دسترس است، مدیرانی را که کمتر از دو سال سابقه داشتند، حذف کرده است. همچنین مدیرانی که جرائم قضایی داشتند، حذف شدند.
بهطور کلی، در نهایت 895 مدیرعامل از 886 شرکت مورد بررسی قرار گرفتند (برخی شرکتها دو مدیرعامل به صورت شریکی داشتند). این مدیران بنگاههایی را در 32 کشور مختلف اداره میکنند.
تیم تحقیقاتی HBR دادههای مالی روزانه هر شرکت را از روز اول کار هر مدیرعامل تا پایان 30 آوریل 2016 از پایگاههای Datastream و Worldscope جمعآوری کرده و سپس سه معیار را در مورد هر مدیر محاسبه کرده است: بازدهی کل سود توزیعی به سهامداران متناسب با شرایط هر کشور (و نیز سودی که در شرکت انباشته میشود)؛ بازدهی کل سود توزیعی به سهامداران متناسب با شرایط صنعت و تغییرات در سرمایهگذاری بازار.
سپس هر مدیر با هر یک از این سه معیار جداگانه از 1 (بهترین) تا 895 (بدترین) رتبهبندی شده و میانگین این سه رتبهبندی گرفته شده تا رتبه مالی نهایی آنها به دست آید.
اعمال سه معیار در رتبهبندی یک رویکرد متوازن و مناسب است؛ چون درحالیکه ریسک بازدهی سرمایه متناسب با شرایط کشور و صنعت بیشتر به سمت کشورهای کوچکتر متمایل است (شرکتهایی که در مقیاس کوچکتر کار خود را شروع میکنند، راحتتر بازدهی سود به دست میآورند)، تغییر در سرمایهگذاری بازار بیشتر متوجه شرکتهای بزرگتر است.
برای سنجش عملکرد مدیران در مورد مسائل غیرمالی، HBR با Sustainanalytics و CSRHub مشورت کرده است. برای محاسبه رتبه نهایی، رتبه کلی نتایج مالی (با سهم 80درصدی) و رتبه ESG با هم ترکیب شدند.
۰