تفریحگاه شگفتآور عروس؛ نقشه جاسوسان موساد برای پوشش
دهکده عروس، که در حاشیه صخرههای مرجانیِ دیدنی و بقایای یک کشتی بهگلنشسته قرار داشت، بهنظر رؤیای هر فردی بود که شیفته غواصیکردن است. بنابراین، بروشورهای تبلیغاتیِ این مرکز تفریحی در هزاران نسخه منتشر و در تمام آژانسهای مسافرتی خبرۀ اروپایی توزیع شد. رزروها در دفاتر ژنو و خارطوم انجام میشد و طی مدتی که این تفریحگاه برقرار بود، صدها مهمان برای گذراندن تعطیلات به آنجا رفتند.
کد خبر :
۷۲۶۳۰
بازدید :
۵۲۱۹۱۵
فرادید | عروس تفرجگاهی چشمنواز و آرام در سواحل دریای سرخ در صحرای سودان بود؛ اما این مقصدِ گردشگریِ باشکوه، همچنین پایگاهی برای عوامل اسرائیلی بود که مأموریتی سری داشتند. رویدادهایی که در این منطقه رخ داد، موضوع ساخت فیلمی شد به نام Red Sea Diving Resort که شرکت فیلمسازی نتفیلیکس به تازگی آن را منتشر کرده است؛ اما داستان واقعی عروس به مراتب متفاوتتر است.
یک بروشور تبلیغاتی که در همان دوره منتشر شده است، عروس را اینگونه توصیف میکند: «عروس در دریای سرخ، دنیایی شگفتانگیز و متفاوت. مرکز تفریحیِ غواصی و صحرایی سودان.»
این آگهی تبلیغاتی با تصاویری از کلبههایی با رنگا اُخرایی در ساحلی آفتابگیر، زوجی که با تجهیزات غواصی در دست لبخند میزنند و ماهیهای عجیب و غریب به «داشتن شفافترین آبهای جهان افتخار میکند.» برطبق این آگهی تبلیغاتی، با فرا رسیدن شب - «وقتی مناظر رنگ میبازند» - «مناظری نفسگیر از آسمان با میلیونها ستارۀ شعلهور» میزبان مسافران خواهد بود.
روستای عروس، که در حاشیه صخرههای مرجانیِ دیدنی و بقایای یک کشتی بهگلنشسته قرار داشت، بهنظر رؤیای هر فردی بود که شیفته غواصیکردن است. بنابراین، بروشورهای تبلیغاتیِ این مرکز تفریحی در هزاران نسخه منتشر و در تمام آژانسهای مسافرتی خبرۀ اروپایی توزیع شد. رزروها در دفاتر ژنو و خارطوم انجام میشد و طی مدتی که این تفریحگاه برقرار بود، صدها مهمان برای گذراندن تعطیلات به آنجا رفتند.
این سفر، سفری طولانی بود. اما مسافران به محض ورود به این واهۀ صحرایی میتوانستند از تسهیلات درجه یک، ورزشهای آبی، غواصی در آبهای عمیق و غذا و نوشیدنیهای منحصربهفرد لذت ببرند. گردشگرانی که به این مرکز تفریحی آمده بودند نظرات خوبی نسبت به آن داشتند.
شرکت بینالمللی گردشگری سودان نیز از این بابت خوشحال بود. او این سایت تفریحی را به گروهی اجاره داده بود که خودشان را کارآفرینان اروپایی معرفی کرده بودند و سرمایه گذاریشان برخی از نخستین گردشگران خارجی را به این کشور آورده بود.
یگانه نکتهای که نه مهمانان از آن اطلاعی داشتند و نه مسئولان سودانی، این بود: پاتوق غواصیِ دریای سرخ کاملاً جعلی بود. این مرکز تفریحی فقط یک ویترین بود که عوامل آژانس اطلاعاتی اسرائیل، موساد، ۴ سال در اوایل دهه ۱۹۸۰ آن را اداره کردند.
این دهکده تفریحی پوششی بود برای انجام یک مأموریت - قاچاق هزاران اتیوپیایی یهودی که در اردوگاههای سودان محاصره بودند و انتقال آنها به اسرائیل. سودان با ارتباطی قوی که با دنیای عرب داشت، دشمن اسرائیل محسوب میشد و این مأموریت باید بدون درز اطلاعات، چه در اسرائیل و چه در سودان، انجام میشد.
این مأمویت بهقدری مخفی بود که فقط افرادی که مستقیماً در آن مشارکت داشتند، از آن اطلاع داشتند. مأموران حتی به خانوادههای خود هم چیزی در این مورد نگفته بودند.
بیشتر بخوانید:
تصاویر/ رازهایی که هیچگاه کشف نشدند!
عکسهای جاسوس هلندی از مکه
یهودیان اتیوپی به جامعهای تعلق داشتند به نام بِتا اسرائیل (خانه اسرائیل) که خاستگاه آنها نامعلوم است. یک نظریه در مورد خاستگاه این قوم میگوید، آنها از بنیاسرائیلیهایی متولد شدند که به همراه پسر ملکه صبا و پادشاه سلیمان (سلیمان نبی) که تابوت عهد را با خود داشت، در حوالی سال ۹۵۰ قبل از میلاد مسیح به اتیوپی بازگشتند.
یک نظریه دیگر میگوید آنها بعد از شروع جنگ داخلی در اسرائیل باستان سر از اتیوپی درآوردند یا بعد از تخریب معبد یهود در بیتالمقدس در سال ۵۸۶ قبل از میلاد به آنجا تبعید و تارانیده شدند.
اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی، خاخامهای ارشد اسرائیلی بهطور رسمی دیدگاههای خاخامهای یهودی باستان را که گفته بودند بِتا اسرائیل یکی از ۱۰ قوم گمشده یهودی است که بعد از حمله به پادشاهی اسرائیل در قرن هشتم قبل از میلاد از تاریخ ناپدید شدند، تأیید کردند.
یهودیان اتیوپی به تورات معتقد بودند، نسخه یهودی کتاب مقدس را میخواندند و در ساختمانهایی عبادت میکردند که شبیه کنیسه بود. اما از آنجا که هزار سال از یهودیانِ دیگر دور افتاده بودند، گمان میکردند یگانه یهودیانی هستند که در جهان باقی ماندهاند.
در سال ۱۹۷۷ یکی از اعضای این گروه به نام فِرِدِ آکلوم، که به دلیل «فعالیتهای ضد دولتی» در فهرست افراد تحت پیگردِ دولت اتیوپی بود، به همراه موجی از پناهندگان غیریهودیِ اتیوپی که از جنگ داخلی و بحران غذا به سودان میگریختند، وارد سودان شد.
او به آژانسهای کمک نامه فرستاد و از آنها درخواست کرد کمکش کنند به اسرائیل برود؛ یکی از این نامهها به موساد راه پیدا کرد. برای نخستوزیر اسرائیل مناخم بِگین که خودش یک پناهنده از اروپای تحتِ اشغال نازی بود، اسرائیل بهشت امنی برای یهودیانِ درخطر بود. بِتا اسرائیل هم برای او تفاوتی با بقیه یهودیان نداشت، برای همین به موساد دستور دارد وارد عمل شود.
موساد به یکی از مأموران خود، دَنی، دستور دارد تا فِرِدی را پیدا کند و راهی برای قاچاق یهودیان اتیوپیایی به خارج از سودان و به اسرائیل پیدا کند. این مأمور اسرائیلی مینویسد: «بعد از جستجوهای سخت - که مثل پیدا کردن سوزن در انبار کاه بود» - فِرِدی در خارطوم پیدا شد و دو نفر یک تیم تشکیل دادند.
فِردِ آکلوم (سمت چپ)
فِردِ به جامعه خود در اتیوپی پیام فرستاد و به آنها گفت: راه خروج از اتیوپی و رسیدن به بیتالمقدس از سودان میگذرد و آنها باید مسیری را طی کنند که او طی کرده است. او به یهودیان اتیوپیایی نوید داد فرصت تحقق رؤیای ۲۷۰۰ سالهشان مهیا شده است. تا اواخر سال ۱۹۸۵، تعداد ۱۴۰۰۰ بتا اسرائیلی این فرصت را یافتند تا مسیری ۸۰۰ کیلومتری و خطرناک را با پای پیاده به سودان طی کنند.
اسرائیلیها در سودان، کشوری با اکثریت مسلمان، دین خود را پنهان کردند و در جامعه ادغام شدند.
مأموریت فرار از سودان
در ابتدای کار از آنجا که تعداد یهودیان اتیوپیایی کم بود، فردی و دنی میتوانستند با مدارک جعلی آنها را از طریق فرودگاه خارطوم به اسرائیل بفرستند. اما با زیاد شدن تعداد افراد متقاضی برای رفتن به بیتالمقدس، به این نتیجه رسیدند که باید راه دیگری برای این عملیات پیدا کنند.
دنی در کتابی که درباره این عملیات نوشته است، میگوید: «من به خروج از طریق دریا فکر میکردم. سودان مثل اتیوپی [که ناآرامیهای داخلی و کوهستانی بودن مانع از انتقال یهودیان بود]نبود. اگر میتوانستیم افراد را [از سودان]از طریق دریای سرخ تخلیه کنیم، میتوانستیم تعداد بیشتری را از سودان خارج کنیم.»
اواخر دهه ۱۹۸۰ بود که دنی و یکی دیگر از مأموران موساد در جستجوی سواحلی که هلیکوپتر امکان فرودآمدن در آن را داشته باشد، به ساحل متروک عروس در ۷۰ کیلومتری شمال بندر سودان دسترسی پیدا کردند.
او میگوید: «چیزی را دیدم که شبیه سراب بود. ساختمانهایی با سقفهای کاشیکاریشده به رنگ قرمز - [اما]ما در سودان بودیم، نه جای دیگری.» فردی که مسئول نگهداری از ساختمانها بود به آنها گفت: این مکان توسط یک شرکت ایتالیایی اداره میشده، اما دو سال پیش بسته شده است. او آنها را به داخل تفرجگاه برد و اطراف را به آنها نشان داد.
دنی مینویسد: «بهمحض دیدن این مکان معنایش را فهمیدیم. اگر میتوانستیم این دهکده را بهدست آوریم تبدیل به پادشاه این سرزمین میشدم - این چیزی شبیه [پوشش]برای ما میشد، دیگر هیچ محدودیتی برای ما وجود نداشت!»
آنچه بعداً اتفاق میفتد موضوع فیلم Red Sea Diving Resort از شرکت نتفیلیکس است. این فیلم که در نامیبیا فیلمبرداری شده است، عملیات جاسوسی در این دهکده تفریحی را نشان میدهد.
فیلم مخاطب را روشن میکند، آنچه تماشا میکند (نه بر پایه حقیقت) که عین واقعیت است. برخی صحنههای فیلم با اغماض نماینده چیزی است که واقعاً رخ داده؛ اما برخی بخشها کاملاً درونمایههای هالیوودی هستند. (برای مثال، هیچ یهودیای هرگز از طریق این پاتوق به خارج از سودان منتقل نمیشود و آمریکاییها هیچ چیزی درباره این عملیات نمیدانستند چه برسد به اینکه بخواهند پناهندگان را از طریق هوا خارج کنند - این نقل و انتقال تماماً توسط اسرائیل انجام شده است.)
این دهکده تفریحی که در سال ۱۹۷۴ توسط یک کارآفرین ایتالیایی طراحی شده بود، مکانی متشکل از ۱۵ کلبه با سقفهای قرمزرنگ بود که هر کدام آشپزخانه و اتاق غذاخوری بزرگی رو به ساحل، دریا و تالاب داشتند.
در این تفرجگاه هیچ زیرساختی (حتی یک راه آسفالت) وجود نداشت، اما ایتالیاییها موتور برق آورده بودند و از بندر سودان ماهی تازه صید میکردند. آنها سالها این مکان تفریحی را با موفقیت اداره کرده بودند، اما بعد از درگیریهای لفظی با مقامات سودانی مکان را ترک کردند و یکسال بعد هم این مکان تعطیل شد.
یکی از مأمورانی که در این عملیات شرکت داشت درباره این مکان نوشته است: «ااداره چنین جایی بدون آنکه موساد پشتتان باشد، کار سختی است.»
دنی خود را رئیس یک شرکت گردشگری سوئیسی (که وجود خارجی نداشت) جا زد و مسئولان سودانی را متقاعد کرد که میخواهد گردشگری منطقه را احیاء و گردشگران را دوباره به آن بازگرداند. آنها هم قبول کردند با پرداخت ۲۵۰۰۰۰ دلار دهکده تفریحی را به او اجاره دهند.
پاتوق تفریحی جعلی
دنی و اعضای تیمش یکسال را به احیای منطقه گذراندند. پاتوق تفریحی با استفاده از تجهیزات ساخت اسرائیل از قبیل: واحدهای تهویه هوا، موتورِ قایق و آخرین مدلِ تجهیزات ورزشهای آبی شامل نخستین تختههای موجسواری در سودان، تجهیز شد. تمام این اقلام به صورت قاچاق وارد سودان شدند.
مأموران موساد همچنین ۱۵ نیروی محلی شامل پیشخدمت، راننده و سرآشپزی که در یک هتل کار میکرد را با پیشنهاد دستمزدی ۲ برابر آنچه در هتل میگرفت، بهخدمت گرفتند. هیچکدام از کارکنان از هدف واقعی دهکده تفریحی یا اینکه مدیران سفیدپوستشان مأموران موساد بودند، اطلاعی نداشتند.
اعضای زن گروه با این تصور که این کار شک کمتری ایجاد میکند به نوبت اداره مکان را به عهده میگرفتند.
انبار غواصی محدودیت دسترسی داشت. آنجا مکانی بود که تجهیزات رادیویی مأموران که از طریق آن مدام با تل آویو در تماس بودند، قرار داشت.
گروهی از مأموران که در طول روز مهمان این تفرجگاه بودند، هر از گاهی، با استفاده از تاریکی شب به قرار ملاقاتی در ۹۰۰ کیلومتری دهکده به نام گِدارِف میرفتند. در آنجا آنها گروههایی از یهودیان اتیوپیایی را که توسط گروهِ «مردان متعهد» - تعدادی از اسرائیلیان بِتا که برای این کار به خدمت گرفته شده بودند - از اردوگاهها خارج شده بودند، بر میداشتند تا با خود به تفرجگاه بیاورند.
دنی در کتاب خود مینویسد: «اوایل به پناهندگان ۲۴ ساعت قبل اطلاع میدادیم که قرار است از اردوگاه خارج شوند - به آنها گفته نمیشد کجا قرار است بروند، اما حدس میزدند که قرار است به بیتالمقدس بروند-، اما بعد به این نتیجه رسیدیم که نباید به آنها چیزی بگوییم. برای اینکه خطر کمتر شود، در لحظهای که باید اردوگاه را ترک میکردند، بیدارشان میکردیم و میگفتیم وقت رفتن است.»
از آنجا، دهها پناهجوی وحشتزده سوار کامیون میشدند و بعد از سفری دو روزه - که فقط طی شب انجام میشد و در طول روز در محلهایی به نام وادی مخفی میشدند - به دهکده تفریحی میرسیدند. در روزهای نخست عملیات، وسائل نقلیه از ایستهای بازرسی عبور میکردند؛ اما وقتی یکبار نیروهای امنیتی ایست بازرسی به روی کامیونها آتش گشودند، دیگر این کار تکرار نشد.
وقتی یهودیان به وادی میرسیدند، با تصور اینکه به بیتالمقدس رسیدهاند، زمین را میبوسیدند. به محض ورود کامیونهای حمل پناهندگان به دهکده تفریحی، گروهی از نیروهای ویژه دریایی اسرائیل با قایقهای بادی به ساحل میآمدند، پناهندگان را سوار و به کشتی اسرائیلیِ آی اِن اِس گالیم - که وسط دریا منتظر بود - منتقل میکردند تا به اسرائیل اعزام شوند.
مأمور اسرائیلی که نخواست نامش فاش شود، میگوید: «این کار همیشه خطر داشت. میدانستیم اگر هر کداممان لو برود، همهمان را وسط خارطوم گردن میزنند.»
یکبار نزدیک بود که عملیات لو برود. ماه مارس ۱۹۸۲، وقتیکه گروه سومین عملیات قاچاق یهودیان اتیوپیایی را انجام میداد، سربازان سودانی در میانه انتقال پناهندگان به کشتی، آنها را دیدند. سربازان شروع به تیراندازی به قایق بادی کردند، اما قایق توانست فرار کند. بعد از آن، ایده انتقال پناهندگان از طریق کشتی لغو شد و نقشه دیگری برای خروج آنها در نظر گرفته شد. قرار شد آنها از طریق هواپیماهای سی ۱۳۰ هرکول و از طریق هوا از سودان خارج شوند.
در این میان، اسرائیلیهای دیگر همچنان دهکده تفریحی را اداره و سعی میکردند مهمانان را سرگرم کنند. تا آن زمان، دهکده عروس شهرت جهانی پیدا کرده بود.
یکی از مهمانان آمریکایی این دهکده میگوید: «عروس واقعاً زیبا بود. شما میتوانستید کابینهای کوچک تفریحی داشته باشید و به غواصی یا قایقسواری بروید. مناظر زیر آب واقعا نفسگیر بود. به یاد دارم که کارکنان اروپایی همگی جوان بودند و بدنهای ورزیده داشتند و گاهگاهی مهمانان سؤال میپرسیدند که "چرا باید کسی اینجا چنین مکانی را برپا کند؟ " و البته پاسخ همیشه این بود که اینجا زیبا و دستنخورده است و برای برپاکنندگان آرزوی سود سرشار میکردند.»
مهمانان این تفرجگاهِ جعلی افراد سرشناسی از قبیل: واحد ارتش مصر، گروهی از سربازان (نیروی ویژه هوایی) بریتانیا، دیپلماتهای خارجی از خارطوم و مسئولان سودانی بودند - همه بیاطلاع از هویت واقعی میزبانانشان.
دهکده عروس آنقدری درآمد داشت تا خود را سرپا نگه دارد، پولی که بیشتر به ستاد موساد فرستاده میشد تا خرج عملیات نجات شود. بخشی از درآمد برای اجاره کامیون و آوردن پناهندگان صرف میشد.
پرواز امن به اسرائیل
جابهجایی از طریق هواپیما ادامه داشت. برنامهریزان نیروی هوایی اسرائیل یک فرودگاه متروکۀ بریتانیایی متعلق به جنگ جهانی دوم که از ساحل فاصله زیادی نداشت پیدا کردند و یک شب در ماه مه ۱۹۸۲ نخستین هواپیماها که تکاوران اسرائیلی را حمل میکردند در این ساحل فرود آمدند.
دنی در کتاب خود مینویسد: بسیاری از یهودیان اتیوپیایی تا پیش از آن حتی کامیون هم ندیده بودند؛ بنابراین برای آنها تکاوران با عصاهای سبزِ شبرنگ حکم بیگانگان را داشت، برای همین میترسیدند وارد هواپیما شوند.»
بهرحال، موساد دو بار توانست از فرودگاه متروک انگلستان استفاده کند؛ بعد از آن نیروهای این سازمان جاسوسی مطلع شدند، مسئولان سودانی به فعالیتهای آنها مشکوک شده و قصد حملۀ ناگهانی را دارند. برای همین به مأموران موساد دستور داده شد مکانهای دیگری که برای فرود هواپیما مناسب باشد را پیدا کنند.
آنها مکانهای مناسب مشابهی را که بسیار نزدیکتر از گِدارِف بود و میتوانست در زمان صرفهجویی کند، پیدا کردند. برطبق گفته یکی از مأموران موساد: «مشکل این بود که این زمینها باند نبودند، بلکه قطعهای از بیابان بودند.»
او میگوید: «باند فرودگاه تاریک بود. ما فقط ۱۰ چراغ مادونقرمز داشتیم و خلبانان سی ۱۳۰ بعد از پروازی طولانی خسته کننده در تاریکی کامل و بدون استفاده از ردیاب باید ما را پیدا میکردند. با این حال، عملیات در دهکده عروس، در مقایسه با عملیاتی که در سال ۱۹۷۹ در اوگاندا انجام شد و طی آن هواپیماهای اسرائیلی در حملهای ناگهانی فرود آمدند و بعد از سوارکردن بیش از ۱۰۰ گروگان که توسط تکاوران اسرائیلی نجات یافته بودند، بلافاصله پرواز کردند، کار سادهای محسوب میشد.»
بهرحال تا پایان سال ۱۹۸۴ در سودان خشکسالی اعلام شد و موساد مجبور بود روند انتقال یهودیان اتیوپیایی را تسریع کند. با مداخله آمریکا و پرداخت هزینهای هنگفت، رئیسجمهور وقت سودان، جعفر نمیری، موافقت کرد به پناهندگان یهودی اجازه دهد با پرواز مستقیم از خارطوم خارج شده و به اروپا بروند. او این کار را به شرط اینکه عملیات کاملاً مخفیانه انجام شود، قبول کرد؛ زیرا نمیخواست مورد انتقاد جهان عرب قرار بگیرد.
بهاینترتیب، طی ۲۸ پرواز مخفیانه که از طریق یکی از خطوط هوایی یهودی بلژیک انجام شد، ۶۳۸۰ یهودی اتیوپیایی اول به بروکسل و سپس به اسرائیل منتقل شدند. این خط هوایی با نام سری «عملیات موسی» شناخته میشد.
این کار در سکوت کامل خبری در اسرائیل انجام شد، اما بالاخره اخبار آن به بیرون درز کرد.
افشای اخبار عملیات جاسوسی
روزنامهها در سراسر دنیا داستان انتقال یهودیان از سودان را در ۵ ژانویه سال ۱۹۸۵ منتشر کردند و سودان بلافاصله پروازها را متوقف کرد. این کشور هر گونه دخالتی در این عملیات را رد کرد و آن را اتهامات «طرح صهیونیستی-اتیوپیایی» توصیف کرد.
جعفر نمیری
دو ماه بعد، به دنبال درخواست مستقیم معاون رئیسجمهور آمریکا، جورج بوش، آخرین پرواز مخفیانه از سودان نیز اتفاق افتاد و ۴۹۲ یهودی اتیوپیایی دیگر که در سودان گیر افتاده بودند، توسط «عملیات موسی» از این کشور خارج شدند. علیرغم اصرار نمیری مبنی بر اینکه یهودیان به اروپا منتقل شوند، آنها مستقیماً به اسرائیل فرستاده شدند.
موساد همچنان دهکده تفریحی را اداره میکرد و آن را به منزله سرپوشی بر عملیات خود حفظ کرده بود. علیرغم اینکه عملیات انتقال پناهندگان از این طریق خاتمه یافته بود، مأموران موساد میبایست دهکده را اداره میکردند به مهمانانی که هر روز بر تعدادشان افزوده میشد، خدمات ارائه میکردند.
بیرون از دهکده، جو در حال تغییر بود. اعتراضات علیه نمیری که از ماه مارس آغاز شده بود، شدت گرفت و در روز ۶ آوریل سال ۱۹۸۶ رئیس جمهور توسط ارتش سرنگون شد. این واقعه ادامه فعالیتها در دهکده را با خطر مواجه میکرد. رئیس موساد دستور تخلیه پاتوق تفریحی را داد. مدیران سفیدپوست، در فرصتی مقتضی به کارکنان گفتند برای دو روز مکان را ترک میکنند تا مکانهای جدیدی برای غواصی پیدا کنند.
روز بعد گردشگران در حالی بیدار شدند که هیچ کدام از کارکنان اروپایی در دهکده حضور نداشتند. وقتی دیگر برنگشتند، دهکده غواصی نیز بسته شد. طی ۶ سال بعد، عملیات بیشتری انجام شد و تقریباً ۱۸۰۰۰ اسرائیلی بِتا به اسرائیل منتقل شدند.
فرد آکلوم در سال ۲۰۰۹ در اسرائیل جان باخت.
منبع: The BBC
مترجم فرادید: عاطفه رضواننیا
۰