با بحران "کولهبری" چه کنیم؟
میانگین سنی کولهبران چیزی در حدود ١٠ تا ٦٠ سال است و بنابر آماری که در دست است، بهطور سالانه حدود ٦٠ تا ٧٠ نفر جانشان را در این مسیر از دست داده و حدود ١٠٠ تا ١٥٠ نفر نیز مجروح شده و دچار نقص عضو میشوند. راهکار و راهحل بحران کولهبری این است که نگاهمان به مرزها، نگاهی حرفهای و غیرامنیتی باشد.
کد خبر :
۵۴۹۰۶
بازدید :
۱۴۶۳
عبدالکریم حسینزاده | طی روزهای گذشته شاهد اخباری ناخوشایند از شهرهای مرزی کشورمان هستیم و در این راستا، بسیاری از کسبه و کولهبران شهرهای پیرانشهر و سردشت از چهارشنبه هفته گذشته با بستن مغازههای خود نسبت به ادامه انسداد معابر مرزی و ممانعت از کولهبری اعتراض کردند.
حال آنکه از حدود یک هفته قبل از آن نیز شاهد اعتراضات و بعضا تجمعاتی مشابه در شهرهای بانه و مریوان بودیم. با این همه بحث اصلی، تاریخچه و داستان کولهبری و کولهبران است که نقطه آغاز آن، حداقل به دو دهه پیش بازمیگردد که عملا جمعیت چشمگیری از مردم استانهای آذربایجانغربی، کردستان، کرمانشاه، ایلام و سیستان و بلوچستان را درگیر ناملایمات کرد.
حال آنکه میانگین سنی کولهبران چیزی در حدود ١٠ تا ٦٠ سال است و بنابر آماری که در دست است، بهطور سالانه حدود ٦٠ تا ٧٠ نفر جانشان را در این مسیر از دست داده و حدود ١٠٠ تا ١٥٠ نفر نیز مجروح شده و دچار نقص عضو میشوند که با یک نگاه واقعبینانه و حساب سرانگشتی میبینیم سالانه تعداد زیادی از خانوادهها در این مناطق بیسرپرست میشوند.
بر اساس آمار رسمی داخلی، استانهای آذربایجان غربی و کردستان به لحاظ تولید ناخالص داخلی جزو استانهای انتهایی جدول به حساب میآیند و ...
درحالی که درآمد سرانه استان کردستان حدود ٤،٤٦ درصد است و سهم این استان از تولید ناخالص داخلی در سال ٩٣ کمتر از یک درصد یعنی ٠.٩٥ درصد بوده است و وضعیتی مشابه بر استان آذربایجانغربی نیز حکمفرماست و هر دو استان در رتبههای پایین جدول توسعهیافتگی کشوری قرار دارند.
درحالی که درآمد سرانه استان کردستان حدود ٤،٤٦ درصد است و سهم این استان از تولید ناخالص داخلی در سال ٩٣ کمتر از یک درصد یعنی ٠.٩٥ درصد بوده است و وضعیتی مشابه بر استان آذربایجانغربی نیز حکمفرماست و هر دو استان در رتبههای پایین جدول توسعهیافتگی کشوری قرار دارند.
همزمان در شرایطی که شاهد برخی اعتراضها و ناآرامیها در مناطق دیگر کشور از جمله اهواز و کازرون و اصفهان بهدلایل مختلف هستیم، واقعیت این است که وضعیت استانهای مرزی غرب کشور وضعیتی یکسر متفاوت بوده و آنچه موجب این تفاوت شده، این است که در این مناطق مرزی شاهد انباشت معضلات ناشی از عدم توسعهیافتگی هستیم. به بیان دیگر از آنجا که طرح آمایش سرزمینی نداریم و توزیع ثروت در کشور براساس نیازهای مناطقه صورت نگرفته است، این مناطق به لحاظ برخورداری در وضعیتی بدتر قرار دارند.
درواقع از آنجا که در استانهایی همچون آذربایجانغربی و کردستان، منابع درآمدی و صنایع وجود ندارد، شهروندان بهناچار به کولهبری روی آورده و سعی میکنند از این طریق روزگار بگذارنند. درنتیجه هنگامی که این تنها مفر درآمدزایی مسدود میشود، مردم دست به اعتراض میزنند.
هنگامی که صنایع سنگین در مناطقی وجود نداشته باشد، هم ظرفیتهای تولیدی کشور بلااستفاده مانده و هم بهدلیل عدم توسعه درونسرزمینی، توسعه ناموزون و نامتوازن در کشور صورت میگیرد که عملاً به دامن زدن به معضلات اجتماعی میانجامد.
در شرایطی که علت اولیه انسداد معابر مرزی در غرب کشور همان ناآرامیهایی بود که درجریان برگزاری همهپرسی استقلال در اقلیم کردستان صورت گرفت. ترکیه هرگز مرزهای خود با اقلیم کردستان را مسدود نکرد و هرگز حاضر به قطع ارتباطات اقتصادی خود با اقلیم کردستان و کشور عراق نشد.
این رویکرد ناشی از نگاهی حرفهای به اقتصاد سیاسی در ترکیه است که برپایه آن منافع ملی خود را به هر قیمتی تامین میکنند. سیاست دیگری که هماکنون ازسوی دولت ترکیه دنبال میشود این است که تمام محصولاتی که از ترکیه وارد اقلیم کردستان و عراق میشود، با همان قیمت در آنکارا و استانبول نیز در دسترس شهروندان ترکیه قرار دارد و هنگامی که علت را جویا میشویم، با این پاسخ ازجانب تجار ترک روبرو میشویم که به این ترتیب بازار مصرفمان را گسترده میکنیم و دولت نیز با این سیاست، از تولیدکننده داخلی خود حمایت میکند.
با این حال ما نهتنها حمایتی از تولیدکنندگان خودمان نکردیم، بلکه علاوه بر انسداد مرزها در برههای از زمان، معابر و گمرکاتمان را نیز به حال و روز انداختیم. اعتقاد و باور قلبیام این است که شأن ملت ایران با این همه منابع، ذخایر، معادن و معابری که در اختیار داریم، کولهبری نیست.
معتقدم اگر صنعت گردشگری در همین ٢ استان آذربایجانغربی و کردستان که کولهبری در آن رایج است، تقویت کنیم شاید به اندازه کل درآمدهای ترکیه درآمدزایی داشته باشند. چگونه است که بالاترین میزان درآمدزایی ترکیه و فرانسه از صنعت گردشگری و توریسم است که با منابع درآمد نفتی ما همسانی میکند، اما ما نهتنها از این ظرفیتها استفاده نمیکنیم و از ظرفیت گردشگران خارجی برای حضور در این مناطق استفاده نمیکنیم، بلکه شاهدیم حدود ٣ میلیون شهروند ایرانی نیز در همین ایام تعطیلات نوروز اخیر به ترکیه میروند و به این راحتی ثروت ملیمان را از دست میدهیم.
راهکار و راهحل بحران کولهبری این است که نگاهمان به مرزها، نگاهی حرفهای و غیرامنیتی باشد. باید به مرزها به عنوان فرصتی برای توسعه نگاه کنیم، همین مرزها تبدیل به منابع درآمدزا میشود. ازطرفی ما اخیرا طرحی را در مجلس تهیه کردیم که بر اساس آن، همه کولهبران باید بتوانند بهصورت تعاونی فعالیت کنند.
راهحل پیشنهادی ما این بود که دولت به کولهبران تسهیلات ارایه دهد تا بتوانند خودروهای سنگین خریداری کنند و بتوانند در بازه زمانی میانمدت از کولهبری خارج شده و وارد شغل رسمی ترانزیت زمینی شوند. همزمان باید حدود ٢٠ تا ٣٠ درصد از درآمدهای ناشی از این ترانزیت به خود گمرکات مرزی این مناطق اختصاص داده شود و همزمان لازم است، سیاستِ سرمایهگذاری صنعتی با هدف صادرات در این مناطق را در دستورکار قرار داده و بخشی از کولهبران را نیز به این مشاغل ترغیب کنیم.
در بررسی تجمعهای اخیر در مناطق مرزی و دیگر نقاط کشور از منظر سیاسی نیز باید نکاتی را مدنظر قرار داد. اولا درباره حضور آقای جلیلی در منطقه باید بگوییم که بهتر بود هنگامی که به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی فعالیت میکرد، به منطقه میآمد و همان زمان نسبت به حل مشکل اقدام میکرد.
در بررسی تجمعهای اخیر در مناطق مرزی و دیگر نقاط کشور از منظر سیاسی نیز باید نکاتی را مدنظر قرار داد. اولا درباره حضور آقای جلیلی در منطقه باید بگوییم که بهتر بود هنگامی که به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی فعالیت میکرد، به منطقه میآمد و همان زمان نسبت به حل مشکل اقدام میکرد.
از دیگرسو درشرایطی که برخی کارشناسان به دیده شک به برخی تجمعات و ناآرامیها در اقصا نقاط کشور نگریسته و این تئوری که بخشی از آن برای اعمال فشار به دولت است نیز باید بگوییم حقیقت از دو حال خارج نیست؛ فرض اول اینکه عمدی در تکرر و تعدد این تجمعات وجود دارد و فرض دوم اینکه عمدی در کار نیست. مساله این است که درصورت صحت فرض نخست چه کسی سود میبرد؟
کسانی که به این مشکلات مردم نگاه انتخاباتی و جناحی دارند، باید دقت کنند که منافع ملی را زیرسوال میبرند. رییس صداوسیما چرا نباید از مردم عرب خوزستان که برای پایداری این کشور خون داده و زیر آوار ماندند، یک معذرتخواهی ساده کند.
۰