قاتل: زنم فاسد بود، کشتمش!
مردی که متهم است همسرش را به قتل رسانده و جسدش را در بیابان رها کرده است، مدعی شد مرتکب قتل شده چون همسرش معتاد شده و به فساد کشیده شده بود.
کد خبر :
۳۱۵۸۹
بازدید :
۲۰۸۰
مردی که متهم است همسرش را به قتل رسانده و جسدش را در بیابان رها کرده است، مدعی شد مرتکب قتل شده چون همسرش معتاد شده و به فساد کشیده شده بود.
به گزارش شرق، بیستوچهارم اسفندماه سال ٩٣ مردی به نام جمال وارد کلانتری ١٤٠ باغفیض شد و پلیس را از ماجرای ناپدیدشدن ناگهانی همسرش باخبر کرد.
او گفت که همسرم، رکسانا، خانهدار بود و برای خرید از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت. با مشخصاتی که این مرد در اختیار پلیس گذاشت، تحقیقات دراینباره به جریان افتاد تا اینکه جسدی با همان مشخصات در بیابانهای شهرستان دماوند پیدا شد. خانواده رکسانا برای شناسایی جسد به پزشکیقانونی دعوت شدند و بعد از شناسایی جسد، پرونده به جریان افتاد.
این در حالی بود که پزشکیقانونی ثابت کرد این زن جوان با فشار بر عناصر حیاتی گردن کشته شده است. بعد از آن بود که پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل شد و کاظم بهعنوان مظنون تحت بازجویی قرار گرفت. هرچند او در اولین بررسیها گفت که در ماجرای قتل نقش ندارد، اما بعد از اینکه مشخص شد او از مدتها قبل با همسرش اختلاف داشته به قتل اعتراف کرد.
متهم گفت: ١٢ سال قبل بود که با رکسانا ازدواج کردم و پسری دارم. من راننده آژانس بودم و بعد از تولد فرزندم مجبور بودم زمان بیشتری کار کنم. مدتی که گذشت، رفتارهای رکسانا عوض شد.
او مدام به همراه دوستانش به میهمانی میرفت. وقتی هم که به خانه میرسید، پرخاشگری میکرد. هرچه تلاش کردم مانع رفتن او به این جشنها شوم، فایده نداشت تا اینکه متوجه شدم دوستانش او را به مصرف شیشه معتاد کردهاند. هرچه با او حرف زدم تا دست از رفتارش بردارد، فایده نداشت؛ حتی چندبار سعی کردم ترکش بدهم و دوباره به زندگی خوب سابقمان برگردیم رکسانا دوستانش را به من ترجیح میداد. دوستان همسرم او را منحرف کرده بودند.
متهم در توضیح حادثه هم گفت: همسرم روز حادثه مدام با تلفن همراهش مشغول پیامدادن بود. خواستم گوشی را کنار بگذارد و با هم صحبت کنیم، اما گفت کار واجبی دارد. سر این موضوع با هم بحث کردیم تا اینکه از شدت خشم دست به گردنش انداختم و او را خفه کردم. بعد از آن جسد را با خودرو به بیابانهای دماوند بردم و به خانه برگشتم. من از کارم پشیمان هستم، اما آنقدر عصبانی بودم که نتوانستم خودم را کنترل کنم. تحقیقات مأموران از دیگر آشنایان زن جوان نیز ادامه پیدا کرد.
یکی از آشنایان رکسانا اعتیاد او را تأیید کرد و گفت رکسانا تحتتأثیر دوستانش در جشنهای مختلط شرکت میکرد و به مواد مخدر و مشروب اعتیاد پیدا کرده بود. او دوست نداشت زندگی درستی داشته باشد، حتی پیشنهاد شد که رکسانا از شوهرش جدا شود و هرکدام پی زندگی خودشان بروند، اما هیچکدام این موضوع را قبول نمیکردند.
با کاملشدن بررسیها، شوهر رکسانا به اتهام قتل عمد در دادسرا مجرم شناخته شد و پرونده بعد از صدور کیفرخواست برای رسیدگی به شعبه ١١ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد، بنابراین متهم بهزودی پای میز محاکمه حاضر میشود.
به گزارش شرق، بیستوچهارم اسفندماه سال ٩٣ مردی به نام جمال وارد کلانتری ١٤٠ باغفیض شد و پلیس را از ماجرای ناپدیدشدن ناگهانی همسرش باخبر کرد.
او گفت که همسرم، رکسانا، خانهدار بود و برای خرید از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت. با مشخصاتی که این مرد در اختیار پلیس گذاشت، تحقیقات دراینباره به جریان افتاد تا اینکه جسدی با همان مشخصات در بیابانهای شهرستان دماوند پیدا شد. خانواده رکسانا برای شناسایی جسد به پزشکیقانونی دعوت شدند و بعد از شناسایی جسد، پرونده به جریان افتاد.
این در حالی بود که پزشکیقانونی ثابت کرد این زن جوان با فشار بر عناصر حیاتی گردن کشته شده است. بعد از آن بود که پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل شد و کاظم بهعنوان مظنون تحت بازجویی قرار گرفت. هرچند او در اولین بررسیها گفت که در ماجرای قتل نقش ندارد، اما بعد از اینکه مشخص شد او از مدتها قبل با همسرش اختلاف داشته به قتل اعتراف کرد.
متهم گفت: ١٢ سال قبل بود که با رکسانا ازدواج کردم و پسری دارم. من راننده آژانس بودم و بعد از تولد فرزندم مجبور بودم زمان بیشتری کار کنم. مدتی که گذشت، رفتارهای رکسانا عوض شد.
او مدام به همراه دوستانش به میهمانی میرفت. وقتی هم که به خانه میرسید، پرخاشگری میکرد. هرچه تلاش کردم مانع رفتن او به این جشنها شوم، فایده نداشت تا اینکه متوجه شدم دوستانش او را به مصرف شیشه معتاد کردهاند. هرچه با او حرف زدم تا دست از رفتارش بردارد، فایده نداشت؛ حتی چندبار سعی کردم ترکش بدهم و دوباره به زندگی خوب سابقمان برگردیم رکسانا دوستانش را به من ترجیح میداد. دوستان همسرم او را منحرف کرده بودند.
متهم در توضیح حادثه هم گفت: همسرم روز حادثه مدام با تلفن همراهش مشغول پیامدادن بود. خواستم گوشی را کنار بگذارد و با هم صحبت کنیم، اما گفت کار واجبی دارد. سر این موضوع با هم بحث کردیم تا اینکه از شدت خشم دست به گردنش انداختم و او را خفه کردم. بعد از آن جسد را با خودرو به بیابانهای دماوند بردم و به خانه برگشتم. من از کارم پشیمان هستم، اما آنقدر عصبانی بودم که نتوانستم خودم را کنترل کنم. تحقیقات مأموران از دیگر آشنایان زن جوان نیز ادامه پیدا کرد.
یکی از آشنایان رکسانا اعتیاد او را تأیید کرد و گفت رکسانا تحتتأثیر دوستانش در جشنهای مختلط شرکت میکرد و به مواد مخدر و مشروب اعتیاد پیدا کرده بود. او دوست نداشت زندگی درستی داشته باشد، حتی پیشنهاد شد که رکسانا از شوهرش جدا شود و هرکدام پی زندگی خودشان بروند، اما هیچکدام این موضوع را قبول نمیکردند.
با کاملشدن بررسیها، شوهر رکسانا به اتهام قتل عمد در دادسرا مجرم شناخته شد و پرونده بعد از صدور کیفرخواست برای رسیدگی به شعبه ١١ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد، بنابراین متهم بهزودی پای میز محاکمه حاضر میشود.
۰