مسیر عجیب آنای ایرانی برای رسیدن به کنگره

مسیر عجیب آنای ایرانی برای رسیدن به کنگره

دوقلو‌ها هشت‌ساله بودند که نسرین متوجه شد سرطان دارد. نه اینکه سرطان او را از پای بنشاند، بلکه مصمم‌ترش کرد تا زندگی را با سرعت بیشتری بسازد و هر آنچه در اندوخته دارد را برای آموزش فرزندانش نثار کند. حالا ۱۴ سال از آن روز گذشته، آنای ۲۸ ساله، دختر نسرین، به عنوان اولین زن ایرانی-آمریکایی به مجلس نمایندگان ایالتش راه پیدا کرده است.

کد خبر : ۶۴۴۸۰
بازدید : ۱۱۵۳
مسیر عجیب آنای ایرانی برای رسیدن به کنگره زهرا عمرانی | آنا و شرحی که از زندگی‌اش می‌دهد، مرا به یاد فاطمه و عایشه و همه دختران مهاجر می‌اندازد. خودش را از طبقه کارگر می‌داند و مادرش نسرین را الهام‌بخش و قوت‌دهنده روز‌های سخت کودکی‌اش می‌نامد. نسرین در جوانی و در پی ساخت زندگی بهتر مهاجرت کرده است.
مدرک تحصیلی را که از کشور خودش گرفته بود، در آنجا نمی‌پذیرند و او ناچار می‌شود برای شروع در یک شیرینی‌فروشی مشغول به کار شود. همان‌جا با مردی هم‌وطن آشنا می‌شود و به‌زودی ازدواج می‌کنند. تازه همسرش در دانشگاه پذیرفته شده بود که فرزند اولشان به دنیا می‌آید. کمی که پسرشان از آب‌وگل درمی‌آید، بلافاصله به عنوان فروشنده در یک فروشگاه زنجیره‌ای مشغول به کار می‌شود و هم‌زمان به عنوان پیشخدمت در رستوران هم شغلی می‌گیرد. همسرش نیز علاوه‌بر تحصیل آخر هفته‌ها کار می‌کرده، «مدام کار می‌کردند» برای گذران زندگی و با این امید که دخلشان را به خرجشان برسانند.
هنوز درس همسرش تمام نشده که آنا و خواهر دوقلویش آیدا به دنیا می‌آیند. یکی، دوسالی که می‌گذرد، اوضاع به سمت بهترشدن می‌رود. همسر نسرین به عنوان مهندس در یک شرکت مشغول به کار می‌شود. نسرین هم در فروشگاه پست بالاتری می‌گیرد. بچه‌ها که بزرگ‌تر می‌شوند، عصر‌ها در کار‌های فروشگاه به او کمک می‌کرده‌اند.
خانواده شروع به پس‌اندازکردن برای خرید یک خانه می‌کند. با بزرگ‌ترشدن بچه‌ها و شروع مدرسه، علاوه‌بر چالش اقتصادی، طعم تلخِ بیگانه‌بودن و تردید جامعه میزبان نسبت به پذیرش را بیشتر می‌چشد. تصمیم سختی است، اینکه به زادگاهش پشت کند و بگذارد بچه‌هایش در جامعه میهمان حل شوند و جور دیگری بزرگ شوند، یا از فرهنگ و سنت‌های خود برای آنان بگوید؟
شک نداشت که باید اهمیت ریشه و هویت را برای بچه‌هایش جا بیندازد و آن‌ها را با ملیت خودشان بار بیاورد. هر سال نوروز را جشن می‌گرفت و از ایران و شهر‌های زیبا و مردم نازنینش برای بچه‌ها می‌گفت. بهشان قول داد که بزرگ‌تر که شدند آن‌ها را برای دیدن وطنشان به ایران ببرد؛ به تهران و شهسوار تا زادگاه پدر و مادرشان را ببینند؛ قولی که هرگز عملی نشد.
دوقلو‌ها هشت‌ساله بودند که نسرین متوجه شد سرطان دارد. نه اینکه سرطان او را از پای بنشاند، بلکه مصمم‌ترش کرد تا زندگی را با سرعت بیشتری بسازد و هر آنچه در اندوخته دارد را برای آموزش فرزندانش نثار کند. همچنان سخت کار می‌کرد و برای بچه‌ها از خانه‌ای می‌گفت که روزی قرار است بخرند؛ محلی امن و آرام که از اجاره‌نشینی رهایشان کند.
شب‌ها از داستان‌هایی که در آینده در انتظار دخترانش است، برای آنان حرف می‌زد؛ از تسلیم‌نشدن و اعتقاد به ساختن. پنج سال، هر روز با سرطان جنگید و هر روز زندگی‌اش را ساخت. بالاخره خانه را خریدند و نقل مکان کردند.
انگار خیال نسرین آرام شد، دو شب در آن خانه خوابید و شب سوم دیگر بیدار نشد. آنا که آن زمان ۱۳ سال داشت، می‌گوید: «گویی از همان شب من هدفم را پیدا کردم؛ اینکه شوری که برای ساختن زندگی در مادرم بود را زنده نگه دارم و همه توانم را برای بهترشدن زندگی خانواده‌های طبقه کارگر صرف کنم».
حالا ۱۴ سال از آن روز گذشته، آنای ۲۸ ساله، دختر نسرین، به عنوان اولین زن ایرانی-آمریکایی به مجلس نمایندگان ایالتش راه پیدا کرده است. وجه تمایز آنا، با دیگر ایرانیانی که در این دوره از انتخابات آمریکا در مبارزات انتخاباتی حضور داشتند و پیروز شدند، تأکید و توجه بسیار او بر هویت ایرانی‌اش است.
آنا به عنوان یک خارجی، در ایالتی کاملا محافظه‌کار که چندان به مهاجران روی خوش نشان نمی‌دهد، بالاترین رأی را آورده است. خودش علت این اقبال را «صداقت و اصالت» می‌داند؛ دو صفتی که از مادرش آموخته است و تا امروز کوشیده به آن‌ها پایبند باشد.

در مصاحبه‌ای که بعد از پیروزی، با مجله وگ جوان (Teen Vogue) داشته، مصاحبه‌کننده با اشاره به تأکید او بر ملیت ایرانی و طرفداری‌اش از حقوق زنان، از او پرسیده است: «در کارزار‌های تبلیغاتی، مخالفان تو را برای این ایالت «بیش از حد افراطی» نامیده‌اند، این ایده‌های اصلاح‌طلبانه افراطی از کجا می‌آید و فکر می‌کنی چرا چنین لقبی به تو داده‌اند؟» آنا پاسخ داده: «برای مخالفان من، نفس حضور من در این کشور بیش از حد افراطی است».
در جای دیگری گفته: من تسلیم‌ناپذیری را از مادرم آموختم. نسرین به معنای گل رز وحشی است. نسرین هم سرسخت و مقاوم بود. دست خودم نیست، باور دارم شجاعت زنان ایرانی در خون من است. انگار انرژی نسرین در من تکثیر شده است تا آنچه در توان دارم، بگذارم تا زنانی بی‌نظیر همچون نسرین که سخت کار می‌کنند، از شغل مناسب، دستمزد منصفانه و بیمه درمانی برخوردار شوند و بتوانند بهترین آینده ممکن را برای خانواده‌شان فراهم کنند.
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید