پسر نه ساله را زنده در قبرستان به خاک سپردم!
کشف جسد کودک در یکی از قبرهای گورستان منطقه معصرة در جنوب قاهره منجر شد تا کارآگاهان با یک پرونده پیچیده برخورد کنند.
کد خبر :
۳۵۷۵۹
بازدید :
۵۶۸۹
کشف جسد کودک در یکی از قبرهای گورستان منطقه معصرة در جنوب قاهره منجر شد تا کارآگاهان با یک پرونده پیچیده برخورد کنند.
به گزارش جام نیوز، تحقیقات اولیه نشان داد که مسئول قبرستان جسد این کودک ناشناس که حدود 9 سال سن دارد را پیدا کرده است و شواهد نشان از آن داشت که 15 روز از مرگ او گذشته است.
تحقیقات جنایی برای باز کردن گره این پرونده ادامه داشت تا اینکه مشخص شد جسد مربوط به یک دانش آموز ابتدایی به نام احمد است و مدتی است از مفقودی او می گذرد؛ با توجه به لباسی که جسد به تن داشت هویت جسد توسط پدرش شناسایی شد.
رمزگشایی از این پرونده پیچیده سرعت بیشتری پیدا کرد و در ادامه معلوم شد پدر قربانی در یک کارخانه تولید سرامیک فعالیت دارد و در آن جا فردی به نام محمود کار می کرد که از زمان گمشدن احمد دیگر به کارخانه نیامد.
محمود دارای اختلال روانی بود و پیگیری ها برای دستگیری وی ادامه داشت تا اینکه کارگاهان موفق به دستگیری وی شدند.
پسر نه ساله را زنده در قبرستان به خاک سپردم!
محمود در اعترافات خود به کاراگاهان گفت که به علت بیماری روانیش همیشه از سوی مقتول مورد تمسخر قرار می گرفته است و او برای اینکه از شر طعنه ها و تمسخرهای احمد رهایی یابد دست به این جنایت هولناک زده است.
محمود در ادامه اعترافات خود گفت: مقتول را به بهانه ای به گورستان کشاندم و در آن جا با گلدان بر سرش زدم و در حالی که هنوز نمرده بود او را در یکی از قبرها دفن کردم اما فرصت پیدا نکردم به طور کامل قبر را با خاک پر کنم و از محل فرار کردم.
اعترافات محمود کافی بود تا بار دیگر کاراگاهان به محل جنایت برگردند و لاشه گلدان شکسته شده را پیدا کنند تا خون باقی مانده روی گلدان حرف های محمود را تایید کند.
به گزارش جام نیوز، تحقیقات اولیه نشان داد که مسئول قبرستان جسد این کودک ناشناس که حدود 9 سال سن دارد را پیدا کرده است و شواهد نشان از آن داشت که 15 روز از مرگ او گذشته است.
تحقیقات جنایی برای باز کردن گره این پرونده ادامه داشت تا اینکه مشخص شد جسد مربوط به یک دانش آموز ابتدایی به نام احمد است و مدتی است از مفقودی او می گذرد؛ با توجه به لباسی که جسد به تن داشت هویت جسد توسط پدرش شناسایی شد.
رمزگشایی از این پرونده پیچیده سرعت بیشتری پیدا کرد و در ادامه معلوم شد پدر قربانی در یک کارخانه تولید سرامیک فعالیت دارد و در آن جا فردی به نام محمود کار می کرد که از زمان گمشدن احمد دیگر به کارخانه نیامد.
محمود دارای اختلال روانی بود و پیگیری ها برای دستگیری وی ادامه داشت تا اینکه کارگاهان موفق به دستگیری وی شدند.
پسر نه ساله را زنده در قبرستان به خاک سپردم!
محمود در اعترافات خود به کاراگاهان گفت که به علت بیماری روانیش همیشه از سوی مقتول مورد تمسخر قرار می گرفته است و او برای اینکه از شر طعنه ها و تمسخرهای احمد رهایی یابد دست به این جنایت هولناک زده است.
محمود در ادامه اعترافات خود گفت: مقتول را به بهانه ای به گورستان کشاندم و در آن جا با گلدان بر سرش زدم و در حالی که هنوز نمرده بود او را در یکی از قبرها دفن کردم اما فرصت پیدا نکردم به طور کامل قبر را با خاک پر کنم و از محل فرار کردم.
اعترافات محمود کافی بود تا بار دیگر کاراگاهان به محل جنایت برگردند و لاشه گلدان شکسته شده را پیدا کنند تا خون باقی مانده روی گلدان حرف های محمود را تایید کند.
پرونده این جنایت برای ادامه تحقیقات به دادستانی فرستاده شد.
۰
