"چهارراه استانبول" تجدید خاطره پلاسکو
اما همه این سوختنها در کمتر از یک سال از یاد مردم رفت. تقریباً در سالروز این حادثه کسی دیگر این فاجعه تلخ را به یاد نیاورد. حالا "چهارراه استانبول" آخرین فیلم بلند سینمایی مصطفی کیایی یادآوری تلخی از این روز است.
کد خبر :
۵۰۷۱۰
بازدید :
۱۰۸۲
فرادید | روزهای پایانی دی ماه ۹۵ حادثهای تلخ قلب تهران را لرزاند. ساختمانی با قدمت ۵۴ ساله در مرکز شهر تهران یکی از قدیمیترین مراکز خرید و بازار کسب و کار تعداد زیادی از مردم در حادثهای پیشبینینشده آتش گرفت و تخریب شد.
به گزارش فرادید ؛ سوختن و فرو ریختن ساختمان پلاسکو اتفاقی بود که تا مدتها مرکز اخبار بود و دلهای مردم را به شدت سوزاند. خانوادههایی که عزیزانشان در این ساختمان سوختند، آتشنشانهایی که برای نجات دیگران زیر آوار ماندند همه اینها این فاجعه را تراژیکتر و داغتر کرد.
اما همه این سوختنها در کمتر از یک سال از یاد مردم رفت. تقریباً در سالروز این حادثه کسی دیگر این فاجعه تلخ را به یاد نیاورد. حالا "چهارراه استانبول" آخرین فیلم بلند سینمایی مصطفی کیایی یادآوری تلخی از این روز است. کیایی در ششمین فیلم بلند خود همان دغدغههای همیشگی جوانها را دنبال میکند، اما در دل داستانش ماجرای سوختن ساختمان پلاسکو را گنجانده که هم ادای احترامی به آتشنشانها کرده باشد و هم مرهی بر دل سوخته خانوادههایشان بگذارد. او در این فیلم نشان داد که ما هنوز خاطره تلخ آن روز را از یاد نبردهایم و با ساختن این فیلم یادگاری از این قصه برای همیشه در سینمای ایران میماند.
روایتی که کیایی در این فیلم دنبال میکند شاید در اصل هیچ ربطی به ماجرای پلاسکو نداشته باید، اما طبق روال همیشگی فیلمهایش چندین داستان همزمان به هم گره میخورند و سرانجام همه آنها در ساختمان پلاسکو به هم میرسد. او در این فیلمی روایتی عاشقانه، درامی تلخ از بدهکاری و بیکاری جوانان و اتفاقات زیرزمینی که در شهر تهران هر روزه در حال رخ دادن است را به تصویر کشیده است.
در کنار همه اینها او در دل شهر به سراغ خانوادهای میرود که از نظر کمالی در شرایط مطلوبی نیستند و پدر این خانواده در تلاش است دخترش به زور به عقد مردی در بیاورد که یقین دارد خوشبختش خواهد کرد. از طرف دیگر این دختر برای فرار از ازدواج اجباری به امید پسری که دوستش دارد خانه را ترک میکند و سرانجام در زیر زمین پلاسکو گرفتار میشود.
عناوین مرتبط:
همه این روایتها در کنار هم با بازی محسن کیایی که پای ثابت فیلمهای برادرش شده با تمی طنزآلود و شیرینی جلو میرود. اما فیلمهای مصطفی کیایی دیگر تکرار خودش شده است. این رویه در فیلمسازی شاید خیلی هم عجیب نباشد. کارگردانهایی که دوست دارند خودشان را تقلید کنند کم نیستند و شاید کیایی هم یکی از آنها است.
او در "بارکد " و "خط ویژه" قصهای شلوغ و در هم برهم از زندگی چند جوان را نشان میداد که با دویدنهای طولانی، نگرانی، سروصدای فراوان و در نهایت با پایانی معمولاً تلخ به آخر میرسید. جوانهایی که کیایی در فیلمهایش نشان میدهد از قشری هستند که دنبال باد هوا میروند، همهشان سردرگم، بی تکلیف و بی آینده هستند. میدوند بلکه به جایی برسند ومتاسفانه همیشه میبازند. باختی شیرین که شما در نهایت نمیفهمی چقدر به نفع یا ضررشان خواهد بود.
دنبال کردن فیلمهای کیایی جذاب است. امکان ندارد شما از قصهای که روایتشده فرار کنید و بخواهید سینما را ترک کنید، اما مشخصاً بدون نام کارگردان هم میفهمید این فیلم هم ساخته مصطفی کیایی است.
او در مصاحبهای درباره ساخت این فیلم گفته بود:
"حادثه پلاسکو اتفاق بزرگی بود و همه ما درگیر این ماجرا شده بودیم. احساس میکنم من هم مثل همه مردم ایران درگیر این ماجرا بودم و فکر میکردم فیلمنامهای درباره این ماجرا بنویسم. این دست اتفاقها زمانی که در هر جای دنیا رخ میدهد، در دلش درامهایی شکل میگیرد که میتواند تخیلی یا درامهایی باشد که نویسنده از زاویه دید خودش به موضوع نگاه میکند.
"حادثه پلاسکو اتفاق بزرگی بود و همه ما درگیر این ماجرا شده بودیم. احساس میکنم من هم مثل همه مردم ایران درگیر این ماجرا بودم و فکر میکردم فیلمنامهای درباره این ماجرا بنویسم. این دست اتفاقها زمانی که در هر جای دنیا رخ میدهد، در دلش درامهایی شکل میگیرد که میتواند تخیلی یا درامهایی باشد که نویسنده از زاویه دید خودش به موضوع نگاه میکند.
حس کردم این بهترین زمان برای اینکه چنینی فیلمی بسازم، است، بله اساساً همه فیلمهای من کمدی نبوده و فیلمهای جدیای مثل «عصر یخبندان» یا «خط ویژه» هم کارکردم که یک لحن شوخی در آن بوده و این همیشه فرم کاری من هست و در این فیلم هم نمود پیدا کرده است. "
بازیگر فیلمهای کیایی هم در حال تکرار شدن هستند، سحر دولتشاهی، محسن کیایی، بهرام رادان سه شخصیت اصلی داستان هستند که در فیلمهای قبلی هم شاهد حضور آنها بودیم او دراینباره گفته:
"کارکردن با بازیگرهای ثابت دلیل اصلیاش درک متقابل از گروه و از همکاران هست که بین ما وجود دارد. قطعاً شرایط شخصیتها و ویژگیهای فیلمنامه دلیل این همکاریهاست و باعث شده که با چند بازیگر کار کنم. اما قطعاً اگر در فیلمنامه این شرایط فراهم نبود، این همکاری شکل نمیگرفت. "
این فیلم بنا بر پیشبینیها قرار است نوروز امسال اکران شود. کارگردان معتقد است میتواند باز هم مخاطب را غافلگیر کند:
"فکر میکنم فیلم برای مخاطب جذاب خواهد بود، چون ویژگیهای یک درام پرتعلیق و گرهافکنی و گرهگشایی در آن وجود دارد مثل همه کارهای من فکر میکنم جذابیتهای لازم را برای اینکه مخاطب با آن ارتباط برقرار کند، دارد. "
شکی نیست که بعد از فروش بالای دو فیلم قبلی مخاطب زیادی برای دیدن فیلم کیایی به سینماها هجوم ببرند. تعطیلات نوروز فرصتی خوبی است برای سینما رفتان و چه بهتر که فیلمی از کارگردانی موفق اکران شود. بازسازی تصاویر پلاسکو که با دقت و شبیه سازی بسیار خوبی درست شده به فروش بیشتر فیلم کمک خواهد کرد تنها نکته مهم این است که آیا مخاطب عام سینمای ایران باز هم دوست دارد سینمای کیایی را با همان شلوغی و سرو صدا ببیند؟
درست است که در دو فیلم قبلی این روش جواب داد و کیایی توانست فروش بالایی از فیلم هایش داشته باشد، اما مشخص نیست که آیا باز هم جار و جنجال، قصه پر گره، نگاه نا امید جوانها به زندگی و بی سرانجامی نتیجه مثبتی خواهد داشت یا نه؟
به نظر میرسد با توجه به نقدهای مثبتی که از ساختار فیلم در جشنواره فجر شد "چهارراه استانبول" در گیشه هم با فروش خوبی روبه رو شود و مصطفی کیایی باز هم بتواند از آزمون مخاطبان به خوبی عبور کند. اما در آینده و برای ساخت آثار بعدی اگر بخواهد همیشه همین روش تکراری را در پیش بگیرد کم کم مخاطب خود را از دست خواهد داد و تبدیل به یک تکرار حوصله سر بر میشود.
البته باید گفت: بازی هنرپیشگان در این فیلم هم توانست نظر منتقدان و داوران جشنواره را جلب و کند و بااینکه این فیلم در هیچ رشتهای نامزد دریافت جایزه نشد، اما برای بهترین جلوههای بصری و بهترین بازیگر نقش مکمل زن برنده سیمرغ بلورین شد.
۰