" انسان اولیه"؛ بامزه و هوشمندانه

" انسان اولیه"؛ بامزه و هوشمندانه

خوشبختانه، «انسان اولیه» همان‌قدر جذاب است که به نظر می‌رسد، با شوخی‌های احمقانه پی‌درپی و شخصیت‌های نامرتب (از لحاظ ظاهری) که در سراسر جهان طرفداران خاص خود را دارد.

کد خبر : ۵۳۲۱۷
بازدید : ۱۸۹۹
ورایتی | پیتر دبروژ، در اولین اثر خود بعد از «نفرین خرگوش غول‌پیکر» (The Curse of the Were-Rabbit) استعداد انیمشین سازی «نیک پارک» به طرز شایسته‌ای به سمت خام استاپ‌موشن حرکت می‌کند.

تقریباً سه دهه از زمانی که ستاره انیمیشن «آردمن» (Ardman) «نیک پارک» اولین کار خود از ماجراجویی‌های «والاس و گرومیت» یعنی «یک روز بزرگ در بیرون شهر» (A Grand Day Out) را به ثمر رساند گذشته است و در طی این سال‌ها مدیوم انیمیشن‌سازی به سبک استاپ موشن به شدت پیشرفت کرده و دیگر شبیه به کار‌های اولیه نیست و کار‌های بیشتری نسبت به گذشته می‌توان در این سبک خلق کرد (با کمک کامپیوتر و فناوری سه‌بعدی).
شاید این همان مسئله‌ای است که ایده ساخت این فیلم را به ذهن کارگردان برنده اسکار خطور داده است، «انسان اولیه» یک کمدی درباره فوتبال و اینکه یک انسان اولیه به نام «داگ» (با صداپیشگی «ادی ردمین») چگونه موفق به پیروزی در یکی از هیجان‌انگیزترین مسابقات ماقبل تاریخ می‌شود.

«پارک» و تیم او با وجود دوربین‌های دیجیتال و ابزار‌های مختلفی که او در ابتدای کارش هیچ‌وقت حتی در رویای خود نیز آن را ندیده بود، تصمیم می‌گیرند که از سبک خشن و دست‌ساز خود که «آردمن» برند خود را با استفاده از آن ساخته است، در مقایسه با تصاویر پولیش شده و غیرشخصی فیلم‌هایی همچون «دزد دریایی، گروه ناجور‌ها» (The Pirates! Band of Misfits) و سایر فیلم‌هایی که در سال‌های اخیر ساخته‌شده‌اند و از افکت‌های سنگین CG بهره می‌برند، استفاده کنند.
نتیجه، اما یک بازگشت خوش به همان سبک استاپ موشنی است که به تکنیک و فرمش افتخار می‌کند (از قبیل: نشانه‌های اندک در مدل‌سازی همچون خاک رس) و بیشتر توجهش را به فیلم‌نامه معطوف می‌کند. با استفاده از طنز خیره‌کننده و شخصیت‌های خسته‌اش.

تا جایی که تماشاگران اروپایی اهمیت داشته باشند، «آردمن» امیدوار است که با توجه به تب و تاب جام جهانی ۲۰۱۸ که در اروپا بالا گرفته است داستان «داگ» مرد غارنشینی که مجبور است تا در بازی با یکی از تیم‌های قدرتمند و پیشرفته «عصر برنز» برای حفظ مرغزار‌های خود مبارزه کند به اندازه کافی جذابیت داشته باشد.
در آمریکا با وجود اینکه این ورزش چندان محبوب نبست (و فیلم قبلی «آردمن» با نام «فیلم شان بره» (Shaun the Sheep Movie) کمترین میزان فروش این کمپانی را تا اینجا به دست آورده است، کمتر از ۲۰ میلیون دلار) فیلم به‌طور هوشمندانه‌ای به «کمپانی لاینز گیت» که پخش‌کننده فیلم در آمریکاست فروخته شده است.

خوشبختانه، «انسان اولیه» همان‌قدر جذاب است که به نظر می‌رسد، با شوخی‌های احمقانه پی‌درپی و شخصیت‌های نامرتب (از لحاظ ظاهری) که در سراسر جهان طرفداران خاص خود را دارد.
برای مزه ابتدایی، (کارتی که روی آن نوشته شده است عصر نئو پیلوستاسنی (Neo-Pleistocene) ظاهر می‌شود که تداعی‌کننده نام پلاستیک (Plasticine) است، موادی که محصولات «آردمن» با آن‌ها ساخته می‌شود) «پارک» و نویسندگان فیلم‌نامه «مارک برتون» و «جیمز هیگینز» ضربه ابتدایی را محکم وارد می‌کنند. هر چند که این تیم خلاق به چیزی که بیش از هر چیزی عشق می‌ورزند، ریزه‌کاری‌های کوچک در حاشیه‌ها و پس‌زمینه‌های فریم است و این فیلمی است غنی از جزئیات که پاداش آن تماشای مجدد آن است.

«انسان اولیه» دایناسور‌ها را به‌اندازه‌ای که سریع منقرض شوند به تصویر می‌کشد و نشان می‌دهد که چگونه نیاکان ما (که با خاک رس ساخته‌شده‌اند، همان‌گونه که کتاب مقدس می‌گوید) از طریق یک فاجعه طبیعی به وجود آمده‌اند -مخصوصاً یک حمله استریدی- چیزی که به یک بازی ترسناک می‌ماند با ضرباتی سنگین به جسمی چندوجهی که در حال سوختن است و از آسمان به زمین سقوط می‌کند.
با فلش فورواد‌هایی چند قرن به جلو می‌رویم ورزش به‌کلی از ذهن مردمان قبیله «داگ» فراموش می‌شود. قبیله‌ای که بیشتر توجهات خود را معطوف شکار و جمع‌آوری آذوقه کرده‌اند (یک بهانه عالی برای اینکه «پارک» خرگوشی که عالی هم انیمیت شده است، هرجا که بخواهد و فیلم‌نامه نیاز به طنزی آسان و سریع داشته باشد، وارد صحنه کند)

در نگاه اول آن‌ها اصلاً قابل قیاس با «لرد نوث» (با صداپیشگی «تام هیدلستون» که با لهجه خود یادآور نگهبان فرانسوی فیلم «مانتی پایتون و جام مقدس» (Monty Pythone and the Holly Grail) است) نیستند. یک آدم حراف دماغ شکسته عصر برنزی، «نوث» در تلاش است تا سرزمین آن‌ها را تصرف کرده و تبدیل به معدنی عظیم بکند، جایی که «داگ» و دوستانش مجبورند تا برای به دست آوردن فلزات گران‌بها حفاری کنند.
به هر طریق، این گروه کوچک ساکن در نزدیکی ناکجاآباد (یک غارنشین خجالتی از تیم فوتبال) که در میان خاک‌وخل گرفتار مانده و از غافله تمدن جامانده‌اند و هنوز هم از ابزارآلات عصر حجری استفاده می‌کنند؛ و در برخی لحظات حتی قادر به‌به هم دوختن جملات نیز نیستند.
در حالی که مهاجمان آن‌ها در شهری کاملاً پیشرفته زندگی می‌کنند و زمین ورزشی‌شان مقیاسی به بزرگی میدان نبرد گلادیاتور‌ها دارد. (شات‌های جمع و جور آن بدون شک نیاز به کمک CG دارد، اما هرگز توجه را به خود معطوف نمی‌کنند)

این چیزی است که «انسان اولیه» را به الصاقی ملتمسانه به کار‌های حیاتی «آردمن» تبدیل می‌کند: هوشمندانه از مزایای پیشرفت‌های اخیر در زمینه دیجیتال استفاده می‌کند، افکت‌های CG طوری در صحنه‌های مختلف فیلم ترکیب شده‌اند که کماکان این توهم را که کل کار با دست انجام شده است در ذهن بیننده باقی می‌ماند.
هردو، هم مردان غارنشین وهم رقیبان عصر برنزی آن‌ها چشمان بزرگ و دندان‌های درشت در چهره دارند یعنی همان نوع چهره‌ای که شخصیت موردعلاقه «پارک» («والاس» شخصیت مشهور پنیری) است. نوعی از طراحی که با نمونه‌های مشابه با رنگ آمیزی‌های خیره‌کننده همچون کار‌های «لایکا» (Laika) («کورالین» (Coraline) و امثالهم) که در سبک استاپ موشن در سال‌های اخیر ساخته شده است متفاوت است.

اگرچه به نظر می‌رسد که «انسان اولیه» در ساخت شخصیت‌ها زمخت عمل کرده است، اما این همان نکته موجود در فیلم است. این مسئله را تصور کنید: انیمیشن کامپیوتری سال ۲۰۱۳ «کرودها» (The Croods) قبل از آنکه استودیو «دریم‌ورکز» تصمیم بگیرد که آن را به انیمیشنی پر از افکت‌های CG و خانوادگی با استفاده از تمامی پتانسیل‌های ۳D تبدیل کند، ابتدا قرار بود تا توسط کمپانی «آردمن» ساخته شود (با نام «خیزش کرودها» (Croods Awakening) قرار بود ساخته شود).
اما «انسان اولیه» رویکرد متفاوتی را در پیش گرفته است و «پارک» از شخصیت‌های غارنشین به عنوان فرصتی برای هرچه ساده‌تر ساختن آن‌ها استفاده کرده است (باید گفت که این فیلم در مقایسه با سایر کار‌های این استودیو کمی بیشتر جلادار است)

علاوه بر «داگ» و «نوث» که در رأس یک سری شخصیت‌ها شامل ستارگان فوتبال عصر برنزی و همچنین زن جوانی به نام «گونا» (با صداپیشگی «میسی ویلیامز») که قوانین تمدن پیشرفته او را از بازی فوتبال منع کرده است، حضور دارند.
این دلیلی می‌شود برای «گونا» که موضع خود را عوض کرده و به تیم عصر حجر کمک کند در حالی که کاراکتری شبیه به شخصیت «آمریکا فرا» در فیلم «چگونه اژد‌های خود را تعلیم دهید» (How to Train Your Dragon) به خود می‌گیرد.

در فیلم همچنین حیوانات زشت خیره‌کننده‌ای نیز وجود دارند از یک اردک مسخره به اندازه تی رکس (از دندان پوشیده، پیش‌نیاز هر شخصیت آردمنی) تا کبوتر نامه‌بر رنگارنگ «نوث» (با صداپیشگی «راب بریدون») که به شیوه‌های مستحکمی دیکته می‌گیرد، حتی نامناسب‌ترین پیام‌ها را، همچون یک سرویس پاسخ‌دهی. بیشترین شباهت به «گرومیت» را در بین شخصیت‌های فیلم حیوان خانگی «داگ» داراست. با عاج‌های بزرگ و پا‌هایی که متأسفانه برای ملحق شدنش به تیم یک مشکل است.

هنگامی‌که زمان مسابقه بزرگ فوتبال می‌رسد، «انسان اولیه» غافلگیری‌های زیادی در خود ندارد (که احتمالاً توضیح می‌دهد که چرا «آردمن» جنبه‌های ورزشی اثر را در تریلرش نگنجانده است). هر چند که سازندگان آن بخش را چه از لحاظ بصری و چه گفتمانی سرشار از شوخی کرده‌اند. (بخش گفتاری به‌مراتب با توجه به لهجه شخصیت‌ها بیشتر است) به‌گونه‌ای که به‌سختی لحظه‌ای بدون خنده‌های هوشمندانه در آن پیدا می‌شود.
از یک طرف عجیب است که می‌بینیم کار «پارک» در دوران حرفه‌ای‌اش به اینجا ختم شد است و از سوی دیگر این رفتاری است که به‌نوعی به کمدی احمقانه موجود در «انسان اولیه» بازمی‌گردد.

منبع: وبسایت نقدفارسی

مترجم: محمد کیومرثی
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید