دخمه زرتشتیان یزد؛ دادگاه الهی
زرتشتیان دخمه را «دَاُدگه» Doudgah میگویند که منظور آن همان «دادگاه الهی» است که به لحظه پایان زندگی و شروع زمان قضاوت اشاره دارد.
کد خبر :
۶۵۵۶۳
بازدید :
۱۳۱۷۳
فرادید l در گذشته روشهای متفاوتی با فلسفههای مختلف برای دور کردن اجساد مردگان از محل زندگی بازماندگان وجود داشته است. یکی از آنها دفن کردن بوده، که بزرگترین سند آن در ایران آرامگاه کوروش کبیر است. یکی دیگر از روشها که در ایران مرسوم بوده است دخمهگذاری نام دارد.
دخمه چیست؟
دخمه چیست؟
دخمه محوطهای است گِرد که در بالای کوه بلندی واقع شده و دهها فرسنگ با روستاها و آبادیهای اطراف فاصله داشته است. زمانی که کسی میمُرد، خانواده، اقوام و اهالی روستا او را به اتاقی خارج از روستا به نام اتاق «زاد و مرگ» یا اتاق «مرد و ژند» منتقل میکردند. در حقیقت این اتاق به نوعی ثبت احوال قدیم بوده است و پس از شستشو و کفن کردن و ثبت اسم متوفی در دفاتر مخصوص، جسد وی را بر دوش گرفته و به سمت دخمه حرکت میکردند.
زرتشتیان دخمه را «دؤزگه» یا «دَاُدگه» Doudgah میگویند که منظور آن همان «دادگاه الهی» میباشد که به لحظه پایان زندگی و شروع زمان قضاوت الهی اشاره دارد.
اگرچه دخمه در نقاط دیگری از کشور همچون تهران، کرمان، اصفهان، سیرجان، تفت، اشکذر، اردکان و ... وجود دارد، اما دخمههای شهر یزد به دلیل قرار گرفتن در پایتخت مذهبی زرتشتیان و همچنین قرار گرفتن در مرکز شهر و نزدیکی آن به سایر بناهای تاریخی شهر، آن را در موقعیتی ویژه قرار دادهاست.
بندخمهها و خیلهها (ساختمانهای کوچک اطراف آن) در سال ۱۳۷۷ به شماره ثبتی ۲۰۹۶ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است. این مجموعه در ۱۵ کیلومتری جنوب شرقی شهر یزد، منطقه صفائیه، واقع شده است.
از آنجا که دخمه کیلومترها با روستاهای محل زندگی افراد فاصله داشته است، خانواده و اقوام متوفی ساعتها مسیر را پیاده طی میکردند تا به اینجا برسند و احتیاج به مکانی برای استراحت داشتند؛ بنابراین اهالی هر روستا ساختمانی را در این مکان به نام "خیله" (Kheyleh) بنا نمودهاند تا افراد بتوانند ضمن انجام برخی مراسم دینی، استراحت کرده و آماده بازگشت به روستا شوند.
هر کدام از این بناها متعلق به یک روستا در یزد بوده است. علت این که هر روستا یک خیله در این مکان ایجاد میکردند این بوده است که در مراسم همگانی و سالگرد، تداخل در اسکان پیش نیاید، در غیر این صورت در مواقع دیگر، همگان میتوانستند از خیلهها استفاده کنند. خیلهها دارای اتاقهای گوناگون با کاربردهای متفاوت هستند که از جمله آن میتوان به آشپزخانه، تالار برگزاری مراسم و ... اشاره کرد.
ایرانیان زرتشتی به کسانی که امور مربوط به درگذشتگان را انجام میدادند، «نساسالار» میگفتند. این نامگذاری از آن روست که مردار نیز «نسا» گفته میشد. این افراد در نزدیکی دخمهها خانههای ویژه داشتند. از آنجا که نساسالارها با جسد مرده در تماس بودند و همچنین از آنجا که یکی از مهمترین عوامل مرگ و میر در گذشته بیماریهای واگیردار بوده، بنابراین نساسالارها با دیگر افراد جامعه کمتر در تماس بودند و از مراجعه به روستا خودداری میکردند تا بیماری به سایر افراد منتقل نشود.
دخمه سمت راست «دخمه گلستان» و دخمه سمت چپ، «دخمه مانکجی» (Maneckji) نام دارد که به همت «مانکجی لیمجی هاتریا» - از پارسایان هند ساخته شده است. در دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، پارسیان هند که از بیداد و فشار وارده به همکیشان خود در ایران آگاهی یافته بودند، نماینده عالی رتبهای را به نام «مانکجی» به ایران فرستادند. او نزد شاه شکایت برد و توانست از فشارها تا حد زیادی بکاهد.
مانکجی در طی دوران زندگی خود از تاثیرگزارترین افراد جامعه زرتشتی بود. به طوری که جامعه کنونی زرتشتی، موجودیت خود را مدیون خدمات وی میدانند. از مهمترین اقدامات وی میتوان به احداث مدارس و پرداخت هزینه تحصیل بسیاری از نوجوانان و ساخت ساختمانهای متعدد و از همه مهمتر برداشت جزیه از دوش زرتشتیان ایرانی اشاره کرد.
جسد افراد مرده توسط نساسالارها داخل دخمه جای میگرفت تا توسط پرندگان لاشخور خورده شود. پرندگان لاشخور بر خلاف حیوانات لاشخور، جسد را در همان مکان خورده و آن را معمولا جابجا نمیکنند.
نساسالارها پس از خواباندن اجساد مردگان بر روی زمین، پارچه کفن را باز میکردند و از محوطه دخمه خارج میشدند. پس از اتمام لاشه جسد مرده، نساسالارها استخوانهای باقیمانده خشک شده را در چاهی که وسط دخمه قرار دارد میریختند.
ایرانیان زرتشتی به کسانی که امور مربوط به درگذشتگان را انجام میدادند، «نساسالار» میگفتند. این نامگذاری از آن روست که مردار نیز «نسا» گفته میشد. این افراد در نزدیکی دخمهها خانههای ویژه داشتند. از آنجا که نساسالارها با جسد مرده در تماس بودند و همچنین از آنجا که یکی از مهمترین عوامل مرگ و میر در گذشته بیماریهای واگیردار بوده، بنابراین نساسالارها با دیگر افراد جامعه کمتر در تماس بودند و از مراجعه به روستا خودداری میکردند تا بیماری به سایر افراد منتقل نشود.
دخمه سمت راست «دخمه گلستان» و دخمه سمت چپ، «دخمه مانکجی» (Maneckji) نام دارد که به همت «مانکجی لیمجی هاتریا» - از پارسایان هند ساخته شده است. در دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، پارسیان هند که از بیداد و فشار وارده به همکیشان خود در ایران آگاهی یافته بودند، نماینده عالی رتبهای را به نام «مانکجی» به ایران فرستادند. او نزد شاه شکایت برد و توانست از فشارها تا حد زیادی بکاهد.
مانکجی در طی دوران زندگی خود از تاثیرگزارترین افراد جامعه زرتشتی بود. به طوری که جامعه کنونی زرتشتی، موجودیت خود را مدیون خدمات وی میدانند. از مهمترین اقدامات وی میتوان به احداث مدارس و پرداخت هزینه تحصیل بسیاری از نوجوانان و ساخت ساختمانهای متعدد و از همه مهمتر برداشت جزیه از دوش زرتشتیان ایرانی اشاره کرد.
جسد افراد مرده توسط نساسالارها داخل دخمه جای میگرفت تا توسط پرندگان لاشخور خورده شود. پرندگان لاشخور بر خلاف حیوانات لاشخور، جسد را در همان مکان خورده و آن را معمولا جابجا نمیکنند.
نساسالارها پس از خواباندن اجساد مردگان بر روی زمین، پارچه کفن را باز میکردند و از محوطه دخمه خارج میشدند. پس از اتمام لاشه جسد مرده، نساسالارها استخوانهای باقیمانده خشک شده را در چاهی که وسط دخمه قرار دارد میریختند.
چاه وسطی دخمه را، «استودان» (Ostoodan) میگفتند؛ یعنی استخواندان یا جای استخوان. روی استخوانها آهک و گوگرد یا تیزاب میریختند تا استخوانها متلاشی شده و به وسیله آب باران به چهارچاهی که در چهار طرف چاه اصلی است برود.
سرانجام با گفتن واژه «روان نیاکان شاد» یا با خواندن فاتحهای (ایریس تنام اروانویزه مئیده یا اشه آنام فره وشه یو) به معنی «به روان پاک همه آرامگرفتگان در این وادی درود میفرستیم» منطقه را ترک میکردند. در دین زرتشتی، مرگ پایان زندگی نیست؛ بلکه آغازی برای ادامه شادی روان به شمار میرود.
از حدود ۵۰ سال پیش تاکنون، با توجه به گسترش شهرنشینی و پیشرفت شهرها زرتشتیان از روش دفن کردن استفاده میکنند و آرامگاه زرتشتیان اکنون در زمینهای پایین همین محوطه میباشد.
از حدود ۵۰ سال پیش تاکنون، با توجه به گسترش شهرنشینی و پیشرفت شهرها زرتشتیان از روش دفن کردن استفاده میکنند و آرامگاه زرتشتیان اکنون در زمینهای پایین همین محوطه میباشد.
دخمه محوطهای است گِرد که در بالای کوه بلندی واقع شده و دهها فرسنگ با روستاها و آبادیهای اطراف فاصله داشته است.
ایرانیان زرتشتی به کسانی که امور مربوط به درگذشتگان را انجام میدادند، «نساسالار» می گفتند. این افراد در نزدیکی دخممهها خانههای ویژه داشتند.
دخمه کیلومترها با روستاهای محل زندگی افراد فاصله داشته است، خانواده و اقوام متوفی ساعتها مسیر را پیاده طی میکردند
عکس: زهرا مرعشی
۰