واقعیتهای جامعه زنان
بنا به گزارشهای مؤسسه Economic Forum، به عنوان تأییدکننده گزارشهای توسعه انسانی سازمان ملل متحد، وضعیت زنان ایران در مقایسه با سایر کشورها، نه تنها بهبود نیافته، بلکه باوجود بهبود جزئی در سال ۲۰۰۶، در ۲۰۱۳ از رتبه ۱۰۸ به ۱۳۰ تنزل یافته است.
کد خبر :
۷۱۶۴۷
بازدید :
۶۱۲۳
فاطمه راکعی | گاهی از ما درباره پیشرفتهای زنان در چهار دهه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پرسیده میشود، میخواهم فهرستوار به این پیشرفتها اشارهای کنم.
آگاهیهای گسترده فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حقوقی که از نظر من بزرگترین پیشرفت جامعه زنان ایران در این چند دهه است. حضور سیاسی آگاهانه و هوشمندانه زنان به عنوان نیمی از جمعیت ایران، در راهپیماییها و حرکتهای منجر به پیروزی انقلاب.
آگاهیهای گسترده فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حقوقی که از نظر من بزرگترین پیشرفت جامعه زنان ایران در این چند دهه است. حضور سیاسی آگاهانه و هوشمندانه زنان به عنوان نیمی از جمعیت ایران، در راهپیماییها و حرکتهای منجر به پیروزی انقلاب.
حضور فعال زنان در پشت جبههها و عرصههای پشتیبانی رزمندگان، و نقش بیبدیل آنان در پیروزی. پیشیگرفتن از مردان در بسیاری از رشتههای تخصصی دانشگاهی، در بیش از دو دهه اخیر.
موفقیتهای علمی، پژوهشی، ادبی، هنری و ورزشی زنان در سطح ملی و بینالمللی و درخشش آنان در المپیادهای مختلف.
شکلگیری دهها نهاد فعال غیردولتی زنان، چه در حوزه مسائل خاص زنان و چه در حوزههای مورد علاقه و دغدغه آنان، مانند انجیاوهای محیطزیستی، کارآفرینی و فعالیتهای خیرخواهانه و... و نیز تشکلهای متعدد سیاسی، اعم از احزاب و جمعیتها.
موفقیت احزاب، گروهها و جمعیتهای سیاسی زنان برای نهادینهکردن سهمیه ۳۰ درصدی زنان در لیستهای انتخاباتی اصلاحطلبان و لابیهای گسترده جمعیت زنان مسلمان نواندیش، مجمع زنان اصلاحطلب و دیگر تشکلهای فعال زنان در چند انتخابات اخیر که حاصل آن، ورود بیشترین تعداد زنان به مجلس، در مقایسه با همه مجلسهای پس از پیروزی انقلاب، باوجود گستردهترین ردصلاحیتها از زنان فعال سیاسی بود.
در انتخابات اخیر شوراهای اسلامی شهر و روستا، شاهد رأیآوری ۳۰ درصدی زنان اصلاحطلب در بسیاری از شهرهای بزرگ و کوچک بودیم؛ ضمن اینکه در بسیاری از مناطق، زنان ریاست شوراها را در دست گرفتند.
در دولت نیز باوجود حکایت «میخواستم، نشد» آقای رئیسجمهور، برای کابینه، با تلاشهای معاونتهای امور زنان و خانواده ریاستجمهوری و مطالبهگری جامعه زنان، در مدیریتهای ارشد و میانی، شاهد حضور بیش از پیش زنان هستیم. اخیرا نیز انتصاب زنان به پستهای معاونان استاندارها و به عنوان فرمانداران، خبرهای خوشایندی است که به گوش میرسد.
اتفاق مهم دیگر در حوزه سیاستورزی زنان، ائتلاف اخیر چهار حزب سیاسی بزرگ زنان اصلاحطلب ایران (صدف) است که به خواست خدا، به صورت جبههای، بسیاری از اتفاقات مهم را در این حوزه با اتکا به خرد جمعی زنان فرهیخته کشور رقم خواهد زد.
حضور پررنگ زنان در مدیریت شهری و شهرداریهای کشور، اتفاق دیگری است که باوجود همه مشکلات شهرداریها، در حال شکلگیری است؛ کما اینکه ضمن اعمال نگرش جنسیتی در قانون سوم توسعه شهرداری تهران، حضور ۳۰ درصدی زنان در سمتهای مدیریتی، مصوب شد و در نخستین گردهمآیی زنان مشاور شهرداران کلانشهرهای کشور، بر این حضور ۳۰ درصدی در شهرداریهای سراسر کشور تأکید شد که امید است با حمایت شهرداران، این مهم تحقق یابد.
حضور جدی زنان در عرصه تولید ملی، صنعت و ورود پرشتاب آنان به چرخه اقتصاد، از دیگر زمینههای پیشرفت زنان است که نمیتوان از آن بهسادگی گذشت.
گرچه در رویکرد عمومی توسعه، هنوز اختلافات فاحشی را از نظر نرخ رشد در زمینههای مختلف، بین زنان ایران و بسیاری از کشورهای دیگر شاهدیم، اما واقعیت انکارناپذیر، شتاب فزاینده رشدی است که در حرکت زنان ایران بهسوی توسعه پایدار مشهود است.
احکام دین مبین اسلام در آیات قرآن کریم و نیز اصول قانون اساسی، به کرامت زنان و حقوق انسانی و اجتماعی آنها توجه ویژه دارد. در اندیشه امام خمینی (ره)، مبتنیبر اجتهاد نوین، فقه پویا و سیره نبی اکرم (ص)، زنان مربیان جامعه و در انسانسازی، قابل مقایسه با قرآناند.
در این دیدگاه، دامن زنان پایگاه عروج مردان است؛ زنان ریحانهاند و تکریم آنان کار انسانهای مکرم است. در این دیدگاه، دستان زنان رشدیافته و متکامل، بوسهگاه پیامبران خداست و بر همین مبنا، تکریم و احترام حیثیت زنان، جزء فرهنگ غنی اسلامی و عرفی جامعه ایرانی است. در این دیدگاه، زنان و مردان در سایه عدالت جنسیتی، بیهیچ تبعیضی در عرصههای مختلف اجتماعی حضور دارند و در حد توان و استعداد و تخصص خود در فرایند توسعه کشور، مشارکت و ایفای نقش میکنند.
در مقابل این دیدگاه، اما نگاه دیگری وجود دارد که معتقد به مشارکت اجتماعی زنان نیست؛ دغدغه عدالت جنسیتی را ندارد و برای خانهنشینی زنان تلاش میکند و تلاشهای ۴۰ ساله گروهها و تشکلهای اجتماعی، سیاسی و فعالان حقوق زنان، مبنیبر ارتقای جایگاه زنان در ابعاد مختلف را به دیده شک و تردید مینگرد و به آن بر چسب سیاسی میزند!
در این میان، متأسفانه از یک طرف، سوءاستفاده از شرایط سخت نیاز مالی زنان توسط صاحبان قدرت اقتصادی، با تکیه بر ظواهر خاص آنان در جذب مشتری و سودآوری، کرامت و حقوق زن را نشانه میرود و از سوی دیگر، سیاست سوءاستفاده از زنان را هدف قرار داده است.
در چنین شرایطی، هرچند موضوع ورود زنان به استادیومهای ورزشی و رفع ممنوعیت از دوچرخهسواری زنان، مورد مطالبه بسیاری از زنان است که باید جدی گرفته شود، اما حقوق شهروندی، حقوق مدنی و اساسی و لزوم توجه اکید به کرامت انسانی و حیثیتی زنان، قطعا در اولویت مطالبات و تلاشهای مستمر فعالان حوزه زنان قرار دارد.
در پایان سخن، این مسئله را باید جدی گرفت که بنا به گزارشهای مؤسسه Economic Forum، به عنوان تأییدکننده گزارشهای توسعه انسانی سازمان ملل متحد، وضعیت زنان ایران در مقایسه با سایر کشورها، نه تنها بهبود نیافته، بلکه باوجود بهبود جزئی در سال ۲۰۰۶، در ۲۰۱۳ از رتبه ۱۰۸ به ۱۳۰ تنزل یافته است.
رفع این وضعیت نگرانکننده در حوزه زنان در بعد جهانی، قبل از هر چیز، نیازمند آگاهی، خودباوری، اعتمادبهنفس و مطالبهگری زنان است.
در این صورت، با توانمندسازی زنان و رفع هر گونه تبعیض جنسیتی، سیاستگذاری براساس عدالت جنسیتی در تمامی ابعاد، مطابق ماده ۱۰۱ قانون برنامه ششم توسعه، میسر خواهد بود و زنان سهم و نقش خود را به عنوان نیمی از جمعیت فعال و پویای ایران در روند توسعه پایدار بهدرستی ایفا خواهند کرد.
۰