از مومیایی ری چه خبر؟
احمد ابوحمزه، ریشناس: اسنادی هست که تأیید میکند این مومیایی، صددرصد به رضاشاه تعلق دارد؛ من پیش از دیدن عکسها هم این را گفته بودم جعفر مهرکیان، باستانشناس پیشکسوت: در عکسی که از جسد کشفشده در حرم شاهعبدالعظیم دیدهام، پیداست که این یک تدفین معمولی نیست...
مومیایی کجاست؟ هیچکس نمیداند. این ماجرای پرابهام، پنج روز پیش آغاز شد؛ وقتی که زمین یک جسد را پس زد، وقتی که بولدوزرها - به جای باستانشناسان - خاک را کنار زدند، نخستین مومیایی تاریخ ایران را بیرون کشیدند و راننده بولدوزر، به دوربین زل زد و نخستین سلفی را گرفت: صورت یک آدم امروزی، کنار بدن خشکیدهای که نیمی از تنش در نخالهها فرورفته. در تمام این روزها، اما درباره این جسد که ابتدا وجودش تکذیب شد و سپس مومیاییبودنش، خبرها ذرهذره بوده. از آن روز، مسئولان میراث فرهنگی کشور که انتظار میرفت در جریان این اتفاق تاریخی باشند، روزه سکوت گرفتهاند و یکی، دو نظری هم که در این مدت گفته شده، ابهامات را بیشتر کرده است. از طرف دیگر، شنیدههای غیررسمی نشان میدهد جسد مومیایی تازه پیدا شده با دستور مقامات ارشد نظام به جای نامعلومی منتقل شده تا بهزودی دربارهاش تصمیمگیری شود و همین نشان میدهد که به احتمال زیاد، جنازه متعلق به پهلوی است.
درحالیکه تا پیش از این گفته میشد جسد رضاشاه پهلوی در ایران نیست، اما در روزهای گذشته جسدی از خاک بیرون کشیده شده که بسیاری با اطمینان آن را به رضاشاه نسبت میدهند. درحالیکه سوالات درباره هویت مومیایی پیدا شده از طرف مسئولان بیجواب مانده، اما در خبرهای رسمی از آن با عنوان «جسد منتسب به رضاشاه» یاد میکنند. در طول این روزها سوال این بوده که مومیایی پیداشده زیر حوض تخریبشده را دفن یا به جای دیگری منتقل کردهاند؟ در اینباره هیچکس جوابی نمیدهد، اما خبرهای غیررسمی از انتقال این جسد به مکان دیگری میگوید و از طرف دیگر، رئیس کمیسیون فرهنگی و رئیس کمیته فرهنگی شورای شهر تهران تنها کسانی بودهاند که از دفن مومیایی در همان مکان یافتنش، خبر دادهاند.
این مومیایی کیست؟
درست ٣٨سال پیش در اردیبهشتماه، مقبره رضاشاه از سوی آیتالله خلخالی و مردم انقلابی تخریب شد. در نوشتههای بازمانده از آن تاریخ پیداست که کسی به جسد دسترسی پیدا نکرد و حالا درست در اردیبهشتماه پیکری پیدا شده که بعضی کارشناسان احتمال میدهند متعلق به رضاشاه پهلوی باشد.
با وجود تمام ابهامات، اما کارشناسان پیش از این در گفتوگو با «شهروند» به این موارد استناد کردهاند: پیکر پیدا شده در شهر ری لباسی بر تن دارد، محل کشف آن با محل قرارگیری آرامگاه پهلوی اول فاصله دارد، اما در شهر ری و همچنین در حرم عبدالعظیم هیچ مومیایی دیگری به غیر از رضا شاه پهلوی دفن نشده است و همچنین حالت دستها و چهره به پیکر پهلوی اول در عکسها بسیار شبیه است.
در اینباره احمد ابوحمزه، ریشناس که پیش از این انتساب این جسد به رضاشاه را احتمال دانسته بود، به «شهروند» میگوید: «اسنادی هست که تأیید میکند این مومیایی، صددرصد به رضاشاه تعلق دارد. من پیش از دیدن عکسها هم این را گفته بودم.»
او از معظمی، مسئول اسبق موزه و کتابخانه آستان عبدالعظیم (فرزند موذن آستان) روایت میکند که ٢٠سال پیش در نخستین همایش ریشناسی گفته بود: «وقتی فرح یا دیگر خاندان شاه به مقبره رضاشاه میآمدند، آنها را به مقبرهای که همه میبینند نمیبردیم، چون جنازه آنجا نبود. نزدیکان میدانستند که قبر اصلی جای دیگری است.»
ابوحمزه ادامه میدهد: «آستان حضرت عبدالعظیم درست روی محل اصلی که جنازه قرار داشت حوض بزرگی درست کرده بود. جنازه حتی چند متر پایینتر از حوض بود. جنازه هیچوقت در محل قبر نبود. برای همین بود که ٣٨سال پیش در زمان تخریب مقبره جسد را پیدا نکرده بودند.»
عکسهای منتشرشدهای که تصویر مومیایی در آن پیداست نشان میدهد که پیکر پیدا شده، صدمه دیده است و حالا این ریشناس میگوید: «در اظهارنظرهای مختلف اعتراف کردهاند که مومیایی را دفن کردهاند، همان جا که پیدا شده بود.»
پیکر پیدا شده جسد است یا مومیایی؟
سه ساعت بعد از نخستین خبر درباره کشف اتفاقی یک مومیایی به دنبال طرح گسترش و توسعه بخش غربی آستان حضرت عبدالعظیم، روابطعمومی آستان حضرت عبدالعظیم گفته بود این اصلا یک مومیایی نیست: «جسد کشفشده باقیمانده از یک جسد طبیعی است، هیچ جسد مومیایی در این منطقه به دست نیامده است، حتی چهره آن قابل تشخیص نبوده و شایعه پخش شده درخصوص بقایای این جسد صرفا ساخته شده فضای مجازی است.» این درحالی است که پیش از این اظهارات، خبر آمده بود که عملیات درست پس از پیدا شدن این جسد یا مومیایی، از سوی یک نهاد نامشخص متوقف شده است. مسئولان دیگر مانند رئیس کمیسیون فرهنگی و رئیس کمیته فرهنگی شورای شهر تهران از جسم پیدا شده با عنوان «مومیایی» یاد کرده بودند.
در اینباره جعفر مهرکیان، باستانشناس پیشکسوت به «شهروند» میگوید: «در عکسی که از جسد کشفشده در حرم شاهعبدالعظیم دیدهام، پیداست که این یک تدفین معمولی نیست.»
او با بیان اینکه قدیمیترین مومیاییها مربوط به مصر است، میپرسد «اصلا چرا اجساد را مومیایی میکنیم» و خودش پاسخ میدهد: «ما میخواهیم جسمی را ماندگار کنیم.»
مهرکیان از مومیاییشدن اجساد به وسیله مواد طبیعی در طبیعت میگوید که در آن مواد آلی باعث میشوند کالبد انسانها بهطور طبیعی مومیایی شود. او که خود در اینباره چند مورد را از نزدیک دیده است، میگوید: «در گذشته موادی مثل گوشت و ماهی را یا از راه دودیکردن ماندگار میکردند یا با نمکسودکردن: نمک مادهای ماندگارساز است و گاهی تدفین در محوطهای نمکی صورت میگیرد: مثل مرد نمکی. از طرف دیگر در شهر سوخته مواردی بود که به دلیل وجود آمیزههایی در خاک جسد نسبتا سالم مانده بود. ما در اسلام هم با این پدیده برخورد میکنیم؛ مثل شهدای فهرج که به دلیل نوع بافت خاک و آب و هوای آن سرزمین، جسدها نسبتا سالم ماندهاند.» این باستانشناس پیشکسوت با این توضیحات ادامه میدهد: «گاهی وقتی میگویند یک گنج یا دفینه پیدا کردهاند، در واقع یک قبر یافتهاند؛ قبری که مرده در آن به دلیل مواد آهکی موجود در خاک از بین رفته و دیگر از کالبد آن خبری نیست. در واقع اسیدیته و آهک خاک عامل از بین برنده جسد است.» او با گفتن این موارد، عکس پیداشده را یک جسد معمولی نمیداند: «در عکسی که دیدهام، پیداست که این یک تدفین معمولی نیست.»
به گفته مهرکیان، امروزه خیلی راحت میتوان در داخل یا خارج کشور، جسد درگذشته را با خرج مبلغی مومیایی کرد: «درباره مومیایی بهترین نمونه جسد لنین است که در میدان سرخ مسکو، در ساختمانی زیرزمینی نگه داشته میشود و با گذشت سالهای سال رهبر حزب کمونیسم هنوز جسدش باقی است. درباره مومیاییکردن لنین آخرین تکنولوژی به کار رفته و درعین حال برای ماندگاری هرچه بیشتر آن، هرساله روند فرسایشیاش بررسی میشود. کلیساهای ایتالیا هم در بخشهای زیرزمینی، مکانهای خاصی دارند که جسد در آنها تقریبا سالم باقی مانده.»
او برای توضیح شکلهای مختلف مومیاییکردن طبیعی مثالهای دیگری هم میزند: «سرما هم عامل دیگری است که میتواند کالبد را سالم نگه دارد. برای نمونه در سرمای پازیریک روسیه، قالیهای هخامنشی یافت شد که حالا در موزه ارمیتاژ سن پترزبورگ نگهداشته میشود. در کنار این قالیها، جسدهایی هست که خالکوبی دارند و سالم ماندهاند. آنجا پدیده یخ باعث ماندگاری جسدها شده است. از سوی دیگر، در جایی مثل مردابهایی که در کنار جنگلهای بلوط است، میتواند جسد را در خود نگهدارد. در این مورد در موزه بریتانیا، جسدی وجود دارد که صورت و تنش به صورت یک چرم یک تکه درآمده.»
این باستانشناس با شرح موارد مختلف مومیایی طبیعی، به مومیایی شهر ری اشاره میکند: «در این عکس میبینیم که در تنِ جسم هنوز لباس وجود دارد این درحالی است که وقتی با یک جسد برخورد میکنیم، اسکلت میبینیم. برای نمونه در ارجان دکمههای طلایی به شکل رُزِت پیدا شد که به دلیل پوسیدهشدن لباس، ریخته و زیرخاک پخش شده بود. در واقع لباس از هر جنسی که باشد، خیلی زود فرسوده میشود و از بین میرود؛ بنابراین با توجه به لباسی که در تن جسد پیداشده در شهرری است، مطمئن میشویم که مادهای به این جسد خورده که لباسش را با گذشت سالها سالم نگه داشته است.»
آنچنان که گفته شده در شمالشرقی مقبره، نزدیک به حوزه علمیه، محل فعالیتهای عمرانی است که گویا پیکر مومیایی از آن به دست آمده است. در واقع پیکر مومیایی شهرری در نقطهای که زمانی آرامگاه قرار داشته، به دست نیامده و در جایی پیدا شده که ٥٠ متر با محل آرامگاه فاصله دارد. اینطور که در روزهای گذشته گفته شده و بازماندگان رضاشاه تأیید کردهاند، محل دفن و قرارگیری پیکر مومیایی به دلایلی دقیقا زیر آرامگاه تعبیه نشده است و به گفته آنها «پیکر پیداشده در شهرری به احتمال بسیار قوی به رضاشاه تعلق دارد.»
مهرکیان، اما با اشاره به اینکه حالت دست این جسد، با حالت دستش در آن عکس معروف رضاشاه در تابوت خیلی شبیه است، ادامه میدهد: «از لحاظ بررسی DNA این کار پزشکی قانونی است و آنها با مطالعات بیولوژیکی خواهند فهمید که این جسد متعلق به کیست. این کار امکانپذیر است همانطور که ما در باستانشناسی گاه از روی خونی که روی یک تیغه سنگی وجود دارد، میتوانیم بفهمیم مربوط به انسان است یا حیوان. امروز علم ژنتیک و آزمایشات DNA به خوبی میتوانند ابهامات را درباره این موارد رفع کنند. علاوه بر این وقتی پارچه روی جسد سالم مانده است، مطمئنا برخی اندامهای داخلی هم سالم ماندهاند و بافتهایی برای بررسی وجود دارد. همچنین وقتی گفته شده این مومیایی را در یک بتن آرمهشده یافتهاند، باید پرسید کدام آدم معمولی است که در بتن دفن شود؟ اینها نشان میدهد مومیایی یافتهشده مربوط به یک آدم معروف است.»
شنیدهها چه میگوید؟
با توجه به حاشیههای بسیار پدیدآمده درباره پیکر شهرری، حالا تصمیمگیری درباره نخستین مومیایی تاریخ ابعاد گستردهای پیدا کرده است. در حالی که انتظار میرفت در وهله اول آستان حضرت عبدالعظیم برای انجام عملیات در محوطه از میراث فرهنگی مجوز داشته باشد، اما این اتفاق نیفتاده است و بولدوزرها بدون حضور کارشناسان میراث فرهنگی و باستانشناسان به یک مومیایی رسیدهاند. این در حالی است که طالبیان، معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری کشور و همچنین امیر رحیمزاده، رئیس اداره میراث فرهنگی شهرری، از زمان پیداشدن این مومیایی به هیچ یک از تماسهای «شهروند» پاسخ ندادهاند.
در حالی که بسیاری از کارشناسان جسد یافت شده را متعلق به رضاشاه میدانند و اتفاقا سکوت درباره این موضوع را تأیید این ماجرا میدانند، اما در مدت این چند روز تنها دو نفر یعنی عبدالله شهبازی و خسرو معتضد به عنوان تاریخنگار انتساب این مومیایی به رضاشاه را رد کردهاند؛ دو نفری که البته روایات متناقضشان درباره موضوعات مختلف تاریخی همیشه حاشیهساز بوده و با انتقادات بسیار همراه.
در این شرایط اگر چه برخی منابع ازجمله حسن خلیلآبادی، عضو شورای شهر تهران در نخستین اظهارنظرها از دفن پیکر کشفشده در همان منطقه خبر داده بودند، اما شنیدههای غیررسمی از تصمیمگیری درباره این موضوع در سطوح بالای حاکمیتی حکایت میکند. این در حالی است که منابع محلی هم پیش از این به «شهروند» گفته بودند که این مومیایی از محل پیداشدنش خارج شده است.
بیانیه انجمن باستانشناسی و نامهای با هزار امضا
موضوع پیداشدن مومیایی منتسب به رضاشاه که در آخرین خبرها گفته شد در یک محفظه بتنی پیدا شده و همراه آن اشیایی همچون شمشیر، مدال و پارچه وجود داشته است، وارد ابعاد تازهتری شده است. باستانشناسان در روزهای گذشته در اظهارنظرهای مختلف گفتهاند که قرار گرفتن یک مومیایی در یک محفظه بتونی در عمق ٥ متری که مطمئنا به شکل یک آرامگاه طراحی شده، انتساب جسد را به رضاشاه به قطعیت میرساند و همچنین انجمن علمی باستانشناسی در روزهای گذشته با انتشار بیانیهای به بالارفتن گمانهزنیها درباره انتساب جسد مکشوفه به رضاشاه اشاره کرده است. در این شرایط در سکوت مسئولان کشور بهویژه مدیران سازمان میراث فرهنگی، واکنشهای مردمی به موضوع قابل توجه بوده است. این در حالی است که انتظار میرفت بررسیهای باستانشناسی بر هر اقدام دیگری در اینباره مقدم باشد و دست کم توضیحی در جهت روشنگری درباره سرنوشت این پیکره داده شود تا از حاشیههای بیشتر جلوگیری شود.
در اینباره انجمن علمی باستانشناسی با اعتراض به اینکه اطلاعات تازهای درباره این جسد فاش نشده، اصلیترین متولی برای رسیدگی به موضوع را سازمان میراث فرهنگی کشور دانسته و درخواست کرده پژوهشگاه میراث فرهنگی و پژوهشگران باستانشناس برای بررسی و ارزیابی کم و کیف این کشف کاملا با نگاه تخصصی و علمی به موضوع نگاه کنند.
اینطور که در این بیانیه آمده این نخستینبار در تاریخ نیست که چنین موردی پیش آمده و بقایای جسد یا اجسادی کشف شده که تعیین اصالت آن مورد مناقشه قرار گرفته است: «در ماجرای کشف بقایای اجساد خانواده رومانف، آخرین تزار روس که به دست بلشوییکها به قتل رسیدند و نیز در ماجرای کشف بقایای اسکلت نیکلای کوپرنیکوس، دانشمند سده پانزدهم و شانزدهم میلادی در زیر کلیسای جامع شهر فرومبورک در لهستان، مسئولان به کمک متخصصان باستانشناس و علوم باستانشناختی به بررسی موضوع پرداخته و با روشهای علمی به حل موضوع کمک کردند.»
از سوی دیگر به دنبال انتشار خبر کشف این جسد مومیایی جمعی از استادان و پژوهشگران تاریخ، باستانشناسی و کنشگران میراث فرهنگی، در کنار بیش از هزار تن از شهروندان در نامهای به علیاصغر مونسان، رئیس سازمان میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی خواهان آن شدند که بررسی فنی و علمی بر روی این پیکر انجام گیرد و سپس برای حفاظت از آن، بهعنوان بخشی از تاریخ ایران، اقدام شود.