اولویتهای اخلاقی یک جامعه بیمار
هنگامی که فلان دادگاه را با جزییات کامل هر روز پیگیری میکنیم، ولی از سرنوشت و عاقبت کسانی که در کاهش این نوع تصادفات مسئول هستند، غفلت میورزیم باید هم چنین اخباری برای ما به امری عادی تبدیل شود.
کد خبر :
۷۳۰۳۱
بازدید :
۷۶۱۷
عباس عبدی | ساسیتهای عمومی جامعه نسبت به یک موضوع یا یک مسأله نشاندهنده میزان اهمیتی است که جامعه و افکار عمومی به آن مسأله دارد. طبیعی است که توجه و کوشش ما برای حل هر مسألهای نیز تابع این حساسیت است.
روز شنبه، ۳۰ شهریور، خبری درخصوص وقوع تصادف میان یک مینیبوس حامل ۳۲ نفر که بیشترشان زن و کودک بودند با یک کامیون حامل سیمان منتشر شد که حدود نیمی از مسافران کشته شدند و بقیه نیز صدمات مهمی دیدهاند. این تصادف در همان استانی رخ داد که ۶ ماه پیش سیل آمد و برای مدت زیادی اخبار این سیل در صدر خبرهای کشور قرار داشت، در حالی که تعداد کشتههای آن سیل حدود نیمی از کشتههای این تصادف بود.
ولی رسانهها و روزنامههای کشور در روز یکشنبه تقریبا هیچکدام این خبر را در صفحه اول خود منعکس نکردند یا انعکاس آن در حدی نبود که دیده شود.
این در حالی است که پس از حدود یک دهه کاهش در تعداد تلفات ناشی از تصادف رانندگی، از سال ۱۳۹۶ این روند کاهشی معکوس شده است و تعداد تلفات ناشی از تصادفات رانندگی نسبت به سال ۱۳۹۵ افزایش یافته و این افزایش در سال ۱۳۹۷ نیز دیده میشود؛ به طوری که تعداد تلفات ناشی از تصادفات در سال ۱۳۹۷، نسبت به سال ۱۳۹۵، حدود ۱۲۵۰ نفر بیشتر شده است و ظاهرا امسال نیز روند افزایش ادامه خواهد داشت.
این در حالی است که پس از حدود یک دهه کاهش در تعداد تلفات ناشی از تصادف رانندگی، از سال ۱۳۹۶ این روند کاهشی معکوس شده است و تعداد تلفات ناشی از تصادفات رانندگی نسبت به سال ۱۳۹۵ افزایش یافته و این افزایش در سال ۱۳۹۷ نیز دیده میشود؛ به طوری که تعداد تلفات ناشی از تصادفات در سال ۱۳۹۷، نسبت به سال ۱۳۹۵، حدود ۱۲۵۰ نفر بیشتر شده است و ظاهرا امسال نیز روند افزایش ادامه خواهد داشت.
این افزایشها در حالی رخ داده است که طبق برنامه ششم توسعه میبایست تا پایان برنامه نسبت تعداد تلفات به تعداد خودرو حدود ۳۱ درصد کم شود که به نظر میرسد چنین هدفی نه تنها دور از دسترس است بلکه در مسیر معکوس در حال حرکت هستیم.
پرسش این است که این تعداد زن و کودک بیگناه چرا باید کشته شوند؟ مسئولیت کیفری راننده کامیون که خوابآلود بوده با کیست؟ تا کی شرکتهای حملونقل و بیمهای و پلیس راه در برابر این حوادث در عمل سکوت میکنند و از اقدام جدی گریزان هستند؟ بخشی از مسأله برمیگردد به حساسیت ما و رسانههای ما.
پرسش این است که این تعداد زن و کودک بیگناه چرا باید کشته شوند؟ مسئولیت کیفری راننده کامیون که خوابآلود بوده با کیست؟ تا کی شرکتهای حملونقل و بیمهای و پلیس راه در برابر این حوادث در عمل سکوت میکنند و از اقدام جدی گریزان هستند؟ بخشی از مسأله برمیگردد به حساسیت ما و رسانههای ما.
شاید بهتر باشد که ابتدا یک سوزن به خود بزنیم و سپس یک جوالدوز به دیگران. هنگامی که اظهار نظر معمولی یا بیربط و حرفهای توهینآمیز یک سلبریتی تیتر یک میشود و دهها و صدها نظر له و علیه آن بیان و منتشر میکنیم، ولی خبر کشتهشدن این تعداد شهروند بیگناه مسکوت میماند، باید هم شاهد افزایش تلفات باشیم. آسیاب به نوبت خواهد بود.
هنگامی که فلان دادگاه را با جزییات کامل هر روز پیگیری میکنیم، ولی از سرنوشت و عاقبت کسانی که در کاهش این نوع تصادفات مسئول هستند، غفلت میورزیم باید هم چنین اخباری برای ما به امری عادی تبدیل شود. مسأله ما فقط بیتوجهی به این تصادفات نیست
هنگامی که فلان دادگاه را با جزییات کامل هر روز پیگیری میکنیم، ولی از سرنوشت و عاقبت کسانی که در کاهش این نوع تصادفات مسئول هستند، غفلت میورزیم باید هم چنین اخباری برای ما به امری عادی تبدیل شود. مسأله ما فقط بیتوجهی به این تصادفات نیست
. بریدن ترمز اتوبوس دانشگاه آزاد در تهران میتواند برای چند روز به مهمترین خبر رسانهها تبدیل شود، ولی کشته و مصدومشدن زنان و کودکان اینچهبرونی در گلستان، حتی به یک نصف خبر در صفحه اول نیز تبدیل نمیشود. این رفتار به معنای آن است که اهمیت خبر اول نیز برای رسانهها به علت وجه سیاسی آن است والّا کسی برای کشتهشدن افراد دل نمیسوزاند! که اگر میسوزاند، باید به این خبر نیز بپردازیم و بیشتر هم پرداخته شود.
البته میپذیرم که عوامل گوناگونی در اهمیت یافتن خبر نقش دارند، ولی این حد بیتوجهی به جان انسان، آن هم انسانهایی که دور از مرکز هستند، فقط در یک جامعه که به لحاظ اولویتهای اخلاقی بیمار باشد، دیده میشود.
۰