شاعر صلح و سازش
همین چندی پیش بود. سرای اهل قلم؛ برنامهای برگزارشد که در آن شرح ششجلدی مثنوی معنوی البته با نگاه تطبیق، نوشته ناهید عبقری، رونمایی شد.
کد خبر :
۴۳۶۳۱
بازدید :
۱۵۰۰
همین چندی پیش بود. سرای اهل قلم؛ برنامهای برگزارشد که در آن شرح ششجلدی مثنوی معنوی البته با نگاه تطبیق، نوشته ناهید عبقری، رونمایی شد. خود عبقری میگفت کار انتشار کتاب، سالها پیش تمام شده اما حالا کتاب رونمایی شده است. در آن جلسه نکته جالب این بود که دو شخصیت یکی سیاسی- فرهنگی و یکی بیشتر سیاسی حضور داشتند؛ در آن برنامه هر چند حداد عادل به عنوان رئیس فرهنگستان ادب پارسی در برنامه حضور داشت اما آن روز غلامرضا انصاری در کسوت قائم مقام یک حزب سیاسی بود و شاید علاقهاش به مثنوی او را به این وادی کشانده بود.
ناهید عبقری که خودش تاکید دارد حدود ٤٥ سال بر عرفان مطالعه دارد و حدود سی سال به طور ویژه درباره مولوی و شمس مطالعه کرده است، در لابهلای حرفهایش بر صلح و دوری از خشونت تاکید دارد. او در تعاریف خود مولانا را شاعر صلح و دوستی، معرفی میکند و اندیشههای او را، اندیشههایی میداند که نیاز مردمان جهان امروز است.
اندیشههایی که میتواند دنیای از همگسیخته و مملو از تعصبات، را دنیایی بهتر شکل دهد و دنیایی شامل صلح را به ما ارزانی دارد. عبقری مدیر انتشارات بانگ نی هم هست که بیشتر تولیداتش در زمینه مولویپژوهی است. او اعتقاد دارد باید مولوی را به عموم مردم شناساند.
میگوید: اگر برای مردم اندیشههای مولانا را به زبان ساده توضیح دهیم،همه به آن احساس نیاز خواهند کرد. او خود جلسات مثنوی خوانی دارد و به طور معمول جلساتی هم دراین زمینه در دانشگاه برگزار میکند. فرصتی دست داد تا با او به گفت گو بنشینیم. مشروح این گفت و گو در ادامه آمده است:
داستانهای مثنوی به زبان انگلیسی ترجمه شد
داستانهای مثنوی به زبان انگلیسی ترجمه شد
شما چندی پیش کتابی به زبان انگلیسی منتشر کردید و برای آن در جهاددانشگاهی مشهد، نمایشگاه و آيین رونمايی گذاشتید، داستان این کتاب چیست؟
واقعیت این است، نام این کتاب را «Rumi,s Stories» گذاشتم که به معنای قصههای مولاناست. دلیل اصلیاش هم این است که این کتاب به زبان انگلیسی و مخاطب آن غیر ایرانی است و طبیعی هم بود باید از عنوانی استفاده میکردیم که آنها مولانا را میشناسند.
غربیها به دلایل عدیده به مولانای ما رومی میگویند؛ یکی از دلایلش این است که او اهل بلخ بوده و به قونیه مهاجرت کرده است که در قدیم روم شرقی نام داشت و غربیها هم مولانا را که در قرن هفتم میزیست و در زمان خودش بسیار معروف بود، به همین نام میشناختند. این واژه در اصل توسط مسلمانها برای مردم مناطق آناتولی و ترکیه امروز و تا اندلس استفاده میشده و غربیها هم از همین نام استفاده کردند. میخواهم بگویم درست است که ما جلالالدین محمد بلخی را به نام مولانا میشناسیم اما آنها او را با نام «رومی» میشناسند.
مولانا در اصل در سال ٦٠٤ هجری در بلخ به دنیا آمد که متعلق به استان خراسان بزرگ آن زمان بود که زیر مجموعهای از ایران بود و هست اما بعدها خراسان ما بخشهایی از خود را از دست داد و از دست ما رفت؛ ولي آن زمان که مولانا میزیست تمام آن مناطق بهویژه بلخ در محدوده خراسان بزرگ بود.
تحقیقات هم نشان داده است که مولانا خودش را ایرانی میدانست؛ تمام اشعارش که نزدیک حدود ٧٠هزار بیت است (نزدیک ٢٥هزار و ششصد و اندی بیت آن در مثنوی آمده است) و غزلیاتش هم حدود ٤١هزار بیت را شامل میشود، همه به زبان فارسی است و البته ابیات محدودی هم به زبان عربی دارد. این را باید تأکید کنم که در اشعار مولانا کلمات یونانی هم به کار رفته است یا برخی دیگر از زبانها که واژههایش در محل زندگی مولانا یعنی قونیه، مرسوم بوده است.
اینها را برای این توضیح دادم که بدانیم با چه کسی روبهرو هستیم؛ هر چند بخشی از مخاطبان شما احتمالا او را میشناسند. این کتاب که ترجمهاش همان داستانهای رومی است به زبان انگلیسی منتشر شده و اگر عمری باقی باشد، گروه ما در نظر دارد در آثار بعدی، نام مولانا و جلالالدین محمد بلخی را به غربیها بشناساند.
به هر حال شما کتابی را به زبان انگلیسی نوشتهاید؛ باید دلیلی برای این کار داشته باشد؟
اول اینکه این کتاب تجربه نخست من به زبان دیگر است و توانستهایم کتابی را در این سطح و با این کیفیت به صورت بینالمللی منتشر کنیم. موضوع بعدی درباره دلیل نوشتن کتاب به زبان دیگر است.
این یک واقعیت است که اگر همین امروز پیچ تلویزیون را باز کنید و به اخبار شبکههای مختلف بینالمللی سر بزنید، با دنیایی عجیب و غریب مواجه میشوید؛ دنیایی که پر از تشتت و تشنج است. من شخصا خیلی اهل تلویزیون نیستم اما گاهی وقتی همسرم اخبار مختلف را تماشا میکند، میبینم که دنیا پر از خشونت شده است.
دنیایی امروز ما را احاطه کرده است که نیاز بسیار زیادی به «انسانیت» دارد. متاسفانه امروز ما تعصبات بسیار شدیدی را میبینیم که به نام مذهب چه اقداماتی انجام میدهد. موضوع میانمار را ببینید یا عراق یا هر جای دیگر که ترور وجود دارد و خشونت یا هر جایی دیگر که خشونت وجود دارد و همنوعکشی به هر نامی یا با هر تعصبی.
اکنون گروههای مختلفی با نامهای گوناگون در جهان پیدا شدهاند که تعصبات مذهبی را دامن میزنند، فرقی نمیکند که نامش طالبان باشد یا بوکو حرام فرقی نمیکند که در میانمار جنایت کنند یا در افغانستان. اینها جهان ما را جهانی وارونه و دور از ویژگیهای انسانی ساختهاند. متاسفانه این فضا اتفاقات غمانگیزی را در جهان رقم زده است؛ به همین دلیل گمانم این بود که میتوانيم با شناساندن مولانا به جهان یک قدم هر چند کوچک در مسیر گسترش صلح برداریم.
اندیشه مولانا نیاز امروزی است
چرا در این میان مولانا انتخاب شد؟ چرا شخصیتهای دیگر را انتخاب نکردید؟
من بیش از ٤٥ سال است که مطالعات عرفانی دارم و شخصیتهای مختلف این حوزه را میشناسم و درباره زندگی و احوالاتشان تحقیق کردهام؛ بهویژه در حدود ٣٠ سال اخیر به طور ویژه بر مولانا و شمس تبریزی تمرکز داشتهام. طی این ٣٠ سال (البته حدود ٢٦ سال است) با تمرکز بر زندگی مولانا و شمس تبریزي به این نتیجه رسیدهام که دنیای امروز و جهان اطراف ما به طور بسیار ویژه به اندیشههای مولانا نیاز دارند. به نظر من مردم دنیای امروز نیاز دارند که اندیشهای آنها را به هم پیوند دهد تا از این همه از همگسیختگی و از این همه تشتت و دوری از یکدیگر نجات پیدا کنند.
اندیشه مولانا نیاز امروزی است
چرا در این میان مولانا انتخاب شد؟ چرا شخصیتهای دیگر را انتخاب نکردید؟
من بیش از ٤٥ سال است که مطالعات عرفانی دارم و شخصیتهای مختلف این حوزه را میشناسم و درباره زندگی و احوالاتشان تحقیق کردهام؛ بهویژه در حدود ٣٠ سال اخیر به طور ویژه بر مولانا و شمس تبریزی تمرکز داشتهام. طی این ٣٠ سال (البته حدود ٢٦ سال است) با تمرکز بر زندگی مولانا و شمس تبریزي به این نتیجه رسیدهام که دنیای امروز و جهان اطراف ما به طور بسیار ویژه به اندیشههای مولانا نیاز دارند. به نظر من مردم دنیای امروز نیاز دارند که اندیشهای آنها را به هم پیوند دهد تا از این همه از همگسیختگی و از این همه تشتت و دوری از یکدیگر نجات پیدا کنند.
دنیای امروز نیاز دارد بر مبنای عشق و محبت و شفقت پیریزی شود. من تصور میکنم دغدغه هر کسی که دوستدار صلح و دوستی و رفاقت است؛ همین است که بتواند اندیشههایی را اشاعه دهد که بتواند پرچمی را در دست داشته باشد. از آنجا که از دل فرهنگ اسلامی و ایرانی خوب ما مولانای عزیز برخاسته، میتوان با تمرکز بر اندیشههای او این فرهنگ را در دنیا بازشناسی کرد.
این را همه مولویپژوهان تأیید خواهند کرد که دو کشتی سیال و دو خورشید درخشانی که مثنوی مولانا و اندیشههای او را سیراب کردهاند، قرآن و احادیث و روایات است و این موضوع باید مورد بازخوانی، بازشناسی و بازمعرفی قرار گیرد. من بر این باور هستم که وقتی ما چنین اندیشه قوی و نیرومندی داریم که سایرین هم میتوانند از آن بهره ببرند و اتفاقات خجستهای در آنها بیفتد، چقدر خوب است که بتوانيم در این زمینه کار کنیم و فرهنگ غنی خودمان را بشناسانیم.
در این زمینه آثار دیگر او را هم مورد توجه قرار دادهاید؟
بله؛ غیر از این کتاب که به زبان انگلیسی است، دو کتاب از عارف قصهگو بشنو شماره یک و دو که ١٠ سال پیش به بازار آمد و داستانهای رومی هم که دربارهاش صحبت کردیم، در واقع ١٠٢ قصه از قصههای این کتابها را گزینش کردیم و در مجموعه خودمان منتشر کردیم؛ از آن سو نماینده ما یعنی آژانس ادبی پل در تهران، به ریاست آقای دکتر جعفریاقدم در داخل و خارج کشور اقدامات را انجام داده است.
بله؛ غیر از این کتاب که به زبان انگلیسی است، دو کتاب از عارف قصهگو بشنو شماره یک و دو که ١٠ سال پیش به بازار آمد و داستانهای رومی هم که دربارهاش صحبت کردیم، در واقع ١٠٢ قصه از قصههای این کتابها را گزینش کردیم و در مجموعه خودمان منتشر کردیم؛ از آن سو نماینده ما یعنی آژانس ادبی پل در تهران، به ریاست آقای دکتر جعفریاقدم در داخل و خارج کشور اقدامات را انجام داده است.
ویژگیهای دیگر این کتاب از نظر خودتان چیست؟
این کتاب با کیفیت بسیار عالی منتشر شده و در تولید آن تعدادی از نگارگران تراز اول همکاری داشتهاند. نگارگرانی که خودتان میتوانید کارشان را ببینید. اهمیت کار نگارگران این است که به طور ویژه و اختصاصی برای هر کدام از داستانهای است کتاب تصور تولید کرده و زمان زیادی هم برای این کار صرف کردهاند.
باید توجه داشته باشیم که این کتاب درست است با نام من منتشر شده اما با همراهی دیگر اساتید مراحل آن را انجام دادهام. این را هم باید ذکر کنم که کتاب ٣٨ تابلوی مینیاتور از گروه کنز دارد که دو سال آمادهشدنش وقت برده است؛ مضاف بر این این کتاب را به نمایشگاه اخیر فرانکفورت و استانبول بردیم که با استقبال ناشران خارجی روبهرو شد.
شما چندی پیش در سرای اهل قلم با حضور دکتر حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب پارسی از مجموعه ٦ جلدی شرح مثنوی معنوی رونمایی کردید؛ درباره آن كتاب چه میتوان گفت؟
شرح مثنوی مجموعهای از پژوهشهای علمی و رواننویسی شده من است که به شکل دقیق درباره اندیشههای معرفتی مولانا انجام شده است. به هر حال همه میدانند و بارها هم تکرار شده که کتاب معظم مثنوی، کتاب تعلیمی در زمینه عرفان است که مولانا در آن اندیشههای خود را به ما ارزانی داشته است.
درواقع این کتاب جامع با نگرش اسلامی دینباور عمیق است که در آن به نقش سازنده آگاهی یعنی تکامل آدمی پرداخته است. در این مجموعه، نوعی جامعهشناسی و خودشناسی از منظر عرفان مورد بررسی قرار گرفته و درواقع آسیبشناسی تعاملات درونی هر شخص با خود و اجتماع او است و در ارتباط با این امر نیز به ساختار وجود انسان اشاره و علل وجود رذایل و نقایص اخلاقی تبیین شده است که با ارایه راهکارهای علمی عوامل لازم برای رشد و تکامل آدمی را برشمرده و با مثالهای شیرین به فهم آن کمک کرده است.
١٢٨ شرح از مثنوی وجود دارد
شرحهای دیگر هم درباره مثنوی هست؛ نگاه شما در این مجموعه چه بوده است؟
ببینید! ما دراین شرح عظیم که از ویژگیهای منحصربهفردی هم برخوردار است، به وجوه متعدد توجه داشتهایم تا مطابق آنچه پیشتر گفتم، انسان دنیای امروز که هر چیز را در ترازوی خرد و علم وزن میکند، بتواند پاسخ سوالات خود را از طریق عرفان نظری و علمی بیابد. در این زمینه و برای تکمیل این روند، پژوهشهای زیادی شده است.
ازجمله این پژوهشها میتوان به پژوهش و تأمل در ساختار وجودی انسان و چگونگی سازوکارهای ذهن روان از دو منظر عرفان نظری و متافیزیک اشاره کرد که نتیجه فهم آن، آشنایی با نفس و یا من درون است که زیرساخت کلیه تعاملات اجتماعی هر کس به شمار میآید و درک آن لوازم تعاملی و کمال است.
مثنوی برای کسانی که با كلام و روش تعليمی مولانا خو گرفتهاند، کتاب بسیار دلانگيز و جانپروری است؛ اما برای کسانی که در آغاز درك معانیاند، بسيار دشوار است و به سختی میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند؛
بنابراین خواندن و فهمیدن «مثنوی معنوی» برای کسی که با آن آشنایی ندارد، بدون داشتن معلم و راهنما کار بسیار سخت و شايد غيرممكنی به نظر میرسد، به همين دلیل تاكنون حدود صد و هشتاد شرح بر «مثنوی معنوی» به زبانهای مختلف نوشته و منتشر شده که به مخاطبان کمک کند تا انديشههای تعليمی مولانا را بهتر درک کنند و فکر میکنم که کتاب حاضر صد و هشتاد و یکمین شرح بر مثنوی باشد؛ البته نمیتوانم این مطلب را با اطمینان بگویم چراکه ممكن است شرحی بر مثنوی در کشوری منتشر شده باشد که ما هنوز از آن مطلع نشده باشيم. در هر حال نكته مهم اين است كه فهم مثنوی مولانا نیاز به معلم و راهنما دارد، استادی كه خود به درجاتی از آگاهی معنوی رسيده باشد.
نکته خاصی هست که باید درباره مولانا و مثنوی بدانیم؟
مولانا سال پايانی عمر خودش را با یک فاصله یا فترت دو ساله، صرف سرودن منظومه عظيم مثنوی معنوی کرد. در اين كتاب در يك نگاه سطحی ممكن است مطالب گسيخته به نظر برسند، در نگاه افراد آگاه، یک رشته يا يك پیوند نهانی در سراسر ٦ دفتر مثنوی مشاهده میشود كه چيزی جز سخن همواره و هميشه مولانا كه در آغاز مثنوی گفته است، نيست؛
يعنی «شرح جدايی»، اينكه ما همان «نی» هستيم و از «نيستانِ وجود» دور و مهجوريم و سعی و جهد مولانا بر اين بوده است كه به انسان تفهيم كند كه تو اين قالب جسمانی نيستی، تو اين ظاهری كه میبينی نيستی، اينها بخش مادی وجود تو است، بخشی كه برای حضور در زندگی زميني بهناچار از آن برخوردار شدهای و اين بخش زميني و مربوط به عالم ماده است، حقيقتِ تو بخش ناپيدای وجود تو است، بخشی كه به آن «جان» يا «نفس ناطقه» میگويند و از قابليت عظيمی برخوردار است.
میتواند به سوی نور اوج بگيرد و بشود نور محض و میتواند به سوی ماده سقوط كند و بشود ماده محض. در اين راستا و برای درك اين مفاهيم مولانا راهكارهای عملی دلنشينی را پيشنهاد و بر چگونگی سازوكار آن تاكيد میكند. مولانا در مثنوی و در داستانهای مختلف، به معجزات متعدد انبيا و خرق عادت اوليا مانند شقالقمر پیامبر اکرم(ص)، شکافتهشدن نیل توسط حضرت موسی «ع» و بسیاری از معجزات و داستانهای قرآنی ديگر اشاره میكند که شاید قبول این مطالب برای جوان امروزی که تنها با ديدگاه عقلانی، آن هم «عقل جزوی» و زنگارزدايی نشده به مسائل مینگرد، کمی سخت و حتی گاهی غیر قابل قبول باشد.
من در این کتاب برای تبيين عقلانی این مسائل از منظر مبانی عرفان نظری بهره بردهام؛ بدين معنا كه برای خواننده در جايگاه مناسب و ضروري توضيح میدهيم كه هر دانشی قوانين خاصی دارد و متناسب با آن قواعد در حيطه آن علم عمل میكنند، عرفان هم به دو شاخه عملی و نظری تقسيم میشود كه عرفان نظری از مبانی خاص خود برخوردار است كه خواننده آگاه با اطلاع از آنها بسياری از امور را بهتر درك ميكند و رمز و راز خرق عادت و معجزات را درمیيابد.
۰