آدرس غلط خصوصیسازی در فوتبال ایران
مدل اداره کردن ورزش و بهخصوص فوتبال در ایران با بسیاری از کشورهای جهان متفاوت است.
کد خبر :
۴۱۱۴۰
بازدید :
۱۰۸۹
در کشور ما مدیران ورزشی از این پتانسیل نمیتوانند استفاده کنند. البته رسانهها نیز بارها متذکر شدند که راههای درآمدزایی از فوتبال در ایران بسته یا نیمه بسته است.
به گزارش دنیای اقتصاد، ورزش را خصوصی میکنیم. کمبود منابع مالی داریم. به مرز ورشکستگی رسیدیم. مشکل درآمدزایی داریم. بهزودی از سوی فیفا با محرومیت مواجه میشویم. مالیات کمر باشگاهها را خم کرده و... اینها سرفصلهایی هستند که دستکم در یکی دو ماه گذشته به دفعات از سوی مدیران ورزش کشور شنیده شده است.
مدل اداره کردن ورزش و بهخصوص فوتبال در ایران با بسیاری از کشورهای جهان متفاوت است. آنها میدانند که فوتبال اگر به شکل درستی اداره شود نه تنها خرج خودش را درمیآورد بلکه میتواند به سوددهی شگفتانگیزی نیز برسد.
اما در کشور ما مدیران ورزشی از این پتانسیل نمیتوانند استفاده کنند. البته رسانهها نیز بارها متذکر شدند که راههای درآمدزایی از فوتبال در ایران بسته یا نیمه بسته است. در شرایطی که باشگاههای فوتبال از دریافت حق پخش تلویزیونی مسابقات محروم هستند و درآمدزایی آنها از طریق بلیتفروشی و تبلیغات محیطی نیز راه به جایی نمیبرد و مهمتر از آن دولت به فوتبال «دولتی» ایران نیز نمیتواند کمکی بکند، طبیعی است که باشگاههای فوتبال باید رو به تکدیگری بیاورند تا بتوانند بدن نحیف خود را تغذیه کنند. در این میان فرمولی که میتواند باعث رشد فوتبال ایران شود خصوصیسازی است. البته به شرطی که راههای کسب درآمد نیز مهیا باشد.
جای خالی بستههای حمایتی
درخصوص مشکلات و موانع درآمدزایی در ورزش و فوتبال کشور و راههای برونرفت از آن امیررضا واعظآشتیانی مدیرعامل سابق باشگاه استقلال و از فعالان اقتصادی کشور با روزنامه «دنیای اقتصاد» گفتوگو کرده است.
جای خالی بستههای حمایتی
درخصوص مشکلات و موانع درآمدزایی در ورزش و فوتبال کشور و راههای برونرفت از آن امیررضا واعظآشتیانی مدیرعامل سابق باشگاه استقلال و از فعالان اقتصادی کشور با روزنامه «دنیای اقتصاد» گفتوگو کرده است.
وی دراین گفتوگو تاکید میکند که تا وقتی نگاه دست چندمی در کشور به ورزش وجود دارد نباید انتظار رشد مبحث اقتصاد ورزش را داشت. او ابتدا درباره موضوع خصوصیسازی باشگاههای فوتبال که اخیرا دوباره داغ شده، گفت: «من اعتقاد دارم باید کل ورزش ایران بهصورت خصوصی اداره شود. خصوصا در واگذاری فوتبال به بخشخصوصی باید تعجیل شود چراکه بیتالمال کمتر حیف و میل میشود.
اما مطرح کردن خصوصیسازی باشگاههای فوتبال در حال حاضر فقط یک مانور است چراکه درست در زمان انتخابات ریاست جمهوری یا انتخاب وزرای جدید این موضوع در دولتهای مختلف مطرح شده است. دولت قبلا اعلام کرده بود به دلیل اینکه دو باشگاه پرسپولیس و استقلال در ردیف موسسات فرهنگی هستند از واگذاری آنها پرهیز کرده بود.
پس الان هم اتفاق جدیدی برای آنها رخ نداده است. ضمن اینکه برای واگذاری باشگاهها به بخشخصوصی باید بستر آنها فراهم باشد. وقتی هیچگونه بسته حمایتی از سوی دولت برای فعالان بخشخصوصی در ورزش وجود ندارد، با چه بهانهای میخواهیم باشگاهها را خصوصی کنیم؟ هر زمان دولت بستههای تشویقی برای فعالان بخشخصوصی و سرمایهگذاران برای انتفاع از حضور در ورزش را تعریف کرد آن زمان باید در مورد واگذاری ورزش به بخشخصوصی صحبت کرد.
پس الان هم اتفاق جدیدی برای آنها رخ نداده است. ضمن اینکه برای واگذاری باشگاهها به بخشخصوصی باید بستر آنها فراهم باشد. وقتی هیچگونه بسته حمایتی از سوی دولت برای فعالان بخشخصوصی در ورزش وجود ندارد، با چه بهانهای میخواهیم باشگاهها را خصوصی کنیم؟ هر زمان دولت بستههای تشویقی برای فعالان بخشخصوصی و سرمایهگذاران برای انتفاع از حضور در ورزش را تعریف کرد آن زمان باید در مورد واگذاری ورزش به بخشخصوصی صحبت کرد.
جدا از آن بر فرض که همه امکانات و شرایط نیز فراهم باشد؛ نباید به یکباره برویم به سمت واگذاری. شکل درست این است که باشگاهها باید اول به سودرسانی نسبی برسند و راههای درآمدزایی نیز فراهم شود بعد آرام آرام و در مدت ۴یا ۵ سال آنها را واگذار کنیم. باید به این موضوع توجه کنیم که اقتصاد ورزش برگرفته از اقتصاد کلان یک کشور است.
این کمپانیها هستند که با حضور در ورزش به توسعه آن کمک میکنند اما در کشور ما که اقتصاد کلان آن بیمار است چگونه باید انتظار داشته باشیم که اقتصاد ورزش آن به سرانجام برسد؟ در اقتصاد ما رکود و تورم حاکم است و در این شرایط خصوصی کردن باشگاهها سرنوشت آنها را به نابودی خواهد کشاند. کشورهای دیگر از سرمایهگذاریها در ورزش اشتغالزایی میکنند و سود سرشار آن به همه بخشهای جامعه سرایت میکند ولی ما داریم فرصتسوزی میکنیم.»
بدهیهای انباشته باشگاهها؛ چرا؟
واعظآشتیانی به بدهیهای انباشته باشگاههای فوتبال که یکی دیگر از معضلات باشگاهداری در فوتبال ایران است اشاره میکند و میگوید: «تا زمانی که بهصورت رسمی مجامع باشگاهها برگزار نشود و تا زمانی که حسابرسی سالانه که حاصل عملکرد مدیران است وجود نداشته باشد بدهیهای باشگاهها مدیریت نمیشود.
بدهیهای انباشته باشگاهها؛ چرا؟
واعظآشتیانی به بدهیهای انباشته باشگاههای فوتبال که یکی دیگر از معضلات باشگاهداری در فوتبال ایران است اشاره میکند و میگوید: «تا زمانی که بهصورت رسمی مجامع باشگاهها برگزار نشود و تا زمانی که حسابرسی سالانه که حاصل عملکرد مدیران است وجود نداشته باشد بدهیهای باشگاهها مدیریت نمیشود.
تنها راه موجود برای برونرفت از این ماجرا اجرای قانون تجارت است. سه فصل پیش گفتند پرسپولیس و استقلال هر کدام ۸۰ و ۱۰۰ میلیارد بدهکار هستند آیا وزیر وقت ورزش نباید برای آنها قانون را اجرا میکرد؟ چرا دیوان محاسبات به این موضوع ورود نکرد؟ وزارت ورزش دراین مورد کوتاهی میکند چون صاحب و متولی این دو باشگاه است.
وقتی بدهیها زیاد شد و شکایتها باشگاهها را در معرض محرومیت قرار داد مدیران با رفتارهای آماتوری، این دوباشگاه و تماشاگرانش را تحقیر میکنند و درخواست کمک مالی دارند. اگر مجامع این دو باشگاه به این مسائل قویتر ورود میکردند مطمئنا این مشکلات پیش نمیآمد.»
دو گره کور
راههای درآمدزایی در فوتبال ایران بسیار محدود است. در این شرایط بلیتفروشی مستقیم در اختیار باشگاهها نیست و تبلیغات محیطی فوتبال هم مشتری پر و پا قرصی ندارد.
دو گره کور
راههای درآمدزایی در فوتبال ایران بسیار محدود است. در این شرایط بلیتفروشی مستقیم در اختیار باشگاهها نیست و تبلیغات محیطی فوتبال هم مشتری پر و پا قرصی ندارد.
مدیرعامل سابق باشگاه استقلال در مورد این مشکل نیز گفت: «مشکل نبود تبلیغات محیطی در فوتبال نیز به رکود اقتصادی در جامعه برمیگردد. وقتی با التماس اسپانسر را به فوتبال میآورند وضعیت همین میشود. باید در مورد انتخاب اسپانسر از موضع بالا وارد شوند ولی به قراردادهای غیرقانونی تن میدهند.
اسپانسرینگ زمانی محقق میشود که تولید و اقتصاد شرایط خوبی داشته باشند. بلیتفروشی هم قانونا و طبق نظر فیفا باید در اختیار باشگاهها باشد اما متاسفانه در ایران فدراسیون فوتبال بهجای اینکه سیاستگذار باشد مستقیما بلیتفروشی را در دست گرفته و درصدی را به باشگاهها میدهد.»
۰