سریالهای ۱۰۰ قسمتی، مخاطب جذب میکند؟
اکنون در تلویزیون رسم این است که به سرعت چیزی برآورد و ساخته شود و به سرعت به آنتن برسد و آن را پر کند. تلویزیون دیگر به تو فرصت اینکه برای کار وقت بگذاری نمیدهد.
کد خبر :
۷۴۲۳۳
بازدید :
۵۷۵۵
یگانه خدامی | مخاطبان تلویزیون کم شدهاند. این دیگر یک ادعای کینهتوزانه نیست و حتی بسیاری از تلویزیونیها به آن اعتراف میکنند. دورانی که سریالهای تلویزیون خیابانها را خلوت میکرد گذشته و حالا فلشها و هاردهای مردم ایرانی پر از سریالهای خارجی از محصولات ترکیهای گرفته تا کرهای و امریکایی و انگلیسی شده است.
مردمی که به نظر میرسد ترجیح میدهند به جای محصولات ایرانی فصل به فصل پای تماشای این سریالها بنشینند. شاید به همین دلیل است که وقتی دیروز بهرنگ ملکمحمدی مدیر فیلم و سریال مرکز سیمافیلم خبر داد که تلویزیون برای تولید سریالهای بالای ۱۰۰ قسمت برنامهریزی انجام داده است سؤالها یکی یکی به ذهنمان هجوم آوردند.
به نظر میرسد تلویزیون میخواهد مخاطبانش را بازگرداند، اما به گفته ملکمحمدی این کار به پول و زمان نیاز دارد. او گفته است: «اساساً ساخت سریال به صورت انبوه یک اتفاق جهانی است، یعنی شما سریالهای کرهای، ترکیهای را هم که نگاه کنید، شاهد مجموعههایی با فصلهای مختلف خواهید بود.
آنها هم روز اول به سریالهای باکیفیت در این زمینه نرسیدهاند. بر همین اساس ما هم در حال انجام این کار هستیم. به عنوان مثال سریال «ستایش» در سه فصل تولید شد. مجموعه «کیمیا» نیز از جمله آثار بلند تلویزیون به شمار میآید. منتها ساخت این آثار بودجه، هماهنگی و زمان میخواهد.
باید قبول کنیم که مینی سریالها زود بازدهتر هستند.» البته سریالهایی مانند «ستایش» که به فصل سه رسید منتقدان جدی زیادی داشت و بسیاری از آنها و حتی مخاطبان سریال معتقد بودند کیفیت آن افت کرده است.
زمانی کنداکتور تلویزیون با سریالهای پربیننده هفتگی یا هر شبی بسته میشد که مخاطبانش اگر هم انتقادی داشتند منتظر قسمتهای بعدی آنها بودند.
اما بازگرداندن این مخاطبان با ساخت سریالهای ۱۰۰ قسمتی امکان پذیر است؟ علیرضا افخمی کارگردانی که ساخت سریال پرطرفداری، چون «او یک فرشته بود» را در کارنامهاش دارد و سالها ناظرکیفی بسیاری از سریالهای پربیننده تلویزیون بود معتقد است بازگشت مخاطبان به تعداد قسمتها مرتبط نیست و کیفیت سریالها در این زمینه تعیینکننده است.
او میگوید: «فکر نمیکنم پس گرفتن مخاطبان تلویزیون ربطی به تعداد قسمتها داشته باشد. معنی لغوی سریال همان دنبالهدار بودن است و این دنباله هرچقدر بیشتر باشد بهتر است، ولی اینکه سریالی فقط تعداد قسمتهایش بیشتر باشد لزوما تضمینکننده این نیست که بینندهاش هم زیاد خواهد بود».
سریال «نرگس» یکی از نمونههای موفق سریالهای طولانی تلویزیون است که سال ۸۵ توانست مخاطبان زیادی را از ابتدا تا انتها جذب کند و نگه دارد. افخمی در آن سریال ناظر کیفی بود و درباره اینکه چطور توانستند مخاطبشان را نگه دارند میگوید: «برای سریال «نرگس» همه تلاشمان را میکردیم که داستان در طول این تعداد مفصل و زیاد رمق خودش را از دست ندهد. پیچ و تاب و گره و گرهگشایی مداوم داشته باشد که جذابیتش را حفظ کند.
پرداخت سریال طولانی کار بسیار سختی است و اگر بشود انجام داد کار خوبی است، ولی اگر نشد میتوانیم سریالهای کوتاهتر داشته باشیم با داستانهای جذاب به جای اینکه سریال ۱۰۰ قسمتی داشته باشیم که از قسمت ۲۰ و ۳۰ رمق خودش را از دست بدهد و بینندهها ترکش کنند.»
برای جذاب و پرمخاطب نبودن سریالهای تلویزیون دلایل مختلفی بیان میشود. از همکاری نکردن چهرههای مطرح و فیلمسازان بزرگ تا فاصله گرفتن از زندگی واقعی مردم. به نظر علیرضا افخمی این مسأله دو دلیل اصلی دارد: «اولین دلیل آن بودجه و پول است.
مدیران تلویزیون به دلیل شرایط کشور بودجه محدودی در اختیار دارند و با این پول کم باید ساعات زیادی از آنتن را پر کنند. به همین دلیل باید بروند سراغ سازندههایی که با پول کم بتوانند کار کنند. این سازندهها کیفیت کارشان هم پایینتر است و محصول کارشان محصول پربینندهای نخواهد شد. دلیل دوم قدیمیتر است. اگر موضوع پول مدتی است گریبان ما را گرفته دلیل دوم قدمت بیشتری دارد و آن هم ضوابط پخش است.
ضوابط پخش و ممیزیهای تلویزیون روزبهروز به جای اینکه سهلتر شود سختتر میشود و تولیدات تلویزیون با تبعیت از این ضوابط مرتب از عرصه اجتماع و واقعیتهای آن دورتر میشود. داستانهایی که در سریالها به آنها پرداخته میشود با واقعیتهای جامعه همخوانی ندارد و چه بسا در تضاد با آنهاست. آنچنان ممیزیها سخت شده که داستانهایی که میشود به آنها پرداخت محدود میشود و این محدودیت هم به عدم جذابیت میانجامد.»
افخمی سریال «او یک فرشته بود» را سال ۸۴ ساخت و به نظرش در این سالها با اینکه انتظار داریم همان قدر که جامعه تغییر کرده ممیزی هم تغییر کرده و بازتر شده باشد این اتفاق نیفتاده است. به گفته او به اندازه گذشت زمان و تغییراتی که در جامعه اتفاق افتاده تلویزیون و ضوابطش خودش را تغییر نداده است.
از سوی دیگر تلویزیون در این سالها آنتن پر کردن را در اولویت قرار داده و این مسألهای است که بسیاری از کارگردانهایی که در گذشته با تلویزیون همکاری میکردند به آن اشاره میکنند. افخمی هم میگوید: «زمان گذاشتن، عوامل حرفهای استخدام کردن و انرژی گذاشتن چیزهایی است که دیگر رسم نیست.
اکنون در تلویزیون رسم این است که به سرعت چیزی برآورد و ساخته شود و به سرعت به آنتن برسد و آن را پر کند. تلویزیون دیگر به تو فرصت اینکه برای کار وقت بگذاری نمیدهد.»
منبع: روزنامه ایران
۰