تحولات ژئوپلیتیک روابط اعراب با روسیه
دولتهای عربی تلاش میکنند موجودیت ملیشان را حفظ کنند و از همین رو بیش از هر زمان دیگری نیازمند ائتلافهایی سیال، اگر نگوییم موقتی، هستند تا بتوانند از مرحله کنونی عبور کنند. مرحلهای که هنوز ما شاهد شکافهای ژئوپلیتیک قدیم هستیم، شکافهایی که تا اینجا موجب تنشهای زیادی در منطقه ما شده است.
کد خبر :
۴۵۲۵۳
بازدید :
۱۲۵۳
روابط اعراب و روسیه شاهد تحول بزرگی است. این تحول از یک طرف در نتیجه نقش رو به رشد روسیه در منطقه خاورمیانه بوده که همزمان شده است با کاهش نقش آمریکا نسبت به گذشته و نیز به دلیل رشد قدرت اقتصادی و نظامی روسیه و چین و انتقال مرکز ثقل جهانی به اوراسیا و از طرف دیگر به این دلیل که قدرتهای عرب منطقهای فرصت آن را یافتهاند تا با عقلانیت و واقعنگری بیشتری تحولات جهانی را ارزیابی کنند.
بهگونهای که برای مثال، عربستان سعودی درصدد آن برآمد تا روابط خود را با قدرتهای بزرگ و پیشاپیش آنها روسیه از نو ارزیابی کند. سفر ملک سلمان بن عبدالعزیز به مسکو یکی از نقاط اوج این فرایند بود و در خلال آن چندین توافقنامه در زمینههای همکاری مشترک بهویژه همکاریهای نظامی امضا شد.
همه اینها در شرایطی رخ میدهد که ما شاهد تحولات مثبتی در روابط بین ترکیه، متحد سابق و درجه یک آمریکا، با روسیه هستیم و پا به پای آن اختلافات بین واشنگتن و آنکارا نیز بیشتر و بیشتر میشود.
اینها نشان میدهد که ائتلافهای بینالمللی و منطقهای شاهد تغییرات عمیقی شده است و این امر بر آینده توازن موجود اثر خواهد گذاشت. آن چیزی که هماکنون روابط اعراب و روسیه را نسبت به گذشته ممتاز میکند، ماهیت عملگرایی و پراگماتیستی آن، بهویژه در حوزه سیاست خارجی روسیه است.
زیرا مسکو در کنار متحدان سنتی خود در منطقه، بسیار علاقهمند به داشتن شراکتی متوازن با همه کشورهای عربی از شرق تا غرب است. مسئلهای که با روشنی هرچه تمامتر میتوان آن را از طریق تحولات روابط مسکو و ریاض یا از طریق روابط روسیه و مراکش بهخصوص پس از سفر دمیتری مدودوف، نخستوزیر روسیه، به آنجا دریافت.
این رویکرد جدید روسیه نسبت به اکثر کشورهای عربی همزمان شده با تلاش همین کشورها برای شروع مرحله جدیدی در روابط خود با مسکو در چارچوب محیط بینالمللی و در مرحله جهان چند قطبی.
ازاینرو طبعا، موضوع فقط مرتبط به تحلیل ابعاد استراتژی روسیه در منطقه نیست. بلکه بیشتر مرتبط به تلاش کشورهای عرب برای درک نیاز آنها به داشتن ارتباطی متوازن با روسیه، مشابه همان ارتباط مستحکمی است که با اکثر کشورهای غربی دارند. به باور ناظران، در همین رابطه بود که ریاض اخیرا اقدام به یک ارزیابی جامع در باره دوستان و دشمنان خود کرد تا بتواند به صورتی کارآمد خود را با تغییرات مربوط به ایجاد توازن جدید در منطقه تطبیق دهد.
طبعا سفر ملک سلمان بن عبدالعزیز به روسیه در زمانی حسابشده و مناسب بود و بر تعدادی از مسائل پیچیده منطقهای ازجمله ایران، بحران سوریه و بازار انرژی و نیز داشتن روابطی دوجانبه تأکید داشت که بهخصوص بعد از مرحله گرمشدن محور مسکو- ریاض در دوران ریاستجمهوری آینده پوتین شاهد آن خواهیم بود و قرار است سال آینده برگزار شود، چنانکه نزدیکی اخیر روسیه و عربستان بهنظر بسیاری از کسانی که سیاستهای بینالمللی را دنبال میکنند، تا حدود زیادی از روابط دو جانبه ریاض و واشنگتن کاملا مستقل است.
درواقع این سیاست به هیچوجه بازتاب احساسات عاطفی واگذاری عربستان نسبت به رفتارها و سیاستهای ایالات متحده در منطقه نیست. همچنین به عمد ابعاد استراتژیک آن دستکم در مرحله کنونی در سطحی پایین خواهد بود.
زیرا روابط واشنگتن -ریاض، روابطی تاریخی و مستحکم بوده و همچنان برای هر دو طرف اهمیت استراتژیک زیادی دارد. بااینحال باید گفت: ما در عرصه بینالمللی شاهد رویکردهای مشخصی از نسبیگرایی و روانشدن روابط متقابل بهخصوص بعد از عبور از مرحله قطببندیهای ایدئولوژیکی هستیم که موجب ائتلافهای بسته بین کشورها میشد.
درهمینرابطه، ما شاهدیم که موضع مبهم و مردد واشنگتن برای مثال نسبت به مسئله کردستان، دولتهایی مانند عراق را وا داشت که در اتحاد خود با ایالات متحده تجدیدنظر کند؛ بهخصوص بعد از اظهاراتی که سناتور جان مک کین کرد و هشدار داد که ارتش عراق نباید از سلاحهای آمریکایی علیه کردها استفاده کند.
نتیجه این موضعگیری مبهم و کور آن بود که مقامات عراقی روابط خود را با مسکو فعال کردند تا بتوانند از این طریق به سلاحهایی دست یابند که وحدت اراضیشان را تضمین کند یا اینکه گروههای مخالف سوری اینکه سیاست مسکو را نمیپذیرند، نسبت به حمایتهای واشنگتن نیز دل خوشی ندارند و حاضر نیستند سناریوی کردستان عراق در سوریه نیز تکرار شود.
بر اساس آنچه گفته شد، میتوانیم به شکلی روشن به آینده روابط کشورهای عرب و روسیه بنگریم. بهخصوص با دولتهای بزرگ عربی نظیر مصر و عربستان که تاکنون روابط نیرومندی با ایالات متحده آمریکا داشتهاند. حال بدون اینکه در شبیهسازیهای بیهوده بیفتیم، میخواهیم نتیجه بگیریم که روابط عربستان با روسیه و چین یا منطقه اوراسیا به شکل عام، در آینده شاهد تحولات زیادی خواهد بود که از نقش پیشگامی این قدرتها در دوران پایان جهان تکقطبی نشئت خواهد گرفت.
به هرحال، دولتهای عربی تلاش میکنند موجودیت ملیشان را حفظ کنند و از همین رو بیش از هر زمان دیگری نیازمند ائتلافهایی سیال، اگر نگوییم موقتی، هستند تا بتوانند از مرحله کنونی عبور کنند. مرحلهای که هنوز ما شاهد شکافهای ژئوپلیتیک قدیم هستیم، شکافهایی که تا اینجا موجب تنشهای زیادی در منطقه ما شده است.
۰