گره حضور زنان در استادیومها باز خواهد شد؟
بنابراین به نظر میرسد در واقعیت امر مساله ممنوعیت حضور زنان یا مردان در تماشای مسابقه فوتبال ناشی از عدم اعتماد به مردان ایرانی و نادیده گرفتن شأن و منزلت آنهاست.
کد خبر :
۷۳۱۹۰
بازدید :
۷۲۸۸
لیلا علیکرمی* | شهریورماه سال ۱۳۹۶ بود که عدم حضور زنان ایرانی در ورزشگاه آزادی و حضور زنان سوریه برای تماشای مسابقه فوتبال بین دو تیم ملی ایران و سوریه خبرساز شد. حال دو سال بعد بار دیگر مساله حضور زنان در ورزشگاهها منجر به ایجاد بحث در بین سیاستمداران، جامعه مدنی، نهادهای بینالمللی و رسانهها شده است.
در این راستا صحبتهایی نیز در مورد اختصاص جایگاههای ویژه در ورزشگاهها به زنان مطرح شده که این امر خود بر پیچیدگی موضوع افزوده است. سوال اساسی این است که چرا زنان ایرانی از ورود به استادیومها محروم هستند؟ آیا منع قانونی برای حضور آنها وجود دارد؟ قانون اساسی در اصل بیستم همه افراد را در حمایت قانون قرار داده و برای آنان حقوق یکسان انسانی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تعیین کرده است.
اصل بیست و یکم قانون اساسی نیز دربرگیرنده حقوق ویژه حمایتی برای رشد شخصیت زنان و احیای حقوق مادی و معنوی آنهاست. مطابق بند نهم اصل سوم قانون اساسی دولت برای رسیدن به اهداف اصل دوم، مکلف به رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه در تمام زمینههای مادی و معنوی است.
مستند به ماده ۸۹ منشور حقوق شهروندی حق همه شهروندان، به ویژه زنان است که به امکانات ورزشی و آموزشی و تفریحات سالم دسترسی داشته باشند. از آنجایی که هیچ قانونی در ایران حضور زنان در ورزشگاهها را ممنوع نمیکند، ریشه این ممنوعیت و تبعیض در کجاست؟
پس از پیروزی انقلاب اسلامی از حضور زنان به ورزشگاهها جلوگیری شد. مسوولان همواره به این علت که جو ورزشگاهها در شأن زنان نیست، سعی در توجیه این رویه بر خلاف قانون داشتهاند. از اینرو حدود شانزده سال پس از انقلاب یعنی در سال ۱۳۷۳ بود که برای نخستین بار، مسوولان ورزشی تقاضای حضور زنان در مسابقات فوتبال المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا برای تماشای بازی تیم امید ایران را مطرح کردند.
اما در آن زمان با این موضوع مخالفت شد. ۱۰ سال پس از این ماجرا بود که زنان برای تماشای بازی ایران و بحرین در مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۶ در استادیوم آزادی حضور یافتند. در سال ۱۳۸۵ «محمود احمدینژاد»، رییسجمهور وقت با ارسال نامهای به رییس سازمان تربیت بدنی درخواست امکان حضور زنان در ورزشگاهها را مطرح کرد.
این نامه با اظهارنظرهای متفاوتی در میان مسوولان کشور و نمایندگان مجلس همراه شد. سرانجام مخالفت مسوولان و نمایندگان و مراجع تقلید، یکبار دیگر سکوت را بر مساله حضور زنان در ورزشگاهها حاکم کرد.
در دولت یازدهم تلاشهای گستردهای صورت گرفت تا زمینههای حضور زنان در ورزشگاهها فراهم شود. اما در نهایت امر باز هم دولت مجبور شد به دلیل موضعگیری برخی مراجع از این مساله صرفنظر کند. و، اما چرا علما مانع حضور زنان در ورزشگاهها میشوند؟
بر اساس پاسخ دفتر آیتالله مکارمشیرازی به سوال اعتمادآنلاین درباره ورود زنان به ورزشگاهها «جو حاکم در ورزشگاهها برای حضور زنان مناسب نیست و شکی نیست که اختلاط جوانان سرچشمه مشکلات زیادی از نظر اخلاقی و اجتماعی میشود. اضافه بر این در بعضی انواع ورزش، مردان پوشش مناسبی در برابر زنان ندارند.
بنابراین لازم است از حضور در این برنامهها خودداری کنند؛ به خصوص اینکه این برنامهها را از رسانهها میتوانند ببینند و حضور آنها ضرورتی ندارد.»، اما باید توجه داشت که مساله فقط محدود به حضور زنان در ورزشگاهها جهت تماشای مسابقات نیست. در زمانی که تیم فوتبال زنان نیز بازی دارد، مردان از حضور در ورزشگاه و تماشای بازی زنان محروم هستند.
حتی مردان خانواده از جمله پدر و برادر و همسر فوتبالیستهای زن نیز نمیتوانند در مسابقات فوتبال زنان حضور پیدا کرده و بازی را تماشا کنند. اما نکته جالب آن است که وقتی زنان تیم فوتبال در باشگاههای خارج از کشور بازی میکنند، حضور مردان برای تماشای بازی آنها مشکلی ندارد.
بنابراین به نظر میرسد در واقعیت امر مساله ممنوعیت حضور زنان یا مردان در تماشای مسابقه فوتبال ناشی از عدم اعتماد به مردان ایرانی و نادیده گرفتن شأن و منزلت آنهاست.
اگر بنا بر ادعاها، مشکل ناشی از جو ورزشگاههاست، در این صورت آیا بهتر نیست که به جای جلوگیری از حضور زنان یا مردان، جهت بهبودی جو ورزشگاهها فرهنگسازی کرد تا تماشاگران و طرفداران به گونهای رفتار کنند که فضا برای همه از جمله زنان امن باشد.
از طرف دیگر، منع ورود زنان شانه خالی کردن از وظیفه مهم فرهنگسازی است. بیشک پسران نوجوان و جوانی که در حال حاضر در ورزشگاهها حضور پیدا میکنند نیز در معرض همان خطراتی هستند که زنان با آن مواجه خواهند بود. منطقیتر آن است که در راستای اعتلای فرهنگ جامعه بهطور کلی سیاستهایی اتخاذ شود که زمینه را برای آرامش خاطر شهروندان فراهم کند.
باید توجه داشت که زنان ایرانی سالهای سال است که جهت برابری جنسیتی و دست یافتن به حقوق برابر کوشیدهاند. با وجود تمام تبعیضهای قانونی و نابرابرهای عرفی، اما زنان ایرانی توانستهاند تا حد زیادی جایگاه خود را در جامعه تثبیت کرده و در تمامی عرصههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی حضور پررنگی داشته باشند.
اگر بنا بر ادعاها، مشکل ناشی از جو ورزشگاههاست، در این صورت آیا بهتر نیست که به جای جلوگیری از حضور زنان یا مردان، جهت بهبودی جو ورزشگاهها فرهنگسازی کرد تا تماشاگران و طرفداران به گونهای رفتار کنند که فضا برای همه از جمله زنان امن باشد.
از طرف دیگر، منع ورود زنان شانه خالی کردن از وظیفه مهم فرهنگسازی است. بیشک پسران نوجوان و جوانی که در حال حاضر در ورزشگاهها حضور پیدا میکنند نیز در معرض همان خطراتی هستند که زنان با آن مواجه خواهند بود. منطقیتر آن است که در راستای اعتلای فرهنگ جامعه بهطور کلی سیاستهایی اتخاذ شود که زمینه را برای آرامش خاطر شهروندان فراهم کند.
باید توجه داشت که زنان ایرانی سالهای سال است که جهت برابری جنسیتی و دست یافتن به حقوق برابر کوشیدهاند. با وجود تمام تبعیضهای قانونی و نابرابرهای عرفی، اما زنان ایرانی توانستهاند تا حد زیادی جایگاه خود را در جامعه تثبیت کرده و در تمامی عرصههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی حضور پررنگی داشته باشند.
از اینرو به نظر میرسد این توجیهات جایگاهی در جامعه امروز ایران نداشته باشد. همانطور که شاهد بودهایم حتی محدودیتها در حوزه ورزش نیز مانع از افتخارآفرینی ورزشکاران زن برای کشور نشده است. سیاستمداران و قانونگذاران باید دست در دست هم داده و قوانین و سیاستهایی وضع و اجرا کنند که در شأن کلیه شهروندان ایرانی اعم از زن و مرد باشد.
*وکیل پایه یک دادگستری
*وکیل پایه یک دادگستری
۰