دولت محترم لطفا به خودش رحم کند!
آیا دولت بهواقع از آنچه به حامیانش وعده داده بود فاصله گرفته است؟ پاسخ به این پرسش مستلزم دراختیارداشتن اطلاعات کافی از ضرورتهای رفتاری این روزهای دولت است.
کد خبر :
۴۶۷۳۵
بازدید :
۱۴۵۹
سعيد فرجپور | 1- مشارکت مثالزدنی بخشهای متنوع مردم در رقمزدن نتیجه انتخابات ۹۶ محصول یک چیز بود: کنارنهادن آرمانهای حداکثری و پرداختن به ممکنهای صحنه سیاسی کشور. دولتمرادن کامگرفته از قدرت حالا آماده میشدند کام حامیان پرتعداد خود را شیرین کنند.
٢ - هنوز چند هفته از این پیروزی شیرین نگذشته بود که برخی تغییر رویهها در رفتار دولت محترم نمایان شد و به نگرانی برخی از حامیان دیروز و امروز دولت دامن زد و نقدهایی کوچک و بزرگ از گوشهگوشه پازل متحد حامیان دولت که در انتخابات بر مبنایی حداقلی به چیدهشدن و آرامگرفتن در کنار یکدیگر تن داده بودند نقش بست و منتشر شد.
باید به ریشهیابی شکلگرفتن این نقدها پرداخت و به حوزه عمومی جامعه پاسخ مستدل داد که چگونه و به چه واسطهای میتوان به این تغییر رویکردها رنگ عاقلانهای زد و آن را در گوشهای از کاسه صبوری خود تحمل کرد.
٣ - آیا دولت بهواقع از آنچه به حامیانش وعده داده بود فاصله گرفته است؟ پاسخ به این پرسش مستلزم دراختیارداشتن اطلاعات کافی از ضرورتهای رفتاری این روزهای دولت است.
هرچند این پذیرفته است که بسیاری از فرایندهای پشتپرده سیاست بنا به مصلحتهایی قابل انتشار در بخشهای عمومی جامعه نیست، اما آیا این اطلاعات را حتی نمیتوان در اختیار حلقهای انتخابشده و مدون از شخصیتهای مرجع سیاسی که به نوعی پایگاه اجتماعی حامی دولت را نمایندگی میکنند، قرار داد؟
اگر امروز دولت ناچار است ابراستراتژیهای دیگری را بهجز آنچه در پویشهای انتخابات خود به آن پرداخته پی بگیرد و ضرورتهای دیگری را در کشاکش تعامل با ساختار قدرن برآورد و احیانا مشارکت بیشتر آن بخش از قدرت را در حوزههای اقتصادی یا تولید اشتغال مهیا کند، مطلعبودن نخبگان جریانهای سیاسی حامی دولت از این ضرورتها نباید چندان دور از انتظار باشد.
اگر نمیتوان این ضرورتها را در بستر رسانه نقل کرد و به افواه عمومی منتقل کرد؛ لااقل میتوان با طراحی یک حلقه اتصال از عناصر مرجع سیاسی حامی دولت موضوعات را به این کنشگران منتقل کرد تا با پیریزی گفتمانی متفاوت از گفتمان حمایتی در دوره انتخابات، همچنان حمایت از آن ادامه یابد.
امروز در حوزه عمومی جامعه دیگر نمیتوان فقط با تکیه بر گفتمان برجام و بازسازی دستاوردهای احتمالی آن از دولت حمایت کرد و بدنه اجتماعی را قانع کرد.
اگر بر ناکارآمدی این گفتمان، ایجادنشدن تحول محسوس در حوزههای اقتصادی، پولی، بانکی، سیاسی و اجتماعی را بیفزاییم، درخواهیم یافت پیافکندن یک گفتمان جدید برای حمایت از دولت در جامعه تا چه اندازه (در سایه دلایل غیرشفاف تغییر رفتار آن) ضروری است.
اگر دولت محترم هنوز به پایگاه اجتماعی خود وقعی میگذارد (که معقول باید بگذارد) لازم است نسبت به بازسازی رابطه خود با پایگاه اجتماعی حامیاش اقدام عاجل و مؤثر انجام دهد، وگرنه ریزشهایی که اندکاندک صداهای آن در سپهر عمومی به گوش میرسد، سرنوشت دلپذیری را نه برای دولت و نه برای مردم رقم نخواهد زد.
پیافکندن سپهر زبانی این گفتمان بازسازیشده و جدید مستلزم وجود اطلاعات کافی از موقعیت دولت محترم در رویکردهای متفاوت آن بهویژه در دامنه مطالباتی است که در دوران انتخابات به آنها دامن زده شده است، اطلاعاتی که انتظار میرود دولت محترم با رجوع به حلقههای واصل خود به احزاب و گروههای حامی خود در اختیارشان قرار دهد؛ وگرنه در شرایطی که دولت عملا ارتباط ارگانیک خود را با پایگاه اصلی اجتماعیاش قطع کرده و درعینحال با جریان رقیب خود مهربانتر مینماید!
و اصولا از ضرورت این تغییر رفتار دم برنمیآورد و پایگاه اجتماعی خود را مدام به گمانهزنیهای غیرمستند وامیدارد، چگونه میتوان در سایه ناآگاهی بخشهای مرجعِ پایگاه اجتماعی حامی دولت از این ضرورتها که منجر به تغییر رفتارهای دولت شده، هم به ساخت این گفتمان پرداخت و هم فهم آن را در جامعه ممکن کرد؟
٤ - دولت از این منظر باید لااقل به خودش رحم کند! مطالبه کنشگران سیاسی حامی دولت و در رأس آنها اصلاحطلبان نه مشارکت مستقیم در قدرت است و نه حتی هماهنگی در چینش قدرت با آنهاست.
اصلاحطلبان با ادامه روند حمایت مشروط خود از دولت محترم فقط خواستار آن هستند که با فهم همه حقایق لابیها و پشت پردههای دولت در تعامل با جریان مقابل و احتمالا مشروعفرضکردن همه این پشت پردهها (چنانچه با منافع ملی تقابلی نداشته باشد) سبک حمایت خود از دولت و گفتمان آن را بازسازی کرده تا از ریزش احتمالی پایگاه اجتماعی و اصطلاحا «قهر تودهها» جلوگیری کنند.
یافتن حلقهای قابل اعتماد از میان شخصیتهای اثرگذار در پایگاه اجتماعی دولت و انتقال اطلاعات مربوط به این تغییر رویکردها نباید کار چندان دشواری باشد.
وقتی پارهای از تغییر رفتارها به آنجا کشیده میشود که دولت محترم گاه نمایندگان و مدیران سیاسی خود را (اعم از بخشداران و فرمانداران و...) از جریان مقابل خود در انتخابات، انتخاب میکند (جریانی که در دوره انتخابات نشان داد فقط با دولت چالش گفتمانی ندارد) بدون فهم پشت پردههای این شبهه استحالهها ادامه حمایت جریانهای اصیل حامی دولت در انتخابات ٩٦ بسیار دشوار به نظر خواهد رسید.
۰