شاعریِ شوهر، کار را به جای باریک کشاند
زن جوان زمانی که از شعر و شاعریهای شوهرش خسته شد، تصمیم گرفت به زندگی مشترکش برای همیشه پایان دهد.
کد خبر :
۵۹۸۷
بازدید :
۱۹۲۰
زن جوان زمانی که از شعر و شاعریهای شوهرش خسته شد، تصمیم گرفت به زندگی مشترکش برای همیشه پایان دهد.
باشگاه خبرنگاران جوان نوشت: چندی پیش زن جوانی با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد و در خصوص علت آن به قاضی گفت «آقای قاضی از زندگی با شوهرم خسته شدم. او مرتب از صبح تا شب در حال سرودن شعر است و اصلاً به زندگی نگاه جدی ندارد.»
وی افزود: هربار به او میگویم باید سرکار بروی و مثل مردهای دیگر دنبال زندگی و پول درآورن باشی میگوید اصلا روحیه کار کردن در محیط های اداری را ندارد و به پول هیچ اهمیتی نمیدهد. او توقع دارد از صبح تا شب اتاقش باشد و شعر بسراید و کسی هم مزاحمش نشود. شوهرم اصلا زندگی را جدی نمیگیرد و تصور میکند میتواند با شعر و شاعری یک زندگی را بگذارند.
زن جوان ادامه داد: الان یک سال است که دارم رفتارهای همسرم را تحمل کنم و حرفی نمیزنم، ولی دیگر طاقتم تمام شده و میخواهم از او جدا شوم. شوهرم حتی به دنبال یک کار و شغل مناسب هم نمیرود و میگوید میتواند از همین راه سرودن شعر درآمد بدست بیاورد. اما من میدانم که آیندهای ندارد.
بعد از صحبتهای این زن شوهر وی نیز به دادگاه احضار شد تا قاضی صحبتهایش را بشنود و بعد از آن در خصوص این پرونده تصمیمگیری کند.
باشگاه خبرنگاران جوان نوشت: چندی پیش زن جوانی با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد و در خصوص علت آن به قاضی گفت «آقای قاضی از زندگی با شوهرم خسته شدم. او مرتب از صبح تا شب در حال سرودن شعر است و اصلاً به زندگی نگاه جدی ندارد.»
وی افزود: هربار به او میگویم باید سرکار بروی و مثل مردهای دیگر دنبال زندگی و پول درآورن باشی میگوید اصلا روحیه کار کردن در محیط های اداری را ندارد و به پول هیچ اهمیتی نمیدهد. او توقع دارد از صبح تا شب اتاقش باشد و شعر بسراید و کسی هم مزاحمش نشود. شوهرم اصلا زندگی را جدی نمیگیرد و تصور میکند میتواند با شعر و شاعری یک زندگی را بگذارند.
زن جوان ادامه داد: الان یک سال است که دارم رفتارهای همسرم را تحمل کنم و حرفی نمیزنم، ولی دیگر طاقتم تمام شده و میخواهم از او جدا شوم. شوهرم حتی به دنبال یک کار و شغل مناسب هم نمیرود و میگوید میتواند از همین راه سرودن شعر درآمد بدست بیاورد. اما من میدانم که آیندهای ندارد.
بعد از صحبتهای این زن شوهر وی نیز به دادگاه احضار شد تا قاضی صحبتهایش را بشنود و بعد از آن در خصوص این پرونده تصمیمگیری کند.
۰