نکات تاریخی کمترشنیده‌شده درباره امام رضا(ع)

مشکل این بود که شیعیان که هر لحظه احتمال شهادت امام را می‌دادند از ایشان درباره جانشین وی سؤال می‌کردند.

کد خبر : ۴۶۱۰۹
بازدید : ۱۳۳۴
غلامعلی رجایی | درباره حضرت رضا (ع) غالبا به مسئله ولایتعهدی معجزات و مناظره ایشان با بزرگان مذاهب مختلف و اقامه نماز عید با پای برهنه و... سخن‌ها گفته و تکرار می‌شود، اما به‌نظر اینجانب از نکات برجسته زندگی ایشان کمتر سخنی به میان می‌آید.

از بحث‌های کمتر مطرح‌شده درباره امام رضا (ع) این مطالب است:

١ - ادعای امامت یا عدم حمایت از امامت امام رضا از جانب دو برادر ایشان به نام‌های زید و ابراهیم که امام صریحا به او می‌گفت: «ای برادر تو که شاهد بودی پدرم در بستر مرگ مرا به شما‌ها به‌عنوان جانشین خود معرفی کرد.
حال این رفتار تو نشانه چیست؟» نصیحت‌های امام بر آن‌ها اثری نداشت. ابراهیم‌بن‌موسی‌بن‌جعفر در این میان ماجراهای عجیبی دارد. او از سوی محمدبن‌ابراهیم‌ابن‌طباطبا که مستقلا در سال ١٩٩ در کوفه علیه عباسیان قیام کرد به حکومت یمن منصوب شد.
ابراهیم پس از سرکوبی قیام ابن‌طباطبا به مکه رفت و برای ولایتعهدی امام رضا برای ایشان از مردم مکه بیعت گرفت، ولی پس از ولایتعهدی امام رضا به اطاعت مأمون درآمد! سپس در سال ٢٠٢ به حکومت یمن منصوب شد و پس از شهادت امام رضا دستگیر شد.
زیدبن‌موسی‌بن‌جعفر هم سرگذشت مشابهی دارد. او در سال ١٩٩ ازسوی ابن طباطبا به حکومت خوزستان و اهواز منصوب و پس از مدتی بر بصره مسلط شد و دستور داد خانه‌های بنی‌عباس را بسوزانند و به‌همین‌سبب به زیدالنار معروف شد.

٢ - قیام محمدبن‌جعفرصادق، عموی امام رضا که در سال ٢٠٠ قیام کرد و مردم مدینه و حجاز با او بیعت کردند. او حتی خود را امیرالمومنین می‌خواند!

٣ - سردرگمی شیعیان که نمی‌دانستند امام موسی‌بن‌جعفر چرا به‌صراحت از جانشین خود - به‌دلیل اینکه دستگاه خلافت عباسی بر این مسئله حساس بود که با تعیین امام پس از خود از سوی امام کاظم، وی را بکشد- اشارتی جز برای خواص نداشته است بنابراین بعضی‌ها دنباله‌رو دو برادر دیگر امام رضا شدند که به دروغ ادعای امامت کردند و بعضی بر مرام واقفیه دل سپردند.

٤ - اعتقاد بعضی شیعیان به زنده‌بودن امام موسی‌بن‌جعفر و اینکه ایشان مانند مسیح علیه‌السلام زنده است و روزی به اراده خدا برگشت و رجعتی خواهد داشت، بنابراین به امام جدیدی نیازمند نیستند. این گروه را، چون بر این نظر بودند که جریان امامت با موسی‌بن‌جعفر خاتمه یافته است، واقفیه می‌نامند.

٥ - گروهی که از امام کاظم در جمع‌آوری وجوهات شرعی نمایندگی داشتند و مبالغ سرشاری نزدشان بود و به طمع افتادند که با انکار امامت امام رضا پس از پدرش، این پول‌ها را در اختیار داشته باشند و به ایشان تحویل ندهند.

٦ -، چون امام تا هشت سال قبل از شهادت خود، یعنی حدودا در سن ٤٧ سالگی فرزندی نداشتند، برخی می‌گفتند تا آنجا که ما می‌دانیم و شنیده‌ایم هر امامی برای جانشینی خود باید فرزند ذکوری داشته و او را به شیعیان به‌عنوان امام و جانشین پس از خود معرفی کند. این چه امامی است که با این همه سن و سال هنوز خدا به او فرزند ذکوری نداده تا جانشین او شود.

٧ - مشکل دیگر دامن‌زدن مخالفان بنی‌هاشم و عباسیان به فرزندنداشتن امام رضا بود. اینان با توجه به دیر فرزنددارشدن امام که حضرت جواد را خدا به ایشان عنایت کردند، در بین جامعه چنین شایعه کردند که ایشان عقیم است.
کار به جایی کشید که امام با اکراه تن به حضور در جلسه‌ای داد که در آن مدعیان کسی را که در شناخت شباهت‌های پدر و فرزند ید طولایی داشت، احضار کردند، او از امام و حضرت جواد خواست در جلوی چشم او چند قدم راه بروند تا بتواند مشابهت یا عدم مشابهت جسمی را در این دو از نزدیک مشاهده کرده و رأی خود را صادر کند.
امام برای ابطال ادعای مخالفان در این جلسه حضور یافتند و فرزندشان را همراه بردند و جلوی چشم او مقداری راه رفتند. آن فرد وقتی نحوه راه‌رفتن امام و فرزندشان را جداگانه دید سوگند خورد که ساق پای این فرزند همان ساق پای پدر است و فرزند ایشان است!

٨ - این مشکل پس از تولد حضرت جواد به‌گونه دیگری ادامه یافت. مشکل این بود که شیعیان که هر لحظه احتمال شهادت امام را می‌دادند از ایشان درباره جانشین وی سؤال می‌کردند. برای نمونه صفوان‌بن‌یحیی از یاران امام رضا از ایشان همین را پرسید که اگر برای شما حادثه‌ای پیش بیاید ما باید به چه کسی پناه ببریم؟ امام با دست خود به فرزند خردسالش، جواد اشاره فرمود:. صفوان با تعجب گفت: به این فرزند که فقط سه سال از عمرش گذشته است پناه ببریم؟

امام فرمود: سن چه زیانی در امامت او دارد؟ عیسی کمتر از این سن داشت که به پیامبری و امامت مردم انتخاب شد. بعضی از شیعیان با توجه به سن کم امام جواد می‌گفتند امام نمی‌تواند نابالغ باشد! خدای را بسیار شاکریم که مرقد نورانی این پاره تن رسول خدا در کشور عزیز ما ایران است و قطعه‌ای از بهشت هذه جنات عدن فادخلو‌ها خالدین.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید