نگاه انتقادی به فوتبال
اهالی فلسفه نیز در دهههای اخیر، پا را از ابراز علاقه صرف به فوتبال فراتر گذاشتهاند و کوشیدهاند با ابزار و نگاهی فلسفی، به جنبههای متکثر این رویداد جهانی نظر کنند.
کد خبر :
۵۸۱۵۸
بازدید :
۷۰۰
محسن آزموده | فوتبال در نگاه نخست یک مسابقه ورزشی است: یک بازی سرگرمکننده با قواعدی خاص که برای سلامتی انسان مفید است. اما تردیدی نیست که این نگاه به فوتبال دستکم در روزگار ما سخت سادهانگارانه است. فوتبال امروز یک تجارت عظیم است، یک رویداد عمیقا سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و یک واقعیت تاثیرگذار و انکارناپذیر است.
همین حقیقت آشکار، کفایت میکند تا فیلسوف به عنوان کسی که سودای ارایه تبیین عقلانی از واقعیت را دارد، از آن غفلت نورزد.
از قضا اهالی فلسفه نیز در دهههای اخیر، پا را از ابراز علاقه صرف به فوتبال فراتر گذاشتهاند و کوشیدهاند با ابزار و نگاهی فلسفی، به جنبههای متکثر این رویداد جهانی نظر کنند.
یک نمونه از این تلاشها کتاب خواندنی «فوتبال و فلسفه: ذهن زیبا و بازی زیبا» با سرویراستاری تد ریچاردز است که عیسی عظیمی آن را ترجمه کرده است. اما چنان که از زیر عنوان کتاب مذکور بر میآید، با وجود تلاش مولفان و مترجم، نگرش آن به فوتبال بیشتر شیفتهوار و عاشقانه است. حال آنکه انتظار عمومی از فیلسوف و فلسفه، رویکردی عقلانی و انتقادی است، به خصوص به صنعت سرگرمی بزرگی که بهشدت به انواع فساد اقتصادی و سیاسی آلوده شده است.
شاهد مثال آشکار آن نیز اخبار ناراحتکنندهای است که هر روز در رسانهها درباره فساد یا تبانی این یا آن مسوول فوتبال در اقصینقاط جهان به گوش میرسد.
ممکن است گفته شود، نگاه انتقادی به حواشی فوتبال، وظیفه جامعهشناسان و روشنفکران است. اما شکی نیست که فیلسوفان، به عنوان «خرمگس»های جامعه نیز وظیفه دارند، در ترازی فلسفی، به علل بروز چنین مشکلاتی توجه کنند.
بر فیلسوفان است به این بیندیشند که چرا فوتبال چنین مورد اقبال جهانیان است؟ کجا و کی این شور و هیجان مضر است و چگونه میتوان با تعریف هنجارهای اخلاقی جلوی این آسیبها را گرفت و از فوتبال برای صورت دادن یک زندگی اخلاقی خوش و خوب و ارزشمند بهره جست.
۰