خانواده مقدس
چارهای ندارند. کار «پدر» و «پسر» فیلم حتی «جالب» و جذاب به نظر میرسد. جلوتر در مییابیم که آنها یک خانوادهاند، پدر و مادری دلسوز و مادربزرگی مهربان و یک دختر جوان وجذاب، گیرم کمی شیطان.
کد خبر :
۶۸۷۹۸
بازدید :
۱۳۳۴
«دزدان فروشگاه» یا در ترجمه گویاتر «دله دزدها» (Shoplifters) آخرین ساخته (۲۰۱۸) هیروکازو کورئیدا، کارگردان شناخته شده ژاپنی اثری چند لایه و پیچیده است. بیخود نیست که هفتاد و یکمین نخل طلای کن را از آن خود کرده است. فیلم با سکانس دلهدزدی یک پدر و پسر در یک فروشگاه آغاز میشود. از دلهدزدی آدمهای فقیر، معمولا میتوان به سادگی گذر کرد و آن را نادیده گرفت و گفت، بدبختند، بیچارهاند.
چارهای ندارند. کار «پدر» و «پسر» فیلم حتی «جالب» و جذاب به نظر میرسد. جلوتر در مییابیم که آنها یک خانوادهاند، پدر و مادری دلسوز و مادربزرگی مهربان و یک دختر جوان وجذاب، گیرم کمی شیطان. یک خانواده درست و حسابی (ولو فقیر و ناگزیر درگیر تبهکاریهای جزیی) که حتی دختر بچهای بیسرپناه را نجات میدهند. از قضا کورئیدا در آثار پیشینش مثل «خواهر کوچک ما» (۲۰۱۵) و «پس از توفان» (۲۰۱۶) نشان داده که در ترسیم روابط خانوادگی استاد است.
با پیشروی فیلم، اما درمییابیم که مناسبات انسانی پیچیدهتر از آن توصیفی است که آمد و اینجا ما با یک خانواده معمولی طرف نیستیم. روابط آدمها و علل و عوامل بههم پیوستگی آنها صرفا خونی نیست، اگرچه همیشه ارادی و اختیاری هم نیست.
با پیشروی فیلم، اما درمییابیم که مناسبات انسانی پیچیدهتر از آن توصیفی است که آمد و اینجا ما با یک خانواده معمولی طرف نیستیم. روابط آدمها و علل و عوامل بههم پیوستگی آنها صرفا خونی نیست، اگرچه همیشه ارادی و اختیاری هم نیست.
در وهله نخست، به نظر میرسد که فیلم رویکردی محافظهکارانه دارد و میخواهد ارزش مناسبات انسانی را به مقوله خون و نسب فرو بکاهد و بگوید جایی که روابط خونی و ژنتیک نباشد، نمیتوان یک خانواده مقدس داشت. حتی جایی که مامور پلیس میکوشد به شخصیت زن فیلم بقبولاند که به دلیل حسادتش این کارها را کرده، زن میپرسد: «آیا فقط کودکی را زادن آدم را مادر میکند؟» و بعد در برابر این سوال مامور زن که «آنها تو را چه صدا میکردند؟»، نمیتواند احساساتش را دراختیار بگیرد و اشک میریزد.
فیلم در واقع میخواهد با شالودهشکنی باورهای رایج و مرسوم درباره مناسبات انسانی در سطح خانوادگی نشان دهد که اتفاقا نمیتوان پیوندهای میان آدمها را به خون و نژاد محدود کرد. همچنانکه فروپاشی خانواده در فیلم، به این دلیل نبود که آدمها فهمیدند واقعا با هم ربط و نسبت خونی ندارند، آن را که میدانستند بلکه زوال جایی شروع شد که به یکدیگر دروغ گفتند، بههم خیانت کردند و فهمیدند که این پول است که آنها را بههم پیوند داده است و نه چیز دیگر.
فیلم در واقع میخواهد با شالودهشکنی باورهای رایج و مرسوم درباره مناسبات انسانی در سطح خانوادگی نشان دهد که اتفاقا نمیتوان پیوندهای میان آدمها را به خون و نژاد محدود کرد. همچنانکه فروپاشی خانواده در فیلم، به این دلیل نبود که آدمها فهمیدند واقعا با هم ربط و نسبت خونی ندارند، آن را که میدانستند بلکه زوال جایی شروع شد که به یکدیگر دروغ گفتند، بههم خیانت کردند و فهمیدند که این پول است که آنها را بههم پیوند داده است و نه چیز دیگر.
کارگردان البته با نشان دادن کانون سرد خانوادههای خونی شخصیتها نشان میدهد که پیوندها در آنها چندان محکمتر و عمیقتر نیست و اگر نباشد زور قانون و فشار اجتماعی، چه بسا پدر و مادری جوان، دختربچهشان را به شدت اذیت و آزار کرده و او را گرسنه رها کنند.
دزدان فروشگاه تلاشی ارزنده برای بازاندیشی و مداقه در شالودههای روابط میان آدمیان است. کورئیدا نشان میدهد این روابط وقتی بر مبنایی غیراخلاقی بنا شود، حتی اگر این شالوده غیراخلاقی، بزهکاریهای خرد و ناچیز و احیانا ناگزیر برای امرار معاش باشد، نمیتوان از روابطی مستحکم و پایدار سخن گفت، تا جایی که همان ترکهای کوچک درنهایت به فروپاشی کلیت جامعه میانجامد.
دزدان فروشگاه تلاشی ارزنده برای بازاندیشی و مداقه در شالودههای روابط میان آدمیان است. کورئیدا نشان میدهد این روابط وقتی بر مبنایی غیراخلاقی بنا شود، حتی اگر این شالوده غیراخلاقی، بزهکاریهای خرد و ناچیز و احیانا ناگزیر برای امرار معاش باشد، نمیتوان از روابطی مستحکم و پایدار سخن گفت، تا جایی که همان ترکهای کوچک درنهایت به فروپاشی کلیت جامعه میانجامد.
منبع: روزنامه اعتماد
۰