اروپا و جبهه‌بندی واگرايی در مقابل همگرايی

اروپا و جبهه‌بندی واگرايی در مقابل همگرايی

گسترش گرایش گریز از مرکز و جدایی‌طلبی در کشورهای اروپایی ریشه‌های متفاوتی دارد. هر یک از پرونده‌های استقلال‌طلبی در اروپا، تاریخچه، پیشینه و زمینه‌های متفاوتی را پشت خود پنهان دارند.

کد خبر : ۴۴۸۹۵
بازدید : ۱۴۰۵
اروپا و جبهه‌بندي واگرايي در مقابل همگرايي مرتضی مکی | گسترش گرایش گریز از مرکز و جدایی‌طلبی در کشورهای اروپایی ریشه‌های متفاوتی دارد. هر یک از پرونده‌های استقلال‌طلبی در اروپا، تاریخچه، پیشینه و زمینه‌های متفاوتی را پشت خود پنهان دارند.

اسکاتلند، ایرلند شمالی، کاتالونیا و باسک، از جمله مناطقی هستند که طی دهه‌های گذشته، احساسات استقلال‌طلبی و جدایی‌طلبی در آن‌ها به یک گرایش غالب تبدیل شده است. هر یک از این پرونده‌ها را می‌توان به صورت مستقل و جدا از دیگری بررسی کرد، اما یک‌سری ویژگی‌های مشترک بین این پرونده‌ها وجود دارد که باعث پیوند میان این احساسات در نقاط مختلف اروپا می‌شود.
مواجهه اروپا با بحران مالی، بحران پناهجویان و چالش‌هایی که اتحادیه اروپا در روند همگرایی با آن مواجه شده است از جمله برگزیت، باعث شد که گرایش‌های جدایی‌طلبی در برخی کانون‌های بحران در اتحادیه اروپا، تعمیق شود.

به طور اخص در کاتالونیا، یکی از دلایل گرایش به جدایی‌طلبی، تفاوت سطح اقتصادی این منطقه با مناطق دیگر است. کاتالونیا به عنوان یک منطقه بسیار ثروتمند در اسپانیا، همواره به عدم توازن میان مالیات پرداختی به دولت مرکزی و سهم این منطقه از خدمات اجتماعی اعتراض داشته است.
مقامات کاتالونیا پیش از این‌بار‌ها نسبت به دولت مرکزی اسپانیا اعتراض کرده‌اند و خواستار این شده‌اند که به ازای مالیاتی که پرداخت می‌کنند، سهم بیشتری از خدمات دولت مرکزی و هزینه‌های بودجه داشته‌باشند.

طی سال‌های گذشته در انتخابات داخلی منطقه خودمختار کاتالان، موضوع دریافت سهم بیشتر از خدمات و بودجه دولت مرکزی، یکی از موضوع‌های اصلی بحث میان احزاب کاتالان و شعار محوری انتخابات بود. واکنش دولت مرکزی به پیشنهادهای دولت خودمختار کاتالان برای افزایش سهم این ایالت از بودجه کشور، انتظارات شهروندان این منطقه را تامین نکرده است. یکی از دلایل اصلی ناتوانی دولت اسپانیا برای تامین خواسته‌های کاتالان، به بحران مالی‌ای باز‌می‌گردد که یک دهه پیش گریبانگیر اروپا شد و همچنان کشورهای اروپایی از آن رنج می‌برند.

پیوند خوردن این انتظارات اقتصادی با مباحث هویتی شهروند کاتالان، باعث این شد که طی سال‌های اخیر میل به استقلال و جدایی‌طلبی در این منطقه بیش از گذشته جدی شود. کاتالان به لحاظ زبان، فرهنگ و سابقه تاریخی، هویت مستقلی نسبت به دیگر نقاط اسپانیا دارد تا حدی که شهروندان این منطقه خود را بیش از آنکه متعلق به اسپانیا بدانند، متعلق به فرهنگ و هویت کاتالان می‌دانند.

گرایش‌های سیاسی واگرایانه در دیگر جنبه‌های سیاست کشورهای اروپایی نیز در حال رشد است. همان‌گونه که برخی کانون‌های بحران در کشورهای اتحادیه اروپا بر اثر مشکلات جاری به استقلال‌طلبی روی آورده‌اند، احزابی که واگرایی و جدایی از اتحادیه اروپا را شعار محوری خود قرار داده‌اند نیز با استقبال بیشتری روبه‌رو شده‌اند. احزاب راست‌گرای افراطی که شعار ضد اتحادیه اروپا سر می‌دهند و در کشورهای عمده اتحادیه اروپا رای زیادی کسب می‌کنند، این انگیزه را در بین جمعیت‌های جدایی‌طلب تقویت می‌کنند که به دنبال استقلال بیشتر بروند.

در واقع می‌توان ریشه‌های رشد و تقویت راست افراطی در اروپا را با ریشه‌های مشترک استقلال‌خواهی در اروپا یکی دید. بحران مالی و بحران مهاجرت انگیزه‌های مشترکی هستند که استقلال‌طلبی چه از اتحادیه اروپا و چه از سوی مناطقی در کشورهای عضو را تقویت می‌کند.
قطعا گرایش‌های جدایی‌طلبانه در مناطق مختلف اروپا، می‌تواند بر فرآیند همگرایی در اتحادیه اروپا تاثیر به‌سزایی بگذارد. مقامات بلندپایه اروپایی از ژان‌کلود یونکر، رییس کمیسیون اروپایی گرفته تا رهبران بریتانیا، فرانسه و آلمان موضع قاطعی در برابر جدایی‌طلبی در کاتالونیا گرفتند و گفتند که از تمامیت ارضی و حاکمیت ملی دولت اسپانیا حمایت می‌کنند.

این موضع مشترک ناشی از نگرانی‌هایی است که بر اثر خواست جدایی‌طلبی کاتالونیا برای آینده اتحادیه اروپا ایجاد کرده است. قطعا اگر مقامات کاتالونیا به اهداف و خواسته‌های خود برای استقلال دست پیدا کنند، می‌تواند احساسات جدایی‌طلبانه در دیگر نقاط اروپا را هم زنده کند.
مثلا هفته گذشته در شمال ایتالیا، بعد از برگزاری همه‌پرسی استقلال کاتالونیا، شاهد برگزاری یک همه‌پرسی نمادین بودیم. در تعدادی دیگر از مناطق اروپا مانند باسک و ایرلند شمالی نیز، احساسات استقلال‌طلبانه مانند یک آتش‌زیر خاکستر است که هر لحظه می‌تواند شعله‌ور شود. ادامه این روند قطعا کل اتحادیه اروپا را تحت تاثیر قرار می‌دهد و یک خطر جدی برای روند همگرایی اتحادیه اروپا ایجاد کند. اگر حتی نگوییم که این نیرو‌ها توانایی فروپاشی اتحادیه اروپا را دارند، قطعا می‌توان گفت که این تحولات در کنار همه بحران‌هایی که گریبانگیر اتحادیه است، پرونده بحران جدیدی را خواهد گشود.

باید دید اهالی کاتالان و مقامات این منطقه خودمختار تا چه حد در مقابل سیاست‌های وحدت‌گرایانه دولت مادرید مقاومت خواهند کرد و دولت اسپانیا برای نگه داشتن کاتالونیا در چارچوب مرزهای اسپانیا به چه ابزاری متوسل می‌شود.
گمانه‌زنی‌های زیادی در مورد آینده کاتالان بعد از برگزاری همه‌پرسی استقلال مطرح می‌شود و مادرید و بارسلون، در یک جنگ لفظی در مقابل یکدیگر قرار گرفته‌اند، باید منتظر ماند و دید تا روز‌ها و هفته‌های آینده، استقلال طلبان کاتالونیا آیا به جز نافرمانی مدنی به ابزار دیگری هم متوسل می‌شوند یا نه.
*کارشناس مسائل اروپا.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید