اسناد اف بی آی از انحراف اخلاقی مارتین لوترکینگ
پروندههای اف بی آی که به تازگی افشا شدهاند، پرده از رازهایی برداشتهاند؛ از جمله اینکه مارتین لوتر کینگ یک الکی همیشه مست بوده و با ۴۰ تا ۴۵ زن در اتاقهای هتل عیاشی کرده و رابطه نامشروع داشته است، و حتی پدر یک فرزند نامشروع نیز هست. مرد متجاوز دستیار رهبر جنبش حقوق مدنی، مارتین لوتر کینگ بود و مردی که میخندید، خود مارتین لوترکینگ، نماد مبارزه با نژادپرستی بود؛ که جملۀ معروف «من یک رویا دارم» اش، که یکسال پیش از این در یک سخنرانی گفته بود، هنوز هم الهامبخش فعالان است.
کد خبر :
۷۰۳۵۸
بازدید :
۱۱۷۵۷
فرادید | برای ماموران اف بی آی که از طریق میکروفنهای کارگذاشته شده در سوئیت یک هتل مشغول شنود بودند، اتفاق کثیفی که در اتاق روبرویی در حال وقوع بود، باورکردنی نبود.
ژانویه سال ۱۹۶۴ بود و صدایی که از اتاق روبرو شنود میشد، صدای تعرض یک کشیش به یکی از اعضای زن کلیسا بود، آمیخته با صدای قهقهههای مرد دیگری که رئیس کشیش بود و گاهی توصیههایی میکرد.
صدای هر دو مرد بسیار آشنا بود.
بر طبق نظر ماموران که در هتل ویلارد در واشنگتن مستقر بودند، مرد متجاوز دستیار رهبر جنبش حقوق مدنی، مارتین لوتر کینگ و مردی که میخندید، خود مارتین لوتر کینگ، نماد مبارزه با نژادپرستی، بود که هنوز هم جملۀ معروفش «من یک رویا دارم» - که یکسال پیش از این اتفاق در یک سخنرانی گفته بود - الهامبخش فعالان است.
اما ممکن است هرآن این موقعیت والا فرو ریزد. زیرا، بر طبق گفتههای برنده جایزه پولیتزر و نویسنده زندگینامۀ کینگ، پروندههای اف بی آی که به تازگی افشا شدهاند، پرده از رازهایی برداشتهاند، از جمله اینکه این سخنران و مبلغ یک الکی همیشه مست بوده و با ۴۰ تا ۴۵ زن در اتاقهای هتل عیاشی کرده و رابطه نامشروع داشته است؛ و حتی پدر یک فرزند نامشروع نیز هست.
این اسناد همچنین تصویری خشن از کینگ را نشان میدهند که شهوتش به سرعت به عصبانیت بدل میشد.
برای مثال، در ماه مه ۱۹۶۵، یک مامور (اف بی آی) اینطور گزارش میکند که رهبر جنبش حقوق مدنی با یکی از کارمندان زنش به هتل رفته و «به وضوح به او حمله کرده و لباسهایش را پاره کرده است.»
در عصر جنبش #من هم همینطور ، که در قبال مردان قدرتمندی که رفتارهای ناشایست جنسی انجام میدهند، کمترین حد از تحمل وجود دارد، این افشاگریهای شوکآور میتواند وجدان آمریکا را به شدیدترین حد ممکن تکان دهد. این کشور حتی روز تولد کینگ را تعطیل رسمی اعلام کرده است.
اما فعلا در مقابل این افشاگریها سیاست سکوت در پیش گرفته شده است. هنگامی که دیوید گارو - که زندگینامهاش دربارۀ کینگ در سال ۱۹۸۶ با استقبال بینالمللی مواجه شد - تلاش کرد این یافتههای جدید را منتشر کند، نشریات بزرگ لیبرال مانند واشنگتن پست و آتلانتیک مگزین نوشتههایش را رد کردند. این درحالیست که گارو پیش از این برای هر دو نشریه مطلب نوشته بود.
گارو، که مستاصل شده بود، یافتههایش را به مجله بریتانیایی Standpoint داد.
بی بی سی که معمولا داستانهای لوترکینگ برایش جذابیت دارد، هیچ واکنشی به این داستان نشان نداده است. تعلل در انتقاد از مردی که یک قدیس شناخته میشود، حتی از این رویداد هم شگفتیآورتر است؛ زیرا این اتهامات به ندرت از ناکجا و یکباره منتشر میشوند.
درحالیکه تا پیش از این کسی از این که کینگ که یک متجاوز را تشویق کند به یک زن تجاوز کند، سخنی به میان نیاورده است، شهرت زنبارگی کینگ چیز جدیدی نیست.
حتی دوستان صمیمی کینگ گفتهاند او به سختی به زنش، کورتا اسکات کینگ، وفادار بود.
کشیش رالف ابرناتی، که بعد از گلوله خوردن کینگ در سال ۱۹۶۸ سر او را در میان بازوانش نگهداشت و کینگ آخرین نفسهایش را در آغوش او کشید، و بعد از کینگ هم رهبری جنبش مدنی را عهدهدار شد، شایعات پردامنه درباره اشتهای سیریناپذیر دوستش به اعمال جنسی را تایید کرده است. او گفته است: کینگ «در مقابل زنان ضعیف بود.»
حتی خود کینگ -بدون آنکه اشاره خاصی به این نکته بکند - اذعان کرد که یک «گناهکار» است. او بارها در مقابل جماعت کلیسا گفته بود، «در درون همه ما یک آقای هاید و یک دکتر جکیل (شخصیتهای یک رمان معروف اسکاتلندی) وجود دارد... نیاز نیست امروز صبح بیرون بروید و به همه بگویید مارتین لوتر کینگ یک قدیس است.»
اما دیوید گارو بسیار دقیق به این نکته اشاره کرده است. او با دقتی کالبدشکافانه تعداد زیادی از اسناد آرشیوی اف بی آی را بررسی کرده، که همگی بر انحرافهای رفتاری کینگ - آن هم درست در دهه ۱۹۶۰ که او به همراه یارانش در سراسر آمریکا ضد بیعدالتی نژادی کمپین برگزار میکرد - صحه میگذارند.
نوارهای ضبط شده و دستنوشتههای سری اف بی آی تا سال ۲۰۲۷ منتشر نخواهد شد، اما گارو خلاصه داستان های رسمی را یافته که افسران آمریکا صحت و درستیشان را تایید کردهاند.
در دهه ۶۰ میلادی که کینگ مشغول مبارزه و برگزاری کمپین بود، اف بی آی به این نتیجه رسید که او برای امنیت ملی خطرناک است - نه فقط به این دلیل که اف بی آی باور داشت کینگ کمونیست است، بلکه به این دلیل که متقاعد شده بود گرایش کینگ به روابط نامشروع او را در مقابل باجخواهی آسیبپذیر میکند.
به همین دلیل رابرت اف. کندی، که در کابینه برادرش، جان اف. کندی، وزیر دادگستری بود، با شنود تلفنهای کینگ توسط اف بی آی در اتاقهای هتل محل اقامتش و همینطور مخفیگاههایش در آتلانتا - که معمولا با دوستان دخترش میرفت - موافقت کرد.
بر طبق تحقیقات گارو، اف بی آی انتقالدهندهها را در دو لامپ در اتاق هتل ویلارد، که کینگ در ژانویه سال ۱۹۶۴ برای خودش و دوستانش رزرو کرده بود، کار گذاشتند.
وقتی کینگ از راه رسید، دوست نزدیکش، لوگان کرس، کشیش کلیسای بالتیمور، از کینگ و دوستان دیگرش دعوت کرد با زنان - که متعلق به یک کلیسا بودند-ملاقات کنند. او این زنان را با خود از واشنگتن آورده بود.
آنچه بعدا اتفاق افتاد، خشونت جنسی سرسام آور بود.
بخشی از اسناد اف بی آی اشاره میکند: «گروه در اتاق با زنان ملاقات کردند و درباره این صحبت میکردند که هر زنی برای چه عمل جنسی طبیعی و غیرطبیعیای مناسب است.»
«وقتی یکی از زنان اعتراض کرد، کشیش با خشونت به او تجاوز کرد.»
در همین سند آماده است که: «کینگ در این هنگام نظاره میکرد، قهقه میزد، و توصیههایی میکرد.»
پروندههای اف بی آی میگوید: «عصر روز بعد، کینگ و دوستانش با حضور ۱۲ نفر با زنان به عیاشی و خوشگذرانی پرداختند.»
ویلیام سولیوان، معاون اف بی آی، در این اسناد مدعی شده که «خشنترین و فاسدترین» رفتارهای جنسی در این روز اتفاق افتاد و «وقتی یکی از زنان از تن دادن به اعمال غیرطبیعی سرپیچی کرد، کینگ و چند مرد دیگر درباره این صحبت کردند که چطور به او یاد دهند.»
سولیوان ادامه میدهد: «کینگ به این زن گفت که این کار باعث تعالی روحاش میشود.»
در سال ۱۹۷۷، دادگستری آمریکا بعد از مطالعه نوارهای ضبط شده و دستنوشتهها صحت آنها را تایید کرد.
گارو، که متعجب است چرا اف بی آی مداخله نکرده و از تجاوز به این زنان جلوگیری نکرده است، میگوید: هیچ شک و تردید یا اغراقی در این زمینه وجود ندارد.
چند ماه بعد یک فاحشه از لاس وگاس به اف بی آی گفت، که با کینگ رابطه داشته است. او گفت که یک خواننده گروه کر کلیسا به نام کلارا وارد به او ۱۰۰ دلار پرداخت کرده تا به همراه کینگ و یکی از دوستانش به هتلی بروند و در آنجا عیاشی کنند.
این فاحشه به اف بی آی گفته بود، از شدت زشتی حرفهایی که در این هتل شنیده ترسیده و تاکنون چنین چیزی ندیده بوده است.
اف بی آی همچنین متوجه شد که فقط چند ساعت قبل از شرکت در این مراسم، کینگ که گویی اشتهای سیری ناپذیری به زنان داشت، با معشوقه دیگری به نام دولارس کاستیلو در هتل وقت گذرانده است.
اواخر سال ۱۹۶۴ - تقریبا یکسال بعد از ماجرای تجاوز در هتل ویلارد - روسای اف بی آی بالاخره به کینگ به خاطر اعمال ناشایستش هشدار دادند-آن هم به شکلی ترسناک.
آنها یک نوار از صداهای ضبظ شده او را به همراه یک نامه، که در آن او را «شیطان و جانور غیرطبیعی» توصیف کرده و به او هشدار داده بودند «اعمال و رفتار غیرمشروع و مهمانیهای زشتش» را برملا میکنند، برایش فرستادند.
آنها نوشته بودند: «کینگ فقط یک راه برایت باقی مانده است»، که تلویحا به این معنی بود که باید خودش را بکشد.
اما دیوید گارو میگوید، این هشدار باعث نشد که کینگ رفتار خود را کنترل کند؛ او «مبارزه جو بود».
گارو میگوید، روانکاوان معتقد بودند که کینگ از اختلال دوقطبی رنج میبرد و اینکه «گرایش شدید به الکل و رفتارهای جنسی همه شواهد قوی برای شیدایی هستند.»
اف بی آی اواخر سال ۱۹۶۷ فاش کرد که کینگ به قرص خواب اعتیاد دارد و «مرتب بر سر مسائل بیاهمیت وارد دعوا و درگیری میشود.»
پروندهها نشان میدهند که حوالی همان دوره، یک ستاره بیسبال به نام دان نیوکامب، با رئیسجمهور لیندون جانسون تماس گرفته و گفته بود اطلاعاتی درباره کینگ دارد.
نیوکامب که با یکی از معشوقههای کینگ به نام دولارس اوانس ارتباط داشت، گفته بود که کینگِ مست یک بار تهدید کرده که خودش را از پنجره اتاق هتل پرت میکند، مگر اینکه دولارس بگوید عاشق اوست.
شوکآورتر این بود که نیوکامب فاش کرد کینگ از اوانس یک دختر و دارد هزینههای او را پرداخت میکرده است.
گارو میگوید اوانس و دخترش، کریستال، که یک روانشناس بالینی است، هر نوع صحبتی درباره کینگ را رد کردهاند.
تعجبآور نیست که رفتار کینگ، همسرش کورتا را، که در سال ۱۹۵۳ با او ازدواج کرده بود و از او ۴ فرزند داشت، غمگین میکرد.
بر طبق گفتههای سولیوان، معاون اف بی آی، وقتی که کورتا به کینگ شکایت کرد و گفت: او «وظایف همسریاش را به درستی انجام نمیدهد»، کینگ به سادگی پاسخ داد: «او باید برود بیرون و برای خودش روابط جنسی داشته باشد.»
بر طبق گفتههای رالف ابرناتی، کینگ شب قبل از مرگش با دو معشوقه و یک زن که اتفاقی دیده بود، همبستر بود.
گارو در زندگینامه کینگ به این نکته که دوستان کینگ او را نصحیت میکردند «قدری خود را کنترل کند»، و پاسخ کینگ به آنها که میگفت: «۲۶ تا ۲۷ روز خارج از خانه است و این راهی برای کم کردن اضطرابش است»، اشاره کرده است.
برخی منتقدان ادعا کردهاند که رابطه وعاظ با اعضای زن کلیسا در سالهای آغازین جنبش حقوق مدنی طبیعی تلقی میشد. کینگ خودش گفته بود هیچ واعظ سیاه پاکدامنی را نمیشناسد.
تیلور برنچ، که او هم زندگینامه کینگ را نوشته است، افشار کرده که چطور همراهان کینگ در سفر او به نروژ در سال ۱۹۶۴ و برای دریافت جایزه صلح نوبل، در هتل اسلو دنبال فاحشههای برهنه میدویدند.
بهرحال، به نظر میرسد، تمایل به این سمت است که قهرمانان ملی همانگونه که بوده اند در خاطر بمانند.
منبع: دیلی میل
مترجم فرادید: عاطفه رضوان نیا
۰