قتل به‌خاطر یک نگاه

قتل به‌خاطر یک نگاه

من هم به سمت پسر جوان حمله کردم که ضرباتی را به صورت و گردن و دست من وارد کرد و من هم همان‌جا به زمین افتادم و اصلا متوجه نشدم چه اتفاقی افتاد تا اینکه در بیمارستان چشمانم را باز کردم.

کد خبر : ۶۹۸۱۴
بازدید : ۱۰۵۸۵
قتل به‌خاطر یک نگاه
درگیری دو پسر جوان به خاطر نگاه به یک دختر به قتل یکی و درخواست قصاص برای دیگری منجر شد. این قتل فروردین‌ماه یک سال قبل اتفاق افتاد و مأموران پلیس منطقه‌ای در جنوب تهران باخبر شدند جوانی به ضرب چاقو زخمی شده و جانش را از دست داده است.
بلافاصله مأموران به محل رفتند و تحقیقات خود را آغاز کردند. شاهدان عینی به آن‌ها گفتند نمی‌دانند این جوان چرا و چطور به قتل رسیده است. آن‌ها فقط جسم غرق در خون او را پیدا کردند که روی زمین افتاده بود.
یکی از شاهدان گفت: من صدای درگیری را شنیدم، اما وقتی رسیدم، مقتول چاقو خورده و روی زمین بود و اصلا متوجه نشدم چه اتفاقی افتاده است.

دختر جوانی به نام لیدا که همراه مقتول بود، گفت: درگیری بین حامد و جوانی اتفاق افتاد که من اصلا او را نمی‌شناختم و نمی‌دانم چرا با هم دعوا کردند. شب بود و حامد داشت من را به خانه می‌رساند. ما در همان حوالی زندگی می‌کنیم آرش دوست حامد هم همراه ما بود.
من پسری که به حامد و آرش حمله کرد را نمی‌شناختم، اما از یکی از خانه‌ها که در همسایگی خانه ما بود، خارج شد. به این ترتیب، مأموران جست‌وجو برای پیداکردن متهم را آغاز کردند تا اینکه این جوان به نام مهران همراه پدرش به کلانتری مراجعه و خود را معرفی کرد.

این در حالی بود که گزارش‌های رسیده از بیمارستان نشان می‌داد آرش، دوست مقتول، نیز آسیب جدی دیده، اما رو به بهبود است. در ادامه مأموران به بازجویی از مهران پرداختند. او گفت: شب‌هنگام من برای گذاشتن زباله سر خیابان رفتم. دو پسر و یک دختر در خیابان بودند.
من چندان متوجه آن‌ها نبودم، اما یکی از آن‌ها که بعد‌ها متوجه شدم نامش حامد است، به سمت من آمد و من را هل داد و گفت: چرا به دختر مورد علاقه‌ام نگاه کردی. من گفتم اصلا متوجه شما نشدم. برو و درگیری درست نکن. نمی‌دانم پسر جوان از چه چیزی عصبانی بود. او فحاشی کرد.
اگر فقط فحاشی می‌کرد، باز من چیزی نمی‌گفتم علاوه بر فحاشی مدام فریاد می‌ز‌د و آبروی ما را می‌برد. من به داخل خانه رفتم تا او هم برود و همه‌چیز تمام شود، اما همچنان به کارش ادامه داد. پدر من فرد آبروداری بود از اینکه در محل آبروی او را ببرند، ناراحت بودم بدون اینکه وارد خانه شوم به زیرزمین رفتم و چاقو برداشتم و بیرون رفتم تا او را بترسانم، اما حامد عصبانی‌تر شد و به سمتم حمله کرد. من هم یک ضربه به پایش زدم و او روی زمین افتاد من هم از ترس فرار کردم.

با بهبود نسبی آرش او مورد تحقیق قرار گرفت. این جوان گفت: قرار بود ما لیدا را به خانه برسانیم و برگردیم. نزدیک خانه لیدا بودیم که یک‌دفعه دیدم حامد عصبانی شد و فحش داد. به او گفتم چه شده گفت: پسری به لیدا متلک گفته است. من سعی کردم حامد را آرام کنم.
گفتم من چیزی نشنیدم و تو اشتباه می‌کنی، اما حامد خیلی عصبانی بود. گفت: پسر جوان به لیدا نظر دارد و به او نگاه کرده است. سر همین موضوع درگیری اتفاق افتاد. من به دفاع از حامد وارد شدم البته سعی کردم درگیری را تمام کنم. وقتی پسر جوان دید ما دو نفر هستیم و زورش نمی‌رسد، یک‌دفعه رفت.
بار اول من فکر کردم همه چیز تمام شده است و ما هم داشتیم به خانه می‌رفتیم، اما یک‌دفعه پسر جوان با چاقو آمد. او به سمت حامد حمله کرد و یک ضربه به پای او زد. من هم به سمت پسر جوان حمله کردم که ضرباتی را به صورت و گردن و دست من وارد کرد و من هم همان‌جا به زمین افتادم و اصلا متوجه نشدم چه اتفاقی افتاد تا اینکه در بیمارستان چشمانم را باز کردم.

پزشکی قانونی نیز تأیید کرد مقتول بر اثر واردشدن ضربه به سفیدران و در پی خون‌ریزی شدید جانش را از دست داده است.

بعد از پایان تحقیقات اولیه، خانواده مقتول برای بیان توضیحاتشان به دادسرا دعوت شدند. اولیای‌دم درخواست قصاص کردند و گفتند: ما از اینکه در آن درگیری چه اتفاقی افتاده است، بی‌خبر هستیم و آنجا نبودیم و دانسته‌های ما در حدی است که دیگران برایمان گفته‌اند، اما با توجه به اینکه مشخص شده مهران فرزندمان را به قتل رسانده است، برای او درخواست قصاص داریم.

به این ترتیب، کیفرخواست علیه متهم صادر و در آن ذکر شد اولیای‌دم برای متهم درخواست مجازات قصاص کرده‌اند. ضمن اینکه شاکی دوم پرونده یعنی آرش نیز با توجه به اینکه مورد جرح قرار گرفته و ضرباتی بر بدنش وارد شده بود، درخواست دیه را مطرح کرد. اکنون این پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاد شده است و متهم به‌زودی پای میز محاکمه می‌رود.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید