دیپلماسی جاده‌ها و انتقال فرهنگ ایرانی

دیپلماسی جاده‌ها و انتقال فرهنگ ایرانی

جاده ابریشم ،یکی از برجسته‌ترین نمادها در بررسی تحولات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ارتباطی و کانون مبادلات فرهنگی، هنری، عقاید و حتی مسائل نظامی و اقتصادی به‌شمار می‌رفت. این جاده سرزمین‌های مختلفی را به یکدیگر متصل می‌کرد و انشعابات بی‌شماری داشت.

کد خبر : ۴۸۰۸۷
بازدید : ۱۹۹۸
دیپلماسی جاده ها و انتقال فرهنگ ایرانی
جاده ابریشم در طول تاریخ ایران، یکی از برجسته‌ترین نمادها در بررسی تحولات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ارتباطی و کانون مبادلات فرهنگی، هنری، عقاید و حتی مسائل نظامی و اقتصادی به‌شمار می‌رفت. این جاده سرزمین‌های مختلفی را به یکدیگر متصل می‌کرد و انشعابات بی‌شماری داشت.
به این ترتیب مسیرهایی شکل گرفته بود که پخش محصولات بین مراکز اصلی تولید در چین شرقی و غرب را میسر می‌کردند. این محصولات مواد خام و اولیه یعنی سنگ‌ها و فلزات گرانبها، عاج، سرامیک، پوست حیوانات و مصنوعات مانند اسلحه، ابریشم، کاغذ، شیشه‌آلات و چینی‌آلات را شامل می‌شدند. با بهره‌گیری از این جریانات تجاری، عقاید، فناوری‌ها، ادیان و فرهنگ‌ها نیز در گردش بودند.
خاورمیانه یا به عبارتی افغانستان، ایران، ترکیه، سوریه و لبنان پیوندی از طریق این راه می‌یافتند و همواره حرکت کاروان‌ها در این مسیر، نبض اقتصادی بسیاری از کشور‌های محدوده جاده ابریشم بود. این امر موجب اهمیت دولت‌ها به حفظ امنیت این مسیر شد.
در این مسیر ملل مختلفی رفت و آمد می‌کردند به همین دلیل می‌توان جاده ابریشم را شریان انتقال فرهنگی در اعصار کهن دانست. دکتر حسن باستانی‌راد، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی و نماینده یونسکو در پروژه جاده ابریشم با در نظر گرفتن اهمیت این جاده در مبادلات تجاری و فرهنگی تاریخ ایران کوشید ضمن بازخوانی این اهمیت به تداوم آن برای امروز سیاست‌گذاری در ایران بپردازد.
آنچه در ادامه می‌آید سخنرانی این استاد دانشگاه با عنوان «دیپلماسی، تجارت و فرهنگ بر بستر جاده‌های ایرانی» در نخستین کنفرانس تاریخ روابط خارجی ایران است.
اهمیت ارتباطی ایران
موضوعی که انتخاب کردم، بیشتر به دلیل تحقیقات من در سال‌های اخیر روی جاده ابریشم بوده و پی بردم که بسترساز روابط ما در دوره‌های کهن چه پیش از اسلام و چه در دوران اسلامی، نخست تجار و کسانی که بر پایه فرهنگ رفتار می‌کردند، بودند.
چه مبلغان، چه عرفا و چه کسانی‌که فرهنگ ایرانی را به دیگر نقاط جهان بردند و از مسیر این‌ها راه دیپلماسی هموارتر شد. این امر بعد‌ها مبدل به یک تبادل دوجانبه شد و دیپلماسی زمینه‌ساز برقراری روابط تجاری و فرهنگی مهم‌تری شد.
به همین دلیل من تجارت و فرهنگ را جزء لاینفک دیپلماسی می‌دانم و نمی‌توانیم آن را نادیده بگیریم و در این زمینه جاده‌ها که یک بستر جغرافیایی هستند، نقش اساسی دارند. کما اینکه امروزه می‌بینیم شعار بسیاری از کشور‌ها روی همین موضوعات است.
اما اینکه چرا این موضوع برای کشوری مثل ایران اهمیت دارد، به این دلیل است که ایران تنها کشوری در دنیا است که این لقب را دارد: «پل بین جهان» چه شرق و غرب و چه شمال و جنوب و این نکته از من نیست بلکه نتیجه مطالعات بسیاری است که به‌وسیله باستان‌شناسان و مطالعات تاریخی و جغرافیایی حاصل آمده و من در اینجا صرفا بر آن تاکید دارم. به اعتقاد من این لقب تا امروز نیز باقی است که برخی می‌کوشند چنین نقشی را انکار کنند یا نادیده بگیرند.
سفر به مثابه دیپلماسی
به رغم تمامی شواهد و مدارکی که وجود دارد، بسیاری از کشور‌ها از جمله کشور‌هایی که زمانی خود بخشی از ایران بودند نه‌تن‌ها می‌کوشند این فرهنگ را نادیده بگیرند، بلکه گاه دست به تحقیقاتی می‌زنند که این امر را به‌صورت قلب نشان می‌دهد. به همین دلیل من فکر می‌کنم زمانی‌که از فرهنگ صحبت می‌کنیم، متوجه می‌شویم هرگاه دیپلماسی سوار بر فرهنگ بوده است، می‌توانسته روابط صلح‌آمیز و دوستانه‌ای را در همه‌جا منتشر کند. به‌طور مثال عبدالرحمن جامی ۱۶ هزار کیلومتر سفر کرد.
از هرات به عتبات، مکه و دمشق، آناتولی رفت و باز به ایران بازگشت و در هرات مدفون شد، این شخص به دربار حکام عتبات، حاکمان مدینه، مکه، حلب، دمشق و حتی دربار اوزون حسن در تبریز و از سلطان محمدفاتح نیز دعوتنامه داشت که نپذیرفت.
این یک الگو است، ناصرخسرو را نیز می‌توان الگوی دیگری در این رابطه برای بسط فرهنگی ایران دانست. کسانی‌که در واقع طناب ابریشمین فرهنگ را محکم کردند. این می‌تواند یک شخص باشد که بستر برقراری مطالعات تاریخ روابط خارجی قرار گیرد.
اهمیت میراث ملموس
زمانی‌که در میراث فرهنگی به معنای ملموس آن نیز نگاه می‌کنیم، می‌بینیم ایران در این زمینه بسیار پیشتاز است. چهارسال پیش در یونسکو یک پرونده‌ای از لرستان آمد که ۷۰ پل تاریخی را ثبت جهانی کنند و پرونده آن در انتظار ثبت است.
کم نیست که در یک منطقه تنها ۷۰ پل تاریخی برای برقراری ارتباط در کوه‌های صعب‌العبور زاگرس ساخته شود. کم نیستند ۱۷۰۰ کاروانسرایی که ما در ایران داریم. هزاران آب‌انبار، هزاران میربلد در این کشور وجود دارد. جالب است که بسیاری از کشور‌هایی که مدعی تجارت در جاده‌ها هستند، مانند چین تنها دو یا سه کاروانسرا دارند که پلان آن‌ها هم ایرانی است.
این امر نشان از اهمیت ایران دارد. اگر ما پل بین جهان نبودیم، لازم نبود که ۱۷۰۰ کاروانسرا بسازیم، اگر ما پل بین جهان نبودیم لازم نبود که هزاران آب انبار و بنا برای کاروانیان بسازیم.
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید