حد و حدود حمایت مالی از فرزندان کجاست؟
در دنیای امروز، والدین هم مجبورند هزینههای بزرگ کردن فرزندانشان را تامین کنند، و هم بار مالی آنها را حتی پس از اتمام تحصیل و ازدواج به دوش بکشند؛ در این بین، برخی والدین از روی دلسوزی دست به اشتباهات مالی بزرگی میزنند که نهتنها به فرزندانشان کمکی نمیکند، بلکه تمام پسانداز بازنشستگیآنها را نیز به باد میدهد.
کد خبر :
۳۳۳۸
بازدید :
۲۴۱۴
در دنیای امروز، والدین هم مجبورند هزینههای بزرگ کردن فرزندانشان را تامین کنند، و هم بار مالی آنها را حتی پس از اتمام تحصیل و ازدواج به دوش بکشند؛ در این بین، برخی والدین از روی دلسوزی دست به اشتباهات مالی بزرگی میزنند که نهتنها به فرزندانشان کمکی نمیکند، بلکه تمام پسانداز بازنشستگیآنها را نیز به باد میدهد.
بهگزارش اقتصادنیوز، چه بخواهید، چه نخواهید، شما با سایر والدین مقایسه میشوید؛ شاید برای شما هم پیش آمده وقتی فرزندتان را به زمین بازی پارک میبرید، ناخواسته صحبتهای سایر والدین را شنیدهباشید که درباره جشن تولدی که برای فرزندشان گرفتهاند، صحبت میکنند. حتما شما هم در آن لحظه با لبخندی تلخ، سرتان را تکان دادهاید اما با خودتان گفتهاید: آنها واقعا درباره خود چه فکری میکنند که برای تولد یک بچه چهارساله و خرید یک کیک میلیونها تومان خرج کردهاند؟
بله! به دنیای پدران و مادران مدرن خوش آمدید! باید بگوییم امروز، این هزینهها الزاما مربوط به دوران کودکی نیستند و حتی پس از ازدواج و ترک خانه ازسوی فرزندان نیز همچنان ادامه مییابند.
در دنیای پر از چشم و همچشمی امروز، والدین اشتباهات مالی زیادی در قبال فرزندانشان انجام میدهند که این رفتارهای اشتباه، از خرید وسایل مختلف گرفته تا ماشین، خانه و حتی کمکهزینه مالی برای راهاندازی یک شغل را دربرمیگیرند. در این گزارش، به نقل از هفتهنامه پول (Money) به برخی از مهلکترین اشتباهات مالی والدین، در قبال فرزندانشان اشاره میکنیم. اینها تنها چند نمونه از مثالهایی است که مدیران و مشاوران امور مالی تاکنون در بین مشتریان خود به آنها برخوردهاند.
میخواهم برای هر دو فرزندم خودروی آخرین مدل بخرم!
«کارن لی» مشاور مالی موسسه مشاورهای «کارن لی و شرکا» میگوید: یکی از مشتریانم پس از 10 سال زندگی مشترک، از همسرش جدا شده و مهریه یک میلیون دلاری گرفته بود. وی سالانه تنها 35 هزار دلار درآمد داشت که قطعا پول مهریهای که گرفته تنها پساندازش محسوب میشد. او اندکی پس از اینکه مهریهاش را از همسر سابقش دریافت کرد، نزد من آمد و گفت قصد دارد برای هرکدام از فرزندانش یک خودروی آخرین مدل بخرد چراکه نسبت به فرزندانش احساس عذاب وجدان میکند.
این مشاور مالی ادامه داد: به او گفتم که خوب میدانم میخواهی در حق فرزندانت لطف کنی اما بهترین لطف در حق آنها این است که برای آنها با 10 هزار دلار، یک خودروی کارکرده ارزانتر و با 150 تا 200 هزار دلار یک خانه بخری و بقیه این پول را نیز برای بازنشستگی خود پسانداز کنی. با اینحال این زن بازهم کار خود را کرد و بهجای اینکه پولش را سرمایهگذاری کند، 240 هزار دلار را برای خرید دو خودروی گرانقیمت آتش زد.
من وام میگیرم و حجم کار خود را دوبرابر میکنم تا فرزندم در آینده دیگر بدهی تحصیلی نداشته باشد
«مارگاریتا ام.چنگ»، مشاور رسمی امور مالی در موسسه «بلو اوشن» میگوید: به تازگی پدر و مادری بهعنوان مشتری به من مراجعه کردند و گفتند دوست ندارند فرزندشان در آینده وام تحصیلی داشته باشد. اگرچه انگیزه آنها برای من قابل درک بود اما آنها واقعا در وضعیتی نبودند که از پس آن بر بیایند. من سعی کردم به آنها بقبولانم که چرا بهتر است بهجای بهجای اینکار از بستههای کمکهزینه مالی استفاده کنند. این بسته کمکهزینه مالی شامل یارانه وام کمک هزینه تحصیلی و کار تحصیلی میشود. اما آنها حتی دوست نداشتند فرزندشان به صورت پارهوقت هم کار کند.
بنابراین بازهم راه اشتباه خود را درپیش گرفتند و مادر خانواده تصمیم گرفت حجم کاری خود را دوبرابر کند و با گرو گذاشتن خانه در رهن بانک، اقدام به دریافت وام کردند تا بتوانند هزینههای تحصیل فرزندشان را بدهند. در مواقعی که وضعیت بغرنج نیست، دادن کمی مسئولیت به فرزندتان، برای اینکه بخشی از هزینههای تحصیلی را خودشان بپردازند، باعث میشود تا نسبت به هزینههای خود احساس مسئولیت کنند و پس از تحصیل نیز با اعتماد آینده مالی خود را بسازند.
میخواهم به دخترم 250 هزار دلار بدهم تا رستورانش را از ورشکستگی نجات دهد
«لس سزارکا»، کارشناس و مشاور مالی رسمی در موسسه مدیریت مالی و سرمایه گذاری سزارکا نیز از تجربههای کاری خود میگوید. وی افزود: چند سال پیش، یکی از مشتریانم که فردی بازنشسته بود، نزد من آمد زیرا فرزندش در وضعیت ناامیدکنندهای قرار داشت. دختر و پسرخواندهاش یک رستوران ساحلی کوچک خریده بودند که متاسفانه کارشان نگرفته بود و در آستانه ورشکستگی قرار داشتند.
این مشتری به من گفت که اموراتش را از راه حقوق تامین اجتماعی میگذراند و تنها پساندازش 300 هزار دلار است که تازه میخواهد 250 هزار دلار آن را به دخترش قرض دهد. من به شدت به او هشدار دادم که مبادا چنین کاری بکند. به او توضیح دادم اگر این ریسک او جواب ندهد، پول ماهیانه کافی برای ادامه زندگی را نخواهد داشت.
خلاصه کلام این است که هرگز نباید پولی به فرزندتان قرض بدهید، مگر اینکه درصورت ازدست رفتن این پول بتوانید از عهده تبعات آن بر بیایید. اما متاسفانه این خانم هم کار خودش را کرد و بعدا متوجه شد که دخترش از عهده پرداخت سود این قرض برنمیآید و آخر این شد که وی در سن پیری نه تنها مجبور شد برای زندگی نزد دخترش برود بلکه ناچار شد برای درآوردن خرج زندگی در یک رستوران کار کند.
بهگزارش اقتصادنیوز، چه بخواهید، چه نخواهید، شما با سایر والدین مقایسه میشوید؛ شاید برای شما هم پیش آمده وقتی فرزندتان را به زمین بازی پارک میبرید، ناخواسته صحبتهای سایر والدین را شنیدهباشید که درباره جشن تولدی که برای فرزندشان گرفتهاند، صحبت میکنند. حتما شما هم در آن لحظه با لبخندی تلخ، سرتان را تکان دادهاید اما با خودتان گفتهاید: آنها واقعا درباره خود چه فکری میکنند که برای تولد یک بچه چهارساله و خرید یک کیک میلیونها تومان خرج کردهاند؟
بله! به دنیای پدران و مادران مدرن خوش آمدید! باید بگوییم امروز، این هزینهها الزاما مربوط به دوران کودکی نیستند و حتی پس از ازدواج و ترک خانه ازسوی فرزندان نیز همچنان ادامه مییابند.
در دنیای پر از چشم و همچشمی امروز، والدین اشتباهات مالی زیادی در قبال فرزندانشان انجام میدهند که این رفتارهای اشتباه، از خرید وسایل مختلف گرفته تا ماشین، خانه و حتی کمکهزینه مالی برای راهاندازی یک شغل را دربرمیگیرند. در این گزارش، به نقل از هفتهنامه پول (Money) به برخی از مهلکترین اشتباهات مالی والدین، در قبال فرزندانشان اشاره میکنیم. اینها تنها چند نمونه از مثالهایی است که مدیران و مشاوران امور مالی تاکنون در بین مشتریان خود به آنها برخوردهاند.
میخواهم برای هر دو فرزندم خودروی آخرین مدل بخرم!
«کارن لی» مشاور مالی موسسه مشاورهای «کارن لی و شرکا» میگوید: یکی از مشتریانم پس از 10 سال زندگی مشترک، از همسرش جدا شده و مهریه یک میلیون دلاری گرفته بود. وی سالانه تنها 35 هزار دلار درآمد داشت که قطعا پول مهریهای که گرفته تنها پساندازش محسوب میشد. او اندکی پس از اینکه مهریهاش را از همسر سابقش دریافت کرد، نزد من آمد و گفت قصد دارد برای هرکدام از فرزندانش یک خودروی آخرین مدل بخرد چراکه نسبت به فرزندانش احساس عذاب وجدان میکند.
این مشاور مالی ادامه داد: به او گفتم که خوب میدانم میخواهی در حق فرزندانت لطف کنی اما بهترین لطف در حق آنها این است که برای آنها با 10 هزار دلار، یک خودروی کارکرده ارزانتر و با 150 تا 200 هزار دلار یک خانه بخری و بقیه این پول را نیز برای بازنشستگی خود پسانداز کنی. با اینحال این زن بازهم کار خود را کرد و بهجای اینکه پولش را سرمایهگذاری کند، 240 هزار دلار را برای خرید دو خودروی گرانقیمت آتش زد.
من وام میگیرم و حجم کار خود را دوبرابر میکنم تا فرزندم در آینده دیگر بدهی تحصیلی نداشته باشد
«مارگاریتا ام.چنگ»، مشاور رسمی امور مالی در موسسه «بلو اوشن» میگوید: به تازگی پدر و مادری بهعنوان مشتری به من مراجعه کردند و گفتند دوست ندارند فرزندشان در آینده وام تحصیلی داشته باشد. اگرچه انگیزه آنها برای من قابل درک بود اما آنها واقعا در وضعیتی نبودند که از پس آن بر بیایند. من سعی کردم به آنها بقبولانم که چرا بهتر است بهجای بهجای اینکار از بستههای کمکهزینه مالی استفاده کنند. این بسته کمکهزینه مالی شامل یارانه وام کمک هزینه تحصیلی و کار تحصیلی میشود. اما آنها حتی دوست نداشتند فرزندشان به صورت پارهوقت هم کار کند.
بنابراین بازهم راه اشتباه خود را درپیش گرفتند و مادر خانواده تصمیم گرفت حجم کاری خود را دوبرابر کند و با گرو گذاشتن خانه در رهن بانک، اقدام به دریافت وام کردند تا بتوانند هزینههای تحصیل فرزندشان را بدهند. در مواقعی که وضعیت بغرنج نیست، دادن کمی مسئولیت به فرزندتان، برای اینکه بخشی از هزینههای تحصیلی را خودشان بپردازند، باعث میشود تا نسبت به هزینههای خود احساس مسئولیت کنند و پس از تحصیل نیز با اعتماد آینده مالی خود را بسازند.
میخواهم به دخترم 250 هزار دلار بدهم تا رستورانش را از ورشکستگی نجات دهد
«لس سزارکا»، کارشناس و مشاور مالی رسمی در موسسه مدیریت مالی و سرمایه گذاری سزارکا نیز از تجربههای کاری خود میگوید. وی افزود: چند سال پیش، یکی از مشتریانم که فردی بازنشسته بود، نزد من آمد زیرا فرزندش در وضعیت ناامیدکنندهای قرار داشت. دختر و پسرخواندهاش یک رستوران ساحلی کوچک خریده بودند که متاسفانه کارشان نگرفته بود و در آستانه ورشکستگی قرار داشتند.
این مشتری به من گفت که اموراتش را از راه حقوق تامین اجتماعی میگذراند و تنها پساندازش 300 هزار دلار است که تازه میخواهد 250 هزار دلار آن را به دخترش قرض دهد. من به شدت به او هشدار دادم که مبادا چنین کاری بکند. به او توضیح دادم اگر این ریسک او جواب ندهد، پول ماهیانه کافی برای ادامه زندگی را نخواهد داشت.
خلاصه کلام این است که هرگز نباید پولی به فرزندتان قرض بدهید، مگر اینکه درصورت ازدست رفتن این پول بتوانید از عهده تبعات آن بر بیایید. اما متاسفانه این خانم هم کار خودش را کرد و بعدا متوجه شد که دخترش از عهده پرداخت سود این قرض برنمیآید و آخر این شد که وی در سن پیری نه تنها مجبور شد برای زندگی نزد دخترش برود بلکه ناچار شد برای درآوردن خرج زندگی در یک رستوران کار کند.
۰