کمدی «دپوتات»؛ درباره سیاستمدارهای دروغگو
فیریکس، سیاستمداری است در یونان که به تازگی بهعنوان نماینده به مجلس راه پیدا کرده است. او پیش از انتخابات به هر صنفی یا شهروندی که سر راهش دیده، وعده و وعیدهایی داده تا رأیشان را در سبد خود جمع کند و حالا که پایش به مجلس باز شده این مردمند که برای پیگیری مطالباتشان هر روز به دفتر او میآیند.
کد خبر :
۵۵۵۷۹
بازدید :
۱۸۹۹
فیریکس، سیاستمداری است در یونان که به تازگی بهعنوان نماینده به مجلس راه پیدا کرده است. او پیش از انتخابات به هر صنفی یا شهروندی که سر راهش دیده، وعده و وعیدهایی داده تا رأیشان را در سبد خود جمع کند و حالا که پایش به مجلس باز شده این مردمند که برای پیگیری مطالباتشان هر روز به دفتر او میآیند.
فیریکس در جستوجوی رئیس دفتری است که به جای داشتن هر توانایی و ویژگی دیگری، بتواند بخوبی از پس دروغ گفتن و دست به سر کردن مراجعانِ او برآید. او مردی به اسم تئودور را پیدا میکند، اما این مرد کسی نیست که به فیریکس نشان میدهد...
اتابک نادری پیشتر در فروردین و اردیبهشت ۹۵ این خط داستانی را در نمایشنامهای به نام «دپوتات» در ایوان شمس روی صحنه برد و این بار در فروردین و اردیبهشت ۹۷ در پردیس تئاتر شهرزاد را. نام اصلی «دپوتات» که معنای تحتاللفظیاش میشود معاون و در زبان روسی برای خطاب کردن نماینده مجلس به کار میرود، «به دنبال دروغگو» است به قلم دیمیتری پساتهاس، نویسنده ترکتبارِ ساکن یونان با ترجمه کریم عظیمی.
نادری، در بازتولید «دپوتات» همچون اجرای اول، خودش نقش فیریکس را بازی میکند و سایر نقشها را به شبنم قلیخانی (جِنی)، پندار اکبری (تئودور)، وحید نفر (پدر دیمیتریوس)، محمدهادی عطایی (پرومته)، غزاله جزایری (کولا)، یاشار نادری (وارسیداس) و قاسم روشنایی (پاپاتیاس) سپرده است. آنچه در ادامه میخوانید حاصل گفتوگویی است با اتابک نادری، کارگردان و بازیگر «دپوتات» که سابقه حضور در حوزههای مدیریتی را هم در کارنامه دارد و در حال حاضر مدیر امور استانهای مرکز هنرهای نمایشی است.
واکنشهای تماشاگران، از ابتدای کار که غزاله جزایری در نقش کولا در حال تمیزکاری، همراه با یک موسیقی ریتمیک وارد صحنه میشود و همچنین سالن پُرِتان، نشان میدهد با وجود اینکه قبل از نخستین اجرای «دپوتات» در سال ۹۵، مدتی از فضای اجرایی دور و در فضای مدیریتی مشغول به کار بودید، اما زبان تماشاگر امروز تئاتر را میدانید. میخواهم سؤال اول را با مختصات این زبان از دید شما شروع کنم.
همانطور که گفتید من اگرچه در جایگاه کارگردان، از فضای تئاتر فاصله داشتم، اما از خدمتگزاران تئاتر بوده و هستم و با گروههای نمایشی و عواملشان سر و کار داشته و دارم و در جایگاه یک مدیر اجرایی همیشه معتقدم که نخستین چیز برای یک کارگردان، مخاطبشناسی است؛ اینکه ما در چه زمانی زندگی میکنیم؟ با چه افرادی سر و کله میزنیم و اجتماعمان الان چه میخواهد؟
این اصلاً بد نیست که ما آثار تئاتری مدرن را روی صحنه ببریم و انسان معاصر فرنگی و معضلاتش در مواجهه با مدرنیته را به مخاطب ایرانی نشان دهیم، اما فراموش نکنیم این ماجرا شاید آن قدر که برای منِ تولیدکننده مهم است برای مخاطبم مهم نباشد. پس نباید تعجب کنم اگر تنها عدهای اندک به تماشای کارم نشستند.
واکنشهای تماشاگران، از ابتدای کار که غزاله جزایری در نقش کولا در حال تمیزکاری، همراه با یک موسیقی ریتمیک وارد صحنه میشود و همچنین سالن پُرِتان، نشان میدهد با وجود اینکه قبل از نخستین اجرای «دپوتات» در سال ۹۵، مدتی از فضای اجرایی دور و در فضای مدیریتی مشغول به کار بودید، اما زبان تماشاگر امروز تئاتر را میدانید. میخواهم سؤال اول را با مختصات این زبان از دید شما شروع کنم.
همانطور که گفتید من اگرچه در جایگاه کارگردان، از فضای تئاتر فاصله داشتم، اما از خدمتگزاران تئاتر بوده و هستم و با گروههای نمایشی و عواملشان سر و کار داشته و دارم و در جایگاه یک مدیر اجرایی همیشه معتقدم که نخستین چیز برای یک کارگردان، مخاطبشناسی است؛ اینکه ما در چه زمانی زندگی میکنیم؟ با چه افرادی سر و کله میزنیم و اجتماعمان الان چه میخواهد؟
این اصلاً بد نیست که ما آثار تئاتری مدرن را روی صحنه ببریم و انسان معاصر فرنگی و معضلاتش در مواجهه با مدرنیته را به مخاطب ایرانی نشان دهیم، اما فراموش نکنیم این ماجرا شاید آن قدر که برای منِ تولیدکننده مهم است برای مخاطبم مهم نباشد. پس نباید تعجب کنم اگر تنها عدهای اندک به تماشای کارم نشستند.
من به شخصه در تئاترم با خواص سر و کار ندارم و دوست دارم با عوام به معنی مطلقش سر و کله بزنم. در عین حال از هنرمند و منتقد انتظار دارم با این پیشفرض به تماشای کار من بنشیند که این اثر متعلق به ژانری خاص و مشخص یعنی کمدی است و باید با مشخصات همین ژانر سنجیده شود و اینکه مشخصاً من هیچ ادعایی در مورد فرم و شیوه اجرا ندارم.
من کار حرفهایام را در تئاتر با کمدی شروع کردم و کمدی را این گونه میشناسم و تلاش میکنم به همان سادگی که میشناسمش ارائهاش دهم.
مختصات کمدی در ذهن شما چیست؟
نخستین چیزی که در کمدی به نظر من مهم است، متنی درست است. متنی که مخاطب با آن ارتباط برقرار کند. من هرگز چیزی غامض را انتخاب نمیکنم یا قصهای را که ربطی به ما ندارد.
من کار حرفهایام را در تئاتر با کمدی شروع کردم و کمدی را این گونه میشناسم و تلاش میکنم به همان سادگی که میشناسمش ارائهاش دهم.
مختصات کمدی در ذهن شما چیست؟
نخستین چیزی که در کمدی به نظر من مهم است، متنی درست است. متنی که مخاطب با آن ارتباط برقرار کند. من هرگز چیزی غامض را انتخاب نمیکنم یا قصهای را که ربطی به ما ندارد.
مشخصاً در مورد «دپوتات»، متن اولیه با نام «به دنبال دروغگو» نوشته دیمیتری پساتهاس، نویسنده ترکتباری است که در یونان بزرگ شده است. پساتهاس بشدت طناز است و متنهای کوتاه و بلند کمدی دارد که در آنها رفتارها و اخلاقهای مردم جامعهاش را نقد کرده است.
تا پیش از اجرای «دپوتات»، متأسفانه پساتهاس را در ایران نمیشناختند و هنوز متنی از او به فارسی ترجمه نشده بود. دوست عزیز من کریم عظیمی، اجرایی از این متن را در ترکیه دید، از آنها اجازه گرفت، متن را ترجمه کرد و برای من آورد. وقتی خواندمش احساس کردم چقدر روی پاست و همه چیزش درست است. نکته جذابتر اینکه متن در مورد یونان است، یونانی که مهد تمدن و دموکراسی بوده است.
اما سیاستمدارانش الان با معضلاتی که در نمایشنامه میبینیم دست به گریبانند. نکته اخلاقی متن چیست؟ اینکه دروغ سرمنشأ همه بدیها و فسادهاست. چیزی که در آموزههای دینی ما هم به وفور دیده میشود.
صحنه ابتدایی «دپوتات» با موسیقی شروع میشود، شروع اثر با موسیقی از ویژگیهای نمایش ایرانی است و به این دلیل استفاده میشود که یخ تماشاگر آب شود و او را وارد قصه کند. کاری که در آخر نمایش هم کردیم و در متن اصلی نبود باز هم وامداری از ویژگیهای نمایش ایرانی است یعنی تمام شدن با یک وصلت شیرین و پایان یافتن ماجرا به خیر و خوشی.
در واقع چارچوب «دپوتات» همان «به دنبال دروغگو» است، با احتساب آنچه در دراماتورژی انجام شده است و شیرینی متن و قصه است که تماشاگر را با خود همراه میکند.
اشاره کردید که از هنرمند و منتقد انتظار دارید با این پیشفرض به تماشای کارتان بنشیند که این اثر متعلق به ژانری خاص و مشخص، یعنی کمدی است و باید با مشخصات همین ژانر سنجیده شود. گمان میکنم در این صورت دیگر نتوان نقدی، بهعنوان مثال بر دست زدن تماشاگر همراه با موسیقی صحنه اول، وارد کرد.
بله. چیزی که تماشاگر را با کار ما همراه میکند سادگی قصه است. وقتی قصه ساده باشد، تماشاگر در قدم اول با آن همراه میشود و در قدم دوم از آن لذت میبرد. بزرگترین کارگردانان معاصر بینالمللی نخستین حرفشان در تعریف تئاتر این است که ما باید به تماشاگر لذت بدهیم و سرگرمش کنیم و بعد حرفی را که میخواهیم بزنیم، منتقل کنیم.
صحنه ابتدایی «دپوتات» با موسیقی شروع میشود، شروع اثر با موسیقی از ویژگیهای نمایش ایرانی است و به این دلیل استفاده میشود که یخ تماشاگر آب شود و او را وارد قصه کند. کاری که در آخر نمایش هم کردیم و در متن اصلی نبود باز هم وامداری از ویژگیهای نمایش ایرانی است یعنی تمام شدن با یک وصلت شیرین و پایان یافتن ماجرا به خیر و خوشی.
در واقع چارچوب «دپوتات» همان «به دنبال دروغگو» است، با احتساب آنچه در دراماتورژی انجام شده است و شیرینی متن و قصه است که تماشاگر را با خود همراه میکند.
اشاره کردید که از هنرمند و منتقد انتظار دارید با این پیشفرض به تماشای کارتان بنشیند که این اثر متعلق به ژانری خاص و مشخص، یعنی کمدی است و باید با مشخصات همین ژانر سنجیده شود. گمان میکنم در این صورت دیگر نتوان نقدی، بهعنوان مثال بر دست زدن تماشاگر همراه با موسیقی صحنه اول، وارد کرد.
بله. چیزی که تماشاگر را با کار ما همراه میکند سادگی قصه است. وقتی قصه ساده باشد، تماشاگر در قدم اول با آن همراه میشود و در قدم دوم از آن لذت میبرد. بزرگترین کارگردانان معاصر بینالمللی نخستین حرفشان در تعریف تئاتر این است که ما باید به تماشاگر لذت بدهیم و سرگرمش کنیم و بعد حرفی را که میخواهیم بزنیم، منتقل کنیم.
حالا کسانی هستند که دوست دارند این حرف را به شکلی غامض بزنند، اما من به شخصه با این نحوه بیان مخالفم، چون من فیلسوف نیستم که بخواهم یک حرف را قلنبهسلنبه کنم، برعکس، حرف قلنبهسلنبه را باید آن قدر خُرد و حل کنم که بیآن که تماشاگر متوجه شود، لابهلای خندههایش به آنچه روی صحنه میبیند، به او منتقل شود.
تماشاگر بعد از دیدن «دپوتات» با خود فکر میکند که چقدر دروغ شنیده، چقدر آدمها دروغ گفتهاند و چقدر ما به شنیدن و گفتن این دروغها عادت کردهایم. در «دپوتات» شخصیتها یا در حال دروغ گفتن هستند یا در حال دروغ شنیدن و تنها دو آدمِ صاف و صادق بینشان هست که در آخر به وصال یکدیگر میرسند، یعنی کولا و پرومته.
تماشاگر بعد از دیدن «دپوتات» با خود فکر میکند که چقدر دروغ شنیده، چقدر آدمها دروغ گفتهاند و چقدر ما به شنیدن و گفتن این دروغها عادت کردهایم. در «دپوتات» شخصیتها یا در حال دروغ گفتن هستند یا در حال دروغ شنیدن و تنها دو آدمِ صاف و صادق بینشان هست که در آخر به وصال یکدیگر میرسند، یعنی کولا و پرومته.
این نمونه کوچکی از اجتماع ماست، مایی که در سطوح و شکلهای مختلف یا به گفتن این دروغها عادت کردهایم یا به شنیدنشان
در مورد انتخاب بازیگرها، کسی که نقش همسر شما، جِنی را بازی میکند، شبنم قلیخانی، پیش از این تجربه حضور در اثری کمدی را نداشته و همیشه در نقشهای جدی دیدهایمش.
بله، وقتی از او دعوت کردم خودش هم گفت: من تا به حال کمدی کار نکردهام، ولی من برایش توضیح دادم که جنس کمدی ما، خنده گرفتن از تماشاگر به کمک مزهپرانی نیست، ما کارمان را به شکلی جدی انجام میدهیم منتها در موقعیتی کمدی که متن برایمان ایجاد میکند با یک ریتم و ضرباهنگ درست.
از نام «دپوتات» هم رمزگشایی کنید اگرچه در بروشور هم توضیح دادهاید، ولی عنوان «به دنبال دروغگو» برای مخاطب کاملاً روشن است، اما «دپوتات» در لحظه اول که میشنویمش، نه.
«به دنبال دروغگو» واژهای چند سیلابی بود و من تصمیم گرفتم واژهای دیگر را جایگزین آن کنم. دپوتات، در زبان روسی برای خطاب کردن نماینده مجلس به کار میرود، خودِ واژه یعنی معاون و این معنی برگرفته از تفکر سوسیالیستی است که معتقد است مردم رئیسند و کسی که مردم انتخابش میکنند و به مجلس میفرستندش، معاون مردم است که میشود همان نماینده مجلس.
در مورد انتخاب بازیگرها، کسی که نقش همسر شما، جِنی را بازی میکند، شبنم قلیخانی، پیش از این تجربه حضور در اثری کمدی را نداشته و همیشه در نقشهای جدی دیدهایمش.
بله، وقتی از او دعوت کردم خودش هم گفت: من تا به حال کمدی کار نکردهام، ولی من برایش توضیح دادم که جنس کمدی ما، خنده گرفتن از تماشاگر به کمک مزهپرانی نیست، ما کارمان را به شکلی جدی انجام میدهیم منتها در موقعیتی کمدی که متن برایمان ایجاد میکند با یک ریتم و ضرباهنگ درست.
از نام «دپوتات» هم رمزگشایی کنید اگرچه در بروشور هم توضیح دادهاید، ولی عنوان «به دنبال دروغگو» برای مخاطب کاملاً روشن است، اما «دپوتات» در لحظه اول که میشنویمش، نه.
«به دنبال دروغگو» واژهای چند سیلابی بود و من تصمیم گرفتم واژهای دیگر را جایگزین آن کنم. دپوتات، در زبان روسی برای خطاب کردن نماینده مجلس به کار میرود، خودِ واژه یعنی معاون و این معنی برگرفته از تفکر سوسیالیستی است که معتقد است مردم رئیسند و کسی که مردم انتخابش میکنند و به مجلس میفرستندش، معاون مردم است که میشود همان نماینده مجلس.
شخصیت اصلی ما یعنی فیریکس بهعنوان یک نماینده مجلس در جستوجوی یک رئیس دفتر دروغگو است که مراجعینش را که با وعده و وعید ترغیب به رأی دادن به او شدهاند، از سرش باز کند و عنوان «به دنبال دروغگو» اشاره به عمل اوست، اما «دپوتات» اشاره به شغل خودش؛ و سؤال آخر اینکه دلیل بازتولید «دپوتات»، استقبال مخاطبان از اجرای سال ۹۵ بود یا اینکه در شهرزاد نوبت اجرا گرفته بودید و فرصت تولید کار تازهای را نداشتید یا علت دیگری داشت؟
من با مدیریت پردیس شهرزاد صحبت کرده بودم و قرار بود تولیدی تازه را روی صحنه ببرم که به خاطر مشغلههای کاریام و جلو دوربین بودنم در سریال «رنج پنهان» نشد و عقب افتاد، تا به ایام عید نزدیک شدیم.
قاسم جعفری قصدش این بود که اجراهای نوروز ۹۷ را به شکلی پروپیمان در شهرزاد برگزار کند. حرکتی درست که من خود در جایگاه مدیریتی هم همیشه بر آن تأکید میکنم. ما در سالهای قبل به دلایل مختلف از فرصت اجرای تئاتر در نوروز غافل بودیم، اما از دو سالِ پیش که هفتم فروردین یعنی روز جهانی تئاتر، در تقویم رسمیمان با عنوان روز ملی هنرهای نمایشی ثبت شد، انگیزهها پُررنگتر شدند.
من با مدیریت پردیس شهرزاد صحبت کرده بودم و قرار بود تولیدی تازه را روی صحنه ببرم که به خاطر مشغلههای کاریام و جلو دوربین بودنم در سریال «رنج پنهان» نشد و عقب افتاد، تا به ایام عید نزدیک شدیم.
قاسم جعفری قصدش این بود که اجراهای نوروز ۹۷ را به شکلی پروپیمان در شهرزاد برگزار کند. حرکتی درست که من خود در جایگاه مدیریتی هم همیشه بر آن تأکید میکنم. ما در سالهای قبل به دلایل مختلف از فرصت اجرای تئاتر در نوروز غافل بودیم، اما از دو سالِ پیش که هفتم فروردین یعنی روز جهانی تئاتر، در تقویم رسمیمان با عنوان روز ملی هنرهای نمایشی ثبت شد، انگیزهها پُررنگتر شدند.
این نکته را در پرانتز بگویم که مطمئن باشید در سالهای آتی بر سر اجرا در ایام نوروز، دعوا خواهد شد درست مثل اکران نوروزی سینما؛ و این طور شد که تصمیم گرفتیم از هفتم فروردین «دپوتات» را روی صحنه ببریم. از همان روز تا دوازدهم فروردین، سالنمان پر بود و اتفاقاً با پایان تعطیلات بود که کمی دچار ریزش مخاطب شدیم. حرفم این است که ایام نوروز فرصتی طلایی برای روی صحنه بردن تئاتر برای مسافران نوروزی یا کسانی است که در شهر ماندهاند و جایی نرفتهاند.
منبع: روزنامه ایران
۰