بچه ها چه میخواهند: «جنابخان» یا «باربی»؟
چند ماهی است که انیمیشن «رستم و سهراب» وارد شبکه نمایش خانگی شده است. انیمیشنی که همزمان با توزیع آن، محصولات جانبی دیگر آن هم در بازار عرضه میشود. لوازم التحریری با جلد شخصیت های انیمیشن «رستم و سهراب».
کد خبر :
۵۶۰۴
بازدید :
۱۸۷۲
چند ماهی است که انیمیشن «رستم و سهراب» وارد شبکه نمایش خانگی شده است. انیمیشنی که همزمان با توزیع آن، محصولات جانبی دیگر آن هم در بازار عرضه میشود. لوازم التحریری با جلد شخصیت های انیمیشن «رستم و سهراب».
به گزارش تسنیم، در برگه تبلیغاتی همراه با لوح فشرده این انیمیشن نوشته شده است: «پدر و مادر ارجمند، کودک ایرانی را با نوشت افزار و شخصیت های شاهنامه بزرگ کنید و شخصیت دهید». این اقدام در حد بضاعت این گروه قابل تقدیر است.
ارائه محصولات جانبی همراه یک اثر فرهنگی، یک اقدام درست فرهنگی است از این جهت که تاثیرات یک «اثر فرهنگی» بعد از خلق از بین نمیرود. نمیتوان گفت که شخصیت هایی چون عروسکهای کلاه قرمزی، پسرخاله، دمباریک، کپل و این اواخر جناب خان، تنها در قاب تلویزیون حضور دارند. مگر نه این است که این روزها تکه کلامهای جناب خان بر سر زبانها میافتد. مخاطب بیرون از دنیای یک اثر فرهنگی، درگیر شخصیتها و آدمهایی آن اثر میشود.
به نظر می رسد دنیای فراتر از متن اثر فرهنگی چند سالی است، برای اصحاب فرهنگی مهم شده است. یک انیمیشن یا برنامهی کودک وقتی به دنیای تصویر میآید، در کنار آن بازیهای آنلاین، عروسکها، شخصیتهای انیمیشن، طرحهای روی جلد دفاتر و لوازم تحریر به دنیای واقعی مخاطبان ورود میکنند.
عروسکهای مجموعه کلاه قرمزی و شهرموشها، لوازم التحریر مجموعه شکرستان یا بازیهای آنلاین شهر موشها در بازار توزیع میشوند و بچههای ایرانی، این بخش از محصول فرهنگی ایرانی را دریافت میکنند. اقدامی کوچک ولی تاحد بیشتری از گذشته تاثیرگذار که سالها بخش تربیتی جامعه از آن غافل بود. سالها بود که این اقدام درست و به ظاهر کوچک، با غفلت از تاثیرات فراتر از متن یک اثر فرهنگی، جدی گرفته نمیشد.
سالها پیش کمتر کسی فکر میکرد که شخصیت یک موجود خیالی به اسم «باربی» در میان دختربچهها نفوذ کند یا اینکه اصطلاح «باربی شدن» وارد فرهنگ عامه دختران ایرانی شود. اما حالا با آگاه سازی جامعه از نفوذفرهنگ غرب، بسیاری از خانواده ها تصمیم گرفتند لوازم و ابزاری متناسب با هویت ملی ایرانی مثل عروسکهای «داداش رضا» یا «آبجی معصومه» تهیه کنند. فقط یک حمایت جدی از سوی مسئولان فرهنگی و البته ارائه تبلیغات مناسب از سوی رسانهها باقی میماند، چون دیگر دوره فقط هشدار دادن نسبت به ورود شمایل «عروسک باربی» به کشور گذشته است.
با ظهور انیمیشنهای موفقی مانند «شاهزاده روم» و شخصیتهای مثبت در انیمیشن «اصحاب اخدود» یا «ثنا و ثمین» این روند شاید قدرت بیشتری بگیرد. اگر دارا و سارا تبدیل به شخصیتهای کارتونی پیشرفته میشدند، نتیجه قطعاً چیز دیگری بود. شاید این بار هم عدهای بوق را از سمت بزرگترش نواختند.
پینوشت: جذابیت نقطه مغفول در طراحی عروسکها و انیمیشنهای بومی است. بزرگسالی از گوشه و کنار برخی آثار به شکلی برجسته بیرون میزند. باید فعالان این عرصه فکری برای آن بکنند.
به گزارش تسنیم، در برگه تبلیغاتی همراه با لوح فشرده این انیمیشن نوشته شده است: «پدر و مادر ارجمند، کودک ایرانی را با نوشت افزار و شخصیت های شاهنامه بزرگ کنید و شخصیت دهید». این اقدام در حد بضاعت این گروه قابل تقدیر است.
ارائه محصولات جانبی همراه یک اثر فرهنگی، یک اقدام درست فرهنگی است از این جهت که تاثیرات یک «اثر فرهنگی» بعد از خلق از بین نمیرود. نمیتوان گفت که شخصیت هایی چون عروسکهای کلاه قرمزی، پسرخاله، دمباریک، کپل و این اواخر جناب خان، تنها در قاب تلویزیون حضور دارند. مگر نه این است که این روزها تکه کلامهای جناب خان بر سر زبانها میافتد. مخاطب بیرون از دنیای یک اثر فرهنگی، درگیر شخصیتها و آدمهایی آن اثر میشود.
به نظر می رسد دنیای فراتر از متن اثر فرهنگی چند سالی است، برای اصحاب فرهنگی مهم شده است. یک انیمیشن یا برنامهی کودک وقتی به دنیای تصویر میآید، در کنار آن بازیهای آنلاین، عروسکها، شخصیتهای انیمیشن، طرحهای روی جلد دفاتر و لوازم تحریر به دنیای واقعی مخاطبان ورود میکنند.
عروسکهای مجموعه کلاه قرمزی و شهرموشها، لوازم التحریر مجموعه شکرستان یا بازیهای آنلاین شهر موشها در بازار توزیع میشوند و بچههای ایرانی، این بخش از محصول فرهنگی ایرانی را دریافت میکنند. اقدامی کوچک ولی تاحد بیشتری از گذشته تاثیرگذار که سالها بخش تربیتی جامعه از آن غافل بود. سالها بود که این اقدام درست و به ظاهر کوچک، با غفلت از تاثیرات فراتر از متن یک اثر فرهنگی، جدی گرفته نمیشد.
سالها پیش کمتر کسی فکر میکرد که شخصیت یک موجود خیالی به اسم «باربی» در میان دختربچهها نفوذ کند یا اینکه اصطلاح «باربی شدن» وارد فرهنگ عامه دختران ایرانی شود. اما حالا با آگاه سازی جامعه از نفوذفرهنگ غرب، بسیاری از خانواده ها تصمیم گرفتند لوازم و ابزاری متناسب با هویت ملی ایرانی مثل عروسکهای «داداش رضا» یا «آبجی معصومه» تهیه کنند. فقط یک حمایت جدی از سوی مسئولان فرهنگی و البته ارائه تبلیغات مناسب از سوی رسانهها باقی میماند، چون دیگر دوره فقط هشدار دادن نسبت به ورود شمایل «عروسک باربی» به کشور گذشته است.
با ظهور انیمیشنهای موفقی مانند «شاهزاده روم» و شخصیتهای مثبت در انیمیشن «اصحاب اخدود» یا «ثنا و ثمین» این روند شاید قدرت بیشتری بگیرد. اگر دارا و سارا تبدیل به شخصیتهای کارتونی پیشرفته میشدند، نتیجه قطعاً چیز دیگری بود. شاید این بار هم عدهای بوق را از سمت بزرگترش نواختند.
پینوشت: جذابیت نقطه مغفول در طراحی عروسکها و انیمیشنهای بومی است. بزرگسالی از گوشه و کنار برخی آثار به شکلی برجسته بیرون میزند. باید فعالان این عرصه فکری برای آن بکنند.
۰