اجرای طرح رعد «۱۰»
رئیس پلیس پایتخت از دستگیری ۸۷۱ متهم در جریان اجرای طرح «رعد ۱۰» در تهران بزرگ خبر داد.
رئیس پلیس پایتخت از دستگیری ۸۷۱ متهم در جریان اجرای طرح «رعد ۱۰» در تهران بزرگ خبر داد. سارقان طلافروشیهای پایتخت و اعضای باند جعل حرفهای از متهمانی بودند که در این طرح ۴۸ ساعته دستگیر شدند.
رئیس پلیس پایتخت در تشریح جزئیات این طرح گفت: دهمین مرحله از طرح رعد در ۴۸ ساعت گذشته اجرا شد و طی آن ۳۳۱ مخفیگاه سارقان، مالخران و مجرمان شناسایی و ۵۹۴ سارق و خریدار اموال مسروقه که در قالب ۷۰ باند فعالیت داشتند، دستگیر شدند.
سردار حسین رحیمی ادامه داد: ۸ باند سرقت از خانه، ۵ باند سرقت خودرو، ۴۰ باند سرقت از مغازه، ۱۸ باند تهیه و توزیعکننده مواد مخدر و ۲۰ باند سرقت وسایل خودرو ازجمله باندهای منهدم شده در این طرح است.
رحیمی با بیان اینکه هفت باند توزیع مشروبات الکلی و یک باند جعل نیز در اجرای این طرح منهدم شد، گفت: در مجموع ۲۰۷ خودرو، موتورسیکلت و دوچرخه مسروقه از سارقان کشف شد. ارزش ۲۳۷۱ قلم انواع اموال مسروقه شامل تلفن همراه، ضبط خودرو، باتری و لاستیک خودرو بیش از سه میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان تخمین زده شده است.
گفتوگو با جاعلان شیک پوش
سه مرد شیک پوش که با جعل مدارک و مهر از مردم کلاهبرداری میکردند از اعضای باند جعل بودند. بهرام، ۳۲ سال دارد و یکی از اعضای اصلی این باند است.
جرمتان چیست؟
جعل هر چیزی دلتان بخواهد. از مدرک لیسانس و فوق لیسانس گرفته تا مهرهای جعلی، کارت پایان خدمت. ما حتی سند برای آزادی متهمان جعل میکردیم و آنقدر در این کار حرفهای بودیم که کسی متوجه نمیشد و به این شیوه کلی زندانی آزاد کردیم. یکی از اقوام ما چند سال پیش با سند جعلی رفت ایتالیا، آنقدر سند حرفهای جعل شده بود که حتی کشور ایتالیا هم به جعلی بودن مدارک پی نبرد.
ظاهراً شما خانه هم خرید و فروش میکردید با این مدارک جعلی؟
بله، همین مسأله هم دست ما را رو کرد. روی میز سندهایی هستند که هیچ گونه مشخصاتی از مالک ندارند. شناسنامه هم داریم. ما در سطح شهر میگشتیم و خانههایی راکه صاحبان آنها خارج از کشور بودند یا اینکه موروثی بودند شناسایی میکردیم. ما برای این خانهها سند تهیه میکردیم و خانهها را میفروختیم.
خانهای را که متعلق به یک ایرانی مقیم خارج بود ۴ میلیارد تومان فروختیم. از شانس ما در این گیرودار خرید و فروش، صاحبخانه قدیمی سر و کلهاش پیدا شد و با صاحبخانه جدید رو به رو شد و ما لو رفتیم.
شما سکه هم جعل میکردید؟
سکه میخریدیم و آنها را به کمک طلاسازی ذوب میکردیم. به طلاهای ذوبی آهن و فلزات دیگر اضافه میکردیم و دوباره آنها را به سکه تبدیل کرده و به فروش میرساندیم.
کشرویی از طلافروشیها
تخصصش سرقت از طلافروشیهاست، اما به شگرد خاص خودش. متهم ۴۲ ساله از شگرد سرقتهایش گفت.
سابقه داری؟
بله، پارسال بعد از ۱۸ ماه حبس در تیر ماه از زندان آزاد شدم و دوباره سراغ کارهای خلاف رفتم. آن موقع هم به خاطر همین جرم در زندان بودم.
شگردت چه بود؟
کشرویی یعنی هنگام شمردن پولها چند اسکناس یا تراول را کش میرفتم. اما من به جای سرقت پول به این شیوه از طلافروشها، طلا کشرویی میکردم. آنها هم متوجه نمیشدند. یعنی به داخل مغازه میرفتم و بعد از اینکه از فروشنده درخواست میکردم که تعداد سینی انگشتر طلا برایم بیاورد. بعد تعداد زیادی انگشتر برمیداشتم و در این فرصت یکی از آنها را کش میرفتم.
این سری چند سرقت داشتی؟
۱۸ تا تهران، ۳ تا کرج.
چرا سرقت میکردی؟
اوایل در مغازه پدرم کار میکردم. پدرم که فوت کرد، ورثه به جان هم افتادند و مغازه هم تقسیم شد. در این گیر و دار داشتم از کنار مغازه طلافروشی عبور میکردم که ناگهان چشمم به طلاهای داخل ویترین افتاد. عین آهن ربا، طلاها مرا به سمت خودشان کشاندند و وسوسه شدم تا آنها را بهدست بیاورم. البته نیاز مالی هم داشتم.
ازدواج کردی؟
دوبار، از همسر اولم دو تا بچه دارم. از او که جدا شدم با زن جوانی در تلگرام آشنا شدم و او را به عقد موقت خودم درآوردم. همسر دومم به روی خودش نمیآورد که من سرقت میکنم، اما به نظرم متوجه میشد.
چرا به روی خودش نمیآورد؟
برای او تنها چیزی که مهم بود تأمین هزینه پول لباس و وسایل مارکی بود که استفاده میکرد.
یک لحظه عصبانیت
مهدی با تمام متهمانی که در این طرح دستگیر شدهاند فرق دارد. نه سرقت کرده، نه جعل، نه خرده فروشی، ... خلاصه اینکه تحصیلکرده است، اما شاکیاش به او رضایت داده است به خاطر یک لحظه عصبانیت پلیس را به مغازهای کشاند و دستگیر شد.
تحصیلاتت چقدر است؟
فـــــــــــــوق لیسانس برنامهنویسی رایانهای دارم. نصاب دوربینهای امنیتی هستم با درآمدی بالا و به قول دوستان مکفی.
پس چرا بازداشت شدی؟
ماجرایش کمی عجیب است. من برای مغازهها دوربینهای امنیتی نصب میکنم؛ دوربینهایی که در صورت سرقت یا مشکل به سیستم ۱۱۰ وصل هستند و فوراً با آنها تماس برقرار میکنند. چند وقت قبل صاحب مغازهای که داخل آن دستگیر شدم از من دوربین خرید. دوربین را برای او نصب کردم و ۳۰ هزار تومان از این پول ماند.
هر بار به سراغش میرفتم بهانه برای پرداخت پول میآورد. دیروز به آنجا رفتم و وقتی دوباره گفت: پول ندارد، عصبانی شدم با مشت به دوربین زدم. دوربین هم که روی سیستم هشدار بود با پلیس تماس برقرار کرد و دستگیر شدم همین.
منبع: روزنامه ایران