زنان از زندگی خود چه می‌دانند؟

زنان از زندگی خود چه می‌دانند؟

چشمان ورم‌کرده و کبودش را که در آینه نگاه می‌کرد، ناامید و مستأصل به دنبال راهى براى نجات خود از دست اعتیاد، کتک، خیانت، فقر، افترا و توهین شریک زندگی‌اش می‌گشت؛ اما نه‌تن‌ها راهى به ذهنش نرسید؛ بلکه با هر کسى هم که مشورت می‌کرد، پاسخى جز این نشنید: با لباس سفید عروسى رفتى، باید با کفن برگردى...

کد خبر : ۶۶۲۱۹
بازدید : ۸۳۳
چرخه خشونت علیه زنان
آذین شرف‌خانى | چشمان ورم‌کرده و کبودش را که در آینه نگاه می‌کرد، ناامید و مستأصل به دنبال راهى براى نجات خود از دست اعتیاد، کتک، خیانت، فقر، افترا و توهین شریک زندگی‌اش می‌گشت؛ اما نه‌تن‌ها راهى به ذهنش نرسید؛ بلکه با هر کسى هم که مشورت می‌کرد، پاسخى جز این نشنید:
با لباس سفید عروسى رفتى، باید با کفن برگردى، باید بسازى و بسوزى. اگر شکایت بکنى حق را به مرد می‌دهند. مهریه را نه کسى داده، نه کسى گرفته. از دیدن بچه‌ات محروم می‌شوى؛ پس بهتر است تحمل کنى و دم نزنى و به زندگی‌ات ادامه بدهى. هر روز به امید اینکه اوضاع بهتر خواهد شد، سر می‌کرد؛ اما هرچه می‌گذشت؛ نه‌تنها از میزان بدبختى‌هایش کم نمی‌شد؛ بلکه با افزایش خشونت‌ها و رفتارهاى دیوانه‌وار همسرش، حال و روزش بدتر هم می‌شد.

زنان به‌عنوان نیمى از جمعیت این کره خاکى، داراى حق و حقوقى مساوى با مردان هستند و جنسیت نمی‌تواند دستیابى آن‌ها به حقوقشان را محدود و مسدود کند. طبق اصل بیستم قانون اساسى «همه افراد ملت اعم از زن و مرد، یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانى، سیاسى، اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى با رعایت موازین اسلام برخوردارند» و به موجب اصل بیست‌ویکم «دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامى، تضمین نماید و زمینه‌هاى مساعد جهت رشد شخصیت و احیاى حقوق مادى و معنوى وى را ایجاد کند».
طبق دو اصل فوق‌الذکر، قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، حقوق زنان را تضمین کرده و دولت موظف شده است تمهیدات لازم را براى احقاق حقوق آن‌ها فراهم آورد. واقعیت این است که ریشه مشکلات حقوقى زنان جامعه، صرفا نمی‌تواند به نقص قوانین و مقررات و حقوق موجود و خلأهاى قانونى بازگردد.
در یک تحلیل واقع‌بینانه از علل مشکلات روزافزون زنان، زیرساخت‌هاى ذهنى ناصحیح، سنت‌هاى نادرست، الگوهاى رفتارى غیر‌مطلوب و ملاحظات نابجا و ملموس‌تر از همه عدم ارائه صحیح آگاهى‌هاى حقوقى به زنان، باعث محرومیت آنان از بسیارى از حقوق‌شان و ایجاد مشکلاتى جبران‌ناپذیر براى آنان شده است.
ناآگاهى زنان از حقوق فردى، خانوادگى، اجتماعى و اقتصادى در طول تاریخ از دلایل اصلى نادیده‌گرفته‌شدن آن‌ها و روا‌داشتن ستم به ایشان، پذیرش رفتارهاى غلط دیگران، شکایت‌نکردن و افزایش خشونت بوده است. حقیقتا اطلاع‌نداشتن اعضاى یک جامعه از حقوق خود، مانند نبود حقوق براى آنان است.
بیشتر زنان از حقوق خود هیچ نمی‌دانند و زن خوب‌بودن را در کدبانو‌بودن، شستن و پختن و بچه‌داری می‌دانند و زمانى که مورد خشونت قرار می‌گیرند، به دلیل نا‌آگاهى از قانون، ملاحظات خانوادگى، نداشتن اقتدار و سلطه، برخوردار‌نبودن از ابزار و امکانات و بضاعت کافى، ترس از بى‌پناهى، ترس ازدست‌دادن بچه، وحشت از حرف و حدیث فامیل و... تحمل می‌کنند و با سرپوش‌نهادن بر خشونت‌ها و مشکلات، خود را از هرگونه حقوق اجتماعى و قضائی محروم می‌کنند.
از طرفى دیگر اکثر مردانى که اقدام به خشونت می‌کنند، بعد از مدتى از همسر خود دلجویى کرده و زن نیز بالاجبار می‌پذیرد؛ اما چندى بعد دوباره این چرخه معیوب چه بسا با شدت بیشترى تکرار می‌شود و زن با این کار، خود را صبور و با‌گذشت می‌پندارد؛ در‌این‌صورت فرد آزارگر به آزار خود ادامه می‌دهد؛ تا‌جایى‌که تحمل زن تمام می‌شود و مشکلات جبران‌ناپذیرى پیش مى‌آید؛ به‌همین‌دلیل بسیارى از خشونت‌هاى این‌چنینى از جامعه آمارى پنهان می‌ماند. خشونت علیه زنان در همه اقشار و طبقات اجتماعى، اقتصادى، نژادى، سنى و جغرافیایی وجود دارد؛ اما در برخى گروه‌ها شایع‌تر است.
بررسى‌ها و تحقیقات آسیب‌شناسان مسائل اجتماعى نشان می‌دهد از هر ٢٠ زن در کشور، یک نفر مورد آزار و اذیت فیزیکى همسرش قرار می‌گیرد؛ اما تنها ٣٥ درصد از خشونت‌هاى خانگى به پلیس یا اورژانس اجتماعى گزارش می‌شود. فعالان حوزه زنان سال‌هاست کوشش می‌کنند که زنان حق و حقوق بیشترى در مسائل خانوادگى به‌ویژه درباره موضوع طلاق، مهریه و حضانت فرزندان داشته باشند؛ اما تعداد زیادى از زنان به‌کلى از حق و حقوق خود بى‌اطلاع‌اند.
اگر زنان بدانند چه حقوقى دارند و جامعه و قوه قضائیه در چه زمینه‌هایى از آنان دفاع می‌کند، بسیارى از مشکلاتشان حل خواهد شد؛ چرا‌که بسیارى از مشکلات و نابسامانى‌هایى که براى یک زن به وجود مى‌آید و به دنبال آن مشکلاتى که براى خانواده و فرزندان و حتى جامعه پیش مى‌آید، به خاطر رعایت‌نشدن حقوق زنان از طرف مردان و مهم‌تر از آن، ناآگاهى زنان از آن حقوق است.
خانواده‌هایى که به حقوق خود آگاهی دارند و هر کسى حقوق طرف مقابل را رعایت می‌کند، کمتر دچار نارضایتى از همدیگر و آسیب‌هاى اجتماعى و طلاق می‌شوند. به‌همین‌دلیل یکی از مطالبات بحق زنان از مسئولان و دستگاه قضا این است که ظرفیت‌هایى را فراهم کنند که زنان بتوانند از حقوق خود آگاه شوند و در مواقع لزوم از آن استفاده کنند. باید به زنان راهبردهایى آموزش داد تا حقوق خود را حفظ کنند و بدانند در مواجهه با خشونت چه عملکردى داشته باشند. آموزش مهارت‌هاى زندگى باید از دوران کودکى در مهدکودک‌ها و مدارس هم براى پسران و هم براى دختران شروع شود تا در بزرگسالى به صورت رفتارهاى مثبت نهادینه‌شده بروز و ظهور کنند.
دولت، رسانه‌هاى صوتى و تصویرى و مکتوب، مشاوران حقوقى، سیاست‌مداران، جامعه‌شناسان، فعالان مدنى، نهادهاى حمایتى و خیریه‌اى، زنان مسئول و آموزش‌دیده و... می‌توانند در زمینه حمایت و آگاهى‌بخشی به خانواده‌ها و به‌ویژه زنان، نقش‌آفرینى کنند. بسیارى از ساختارهاى اجتماعى، سیاسى و فرهنگى، با پرهیز از هرگونه افراط و تفریط، نیاز به بازنگرى و تغییر دارند.
باید فرهنگ سازش و گذشت و احترام متقابل به حقوق یکدیگر در خانواده‌ها نهادینه شود، شرایط رشد و تعالى زنان در جامعه فراهم شود و نیازهاى واقعى حقوقى زنان در جهت رسیدن به شأن و منزلت و حفظ کرامت زن، شناخته شود؛ در‌این‌صورت می‌توانیم شاهد جامعه‌اى توسعه‌یافته و پویا در زمینه‌هاى مختلف باشیم و انتظار داشته باشیم زنان نیز متناسب با دانسته‌هاى حقوقی، مهربانى، ایثار، اخلاق و همه ویژگى‌هاى همسرى و مادرى را به صورت خود‌انتخابى و با رضایت قلبى انجام دهند.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید