شهردار چطور موفق خواهد شد؟

شهردار چطور موفق خواهد شد؟

به میزانی که من و شما در عرصه عمومی حضور داشته باشیم، عملکرد و رفتار مدیران، به ویژه مدیران کلان نیز تغییر خواهد کرد. در حقیقت این ما هستیم که با چگونگی حضور خود، رفتار صاحبان قدرت را معنا کرده و حتی جهت می‌دهیم. بنابراین حضور و مشارکت عمومی به ویژه حضور نظام‌مند یکی از عوامل اصلی بهبود کیفیت و کارایی مدیران و اداره امور کشور و شهر است.

کد خبر : ۵۶۵۳۷
بازدید : ۱۳۳۳
شهردار چطور موفق خواهد شد؟ عباس عبدی | یکشنبه زمان انتخاب شهردار تهران از میان دو نامزد باقیمانده که دارای بیشترین رای شده‌اند، است. در فرآیند گذشته و تا این مرحله از کار، عموم افراد برای انتخاب شهردار خوب بر دو ویژگی تاکید می‌کردند؛ اول از همه صلاحیت‌های فکری و اجرایی نامزد و دوم برنامه‌های او.

این یادداشت در مقام آن است که بگوید این دو عامل اگرچه مهم هستند و باید مورد توجه قرار گیرند، ولی برای بهبود امور شهر کفایت نمی‌کنند.
برای نمونه می‌توان مدعی شد که برنامه نامزد‌های شهرداری بیش از آنکه برآمده از متن نیرو‌های اجتماعی باشد، محصول همفکری چند نفر است که می‌توانند یک برنامه را برای همه نامزد‌ها بفرستند و آنان نیز آن را روخوانی کنند تا شنوندگان و اعضای شورای شهر نیز از آن برنامه خوش‌شان بیاید و بعد از شهردار شدن نیز همه این‌ها به بوته فراموشی سپرده خواهد شد.
نه فقط در مورد شهرداری، بلکه در ریاست‌جمهوری و نمایندگی مجلس نیز نوشتن چنین انشا‌های قشنگی مرسوم است.
حتی شخص نامزد هم از مفاد برنامه بی‌اطلاع یا کم‌اطلاع است چرا که لزومی به اجرای آن نمی‌بیند و از ابتدا نیز برای اجرا بیان نشده است و جالب اینکه مردم و رسانه‌ها نیز چندان پیگیر این وعده‌ها و اجرای این برنامه‌ها نیستند چرا که در بیشتر موارد آن‌ها را فراموش کرده‌اند.
برنامه‌نویسی برای اداره شهر و کشور یک پروژه سفارشی نیست که به چند نویسنده و آشنا به موضوع سفارش داده شود و شهردار هم یک مدیر اجرایی قوی نیست که این برنامه را در اختیار گرفته و آن را اجرایی کند و یک گروه و کارگاه مجهزی را تهیه و به اجرا مشغول شود.
این ذهنیت که اداره و ساختن شهر یا کشور مثل ساختن یک ساختمان است که معمار نقشه آن را با محاسبات لازم می‌دهد و مجری، از طریق به کارگیری نیرو‌های مناسب آن را اجرا می‌کند، اشتباه محض است.
این ذهنیت متاثر از نگاه فردمحوری است که در پی انتخاب بهترین‌ها است تا اختیار تام اداره امور را به او بدهد. از قدیم نیز پرسش برخی چنین بود که چه کسی باید حکومت کند. اکنون هم طرفداران خاص خود را دارد و فقط بر ویژگی‌های فردی مقام صاحب قدرت تاکید دارند.
این ذهنیت همچنین متاثر از نگاه فلسفی و ذهن‌گرا است که گمان دارد مشکلات جامعه ناشی از فقدان بینش فلسفی و درک درست ذهنی است و همه‌چیز را به امری ذهنی کنشگر تقلیل می‌دهد. البته در عمل بهترین صورت‌بندی‌ها بر این چارچوب استوار است که اگر لایق‌ترین فرد با بهترین ذهنیت را مصدر کار کنیم، بقیه مسائل حل خواهد شد. نگاهی اراده‌گرایانه که تجربه تاریخی تاییدکننده موفقیت آن نیست.

این دیدگاه چند مشکل دارد. اول اینکه برخلاف ظاهر ماجرا هیچ نظام انتخاباتی لزوما صلاحیت‌محور نیست یا حداقل اینکه وجوه دیگری هم دارد که خود را پشت ادعا‌های صلاحیتی پنهان می‌کنند.
هر‌کس نامزد مطلوب خود را به عنوان فردی باصلاحیت معرفی می‌کند و این مسابقه دو و میدانی نیست که به صورت عینی بتوان گفت که چه کسی سریع‌تر دویده و به خط پایان رسیده است و مدال قهرمانی را به گردن او انداخت. در نتیجه هر کس قادر است فرد مورد نظر خود را به عنوان بهترین نامزد برای کسب فلان پست یا شهرداری معرفی کند. همین وضعیت کافی است تا کل این نگاه مورد سوال واقع شود.
دوم اینکه مدیران و عملکرد آنان تحت تاثیر فضای جامعه و محیط اطراف هستند. این متفاوت از ساختن یک ساختمان است که سازنده آن تا حد زیادی مستقل از فضای بیرون است. سیاست و مدیریت شهری را می‌توان به یک مسابقه فوتبال تشبیه کرد که عملکرد یک بازیکن، تحت تاثیر مربی، سایر بازیکنان، کیفیت زمین بازی، تماشاگران، داوری و فدراسیون و همه و همه است.
در فوتبال نمی‌توان بهترین بازیکن را برای یک تیم متوسط با دواری ضعیف و زمین خاکی و مربی بی‌دانش و بدون تماشاگر استخدام کرد زیرا در این صورت آن بازیکن به‌شدت افت خواهد کرد، هرچند در ارزیابی فردی بهترین بازیکن بوده است.

همه این‌ها گفته شد، حال خواننده حق دارد که بپرسد راه‌حل چیست؟ در زمان انتخابات ریاست‌جمهوری نیز به این نکته پرداخته بودم که عملکرد هر رییس‌جمهور یا هر صاحب قدرتی از چند عامل متاثر است. یک عامل؛ سایر بازیگران و کنشگران و ذی‌نفعان هستند.
به میزانی که من و شما در عرصه عمومی حضور داشته باشیم، عملکرد و رفتار مدیران، به ویژه مدیران کلان نیز تغییر خواهد کرد. در حقیقت این ما هستیم که با چگونگی حضور خود، رفتار صاحبان قدرت را معنا کرده و حتی جهت می‌دهیم. بنابراین حضور و مشارکت عمومی به ویژه حضور نظام‌مند یکی از عوامل اصلی بهبود کیفیت و کارایی مدیران و اداره امور کشور و شهر است.
عامل دوم نیز وجوه ساختاری است. ساختار‌ها در همه امور خود را نشان می‌دهند و الزامات خود را به کنشگر قالب می‌کنند؛ تغییر و اصلاح ساختار‌های معیوب و زیانبارش.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید